eitaa logo
معارف و مقاتل ناب
1.1هزار دنبال‌کننده
264 عکس
117 ویدیو
9 فایل
بیان نکاتی ناب از تاریخ واقعه کربلا و عاشورا و مقتل امام حسین (علیه السلام)وسائر معصومین علیهم السلام ارتباط با مدیر: @M09100599468 ۰۹۱۰۰۵۹۹۴۶۸
مشاهده در ایتا
دانلود
. اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج . 🩸مصائبی از سر بریده سیدالشهدا🩸 علیه السَّلام ━━━═━━⊰❀🩸❀⊱━━═━━━ پرده شصت و دوم : پا گذاشتن یزید ملعون علیه اللعنه برروی سر امام حسین علیه السَّلام.... «خوارزمی» می گوید: وقتی سر امام حسین علیه السَّلام را پیش یزید ملعون گذاشتند ؛ آن لعین پای خود را روی سر امام حسین علیه السَّلام گذاشت...! زید بن ارقم که آنجا حاضر بود، گفت: 🥀لا تَفْعَلْ ذلِکَ یا یَزِید، فَاِنّی رَأَیْتُ رَسُولَ اللّه صلی الله علیه و آله وسلم یُقَبِّلُ ذلِکَ الْفَمَ. 🥀«یزید، این کار را نکن؛ همانا دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم این دهن را بوسه می زد». 📜 شعبانی، اولیا، فرات اشک بنقل از ستاره درخشان شام رقیه، ص۶۲. کامل بهایی، ج۲، ص۱۷۳. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج . 🩸مصائبی از سر بریده سیدالشهدا🩸 علیه السَّلام ━━━═━━⊰❀🩸❀⊱━━═━━━ پرده شصت و سوم : چوب خیزران یزید بر دندانهای پیشین امام حسین علیه السَّلام... 🥀سبط در «تذکره» گفته است: در همه جا روایت مشهور است که چون سرِ امام حسین علیه السَّلام را جلوی یزید آوردند، همه اهل شام را حاضر کرد و با چوب خیزران بر آن زد و اشعار ابن زبعری را سرود (لَیْتَ اَشْیاخی بِبَدْرٍ شَهِدُوا ...) 🥀زهری گفته: چون سرِ امام حسین علیه السَّلام آمد، یزید در «جیرون» به تماشا ایستاد. 🥀از ابن ابی الدنیا روایت شده که: چون با چوب دستی دندانهای پیشین او را کاوید شعر حصین بن حمام مرّی را می سرود. 🥀مجاهد گفته: بخدا کسی نماند که یزید را دشنام ندهد و نکوهش نکند و از او کناره نگیرد. 🥀ابن ابی الدنیا گفته: ابو برزه اسلمی پیش یزید بود، گفت: ای یزید، چوبت را از این سر بردار، بخدا من در زمانی ، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که دندانهای پیشین او را می بوسید... 🥀 ابن جوزی در کتاب «ردّ بر متعصّب عنید» گفته: کار عمر بن سعد و عبیدالله تعجب ندارد، عجب از بدبختی یزید است و چوب زدن او بر لب و دندان حسین علیه السَّلام و چپاول او شهر مدینه را، آیا روا است که با شورشیان چنین کنند...!؟ در شرع، وارد نشده که باید شورشیانِ اسلام را دفن کرد..!؟ اینکه گفته: من حق دارم آنها را اسیر کنم برای کسی که به لعن او معتقد است قانع کننده نیست‌...!؟ کاش وقتی سرِ حسین علیه السلام به او رسید احترامش کرده بود و بر او نماز خوانده بود و در طشتش نگذاشته و چوبش نزده بود با آنکه مقصود خود را از کشتن او به دست آورده بود...، ولی کینه های جاهلیت در نهادش بود و دلیلش سرودن اشعاری بود که گذشت ....(لَیْتَ اَشْیاخی بِبَدْرٍ شَهِدُوا) 🥀در روایت ابن نما است که: چون حسن بن حسن دید یزید به بوسه گاه رسولِ خدا صلَّی الله علیه و آله وسلم چوب می زند گفت: وای از این خواری ...!! 📜کمره ای، محمد باقر، در کربلا چه گذشت؟، ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمی، ص۵۵۸و ۵۶۲. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج . 🩸مصائبی از سر بریده سیدالشهدا🩸 علیه السَّلام ━━━═━━⊰❀🩸❀⊱━━═━━━ پرده شصت وچهارم : چوب خیزران بر دندانهای حضرت .... 🥀شیخ مفید و ابن شهرآشوب گویند: چون سرها را با سرِ حسین علیه السَّلام جلوی یزید نهادند، با چوب دستی بر دندانهای او می زد و می گفت: امروز به جای روز بدر...!! بزرگان آنها را کشتیم و این را بجای تلافی کشته های خود در جنگ بدر کردیم، پس سر به سر شد. لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلا... خَبَرٌ جاءَ وَلا وَحْیٌ نَزَلَ... 🥀قبیله هاشم با سلطنت بازی کردند...، نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد. لَسْتُ مِنْ خُنْدُفٍ اِنْ لَمْ اَنْتَقِمْ مِنْ بَنی اَحْمَدٍ ما کانَ فَعَلَ 🥀من از دودمان خُندُف نیستم اگر از آل محمّد صلی الله علیه و آله وسلم انتقام نگیرم. 📜 محمّدی اشتهاردی، محمّد، سوگنامه آل محمّد صلی الله علیه و آله وسلم؛ به نقل از بحار، ج۴۵... ص۱۳۳؛ نفس المهموم،ص۲۵۲. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج . 🩸مصائبی از سر بریده سیدالشهدا🩸 علیه السَّلام ━━━═━━⊰❀🩸❀⊱━━═━━━ پرده شصت و پنجم : سر مقدس امام حسین علیه السَّلام در مجلس شراب و شطرنج بازی یزید ...!! ✍شیخ ما صدوق از فضل بن شاذان روایت کرده که:از امام رضا علیه السَّلام شنیدم می فرمود: 🥀چون سر امام حسین علیه السَّلام را به شام آوردند، یزید دستور داد او را به زمین گذاشتند و خوانی بر آن گسترد و با یارانش می خوردند... و آبجو می نوشیدند ...و چون فارغ شدند ،دستور داد طشت را زیر تختش نهادند و بر روی تخت صفحه شطرنج گسترد...!! و نشست به شطرنج بازی و امام حسین علیه السَّلام و پدر و جدّش را به مسخره، نام می برد و چون به طرف خود غالب می شد ،آبجو می نوشید...، سه بار نوشید و زیادی آن را پهلوی طشت ریخت...!!، 🥀هر کس از شیعه ما است باید از نوشیدن آبجو و شطرنج بازی خود داری کند...!! و هر که چشمش به آبجو یا شطرنج افتد و یاد امام حسین علیه السَّلام کند ...و بر یزید و آل یزید لعن کند...، خدا گناهانش را محو کند اگر چه به شماره ستارگان باشد...!! 🥀و نیز از آن حضرت روایت شده است که: اوّل کسی که در اسلام و در شام آبجومصرف کرد، یزید لعین بود؛ وقتی که بر روی سرِامام حسین علیه السَّلام خوان طعام گسترده بود، آن را برای او آوردند، از آن می نوشید و به یارانش می داد و می گفت: بنوشید، نوشابه مبارکی است و از برکت آن است که در آغاز تناول آن سرِ دشمن ما حسین پیش ما است ...و سفره ما بر روی آن است... و با خاطری آسوده و دلی آرام خوراک می کنیم ...!! 🥀 امام فرمود: هر کس شیعه ما است از نوشیدن آبجو بپرهیزد که نوشابه دشمنان ما است...!! 🥀در «کامل بهایی» از کتاب «حاویه» نقل است که: یزید مَی (شراب)می نوشید و از آن بر سرِ شریف پاشید، زنِ یزید آن سر را برداشت و با آب شست و گلاب زد، و شب، سیّده نساء فاطمه زهراء علیهاالسلام را در خواب دید که از او عذرخواهی می کرد. 📜 ربانی خلخالی، علی، چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العبّاس علیه السلام، ص۸۸. