فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا او سردار دلهاست؟
🔹دیدار صمیمی شهید سلیمانی با نوجوانان و جوانان در ایام فاطمیه کرمان
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
⭕️پایان ۳۳ سال چشم انتظاری مادر شهید اسلامشهری
🔹پیکر مطهر شهید حشمت الله عسگری از شهدای دوران دفاع مقدس که خانواده وی ساکن اسلامشهر هستند پس از گذشت ۳۳ سال شناسایی شد.
🔹این شهید والا مقام در سال ۱۳۶۶ از اراک به خوزستان اعزام شد و طی عملیات کربلای۸ در منطقه شلمچه در سوم آذرماه ۱۳۶۶ به فیض شهادت نائل آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ بازسازی کامل خانه آتش گرفته واوانی به همت گروه جهادی شهید حبیب پور
🔹سالار شفق مسئول گروه جهادی شهید حبیب پور گفت: تمامی نیاز های مالی و لوازم خانگی منزل #آتش گرفته شهروند نیازمند #واوانی به همت مردم عزیز تامین و این خانه کاملا بازسازی و تجهیز شده و تحویل صاحب آن شده است.
🔹وی افزود با لطف زیاد مردم مبالغ #زیادی جمع آوری شد که مقدار کمی از آن باقی مانده که از خیرین عزیز خواستاریم #نیت اهدای خود را تغییر دهند تا بتوان مبالغ اضافه آمده را برای تامین نیاز های دیگر نیازمندان اهدا کرد،همچنین اگر کسی از خیرین بر استفاده مبالغ در غیر این نیازمند #رضایت ندارد با مراجعه به محل خیریه مابقی کمک خود را بازپس بگیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️دو کلوم حرف حساب...!!!
#تربیت_فرزند
⛔️ کسب حرام، آدم آثارشو در اولادش میبینه....!!
✔️ یک واقعیت تلخ...!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اِلھیأَنتَ کما أُحِبُّ فَاجْعَلْنیکَماتُحِبُّـღ
💚 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
✨ #زباله را شب در خانه هاى خود نگه نداريد و آن را در روز به بيرون از خانه منتقل كنيد، زيرا زباله نشيمنگاه شيطان است.
📚من لا يحضره الفقيه ج 4، ص 5، ح 4968
💨💨تدابیر هوای آلوده
☄جامعه ای که ب صورت مدام، شب و روز هوای آلوده استشمام می کند، حتما باید نوشیدنی اش آب جوش باشد
🥃مصرف سیب و آب سیب
🎃مصرف کدو حلوایی
🥩🍖مصرف کمتر گوشت ها و مواد غلیظ در زمان آلودگی هوا
🥜مصرف شیر بادام/حریره بادام/شله زرد/شلغم
🍯آب عسل/برگ ترب و ترب
مصرف شربت سرکنگبین/آب نارنج
💌اسپری گلاب در منزل
💌جوشاندن ملایم آب و سرکه ی طبیعی در منزل
💌جوشاندن ملایم پوست پرتقال
💌قلیان نعنا
💠طب سنتی اسلامی💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وسعت و برکت وقت و عمر☝️
اگه کارتون گره افتاده☝️
اگه فشار زندگی ....
💠طب سنتی اسلامی💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما بچه های انقلابیم🤞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلاللهعلیکیافاطمهسلاماللهعلیها
قیامتنامهاعمالمادستفاطمهاست
مرتضیمیایستدزهراقیامتمیکند
mohamadhoseinhadadian-@yaa_hossein.mp3
10.38M
خانومِخونه یمن...💔
#محمدحسینحدادیان
▪️کاش هرچه زودتر بفهمیم آنچه که شیعیان مدینه نفهمیدند :
👌 اینکه #حضرت_زهرا (س) در روزهای پایانی عمر شریفش، برای دوری از پدری چون رسول الله، برای درد پهلوی شکسته؛ و حتی برای محسن از دست رفته اش گریه نمیکرد.
▫️زهرای مرضیه بر این گریه میکرد که با اینکه برای اتمام حجت بر شیعه با تمام وجود به دفاع از امامش برخاست، اما مردم بی بصیرت مدینه در دفاع از ولایت با او همراهی نکردند.
▪️حضرت زهرا گریه میکرد چرا که می دانست تا شیعه نخواهد، امامش در غربت و مظلومیت خواهد بود.
▫️مادرمان زهرا نه از آتش در، که از دیدن دست های بسته امام زمان خود سوخت.
▪️مادر جان ما را ببخش که سال های سال است به تماشای دست های بسته امام زمانمان، در زندان غیبت نشسته ایم. 😭
ما را ببخش و با همان دست شکسته برایمان دعا کن که برای یار او شدن، سخت محتاج دعای مادرانه شماییم....🙏
پیرزنی بود که هر روز با قطار از روستا برای خرید مایحتاج خود به شهر میرفت
کنار پنجره می نشست و بیرون را تماشا می نمود
گاهی چیزهائی از کیف خود در می آورد
و از پنجره قطار به بیرون پرتاب می نمود
یکی از مسئولین قطار کنار ایشان آمد و با تحکم پرسید که پیرزن چکار می کنی
پیرزن نگاهی به ایشان انداخت و با لبخندی مهربان گفت من بذر گل در مسیر می افشانم آن مرد با تمسخر و استهزا گفت درست شنیدم تخم گل در مسیر می افشانی پیرزن جواب داد بله تخم گل
مرد خنده ای کرد و گفت اینرا که باد می برد بنده خدا پیرزن جواب داد من هم می دانم که باد می برد ولی مقداری از این تخم ها به زمین می رسند و خاک آنها را می پوشاند
مرد که خیال می کرد پیرزن خرفت شده است گفتو با این فرض هم آب میخواهند
پیرزن گفت افشاندن دانه با من آبیاری با خدا روزی خواهد رسید که گل و گیاه تمام مسیر را پر خواهد کرد
و رنگ راه تغییر خواهد نمود
و بوی گل ها مشام تمام ساکنین و مسافرین نوازش خواهد داد
و من و تو و دیگران از رنگی شدن مسیر لذت خواهیم برد مرد از صحبت خود با پیرزن جواب نگرفت با تمسخر و نیشخند به عقل آن پیرزن سر جای خود برگشت
مدت ها گذشت
آن مرد دوباره سوار قطار شد و کنار پنجره نشسته و بیرون را نگاه می کرد
که ناگهان متوجه بوی خاصی شد کنجکاو که شد دید رنگ مسیر هم عوض شده است و از کنار رنگ ها و رایحه های نشاط آور رد می شدند و مسافرین با شوق و ذوق گل ها را به همدیگر نشان می دادند آن مرد نگاهی به صندلی همیشگی پیرزن انداخت ولی جایش خالی بود سراغش را از دیگران گرفت گفتند چند ماه است که از دنیا رفته است اشک از دیدگان آن مرد سرازیر شد
و به نشانه احترام به آن همه احساس بلند شد و تعظیم نمود
آن پیر زن رنگ و بوی گل ها را ندید و استشمام نکرد ولی هدیه ای زیبا به دیگران تقدیم کرد
همیشه عشق و محبت و مهربانی به دیگران هدیه بدهید
روزی خواهد رسید که آنکس که به او محبت می کنید با انگشت اشاره
از شما به نیکی یاد خواهد کرد
بیا تا جهان را به بَد نَسپریم
به کوشش همه دستِ نیکی بریم