eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
249 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 وای از این قاب‌ها....
👌 4⃣ عبرت های عاشورا ⛔️ لقمه حرام ❗️همه‌ ما مستعد “حر” شدن و همه‌مان مستعد “عمرسعد” شدنیم. ❓می‌پرسی چطور؟ 👈جواب خیلی ساده است. ✅حر، سردارِ لشکر یزید بود و حق‌طلب؛ ❌عمرسعد، آشنا با مرام اهل بیت و حق‌ستیز. 📛 روز عاشورا امام حسین(ع) خطاب به لشکریان یزید می‌فرماید : این‌که کلامِ من در شما اثر نمی‌کند اثر ِ لقمه‌های حرام است.[1] 📛 لقمه‌ حرام ممکن است اشکِ چشم را نخشکاند اما قطعا نورانیت قلب را از بین می‌برد و قلبِ تاریک چه‌ها که نمی‌کند؟! ❗️شنیده‌ایم‌ دیگر؛ عمرسعد هم در کربلا بر مصیبت آل الله می‌گریست، هم لشکرِ درنده‌خوهای یزیدی را رهبری می‌کرد! 📛 مراقب لقمه‌مان باشیم؛ کوچکی و بزرگی، چرب‌ و‌ چیلی، شیرینی و بی‌نمکیش فرقی نمی‌کند. حرام، حرام است چه کرور کرور، چه یک قِرانِ سیاه! 📛 لقمه‌‌ حرام، حسین‌کش است. دست‌های علمدار، قلم می‌کند. آبِ مشک می‌ریزد و دلِ رباب، کباب می‌کند. لقمه‌ حرام، گلوی شش ماهه می‌دَرَد، زینب به اسیری ِ شام می‌برد، لقمه‌ی حرام… 📛مراقب لقمه‌‌مان باشیم! __ 1_ “فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ؛ شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.” بحارالانوار، ج 45، ص8 ✍ فرزند آدم  
استوری جالب عموپورنگ از امام حسین (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما حسینی که بخواد برامون دردسر درست کنه نمیخوایم! رحیم‌پور ازغدی
4_6042004368167799489.mp3
7.75M
جای بغل رباب... ببین کجایی... 😭 قندعسل رباب رو نیزه هایی... 😭
enc_16609953465489912534873.mp3
5.78M
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد😭💔🕊 با حال بکاء گوش کنید..😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ششماهه 🖤شهید کربلا را صلوات ▪️قنداقه 🖤گلگون ز جفـا را صلوات ▪️بر کودکِ 🖤شیرخوارِ عطشان حسین ▪️آن تشنه 🖤گلوی نینوا را صلوات 🖤اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🖤 🥀🍃
🔘 داستان کوتاه پسربچه اي "پرنده زيبايي" داشت. او به آن پرنده بسيار" دلبسته" بود. حتي شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش مي گذاشت و مي خوابيد. اطرافيانش كه از اين همه "عشق و وابستگي" او به پرنده باخبر شدند، از پسرك حسابي كار مي كشيدند. هر وقت پسرك از كار خسته مي شد و نميخواست كاري را انجام دهد، او را "تهديد" مي كردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرك با "التماس" مي گفت: "نه، كاري به پرنده ام نداشته باشيد، هر كاري گفتيد انجام مي دهم." تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از "چشمه" آب بياورد و او با سختي و كسالت گفت: خسته ام و خوابم مياد. برادرش گفت: "الان پرنده ات را از قفس رها مي كنم...!! پسرك "آرام و محكم"گفت: خودم ديشب "آزادش كردم" رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم كه؛ "با آزادي او خودم هم آزاد شدم." اين "حكايت" همه ما است. تنها فرق ما، در "نوع پرنده اي" است كه به آن دلبسته ايم. 👈 پرنده بسياري پولشان، بعضي قدرتشان، برخي موقعيتشان، پاره اي زيبايي و جمالشان، عده اي مدرك و عنوان آكادميك و خلاصه شيطان و نفس... هر كسي را به چيزي بسته اند و "ترس از رها شدن" از آن، سبب شده تا "ديگران" و گاهي "نفس خودمان" از ما "بيگاري كشيده" و ما را رها نكنند. * پرنده ات را آزاد کن * ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
به هر طرف نظر کنم اثر ز روی ماه توست گر این جهان بپا شده به‌خاطر صفای توست ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور ای عزیز بگو کدام لحظه‌ها ظهور روی ماه توست 🌸🍃
عزیزِ نادیده‌ی من! دنیا مطلقا سیاه و مطلقا سفید نیست! آدم‌ها مطلقا خوب و مطلقا بد نیستند! در هرکدام از ما آنقدر بدی هست که کاملا خوب نباشیم و همچنین در هرکدام از ما آنقدر خوبی هست که مطلقا بد نباشیم. در جهان آنقدر امید هست که ناامید نباشیم و آنقدر ناکامی، که تمام طول زیستنمان به شادی و عیش و نوش نگذرد! عزیزِ نادیده‌ی من! بعد از این، هر غروب که دلت گرفت و اندوه جهان روی سرت آوار شد، به طلوع هم فکر کن، خزان را که دیدی، به بهار هم فکر کن. و از آدم‌ها که به تو رنجی و اندوهی رسید و به بد بودنشان که فکر کردی؛ به این هم فکر کن که همان آدم‌ها جایی و برای کسی، آدمِ خوبِ داستان‌اند. نه همیشه ناامید و نه همیشه امیدوار باش؛ چرا که هر شرایط و هر موقعیتی، احساسات متفاوتی را ایجاب می‌کند و همه چیز نسبی‌ست، حتی خوب یا بد بودنِ آدم‌ها و حتی سیاه یا سفید بودنِ جهان... روی هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌توان مطلقا حساب کرد، اما تو زندگی کن و فراموش نکن که تو باید بتوانی از میان اینهمه انسان، روی خودت حساب کنی... ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─