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج . 🩸مصائبی از سیدالشهدا و اهل بیت 🩸 در واقعه کربلا ━━━═━━⊰❀🩸❀⊱━━═━━━ 🩸شکستن هند (همسر یزید) سرش را، با دیدن اسرای آل البیت و سر بریده امام حسین علیه السَّلام...[.... پرده اول ....] 🥀هند دختر عبدالله بن عامر، وقتی که پدرش از دنیا رفت در خانه امیرمؤمنان علیه السلام ماند و پس از شهادت امام علی علیه السَّلام در خانه امام حسن علیه السَّلام بود...، معاویه او را به ازدواج یزید درآورد. او در شام بود، و اطّلاع از شهادت امام حسین علیه السَّلام نداشت 🥀 وقتی که امام حسین علیه السَّلام کشته شد و بانوان و بستگانش را به صورت اسیر وارد شام می کردند، زنی نزد هند آمد و گفت: «همین ساعت، اسیران را وارد شام می کنند من نمی دانم که این اسیران از کدام قبیله هستند، خوبست با من بیایی برویم و با تماشای آنها، تفریحی کنیم». هند برخاست ولباسهای گرانقیمت و زیبای خود را پوشید...،هند به اسیران رسید که سوار بر شترهای بی روپوش، آنها را می آوردند...، هند به پیش آمد و روی صندلی ایستاد و به زینب علیهاالسلام رو کرد و گفت: «خواهرم چرا سرت را بلند نمی کنی...!؟». 🥀زینب علیهاالسلام پاسخ نداد، هند پرسید: شما از کدام شهر هستید؟ «مِنْ ایِّ البلادِ اَنْتُمْ» زینب علیهاالسلام فرمود: «مِنْ بِلادِ الْمَدِینَه». از شهر مدینه هستیم...، هند وقتی که نام مدینه را شنید، از صندلی پائین آمد و گفت: بهترین سلام بر ساکنان مدینه باد. زینب علیهاالسلام فرمود: چرا از صندلی پائین آمدی؟ هند گفت:به احترام ساکنان مدینه، تواضع کردم. سپس هند (که هنوز زینب علیهاالسلام را نشناخته بود) عرض کرد: می خواهم در مورد خانه ای از اهل مدینه از تو سؤال کنم....!! 🥀زینب علیهاالسلام فرمود: هر چه خواهی سؤال کن. هند گفت: می خواهم از خانه و خاندان علی علیه السلام بپرسم، و در حالی که گریه می کرد افزود: من مدّتی کنیز آنها بودم. زینب علیهاالسلام فرمود: می خواهی از کدامیک از بستگان علی علیه السَّلام بپرسی؟ هند گفت: می خواهم احوال حسین علیه السَّلام و برادران و فرزندان او از بقیه فرزندان علی علیه السَّلام را بپرسم، و از احوال خانمم زینب و خواهرش امّ کلثوم و سایر بانوان منسوب و حضرت زهرا علیهاالسلام بپرسم. 🥀حضرت زینب علیهاالسلام به گریه افتاد، و گریه بسیار جانسوزی کرد فرمود: «ای هند اگر از خانه علی علیه السلام می پرسی، ما خانه او را در مدینه ترک کرده ایم و منتظریم خبر مردن بستگان علی علیه السَّلام را به آن خانه ببریم، وَاَمّا اِنْ سَئَلْتِ عَنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَهذا رَأْسُهُ بَیْنَ یَدَی یَزیدٍ. «و اما، اگر از حسین علیه السلام می پرسی، این سرِ بریده او است که در برابر یزید است». 🥀و اگر از عباس علیه السلام و سایر فرزندان علی علیه السلام می پرسی، ما آنها را با بدنهای پاره پاره و سر جدا مانند گوسفندان قربانی در صحرای کربلا بجا گذاشتیم. و اگر از زین العابدین می پرسی، او از شدّت بیماری و دردها قادر به حرکت نیست... 