♥️ســــــــلام
💛صبح شنبه تون زیبـا
♥️به حق خالق صبح
💛کارتون پراز موفقیت
♥️امروز براتون
💛آرزوی سلامتی دارم
♥️و ذهنی بدون نگرانی
💛ان شاءالله
♥️در پناه خالق هستی
💛زندگی آرومی
♥️همراه با سلامتی
💛و دلخوشی فراوان داشته باشید
@alle_yasen
🟢 اسلام، مصونیت بخش جامعه از بیماری ایدز است
🟡 قسمت سبز رنگ، مناطق مسلمان نشین آفریقا را نشان میدهد و قسمت قرمز رنگ ناظر به مناطق مبتلا به ایدز در آفریقا است.
🔸بر اساس این نقشه، ایدز غالباً در مناطق غیر مسلمان نشین مشاهده میشود و این حاکی از نقش احکام اسلام در سلامت جسمی و مصونیت از ایدز است
🔹این، بخشی از برکات عمل نیم بند به اسلام است، چه رسد به برکات پایبندی کامل به اسلام ، این مشکل از ماست نه اسلام
@alle_yasen
هدایت شده از خیریه آل یاسین
صبح است نشاط و شادمانی دم کن
پیوند لب و خنده به هم محکم کن
میخانه ی چشمهای خود را بگشای
بر زخمی ِ شب پیاله ای مرحم کن
"شهریار
صبحتون شاد و با نشاط💖
❄️ خیریه آل یاسین ❄️
https://eitaa.com/joinchat/2910257364Cc67bedd986
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
سلام
به شنبه۱۴۰۳/۱۰/۸خوش آمدید.🌹
☘آرزو میکنم
💗بهترین معمار زندگیتان باشید
☘ستون خانه تان همه
💗از عشق و برکت
☘سقف خانه تان
💗بلوری و شفاف
☘فضای خانه تان
💗همیشه پر از مهر باشه
☘خدایا پنج چیز را
💗ازخانه هایمان کم نکن
☘حس خوب ،حرف عشق
💗اعتماد ،صمیمیت
☘دوست داشتن و وفاداری را
💗شنبه تون سرشار ازعشق و شادی
#شروع_هفته
@alle_yasen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حس خوب تقدیم محضر مخاطبین عزیزمون🌺❤️
@@alle_yasen
❄️ ســلام
☕️صبح زیباتون بخیر
❄️سـرتون سلامت
☕️زندگیتون پُر مهر
🕊 دلتـون شـاد
❄️امیــدوارم
☕️از زمیـن و زمان
🕊شانس واقبال وبرکت
❄️به زندگیتـون ببـاره
اول هفته تون پراز موفقیت❄️
@alle_yasen
✔️✔️آیا عمدی در کار است یا این روند از روی غفلت است؟
🔹 تصویر این روزها از وضعیت پریشان مدیریت اجرایی کشور و همزمانی آن با رویدادهای تلخ، پیچیده و بسیار حساس منطقه بسیار درسآموز است.
نقطه اوج این پریشانی، روایتهای منفی، سیاه و ناامید کننده از شرایط کشور از سوی مدیران اجرایی در سطوح مختلف و القاء ضعف و شکست در شیوه حکمرانی است.
🔻 اما این تصویرسازی منفی به گونهای است که با واقعیات میدانی فاصله دارد و هر صاحب نظر منصفی را متعجب میکند
که چگونه فقط در عرض چند ماه از ایران عزیز به عنوان کشوری پیشرو، مقتدر، فعال، الهام بخش، باتحرک و تعیین کننده در مسائل جهانی
یک جامعهی تعطیل، فرسوده عقب مانده، معترض، کلنگی و واداده تصویرسازی میشود؟!
🔹 آیا عمدی در کار است؟ یا این روند سهوی و از روی غفلت است؟
مشابهتهای تاریخی این رویکرد قابل بازخوانی است؟
🔻 حجم بالای تولید اخبار با سویههای منفی در رسانههای رسمی و بویژه در فضای مجازی که دل هر مخاطبی را خالی و روان اجتماعی را به هم میریزد در این چند ماه بسیار فزاینده است.
🔹 منشاء عمده اخبار منفی تولید شده نیز به گزارشها و سخنان مسئولان رسمی کشور و سپس پژواک ممتد و ضریب یافتن آن در رسانههای معاند و جریانسازی علیه کارآمدی جمهوری اسلامی منتهی میشود.
