فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شکم مردم واجب ترِ؟ یا حجاب؟
✳️ امام علی علیه السلام می فرمایند: «اگر مردم برای به دست آوردن دنیا، دینشان را ترک کنند؛ خداوند آنها را به شرائط بدتر دچار خواهد کرد!»
#حجاب
#نهج_البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیت الله میرباقری چه گفت گه نعره اصلاحطلبا بلند شد.
CQACAgQAAx0CWgQfYQADXGERQwhPTbpI0-Xp8GxneCZ31brzAAJQAQAC6mWHBhqBXakO-j6BIAQ.mp3
16.55M
✔روز هشتم
#چله_زیارت_عاشورا
🏴 عاشورای حسینی تا اربعین حسینی🥀
🏴 عزاداریم به نیت فرج صاحب عزا 🏴
#محرم ۱۴۴۶ #امام_حسین
🎤 با نواے : حسین_حقیقی
هدیه به چهارده معصوم
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 چرا ما برای #امام_حسین علیه السلام از اول #محرم و قبل از شهادتشان عزاداری می کنیم در حالی که حضرت 10 محرم به شهادت رسیدند؟
🎙 پاسخ استاد #محمدی_شاهرودی را بشنوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆غلامرضا صنعتگر
🌟این کار جدید خودش را
به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد.
#امام_خامنه_ای نائب برحق #امام_زمان 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میگن با این هم درد و بدبختی بازم میری روضه و عزاداری؟
جواب من😊
مداحی_آنلاین_کاشکی_اربعین_با_دست_ساقی_محمد_فصولی.mp3
8M
کاشْکی اَربَعینْ با دَسْتِ ساقی
مهمونَمْ کُنی چایِ عَراقی
محبوبی حسین ...
#استودیویی🔊
#32_روز تا #اربعین🏴
#محمد_فصولی🎙
🔴 نامه جوانان بلژیکی خطاب به #رهبرانقلاب اسلامی
🔹جمعی از جوانان بلژیکی در نامهای به حضرت آیتالله خامنهای، ضمن قدردانی صمیمانه از نامه چندی پیش ایشان در حمایت از تظاهرات همبستگی با مردم غزه در دانشگاههای آمریکا و اروپا، نوشتند: ما عمیقاً تحت تاثیر پیام دعوت شما به عدالتخواهی و جستجوی حقیقت و همچنین تعهد تزلزل ناپذیر شما به آرمان فلسطین و ستمدیدگان جهان قرار گرفتهایم.
🔹در نامه جوانان بلژیکی خطاب به رهبر انقلاب آمده است: تلاشهای خستگی ناپذیر شما برای درک متقابل،عدالت و همبستگی در پرداختن به چالشهای پیچیدهای که با آن رویرو هستیم از اهمیت اساسی برخوردار است و ما مصممم هستیم درک خود را نسبت به اسلام تعمیق بخشیم.
🔹در این نامه، حرکت دانشجویان اروپایی و آمریکایی برای حمایت از فلسطین، نشان دهنده اگاه شدن جوانان غربی نسبت به بیعدالتیها در جهان دانسته و تاکید شده است: مشتاقانه منتظر ادامه این تبادل پربار روحیه گفتگو و همکاری سازنده هستیم.
🔹این نامه در نسخههایی به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و عربی و با هشتگ #LETTER4LEADER منتشر شده است
#ترامپ اعتراف کرد ایران در ۲٫۵ سال گذشته ۲۵۰ میلیارد دلار به دست آورده!
سال ۱۴۰۲ هم کمترین شکاف طبقاتی تاریخ ایران محقق شد!
چقدر از #شهید_رئیسی بد گفتن اما اسب زین شده تحویل گرفتن.
#دلم_برای_رئیسی_سوخت
🔅#پندانه
✍️ خوششانسی یا بدشانسی؟
🔹رعیت پیری از مال دنیا یک پسر داشت و یک اسب.