🥀وَاِنْ سَئَلتِ عَن زَیْنَبٍ، فَاَنَا زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ وَهذِهِ اُمُّ کُلْثُومٍ وَهؤُلاءِ بَقِیَّهُ مُخَدَّرات فاطِمَهَ الزَّهْراءِ علیهاالسلام «و اگر از زینب علیهاالسلام می پرسی، من زینب دختر علی علیه السلام هستم و این اُمّ کلثوم است و آن بانوان (که به صورت اسیر می بینی) بقیه بانوان منسوب به حضرت زهرای اطهر علیهاالسلام می باشند». ✍ادامه دارد ... 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج . 🩸مصائبی از سیدالشهدا و اهل بیت 🩸 در واقعه کربلا ━━━═━━⊰❀🩸❀⊱━━═━━━ 🩸شکستن هند (همسر یزید) سرش را، با دیدن اسرای آل البیت و سر بریده امام حسین علیه السَّلام...[.... پرده دوّم ....] 🥀وقتی که هند سخن زینب علیهاالسلام را شنید، فریاد شیون سرداد در حالی که با نعره جانسوز می گفت: 🥀وااِماماهُ..، واسَیِّداهُ...، وَاحُسَیْناهُ...، لَیْتَنی کُنْتُ قَبْلَ هذا الْیَوْمِ عَمْیاء وَلا اَنْظُرُ بَناتَ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ عَلی هذِهِ الحالَهِ. «آه! فغان ای امام من...، ای آقای من...، ای حسین من...، کاش قبل از این روز کور بودم...، و دختران فاطمه زهرا علیهاالسلام را با این حال نمی دیدم». 🥀سپس از شدّت ناراحتی سنگی از زمین برداشت و بر سرش کوبید، و خون از سرش به صورتش جاری گردید، و بیهوش شد، پس از آنکه به هوش آمد حضرت زینب علیهاالسلام به بالین او آمد و فرمود: «ای هند برخیز و به خانه ات برو که می ترسم شوهرت یزید به تو آسیب برساند...». 🥀هند گفت: سوگند به خدا نمی روم...، تا برای آقا و مولایم ابا عبدالله الحسین علیه السَّلام ماتم بگیرم و گریه کنم، و تو و سایر بانوان هاشمی را به خانه ام بیاورم....!! سپس هند برخاست و سرش را برهنه کرد و لباسش را پاره نمود و با پای برهنه نزد یزید که در مجلس عمومی خود بود آمد و فریاد زد: «ای یزید، آیا تو فرمان داده ای که سر مقدّس حسین علیه السلام را در کنار دروازه شام روی نیزه قرار دهند، و آویزان کنند...؟؟». 🥀یزید که بر سرش تاج رنگانگ سلطنت بود و بر سریر سلطنتی تکیه داده بود تا همسرش را در آن حال دید برخاست و او را پوشانید و گفت: «آری، برای پسر دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فریاد بزن و گریه کن، خدا لعنت کند ابن زیاد را که درباره او عجله کرد و او را کشت، خدا او را بکشد». وقتی هند دید یزید او را پوشانید، صدا زد: 🥀وَیْلَکَ یایَزِیدُ اَخَذَتکَ الْحَمِیَّهُ عَلَیَّ، فَلِمَ لا اَخَذَتکَ الْحَمِیَّهُ عَلی بَناتِ فاطِمَهَ الزَّهْراء، هَتَکتَ سُتُورَهُنَّ، وَاَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ، وَاَنْزَلتَهُنَّ فی دارٍ خَرِبَهٍ... . «ای یزید...! وای بر تو، درباره من غیرت کردی و مرا پوشاندی، پس چرا این غیرت را درباره دختران زهرای اطهر، نکردی، پوشش آنها را دریدی، چهره هایشان را آشکار ساختی، و آنان را در خرابه جادادی..؟؟.» 📜 محمدی اشتهاردی، محمد، سوگنامه آل محمّد صلی الله علیه و آله وسلم، بنقل از معالی السبطین، ج۲، ص۱۷۳. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج . 🩸مصائبی از سر بریده سیدالشهدا🩸 علیه السَّلام ━━━═━━⊰❀🩸❀⊱━━═━━━ پرده شصت و ششم : چوب زدن بر سر مقدس و آرزوی مرگ دختر سه ساله ... 