eitaa logo
شهید کشوری
80 دنبال‌کننده
616 عکس
316 ویدیو
15 فایل
فصل این کلام هنوز تمام نشده است «مسجد سنگر است» اکنون که دشمن با جنگ شناختی و در حال شلیک توپخانه ی مجازیست من و شما اهل مسجد باید سنگرها را مستحکم تر کنیم. کانون فرهنگی مسجد المهدی علیه السلام کوی شهید کشوری خادم شما قاسمی @khkhhosein
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ایام و عاقبتتان بخیر «السلام علیک یا ابا صالح المهدی » در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد اما بهار من! تو کجایی؟ چه برکتی، چه نویدی؟ چه سبزه‌ای و چه عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی مقدر است به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟ اگر چه حُسن‌فروشان به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی به سوی‌ چشمۀ عشقت، اگر که تشنه بیاییم قسم که حضرت باران! همین بهار می‌آیی خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب نمی‌رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی قاسم صرافان 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴 پاسخ کاربر عراقی به توصیه اخیر رهبر انقلاب 🔹کاربر عراقی شعری که رهبر انقلاب در دیدار اخیر بر ترجمه آن و رسیدنش به مردم غزه تاکید کرده بودند، ترجمه و منتشر کرد. 🔹رهبر انقلاب در دیدار اخیر شاعران پس از شعرخوانی آقای علی سلیمیان درباره مردم غزه گفتند که «اگر همین غزل ترجمه شود؛ یعنی همین لحن و همین بیان و این احساس منتقل شود در غزه؛ بنظرم یک غوغایی برپا خواهد کرد. آن مردم، آن مبارزین به اینگونه قوت قلب دادن ها احتیاج دارند.» بخشی از شعر علی سلیمیان در دیدار شاعران امسال خواند: اگر مکر خدا مکر است، خواهی دید ای شیطان! یهودا میشود مصلوب و عیسی زنده میماند فرو می‌پاشد آری هیبت پوشالی صهیون کماکان غیرت طوفان‌الاقصی زنده میماند شهادت را نمیفهمند، کورند و نمی‌بینند فلسطین دم به دم میمیرد امّا زنده میماند به قعر گور خواهد برد ابلیس آرزویش را بر اوج قلّه‌ها «اِنّا فَتَحنا» زنده میماند 🔻 🆔️@hezboollah110
سوگند به آسمان باران‌زا. سوگند به زمين كه (براى خروج گياهان) برشكافته است. كه همانا اين قرآن سخنى است قاطع. و هزل و شوخى نيست. همانا كافران پيوسته نيرنگ مى‌كنند. و من نيز تدبير مى‌كنم. پس كافران را مهلت ده و اندك زمانى آنان را به خود واگذار. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 شنبه ۱۴۰۳/۱/۱۱ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۱۱ سوره طارق ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ِ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ(۱۱) قسم به آسمان فرو ریزنده باران.(۱۱) معنی کلمات آیه رجع: بر گرداندن و برگشتن. لازم و متعدى هر دو آمده است.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14» إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17» «1». تفسير برهان. «2». نهج‌البلاغه، خطبه 224. جلد 10 - صفحه 445 سوگند به آسمان باران‌زا. سوگند به زمين كه (براى خروج گياهان) برشكافته است. كه همانا اين قرآن سخنى است قاطع. و هزل و شوخى نيست. همانا كافران پيوسته نيرنگ مى‌كنند. و من نيز تدبير مى‌كنم. پس كافران را مهلت ده و اندك زمانى آنان را به خود واگذار. نکته ها «رجع» به معناى باران است، شايد به خاطر رجوع بخار آب به زمين به صورت باران. «صدع» به معناى شكافته شدن زمين براى رويش گياهان است. «هزل» به معناى سخن بى‌محتوا است. «كيد» يعنى طرح و نقشه مخفيانه و غافلگيرانه. «مهل» و «امهل» به يك معنا هستند و براى تأكيد در دو قالب آمده‌اند و هر دو به معناى مهلت دادن است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است. آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان است. نزول قرآن و آمادگى انسان نيز زمينه براى رشد انسان‌هاست. نام قرآن در كنار نام باران آمده است. براى زدودن شك، هم بايد منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و ترديد از مخالفان و تقويت اعتقاد و باور مؤمنان است. «لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به جاى «لقول فاصل» يعنى قرآن، سراسر فصل است و ميان حق و باطل فاصله مى‌اندازد. نظير اينكه مى‌گوييم: فلانى شكر است، يعنى يك پارچه شيرينى است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در ميان شما ظاهر خواهد شد. پرسيدند راه نجات چيست؟ فرمود: «كتاب الله فيه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى الهدى فى غيره اضله الله» هر كس هدايت را در غير قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند. «1» «1». تفسير نمونه. جلد 10 - صفحه 446 پیام ها 1- قيامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدميان است. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» 2- انگيزه‌ها وروحيات انسان، در قيامت او اثر دارند. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» 3- قيامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است: «تُبْلَى السَّرائِرُ» و انسان نيز براى كتمان يا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. «فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ» 4- رجعت انسان در قيامت، همچون رجعت آب بخار شده دريا، از آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ» 5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ» 6- قرآن، فرقان و جداكننده حق از باطل است، نه رمان و غير واقعى. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ» 7- نيرنگ كفّار، دائمى، سخت و حتمى است، از آن غافل نشويد. «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً» 8- برخورد خداوند با انسان، متناسب با عمل اوست. اگر در راه خير قدم بردارد، خدا هدايتش مى‌كند: «جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ» «1» و اگر به دنبال كيد باشد، گرفتار كيد الهى مى‌شود. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً» 9- قرآن، ميزان تشخيص حق از باطل است. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» 10- كافران با خدا طرفند و تدبير خداوند سخت است. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً» 11- آنان مسلمانان را غافلگير مى‌كنند ما نيز آنان را غافلگير مى‌كنيم. يَكِيدُونَ‌ ... أَكِيدُ 12- در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنيد و نه از خدا عجله بخواهيد. «فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ» 13- غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. «أَمْهِلْهُمْ» 14- سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. «أَمْهِلْهُمْ» 15- مقدار مهلت به دشمن، به قدرى نباشد كه فرصت را از شما بگيرد.۸ «رُوَيْداً» «والحمد للّه ربّ العالمين» «1». عنكبوت، 69. جلد 10 - صفحه 448 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر آیت‌الله حائری شیرازی: ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام بدست شقی ترین مردم تسلیت باد. قدر یعنی چه؟ یعنی یک شب می‎تواند جهت‎یاب مسیر یک سال باشد. اگر وقت خود را بیشتر صرف انتخاب راه و جهت حرکت کنیم، راه برای ما هموار خواهد شد. بسیاری از اوقات، انرژی خود را صرف حرکت می‎کنیم، درحالیکه انتخاب جهت مهم‎تر است. چرا خدا شب قدر را از هزار ماه برتر کرده است؟ انسانی را فرض کنید که صد سال سن داشته باشد و در این سن تازه از خواب غفلت بیدار شده است و می‌گوید، صد سال از عمرم به هدر رفت، چطور گذشته را تدارک کنم؟! خداوند شب قدر را برای همین گذاشته است. تو بیا تدارک کن، ما ثواب هزار ماه را یعنی هشتاد و چهار سال را به تو می‌دهیم. یک شب قدر را به یاد خدا سپری کن، در قبال آن، هشتاد و چهار سال به یاد من هستی. چرا خداوند این کار را می‌کند؟ این از خوش مرامی و بزرگی اوست. می‌داند که نمی‌توانیم جبران کنیم، یک شب را گذاشته است که این یک شب را قدر بدانیم. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان است. نزول قرآن و آمادگى انسان نيز زمينه براى رشد انسان‌هاست. نام قرآن در كنار نام باران آمده است. براى زدودن شك، هم بايد منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و ترديد از مخالفان و تقويت اعتقاد و باور مؤمنان است. «لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به جاى «لقول فاصل» يعنى قرآن، سراسر فصل است و ميان حق و باطل فاصله مى‌اندازد. نظير اينكه مى‌گوييم: فلانى شكر است، يعنى يك پارچه شيرينى است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در ميان شما ظاهر خواهد شد. پرسيدند راه نجات چيست؟ فرمود: «كتاب الله فيه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى الهدى فى غيره اضله الله» هر كس هدايت را در غير قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 یکشنبه ۱۴۰۳/۱/۱۲ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۱۲ سوره طارق ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ِ وَأَكِيدُ كَيْدًا(۱۶) و من هم در مقابل مکرشان مکر خواهم کرد.(۱۶) معنی کلمات آیه «أَکِیدُ»: مراد از کَیْدِ خدا، چاره‌جوئی و نقشه حق و نیرنگ پسندیده و حکیمانه است. برابر صنعت مقابله و مشاکله، چاره‌سازی و برداشتن موانع اهریمنانه شیطان صفتان، از مسیر راه حق و حقیقت، کید نامیده شده است. =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14» إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17» «1». تفسير برهان. «2». نهج‌البلاغه، خطبه 224. جلد 10 - صفحه 445 سوگند به آسمان باران‌زا. سوگند به زمين كه (براى خروج گياهان) برشكافته است. كه همانا اين قرآن سخنى است قاطع. و هزل و شوخى نيست. همانا كافران پيوسته نيرنگ مى‌كنند. و من نيز تدبير مى‌كنم. پس كافران را مهلت ده و اندك زمانى آنان را به خود واگذار. نکته ها «رجع» به معناى باران است، شايد به خاطر رجوع بخار آب به زمين به صورت باران. «صدع» به معناى شكافته شدن زمين براى رويش گياهان است. «هزل» به معناى سخن بى‌محتوا است. «كيد» يعنى طرح و نقشه مخفيانه و غافلگيرانه. «مهل» و «امهل» به يك معنا هستند و براى تأكيد در دو قالب آمده‌اند و هر دو به معناى مهلت دادن است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است. آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان است. نزول قرآن و آمادگى انسان نيز زمينه براى رشد انسان‌هاست. نام قرآن در كنار نام باران آمده است. براى زدودن شك، هم بايد منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و ترديد از مخالفان و تقويت اعتقاد و باور مؤمنان است. «لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به جاى «لقول فاصل» يعنى قرآن، سراسر فصل است و ميان حق و باطل فاصله مى‌اندازد. نظير اينكه مى‌گوييم: فلانى شكر است، يعنى يك پارچه شيرينى است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در ميان شما ظاهر خواهد شد. پرسيدند راه نجات چيست؟ فرمود: «كتاب الله فيه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى الهدى فى غيره اضله الله» هر كس هدايت را در غير قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند. «1» «1». تفسير نمونه. جلد 10 - صفحه 446 پیام ها 1- قيامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدميان است. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» 2- انگيزه‌ها وروحيات انسان، در قيامت او اثر دارند. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» 3- قيامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است: «تُبْلَى السَّرائِرُ» و انسان نيز براى كتمان يا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. «فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ» 4- رجعت انسان در قيامت، همچون رجعت آب بخار شده دريا، از آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ» 5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ» 6- قرآن، فرقان و جداكننده حق از باطل است، نه رمان و غير واقعى. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ»
7- نيرنگ كفّار، دائمى، سخت و حتمى است، از آن غافل نشويد. «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً» 8- برخورد خداوند با انسان، متناسب با عمل اوست. اگر در راه خير قدم بردارد، خدا هدايتش مى‌كند: «جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ» «1» و اگر به دنبال كيد باشد، گرفتار كيد الهى مى‌شود. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً» 9- قرآن، ميزان تشخيص حق از باطل است. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» 10- كافران با خدا طرفند و تدبير خداوند سخت است. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً» 11- آنان مسلمانان را غافلگير مى‌كنند ما نيز آنان را غافلگير مى‌كنيم. يَكِيدُونَ‌ ... أَكِيدُ 12- در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنيد و نه از خدا عجله بخواهيد. «فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ» 13- غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. «أَمْهِلْهُمْ» 14- سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. «أَمْهِلْهُمْ» 15- مقدار مهلت به دشمن، به قدرى نباشد كه فرصت را از شما بگيرد.۸ «رُوَيْداً» «والحمد للّه ربّ العالمين» «1». عنكبوت، 69. جلد 10 - صفحه 448 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر السلام علیک یا مظلوم مقتدر: آسمان دل غربتکده ام بارانی ست ابری ام! دیده ی ماتم زده ام بارانی ست این چه داغیست که جان همه را سوزانده ست در دل قبر، دل فاطمه را سوزانده ست بار سنگین غمش خانه خرابم کرده است هر طبیبی به مداوام جوابم کرده است حسن از هیبت نامش جَمَلی را انداخت باورم نیست که یک ضربه علی را انداخت باورم نیست که خیبرشکن از پا افتاد حضرت واژه ی برخاستن ،از پا افتاد یا علی، هیچکس از لطف تو ناکام نبود پدری مثل تو همبازی ایتام نبود هر شب کوفه منور ز نگاهت می‌شد شمع بزم فقرا، صورت ماهت می‌شد زخم‌های دل ایتام پی مرهم توست مرد ویرانه نشین منتظر مقدم توست همه بودند و امام از همه بیکس تر بود زینب ای وای دوباره سر یک بستر بود صابر خراسانی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
داشتم فکر می کردم، شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح، می توانست در آخر هر کدام از اعمال، بابی باز کند با عبارت «و اما مادران...» اجر هر عمل را که می‌گوید، دستور هرکدام را که توضیح می‌دهد، زیرش بنویسد: اما برای ، این چنین است که .... 👌مثلاً همین شب قدر! سخنی هست دربارهٔ زنی که سجاده‌اش را پهن می‌کند و قرآن و مفاتیحش را می‌گذارد گوشه‌اش و بعد شروع می‌کند مدام می‌رود به آشپزخانه؛ چای می‌گذارد، میوه تکه می‌کند، سقا می‌شود،... و اشک‌هایش، با زمزمه‌ی جوشن، می‌چکد پای گاز، وقت چشیدن نمکِ سحری و نهار فردای بچه‌ها؟ گفتیم اشک و گریه اصلاً چه می‌گویید دربارهٔ زنی که تا شانه‌اش تکان می‌خورد و می‌خواهد کمی اشک بریزد، کودکش سرش را خم می‌کند زیر چادرش و ملتمسانه می‌گوید «گریه نکن 😯😢»؟ بگویید اجر این خنده‌های اجباری تلخ و شیرین چند؟ زنی که عادت ندارد تنها، جامهٔ نور بپوشد و بچه‌هایش را یکی یکی می‌برد غسل شب قدر بدهد، تا طهارتِ مضاعف شود برایشان تا سال بعد، و از خستگی این غسل‌ها، خوابش بگیرد و کمی چرت بزند، بهره‌ای از این لحظات ناب از دست رفتهٔ لیلة القدر، دارد؟ نمی‌دانم........ فقط.... اگر این دقت هاواعمال سادهٔ این مادرهانبود و شب های قدر، به جای خواباندن کودکان‌شان و نشستنِ فارغ بال تا خود سحر بر سر سجاده آنان را با پاشیدن آب به صورتشان و هزار وعده و سرگرمی بیدار نگاه نمی‌داشتند، به گمانم نه شیخ مفیدی در این دنیا یافت می‌شد، نه شیخ صدوقی، نه سیدرضی، نه طباطبائی، نه امینی نه...! راستش… فکر می‌کنم سهم قابل توجهی از ثواب تمام اعمالی که ما عاملین به مفاتیح‌الجنان، تا خودِ صبحِ قیامت، انجام می‌دهیم، ثواب تمام جوشن‌ها، کمیل‌ها، نمازها، توسل‌ها، زیارت‌ها،صاف می‌رسد به مادرانمان! ✍ هجرت، دکتر موحد تقدیم به همه مادران | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از سلوک شیدای حسین(ع)