🔸روزی اسب پیرمرد فرار کرد. همسایهها برای دلداری به خانه او آمدند و گفتند:
عجب بدشانسیای آوردی که اسبت فرار کرد.
🔹پیرمرد جواب داد:
از کجا میدانید که این از خوششانسی من بوده یا از بدشانسیام؟
🔸همسایهها با تعجب جواب دادند:
خب معلومه که این از بدشانسی تو بوده!
🔹هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد بههمراه ۲۰ اسب وحشی به خانه برگشت.
🔸اینبار همسایهها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند و گفتند:
عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت فرار کرد و حالا بههمراه ۲۰ اسب دیگر به خانه برگشت!
🔹پیرمرد بار دیگر در جواب گفت:
از کجا میدانید که این از خوششانسی من بوده یا از بدشانسیام؟
🔸فردای آن روز پسر پیرمرد در حین رامکردن یکی از اسبهای وحشی، زمین خورد و پایش شکست.
🔹همسایهها بار دیگر آمدند:
عجب شانس بدی!
🔸و کشاورز پیر گفت:
از کجا میدانید که این از خوششانسی من بوده یا از بدشانسیام؟
🔹و چند تا از همسایهها با عصبانیت گفتند:
خب معلومه که از بدشانسیه تو بوده پیرمرد!
🔸چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان دهکده را برای جنگ در سرزمینی دوردست با خود بردند.
🔹پسر کشاورز پیر بهخاطر پای شکستهاش از اعزام، معاف شد.
🔸همسایهها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند:
عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد!
🔹و کشاورز پیر گفت:
از کجا میدانید که…
⚫️⚫️⚫️
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
شاهزاده ای در خدمت #قسمت نود و دوم🎬: فضه با چشم خویش دید تا علی علیه السلام ،این شیر مرد عرب که اسد
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت نود و سوم🎬:
قنفذ ملعون بار دیگر راهی خانه ی علی علیه السلام شد.
فضه در کنار بانویش زانو زده بود و سر حسنین کوچک را به آغوش می کشید و زینبین دامان مادر را سخت چسپیده بودند.
قنفذملعون و سربازان همراهش نزدیک خانه شدند و چون درب نیم سوخته ،به گوشه ای افتاده بود،به راحتی وارد خانه شدند .
حیدر کرار با دیدن هجوم دوباره ی این قوم مظلوم کُش به منزلش که همان خانه ی دخت رسول الله بود، همان خانه ای که حدیث شریف کساء در آن نازل شد، همان خانه ای که جبرئیل امین بارها و بارها به اینجا نزول اجلال فرموده بودند و به این امر مباهات می کردند....
جمعیت که وارد شد ، علیِ مظلوم به سمت شمشیرش روان شد و قبل از اینکه دست مبارکش به آن ذوالفقار در نیام برسد، جمعیتی از شیاطین انسان نما ، دوره اش کردند.
فضه با دو دست بر سر زد و می خواست به مولایش کمک کند و شمشیر را به دست مبارک ولی بلا فصل پیامبر برساند اما در آن هیاهوی نامردان مردنما نشد...
حال که علی علیه السلام از شمشیرش جدا افتاده بود ، مهاجمین نفس راحتی کشیدند و با شمشیرهای برهنه ، دور تا دور ولیّ خدا را گرفتند، ناگهان نانجیبی از ترس اینکه علی ،این قهرمان قهرمانان و پهلوان دوران در حرکتی آنان را کن فیکون کند ، سریع ریسمان بر گردن مولای ما انداخت و عده ای دیگر به او هجوم آوردند و دستان مبارک خلیفه ی بلا فصل بعد از محمد صلی الله وعلیه واله را بستند...
و فاطمه سلام الله علیها....