🔻 تأکید و تکرار فراگیر و پرقدرت از معضل ناترازیها بدون ارائه راهحل ،
ورشکسته نشان دادن کشور در ابعاد مختلف بویژه اقتصادی و اجتماعی،
دوقطبیسازی در موضوعات اجتماعی با بار منفی،
خارج نشدن کشور از فضای رقابتهای انتخاباتی حتی در میان هواداران دو نامزد شکست خورده انتخابات،
تعطیلی بسیاری از پروژههای امیدآفرین و پیشبرنده،
وابسته نشان دادن حیات و اداره کشور و پالس ضرورت تسلیم در برابر فشارها
👈 عملاً نشان میدهد با یک پروژه پیچیده و چند لایه با سویهی القاء حس سرخوردگی ملی مواجهیم ک
🔹 در این پارادایم پروژههای عمرانی و امیدآفرین و توسعهای کشور رو به تعطیلی و پروژههای سیاسی و نمایشی جایگزین آن میشود
و رویکرد کلیِ «نتوانستن و نشدن» با سرعت به لایههای زیرین پمپاژ میشود.
🔻 در این چهارچوب غالباً جمع بندی واحدی در موضوعات راهبردی و کلان با نگاه حل مسائل اصلی زندگی و معیشت مردم در سطح عالی وجود ندارد
حکمرانی اجرایی کشور دچار عقبگرد نظری و عملیاتی شده
و در نتیجه نظام محاسباتی کارگزاران تصمیمساز در لایههای مختلف دچار اختلال خواهد شد
(از اعتماد مجدد به وعدههای دشمن تا تعلل در تصمیمگیریهای ضروری در بزنگاهها)
🔻 طبیعی است که در این شرایط حرف و دغدغه مردم بویژه در زمینههای اقتصادی یا شنیده نمیشود و یا مردم در تصمیمگیریهای مهم، دارای اولویت نخواهند بود.
🔹 این اتفاق همان موضوعی است که از آن تحت عنوان «حادِ واقعیت» یاد میکند. یعنی افکار عمومی با تصویری از شرایط مواجه میشود که واقعی نیستند
اما شهروندان این تصاویر غیرواقعی را به عنوان واقعیت میپذیرند.
🔻 به عنوان نمونه در موضوع سوریه آنچه اتفاق افتاده تسلط گروهی تروریست بر مال و جان و ناموس مردم است
اما آنچه از سوی افکار عمومی ادارک میشود تسلط گروهی آزادیبخش و امید به بهبود شرایط است
👈 این در حالیست که سوریه به طرز بیسابقهای در معرض تجزیه، جنگ داخلی، تهاجم خارجی و در مسیر لیبیسازی قرار گرفته است.
موارد مشابهی از این اتفاق در عراق و افغانستان و لیبی و ... قابل مصداقیابی است.
🔹واقعیت این است که هر کدام از این اتفاقات مانند پیکسلهایی که در کنار هم یک تصویر واحد را به نمایش میگذارند
در مجموع تصویری غمانگیز و ناامیدکننده از شرایط اداره کشور و آینده نهچندان دور به افکار عمومی و خواص کشور ارائه میدهد.
#فریب_شبکه_های_مجازی_را_نخورید
#ایران_سرزمین_آرامش
@alle_yasen
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
*رفیقم میگفت :*
*۳۰ سال پیش خواستم برم شیراز رفتم ترمینال وسواراتوبوس شدم.🚌*
*صندلی جلوم زن و شوهری بودند که یه بچه تُپل و شیرین ۳یا ۴ ساله داشتند.👶*
*اتوبوس راه افتاد.۱۶ ساعت راه بود.*
*طی راه ؛ بچه تپل و شیرین که صندلی جلو بود؛هی به سمت من نگاه میکرد و میخندید.😁*
*چندبار باهاش دالی بازی کردم و بچه کلی خندید...😁*
*دست بچه یه کاکائوکه نمیخوردش.*
*تو دالی بازی ؛یهو یه گاز ازکاکائو بچه زدم .*
*بچه کمی خندید..😁*
*کمی بعد مادر بچه با خوشحالی به شوهرش گفت: ببین ؛ بالاخره کاکائو را خورد.☺️*
*دیدم پدر و مادرش خوشحالند؛ گفتم بذار بیشتر خوشحال بشند.*
*خلاصه ۳ تا کاکائو را کم کم از دست بچه؛یواشکی گاز زدم وبچه هم میخندید.😁*