4_5895540314017370003.mp3
14.33M
پیشنهاد میکنم حتما قبل از مراسم احیای امشب و شب بیست و سوم ماه رمضان، این صوت نیم ساعته از آیت الله میرباقری (ایراد شده در شب ۲۱ رمضان ۱۴۰۲ در مسجد جمکران) را با دقت گوش کنید. مملو از نکته؛ تذکر و بسیار مفید برای این ایام. التماس دعا 🔴 👇 @bidariymelat
- قيامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدميان است. - انگيزه‌ها وروحيات انسان، در قيامت او اثر دارند. - قيامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است و انسان نيز براى كتمان يا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. - رجعت انسان در قيامت، همچون رجعت آب بخار شده دريا، از آسمان به زمين است. - ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. - قرآن، فرقان و جداكننده حق از باطل است، نه رمان و غير واقعى. - نيرنگ كفّار، دائمى، سخت و حتمى است، از آن غافل نشويد. - برخورد خداوند با انسان، متناسب با عمل اوست. اگر در راه خير قدم بردارد، خدا هدايتش مى‌كند و اگر به دنبال كيد باشد، گرفتار كيد الهى مى‌شود. - قرآن، ميزان تشخيص حق از باطل است. - كافران با خدا طرفند و تدبير خداوند سخت است. - آنان مسلمانان را غافلگير مى‌كنند ما نيز آنان را غافلگير مى‌كنيم. - در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنيد و نه از خدا عجله بخواهيد. - غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. - مقدار مهلت به دشمن، به قدرى نباشد كه فرصت را از شما بگيرد. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 دوشنبه ۱۴۰۳/۱/۱۳ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۱۷ سوره طارق ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ِ فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا(۱۷) پس اندکی کافران را مهلت ده و آنها را فرو گذار (تا وقت کیفرشان فرا رسد).(۱۷) معنی کلمات آیه مهل: مهل: آرامى و عجله نكردن. تمهيل و امهال به معنى مهلت دادن است «مهل- امهل» هر دو فعل امر هستند. رويدا: رويد به معنى كم و قليل است، صاحب قاموس آن را مصغر «رود» گويد يعنى: بسيار كم.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14» إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17» «1». تفسير برهان. «2». نهج‌البلاغه، خطبه 224. جلد 10 - صفحه 445 سوگند به آسمان باران‌زا. سوگند به زمين كه (براى خروج گياهان) برشكافته است. كه همانا اين قرآن سخنى است قاطع. و هزل و شوخى نيست. همانا كافران پيوسته نيرنگ مى‌كنند. و من نيز تدبير مى‌كنم. پس كافران را مهلت ده و اندك زمانى آنان را به خود واگذار. نکته ها «رجع» به معناى باران است، شايد به خاطر رجوع بخار آب به زمين به صورت باران. «صدع» به معناى شكافته شدن زمين براى رويش گياهان است. «هزل» به معناى سخن بى‌محتوا است. «كيد» يعنى طرح و نقشه مخفيانه و غافلگيرانه. «مهل» و «امهل» به يك معنا هستند و براى تأكيد در دو قالب آمده‌اند و هر دو به معناى مهلت دادن است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است. آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان است. نزول قرآن و آمادگى انسان نيز زمينه براى رشد انسان‌هاست. نام قرآن در كنار نام باران آمده است. براى زدودن شك، هم بايد منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و ترديد از مخالفان و تقويت اعتقاد و باور مؤمنان است. «لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به جاى «لقول فاصل» يعنى قرآن، سراسر فصل است و ميان حق و باطل فاصله مى‌اندازد. نظير اينكه مى‌گوييم: فلانى شكر است، يعنى يك پارچه شيرينى است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در ميان شما ظاهر خواهد شد. پرسيدند راه نجات چيست؟ فرمود: «كتاب الله فيه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى الهدى فى غيره اضله الله» هر كس هدايت را در غير قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند. «1» «1». تفسير نمونه. جلد 10 - صفحه 446 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر شهادت نبأ عظیم، شخصیت بی نظیر و جامع بشریت پس از رسول اکرم،عدل مجسم،مقتدر مظلوم امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب بر رسول الله و مدافع ولایت او فاطمه زهرا و صاحب الزمان علیهم‌السلام و انسانیت مظلوم و در جستجوی عدالت تسلیت باد. دعاهای همگی در این شب مبارک قدر مستجاب باد. ..جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی پیمبر است به معراج رهسپار شد عرصه گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت زخم خورده، ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تن یارانِ بعد از او آنها که نام "فاطمه" را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حجّاج‌ها به ورطه‌ی تاریخ بی‌شمار آنها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه‌های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعه‌ی فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم میکند حسنک را به سنگسار در لمعة الدمشقیه جاریست همچنان خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند در سبزه‌زار چالدران سرخ شد غبار امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه نام علیست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار: "جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار تا صد هزار بار بمیرم برای یار" فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار ما را چنان مباد که آیندگان ما ما را رقم زنند مسلمان بی‌بخار اینک مدافعان حرم شعله‌ پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار با تیغ آب دیده‌ای از نوع اعتقاد با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار زهراست مادر من و من بی‌قرار او آن نام را می‌آورم آری به افتخار آن بانویی که وقت تشرّف به رستخیز پیغمبران پیاده می‌آیند و او سوار فریاد می‌زنند که سر خم کنید، هان تا از صراط بگذرد آیات سجده‌دار هرجا نگاه می‌کنم آنجا مزار اوست پنهان و آشکار چنان ذات کردگار‌ اینها که گفته‌ایم یکی بود از هزار امّا هنوز شیعه مصمّم، امیدوار حمیدرضا برقعی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 دعای ماه مبارک رمضان 🔹با صدای مرحوم موسوی قهار کانال‌ مدافعان‌ حرم🏴 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
سوره بُروج سوره بُروج هشتاد و پنجمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن که در جزء سی‌ام جای گرفته است. این سوره را به این مناسبت بروج می‌نامند که با سوگند به آسمانی دارای برج‌ها شروع می‌شود. سوره بروج درباره سرگذشت اصحاب اُخدود و سرنوشت مؤمنان به خدا در روز قیامت سخن می‌گوید و به تکذیب‌کنندگان قرآن هشدار به عذاب می‌دهد و در آخر، قرآن را در لوح محفوظ می‌داند. لوحی که تمام اتفاقات عالم، همراه با جزئیات کامل در آن ثبت است و به هیچ وجه قابل تغییر و دگرگونی نیست. در روایات آمده است پیامبر(ص) به قرائت این سوره در نمازهای روزانه سفارش کرده‌ است نامگذاری بروج جمع بُرج و به معنای قصرهاست.[۱] این سوره را به این مناسبت بروج می‌نامند که با سوگند به آسمان دارای برج‌ها شروع می‌شود: «وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ».[۲] تفسیر نور در توضیح واژه بروج می‌نویسد: بروج» جمع «بُرج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنان‌چه «تَبَرُّج» به معناى آشكار ساختن زينت است و به عمارت‌هاى بلند و مرتفع نیز برج گفته مى‌شود، از آن جهت كه در ميان ديگر ساختمان‌ها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در اين آيات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان و مایه زینت آسمان هستند. در آيه‌۱۶ سوره حجر می خوانیم: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «و به يقين، ما در آسمان بُرجهايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم».[۳] ترتیب و محل نزول سوره بروج از سوره‌های مکی و در ترتیب نزول بیست و هفتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف هشتاد و پنجمین سوره است و در جزء سی‌ام قرآن جای دارد.[۴] تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها سوره بروج ۲۲ آیه، ۱۰۹ کلمه و ۴۶۸ حرف دارد. این سوره از سوره‌های مُفَصَّلات (درای آیات کوتاه) و از جمله سوره‌هایی است که با سوگند آغاز می‌شوند.[۵] 📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسيار است. به روز موعود سوگند. به شاهد و مشهود سوگند. مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش). همان آتش پرهيزم. آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند. و تماشاگر شكنجه‌اى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مى‌داشتند. آنان هيچ ايرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند. آن كه حكومت آسمان‌ها و زمين براى اوست و خداوند بر هر چيز گواه است. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 سه شنبه ۱۴۰۳/۱/۱۴ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۱ سوره بروج ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ(۱) قسم به آسمان بلند که دارای کاخهای با عظمت است(۱) معنی کلمات آیه بروج: منظور از بروج ستارگانند كه به علّت روشن و درخشان بودن بروج ناميده شده‏‌اند. برج و تبرج در اصل به معنى ظهور و آشكار شدن است طبرسى در ذيل آيه 60 از سوره نور فرمايد: تبرج آنست كه زن زينت خود را آشكار كند، اصل آن به معنى ظهور است.