فاطمه چون این صحنه را مشاهده کرد ، با حالی نزار ، همانطور که چادری را که فضه بر سر او نهاده بود و زینب کودک با دستان کوچکش به ان چنگ، انداخته بود، جلو می کشید ؛ سراسیمه در حالیکه یک دست به پهلوی مبارکش داشت ، خود را بین امامش و جمعیت مهاجم انداخت ،تا مانع بی حرمتی به ولیّ زمانش شود...
اما این قوم ظالم و ستمگر....کم تر از آن بودند که رحم به زنی بی پناه کنند ، نه اینکه بگویم رحم به دخت پیامبرشان، هموکه خشم و رضایش خشم و رضای خداوند است کنند ، نه اینکه حرمت زنی را که پیامبر،سرور زنان دو عالم نامیدش ،که سوره ی کوثر برای تولدش نازل شده بود....بلکه رحم به زنی بی پناه و آبستن که تازه طفلش را کشته بودند ،بکنند....
آنان دلی در سینه نداشتند که بفهمند رحم و مروت دیگر چیست؟!
آنها بویی از مردانگی و مروّت نبرده بودند که بر زنی بیمار رحم کنند...
فاطمه که خود را به علی رسانید ، باران مشت و لگد و تازیانه بر سرش باریدن گرفت.....
قنفذ ملعون چنان با تازیانه بر بازوی مادرمان زد که اثر آن تازیانه پس از شهادت فاطمه سلام الله علیها ، همچون بازوبندی در بازوی او باقی بود، لعنت خداوند بر قنفذ باد که دل تمام شیعیان را تا ظهور حجت حق، داغدار و زخمی کرد....
بالاخره به ضرب تازیانه و غلاف شمشیر ، یک زن را از ولیّ زمانش دور کردند و چه سخت گذشت بر حسنین که کتک خوردن مادر دیدند....
چه غم جانگداز بر جان زینب افتاد، او که هنوز در بهت میخ گداخته و اثر خون سینه ی مادر بر آن بود ، باز سیلی و روی کبود مادر و تازیانه....تازیانه....روح او را شکست.... و چه سنگین بود برای فضه ،دیدن این صحنه ها....او باور نداشت که نامردانی با دخت پیامبرشان چنین کنند...
شکسته باد آن دستی که صورت مادر ما را کبود کرد و مقدمه ی سیلی خوردن رقیه های کربلا را فراهم کرد، لعنت شود آن کسی که تازیانه بر بدن مادر ما، نواخت که مقدمه ی کتک خوردن زینب سلام الله علیها را در نینوا رقم زد....
بسوزد جگری که جگر آل طه ، پنج تن آل عبا را با بوجود آوردن این صحنه ها خون نمود، تا دیگرانی جرأت خون کردن جگر مجتبی را پیدا کنند....
فضه می دید و زمین و آسمان شاهد بود که مادر ما در حالیکه دست به دیوار گرفته بود دنبال حیدر کرار با دستان بسته،روان بود...
ای آسمان کور باد چشمانت که دیدی ،مولای عرشیان و فرشیان را دست بستند و بر این واقعه،خون گریه نکردی...
و ای زمین؛ اُف بر تو باد که دیدی ابوتراب را ریسمان بر گردن ،کشان کشان به مسجد می برند و دهان باز نکردی و این قوم ستمگر را نبلعیدی.....
وای از دل مهدی زهرا سلام الله علیها...
عمرم فدای دل داغدارت که به خاطر گناهان چون منی اجازه ی ظهور نداری تا بیایی و مرهم نهی بر این غم سربسته...
ادامه دارد....
🖊به قلم :ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت نود و چهارم🎬:
فضه با دو دیده غمبار که گویی به جای اشک خون می بارید ،می دید که نامردمانی
علی علیه السلام را کشان کشان به سمت مسجد می بردند.
فاطمه سلام الله علیها ، در حالی که بر زمین افتاده بود ، این صحنه را نگاه می کرد ، ناگهان به خود آمد و بدون توجه به دردی که در جانش پیچیده و خونی که از بدن مطهرش بر زمین می ریخت دستش را به جسم لرزان فضه تکیه داد و از جا بلند شد و در حالی که خود را به روی زمین می کشید به دنبال آنها روان شد .