🥀 چون سر امام حسین علیه السَّلام را در مجلس یزید گذاشتند ، آن حرامزاده شروع کرد به چوب زدن بر آن سر مقدس ...!! 🥀دیدم دختر سه ساله ای را که در برابر یزید لعنة الله علیه ایستاده بود و هر دفعه که آن ملعون چوب می زد ، آن دخترک دست های خود را بالا می برد و بر سر و صورت خود می زد و می گفت : 🥀ای پدر...!! کاش کور شده بودم و تو را با این حالت نمی دیدم ...!! ای پدر...!! کاش پیش از این مرده بودم...، و سر بریدۀ تو را نمی دیدم که دشمنان چوب و نیزه به آن می زنند...، و به این دل ما را بسوزانند ...،و ما را در مجلس خوار و ذلیل نمایند ...!! 📜 سحاب رحمت، ص ۷۲۸. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. 🩸آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان 🩸 ┄••✾✾••┄ ✍علامه مجلسی در بحار به سند خود و همچنین سبزواری در مجمع النورین جلد۱ صفحه ۲۱۶. و تذکرة الشهداء صفحه ۲۳و ریاض القدس جلد ۲ بیان می دارند که ؛ 🥀 حضرت سجاد علیه السَّلام به یزید ملعون فرمودند : سر پدرم را به من بده تا در کربلا به بدن مقدسش ملحق گردانم...!! او گفت این درخواست هیچگاه انجام نخواهد گرفت ...!! یک مرتبه امام زین العابدین علیه السلام فرمودند: 🥀ای یزید آیا گمان کرده ای که من قادر به دیدن سر پدرم نیستم...!؟ و آن از من پوشیده است...!؟ 🥀 یک دفعه حضرت امام زین العابدین علیه السلام صدا زد: السَّلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله ، در آن هنگام سر پوش از سر مقدس برداشته شد و فرمود: و علیک السَّلام یا ولدی یا علی .. .،سلام و درود برتو باد ای نور دیده ام ...!! 📜تکلم امام حسین علیه السلام ( فلسفی )، ص ۱۰۶ و۱۰۷. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. 🩸آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان 🩸 ┄••✾✾••┄ سهل ساعدی نقل می کند : چند زن را دیدم که بر پشت بام خانه های خود نظاره گر سرهای شهداء و اسیران بودند، یکی از آنها سنگی برداشت و بر سر مقدس زد ..،به گونه ای که سر از روی نیزه به زمین افتاد...!! ،امام سجاد علیه السَّلام با مشاهده ی این حال بسیار ناراحت شد و فرمود : 🥀 اللهم عجل هلاکها و هلاک من معها خدایا هرچه زودتر این زن و کسانی که با آنها هستند را هلاک فرما ...!! 🥀هنوز سخن حضرت تمام نشده بود که دیدم خانه ،خراب شد و آن زن و زنان دیگر که با او بودند همه هلاک شدند ...!! 🥀راوی می گوید در مکانی که سر مقدس به زمین افتاد بعد ها مسجدی بنا کردند که هم اکنون به نام مسجد المسقط معروف و مشهور است. 📜سوگنامه آل محمد، ص ۲۵۴ و ۲۷۳به نقل از معالی السبطین . اشک و خون ، ص ۵۴۳. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. 🩸آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان 🩸 ┄••✾✾••┄ 🥀 روی عن زید بن صوحان قال دخلت علی،علی بن الحسین ع بعد مضی ثلاث سنین من اسره فرایته فی محراب العباده متورکا یناجی ربه و یقول یارب و یا من علیه معولی طول احزاننا و اجری دموعنا و احرق قلوبنا علی مصیبت ابن بنت نبیک الحسین ع و یبکی و یصیح و یقول آه آه کیف انسی استغاثتک یاابی و کیف انسی نظرتک بعد نظره و کیف انساک و رایتک عریانا مرملا بالدما مخضبا شیبتک بدمک و یکرر ذلک حتی صاح و غش فقربت الیه و بکیت علی حزنه فافاق و قال یابن صوحان لا عین احب الی الله من عین جری دمعها علینا و لاقلب اکرم عند الله من قلب حزن فی حزننا و فرح لفرحنا. ✍زید بن صوحان روایت می کند ؛ گفت سه سال بعد شهادت سیدالشهدا علیه السُّلام بر امام سجاد علیه السَّلام داخل شدم...