*مدتی بعد خسته شدم.*
*چشمم را بستم و به صندلی تکیه دادم ، که یهو ای واییییی..😱*
*مردم از دل پیچه.....دل و رودم اومد تو دهنم..سرگیجه داشتم.. داشتم میترکیدم.😱*
*دویدم رفتم جلو و به راننده وضعیت اورژانسی خودم را گفتم.*
*راننده با غرغر 😏*
*تو یه کافه وایساد.*
*عین سوپر من پریدم و رفتم دستشویی*
*برگشتم واز راننده تشکر کردم و نشستم روی صندلی*
*اتوبوس راه افتاد.*
*هنوز ۱۰ دقیقه نگذشته بود که درددل شروع شد.*
*طوری شده بود که صندلی جلوی خودم را گاز میگرفتم .از درد میخواستم داد بزنم.چه دل پیچه وحشتناکی..تموم بدنم را میکشیدند..مردم خدا....😭😱*
*دویدم پیش راننده و با عز والتماس وضعیتم را گفتم.*
*راننده اومد اعتراض کنه؛ حالت چهره مو دید،😰*
*راننده زد بغل جاده و گفت:*
*بدو داداش*
*پریدم بیرون و دقایقی بعد برگشتم به اتوبوس.*
*تشکر کردم..*
*از درد داشتم میمردم.دهنم خشک بودو چشام سیاهی میرفت.*
*رفتم روی صندلی نشستم.*
*گفتم چرا اینجوری شدم.*
*غذای فاسد که نخورده بودم.*
*دیدم دست بچه باز کاکائو هست.*
*از پدر بچه پرسیدم :*
*بچتون کاکائو خیلی میخوره؟*
*پدرش گفت: نه ؛*
*کاکائو براش بده.*
*اومدم بپرسم*
*پس چرا کاکائو بهش میدی؟*
*که مادرش گفت:*
*حقیقت بچمون یبوست داره. روی کاکائو ،ملین زدم تا شاید افاقه کنه؛*
*تا حالام دو یا ۳ تا هم خورده ؛ ولی بی فایده بوده.*
*من بدبخت خواستم ادامه بدم که یهو درد مجددا اومد.میخواستم دادبزنم و کف اتوبوس غلت بزنم .😱😱*
*رفتم پیش راننده؛*
*راننده با خشونت گفت : خجالت بکش ؛ وسط بیابونه؛ ماشین که شخصی نیست.*
*برو بشین.😡*
*مونده بودم بین درد و خجالت.یه فکری کردم.*
*برگشتم پیش پدر و مادر بچه و گفتم : منم یبوست دارم .*
*میشه به من هم کاکائو بدید..*
*۳ تا کاکائو ملین گرفتم و رفتم پیش راننده عصبی و با ترس*
*و خنده گفتم: 😅*
*عزیز چرا داد میزنی ؛ نوکرتم؛ فداتم ؛ دنیا ارزش نداره؛ شما ناراحت نشو؛ جون همه ما دست شماست.*
*معذرت میخوام.*
*بیا و دهنت را شیرین کن..*
*راننده هم که سیبیل کلفت و لوطی بود؛ گفت :*
*ایول ؛ دمت گرم ؛ بامرامی ؛ آخر مردای عالمی*
*خلاصه ؛ ۳ تا کاکائو را کردم تو دهنش و رفتم سر جام نشستم و از درد عین مار به خودم پیچیدم.😰*
*۱۰ دقیقه نشده بود که راننده صدام کردو گفت:*
*داداش ؛ جون بچت چی به خورد من دادی؟؟ترکیدم.*
*داستان کاکائو و بچه را براش گفتم.راننده زد بغل جاده و گفت بریم پایین.*
*خلاصه تا شیراز هر نیم ساعت میزد کنار و میگفت: بریم رفیق..*
*مسافرهاهم اعتراض که میکردند؛ راننده میگفت: پلیس راه گفته که یه گروه تروریست و نامرد؛ تو جاده میخ ریختند؛ تند تند باید لاستیکها را کنترل کنم که نریم ته دره...*
*ملت هم ساکت بودند و دعا به جون راننده میکردند.😌😃*
*این را عرض کردم که بدانید برای انجام هر کاری؛ مسئولش باید همدرد باشه؛ تا حس کنه طرف چی میکشه. مسئول باید مثل آحاد جامعه ماهی بیشتر از ۱۲ الی۱۴ میلیون حقوق نداشته باشد*
*آن وقت با خانه مستاجری، هزینه های سرسام آور زندگی... می فهمید درد مشترک یعنی چی*
*ای کاش از این شکلاتها داشتیم و به هر مسئولی ۳ تا فقط ۳ تا میدادیم تابگه داداش وایسادم که باهم بریم*
@alle_yasen
این دو کلیپ رو باهم ببینید👆
@alle_yasen