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) سیمای سوره بروج‌ اين سوره بيست و دو آيه دارد و در مكّه نازل شده است. نام سوره برگرفته از آيه اول است و مراد از آن، ستارگان درخشان است كه همچون برج بلند در آسمان مى‌درخشند. اين سوره با بيان جنايات گروهى شكنجه‌گر آغاز مى‌شود كه گودالى عميق حفر مى‌كردند و آتشى عظيم در آن مى‌افروختند و مؤمنان را به سوزاندن در آتش تهديد مى‌كردند و هركه دست از ايمان برنمى‌داشت، در آتش مى‌افكندند. خداوند نيز آنان را به آتش سخت دوزخ وعده مى‌دهد كه با آتش دنيا قابل مقايسه نيست و بدين وسيله مؤمنان را دلدارى مى‌دهد و آنان را به مقاومت در برابر ستمگران دعوت مى‌نمايد. ادامه سوره، اشاره‌اى گذرا به ماجراى فرعون و قوم ثمود دارد كه چگونه با همه قدرتى كه داشتند، در برابر اراده الهى شكست خوردند و به هلاكت رسيدند. آيات پايانى سوره، بيانگر عظمت قرآن و جايگاه والاى وحى الهى است. جلد 10 - صفحه 433 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ «1» وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ «2» وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ «3» قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ «4» النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ «5» إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6» وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ «7» وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «8» الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ «9» سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسيار است. به روز موعود سوگند. به شاهد و مشهود سوگند. مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش). همان آتش پر هيزم. آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند. و تماشاگر شكنجه‌اى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مى‌داشتند. آنان هيچ ايرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند. آن كه حكومت آسمان‌ها و زمين براى اوست و خداوند بر هر چيز گواه است. نکته ها «بروج» جمع «برج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرج» به معناى آشكار ساختن زينت است. اگر به عمارت‌هاى بلند و مرتفع، برج گفته مى‌شود، از آن جهت است كه در ميان ديگر ساختمان‌ها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در اين آيات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آيه‌اى ديگر جلد 10 - صفحه 434 مى‌فرمايد: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «1» براى آيه‌ «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله اينكه شاهد، خداوند و مشهود، ما سوى اللّه است، يعنى سوگند به خالق و به كلّ هستى. امام حسن عليه السلام مى‌فرمايد: «2» مراد از شاهد، پيامبر است به دليل آيه‌ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً ... «3» و مراد از مشهود، قيامت است، به دليل آيه‌ «ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ» «4» «وقود» به معناى آتش گيرانه و مايه سوخت است. «اخدود» به معناى گودال عميق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمين گودالى وسيع ايجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهيم نيز چنين عمل كردند. امّا اينكه اين ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روايات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به ميان نيامده است. پیام ها 1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ»
2- از قيامت غافل نباشيد كه ميعادگاه همه است. «الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ» 3- شما وكارهايتان، همه زير نظر است، آن هم زير نظر خدا. «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» 4- اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 5- در نقل تاريخ، عبرت‌ها مهم است نه جزئيات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و ... سخنى به ميان نيامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» «1». حجر، 16. «2». تفسير نور الثقلين. «3». احزاب، 45. «4». هود، 103. جلد 10 - صفحه 435 6- تفكّر ظلم ستيزى و ظالم‌كوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نيست، روحيه تنفّر از آنان بايد همچنان زنده باشد. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ») «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 7- سوزاندن، سخت‌ترين نوع عذاب است و در ميان انواع كشتن‌ها، خداوند نام در آتش انداختن مؤمنان را نام برده است. «النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ» 8- نقل ظلم‌ها و مظلوميّت‌ها و ذكر مصيبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ ... 9- ارتكاب گناه يك مسئله است، ولى سنگدلى و نظاره‌گرى و رضايت بر آن، مسئله ديگر. «وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 10- ستمگرانى كه شاهد بر شكنجه مؤمنانند، بدانند كه خدا شاهد بر آنان و كار آنهاست. «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ- هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 11- پايدارى بر ايمان، تاوان دارد. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا» (جمله‌ «يُؤْمِنُوا» به جاى «آمنوا» رمز آن است كه كفّار از پايدارى مؤمنان ناراحت بودند و اگر دست بر مى‌داشتند شكنجه‌اى در كار نبود.) 12- منطق كافر، تهديد و انتقام است. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ» 13- در نزد كفّار، ايمان بزرگ‌ترين جرم است و جز با دست برداشتن از ايمان به چيز ديگرى راضى نمى‌شوند. وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا ... 14- كافران بدانند كه حامى مؤمنين خداى عزيز است كه قدرت انتقام دارد. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ» 15- جاذبه اتّصال به خداى قادر، اشكالات وارده بر شهادت و از جان گذشتگى در راه خدا را حل مى‌كند. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» 16- حكومت واقعى از آنِ خداوند است. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 17- حكومت الهى همراه با علم و حضور اوست. «وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 436 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
«بروج» جمع «برج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرج» به معناى آشكار ساختن زينت است. اگر به عمارت‌هاى بلند و مرتفع، برج گفته مى‌شود، از آن جهت است كه در ميان ديگر ساختمان‌ها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در اين آيات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «1» 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 چهارشنبه ۱۴۰۳/۱/۱۵ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۲ سوره بروج ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️   وَ الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ :(۲) وقسم به روز موعود(۲) معنی کلمات آیه  ( وَ الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ): «و سوگند به آن روز موعود» روزى که وعده گاه همه آنجا است و تمام انبیاء وعده آن را داده اند =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ «1» وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ «2» وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ «3» قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ «4» النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ «5» إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6» وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ «7» وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «8» الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ «9» سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسيار است. به روز موعود سوگند. به شاهد و مشهود سوگند. مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش). همان آتش پر هيزم. آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند. و تماشاگر شكنجه‌اى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مى‌داشتند. آنان هيچ ايرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند. آن كه حكومت آسمان‌ها و زمين براى اوست و خداوند بر هر چيز گواه است. نکته ها «بروج» جمع «برج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرج» به معناى آشكار ساختن زينت است. اگر به عمارت‌هاى بلند و مرتفع، برج گفته مى‌شود، از آن جهت است كه در ميان ديگر ساختمان‌ها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در اين آيات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آيه‌اى ديگر جلد 10 - صفحه 434 مى‌فرمايد: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «1» براى آيه‌ «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله اينكه شاهد، خداوند و مشهود، ما سوى اللّه است، يعنى سوگند به خالق و به كلّ هستى. امام حسن عليه السلام مى‌فرمايد: «2» مراد از شاهد، پيامبر است به دليل آيه‌ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً ... «3» و مراد از مشهود، قيامت است، به دليل آيه‌ «ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ» «4» «وقود» به معناى آتش گيرانه و مايه سوخت است. «اخدود» به معناى گودال عميق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمين گودالى وسيع ايجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهيم نيز چنين عمل كردند. امّا اينكه اين ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روايات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به ميان نيامده است. پیام ها 1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» 2- از قيامت غافل نباشيد كه ميعادگاه همه است. «الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ» 3- شما وكارهايتان، همه زير نظر است، آن هم زير نظر خدا. «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» 4- اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 5- در نقل تاريخ، عبرت‌ها مهم است نه جزئيات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و ... سخنى به ميان نيامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» «1». حجر، 16. «2». تفسير نور الثقلين. «3». احزاب، 45. «4». هود، 103. جلد 10 - صفحه 435 6- تفكّر ظلم ستيزى و ظالم‌كوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نيست، روحيه تنفّر از آنان بايد همچنان زنده باشد. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ») «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 7- سوزاندن، سخت‌ترين نوع عذاب است و در ميان انواع كشتن‌ها، خداوند نام در آتش انداختن مؤمنان را نام برده است. «النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ»