،دیدم حضرت در محراب عبادت نشسته مناجات می کند و می فرماید: ای رب و ای کسی که تکیه گاه من به توست...،حزن ما طولانی شد... و اشک ما جاری گشت...، و قلب های ما سوخت بر مصیبت پسر پیغمبر تو حسین ( علیه السَّلام ) ...!! 🥀گریه می کرد و صیحه می کشید و می فرمود : آه...!! آه...!! چگونه فراموش کنم استغاثه ی تو را ای پدر...؟!،چگونه فرموش کنم آن نگاه ها ی مکرر تو را...؟! ،چگونه فراموش کنم عریان و غرقه به خون بودی و ریشت خضاب از خون بود...!؟ 🥀این را مکرر می فرمود تا از هوش رفت...، نزدیک شدم و کنار حضرت گریه کردم وقتی به هوش آمد،فرمود: 🥀 ای پسر صوحان هیچ چشمی محبوب تر نزد خدا نیست از چشمی که برای ما گریه کند و قلبی محترم تر نزد خدا نیست از قلبی که برای ما محزون است و برای ما شاد است... 📜مقتل خطی بشارت الباکین(حسین بن عبدالرزاق تبریزی) ص ۱۲۱. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. 🩸آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان 🩸 ┄••✾✾••┄ مر السجاد ع فی سوق القصابین حیث یذبحون الاغنیا سالهم الامام هل تعرضون الما علی الکبش قبل ان یدبح فقالوا نحن معاشر القصابین لانذبح کبشا قبل ان نعرض الما وجه وجهه نحو الکربلا و قال یاحسین الکبش عندما یذبح یعرض علیه الماو لکن عند ذبحک تحرم من شربه. 🥀امام سجاد علیه السَّلام از بازار قصاب ها می گذشت ...، وقتی گوسفندی را خواستند ذبح کنند فرمود به او آب داده اید...!؟ 🥀گفتند: ما قصاب ها هیچ گوسفندی ذبح نکنیم مگر آنکه به او آب دهیم...!! 🥀حضرت رو کرد به کربلا و گفت : ای حسین...!! گوسفند را وقت ذبح آب دهند اما به تو آب ندادند...!! 📜العبرة الساکته (ام جعفر دهینی) ج ۱ ..ص ۱۵۰ . 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468
. 🩸آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان 🩸 ┄••✾✾••┄ ✍رای زین العابدین ع رجلا ینادی ایها الناس انا غریب فارحمونی ناداه الامام علی ملا الناس انت غریب قال نعم قال اذا عطشت فهل تسقی الما قال نعم قال ادا فاجاک الموت هل تدفن بلا کفن قال الله اکبر کیف و انا بین المسلمین فقال ادا لست بغریب العریب هو الحسین ع ثم وجه نحو الکربلا . 🥀امام سجاد علیه السَّلام مردی را دید صدا می زند ؛ من غریبم....!! او را صدا زد فرمود : تو غریبی...!؟ گفت بله. فرمود:اگر تشنه شوی به تو آب می دهند...!؟ گفت بله. فرمود:اگر بمیری تو را کفن می کنند...!؟ گفت : الله اکبر چرا نکنند، که من بین مسلمانان هستم...!! 🥀فرمود:پس تو غریب نیستی...!!،همانا غریب حسین علیه السَّلام است...!! پس حضرت توجه کرد سمت کربلا.... 📜العبرة الساکته (ام جعفر دهینی) ج۲ ص ۴۴۳. 💠در راه ترویج مکتب معنوی عاشورا قدمی برداریم. http://eitaa.com/almaggatel ارتباط با خادم @M09100599468