او می خواست تا آخرین لحظه ایستادگی کند ، می خواست تا آخرین دقیقه ،دست از حمایت ولیّ زمانش برندارد و انگار می خواست با این حرکتش به آیندگان درس دهد.
آخر او سبط نبی بود و از آینده خبر داشت ، او می دانست که فرزندش ،مهدی هم آمدنیست ، می دانست که این سلاله ی پاکش ، باید مدتها در غربت زندگی کند و بیابان گردی نماید، فاطمه سلام الله علیها ، می خواست به من و تویی که داعیه ی ولایت پذیری داریم بگوید که ولایت یاوری ، اینچنین است ،باید تا پای جان ،حامی اعتقاد و هدف و ولایت زمانت باشی...حتی اگر تنها باشی....حتی اگر پهلو شکسته باشی...حتی اگر داغدار باشی..
فاطمه سلام الله علیها ، دست به دیوار گرفت و همان طور که اشک از چشمان مبارکش روان بود ، لنگ لنگان به دنبال جمعیت راه افتاد ،تا شاید بتواند کمکی به ولایت زمانش ، جانشین پدر بزرگوارش، علیِ مظلوم غریب، نماید.
در اثر هرم آتش و تازیانه و مشت و لگدی که از قنفذ ملعون خورده بود ،نیرویش تحلیل رفته بود و آرام آرام حرکت می کرد...
فاطمه سلام الله علیها، با چشم خویش دید که مردش را ، ولیّ بلا فصل محمد صلی الله علیه واله را به زور و کشان کشان وارد مسجد نمودند ، دیگر کار از دست مادرمان بیرون شده بود و به حرمت مسجد، وارد آن جا نشد و همان بغل دیوار بر زمین نشست.
فضه خود را به بانویش رساند ، انگار که فاطمه به راستی نه بانوی خانه ،بلکه مادر او بود ، مانند دیگر طفلان کنار مادر شیعیان کز کرد.
زنان مدینه با دیده ی ترحم به زنی نگاه می کردند که پیامبر صلی الله علیه واله وسلم فرموده بود :او سرور زنان عالم است....
فاطمه بر زمین نشست ،می خواست اشک از چشمان مبارکش پاک کند ، تازه متوجه زینبین شد که با بغضی در گلو کنار او در خود فرو رفته بودند و هر کدام گوشه ای از چادر خاکی مادرشان را در دست گرفته بودند.
فاطمه سلام الله علیها ، بیش از این تاب و تحمل دیدنِ رنج آنها را نداشت ، پس دست به دیوار گرفت و زینبین را کنار خود کشید و همانطور که درب نیم سوخته را به فضه نشان می داد ،اشاره کرد تا به خانه بروند....
و علیِ مظلوم در حالیکه ریسمان به گردن مبارکش بود و حسن و حسین مانند گنجشکانی بی پناه دو طرف او را چسپیده بودند؛ وارد مسجد شد و ابوبکر را دید که بر منبر خانه ی خدا تکیه زده و او را نگاه می کند...
علی علیه السلام رو به ابوبکر گفت :...
#ادامه دارد....
🖊به قلم :ط-حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت نود و پنجم🎬:
اسدالله مانند شیری در بند رو به سوی ابوبکر کرد و فرمودند: به خدا قسم ، اگر شمشیرم به دستم بود ، می فهمیدید که شما هیچگاه به چنین کاری دست نمی یافتید.
قسم به خداوند، از جهاد خود را منع نمی کنم، اگر چهل نفر مرا یاری می کردند ، جمعیت شما را پراکنده می کردم .«لعنت خدا بر کسانی که با من بیعت کردند و سپس مرا خوار کردند و تنها گذاشتند»
و به راستی که کلام مولایمان حق بود و حقیقت ، آخر کدام جنگاور را یارای مقابله با حیدر کرار همان که شیر خدا می نامیدندش ، بود؟ مگر تنها کسی که با یک ضربت شمشیر از پس عمروبن عبدود که قهرمان عرب جاهلیت بود ،برآمد و با یک ضربه ی ذوالفقار او را به دونیم نمود غیر از علی علیه السلام بود؟
تمام این جمع ،دلاور مردی های حیدر کرار را در رکاب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فراموش نکرده بودند و وقتی این کلام امیرالمؤمنین را شنیدند ، همگان آن را تأیید کردند.
وقتی ابوبکر سخن مولایمان را شنید و چشم در چشم او شد ، دستور داد :رهایش کنید!
علی علیه السلام نگاهی به او کرد و فرمود: «ای ابابکر، چه قدر زود به رسول الله طغیان کردی! »
«تو به کدام حق و با چه مقامی مردم را به بیعت خود دعوت کردی؟»
«آیا تو دیروز به امر خدا ورسولش با من دست بیعت ندادی ؟!»
در این هنگام عمر که بیم آن داشت سخنان حق علی علیه السلام در مردم پیش رویش ،اثر داشته باشد و بلوایی به پا شود ، قبل از این که ابوبکر جوابی به مولایمان دهد، با فریاد اهانت آمیزی گفت: بیعت کن و از این سخنان باطل درگذر!
علی....این اولین مظلوم عالم...همو که از زبان پیامبر لقب صدیق اکبر را گرفت ، همو که فاروق اعظم کل دنیا بود...همو که جهان خلقت خلق نشد مگر به بهانه ی وجودش....همو که دین اسلام تکمیل نشد مگر با پذیرش ولایتش...همو که محشر به پا نمی شود مگر با میزان و عدالتش....نگاهی به جمع بیعت شکن و خیره ی رو به رویش کرد و رو به عمر ،فرمودند: اگر بیعت نکنم چه خواهید کرد؟
عمر فریاد برآورد: تو را با ذلت و خواری می کشیم!!!
و وای به آنانی که بودند ، دیدند و شنیدند و مهر سکوت بر لب زدند و برای حمایت از ولیّ زمانشان کر شدند و کور شدند و خود به بیراهه رفتند و امتی را پس از خود از راه خدا دور کردند...
وای بر آنان که علی ، خلیفه الله در روی زمین را تنها گذاشتند....
علی علیه السلام با شنیدن این حرف ،رو به ابوبکر فرمودند:....
ادامه دارد....
🖊 به قلم : ط_حسینی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ از #اینستاگرام فاصله بگیرید، همه چیز رو متلاشی میکنه…
⛔️من در خانهام اینستاگرام را #حرام اعلام کردهام…
#دکترعزیزی
✨﷽✨
⛔️ بیچاره ترین بندگان در آخرت
🖊روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
💟 رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.
«حجت الاسلام رفیعی»
✨﷽✨
✍ هشت گروه از همه منفورترند❗️
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود: هشت گروه در روز قیامت از همه خلق خدا منفورترند:
❶ دروغ گویان؛
❷ مستکبران؛
❸ آنانی که دشمنی برادران خود را در دل دارند؛ امّا در ملاقات با آنها خوشرو و گشاده رویند؛
❹ آنانی که وقتی به سوی خدا و پیغمبر دعوت شوند کُند باشند، وقتی که به سوی شیطان خوانده شوند سرعت گیرند؛
❺ هنگامی که به چیزی از مطامع دنیا مایل گردند، آن را به قسم خوردن جلب کنند و به دست آورند اگر چه حقی نسبت به آن نداشته باشند؛
❻ سخن چینان؛
❼ آنانی که بین دوستا جدائی اندازند؛
❽ کسانی که بر بی گناهان و درماندگان ستم کنند.
خصال ج۱ ص۱۶۹