8- نقل ظلم‌ها و مظلوميّت‌ها و ذكر مصيبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ ... 9- ارتكاب گناه يك مسئله است، ولى سنگدلى و نظاره‌گرى و رضايت بر آن، مسئله ديگر. «وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 10- ستمگرانى كه شاهد بر شكنجه مؤمنانند، بدانند كه خدا شاهد بر آنان و كار آنهاست. «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ- هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 11- پايدارى بر ايمان، تاوان دارد. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا» (جمله‌ «يُؤْمِنُوا» به جاى «آمنوا» رمز آن است كه كفّار از پايدارى مؤمنان ناراحت بودند و اگر دست بر مى‌داشتند شكنجه‌اى در كار نبود.) 12- منطق كافر، تهديد و انتقام است. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ» 13- در نزد كفّار، ايمان بزرگ‌ترين جرم است و جز با دست برداشتن از ايمان به چيز ديگرى راضى نمى‌شوند. وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا ... 14- كافران بدانند كه حامى مؤمنين خداى عزيز است كه قدرت انتقام دارد. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ» 15- جاذبه اتّصال به خداى قادر، اشكالات وارده بر شهادت و از جان گذشتگى در راه خدا را حل مى‌كند. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» 16- حكومت واقعى از آنِ خداوند است. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 17- حكومت الهى همراه با علم و حضور اوست. «وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 436 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر استاد علی صفایی حائری: شب تقدير لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ يك شب تقدير از هزار ماه بى‌تقدير بهتر است. چرا؟ چون آنها كه طرح ندارند و نقشه ندارند، مهره‌ى نقشه دارها هستند؛ چون ساختمانى كه نقشه ندارد و عمله‌هايش از صبح تا شب كار مى‌كنند و بى‌حساب خراب مى‌كنند و بى‌حساب مى‌سازند... چون حيرت در عمل، مانع حركت سريع تو است. تو نمى‌دانى بايد كجا را بسازى و كجا را خراب كنى. و همين حيرت اگر كارت را خراب نكند، كند و آرام مى‌كند. اين است كه عمل طرح مى‌خواهد. در طرح است كه عمل ارزش مى‌يابد. چون ارزش عمل، وابسته به خود عمل نيست، وابسته به محرك و به هدف و به بينشى است كه از رابطه‌هاى يك عمل دارى. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
«شَاهِدٍ»: گواهی‌دهنده. «مَشْهُودٍ»: بر آن گواهی داده شده. مراد از شاهد، همه گواهان روز قیامت است، اعم از پیغمبران و فرشتگان و اعضاء و اندامهای آدمی. و منظور از مشهود، انسانها و اعمالشان است. یا این که شاهد و مشهود، به معنی خدا و جمیع آفریدگان خدا و همه احوال و عجائبی است که در صحنه قیامت یا حضور پیدا می‌کنند و یا حاضر آورده می‌شوند 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 پنجشنبه ۱۴۰۳/۱/۱۶ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۳ سوره بروج ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️  وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ(۳) و قسم به شاهد (عالم، پیغمبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) و به مشهود (او قیامت و امت).(۳) معنی کلمات آیه «شَاهِدٍ»: گواهی‌دهنده. «مَشْهُودٍ»: بر آن گواهی داده شده. مراد از شاهد، همه گواهان روز قیامت است، اعم از پیغمبران و فرشتگان و اعضاء و اندامهای آدمی. و منظور از مشهود، انسانها و اعمالشان است. یا این که شاهد و مشهود، به معنی خدا و جمیع آفریدگان خدا و همه احوال و عجائبی است که در صحنه قیامت یا حضور پیدا می‌کنند و یا حاضر آورده می‌شوند =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ «1» وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ «2» وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ «3» قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ «4» النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ «5» إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6» وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ «7» وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «8» الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ «9» سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسيار است. به روز موعود سوگند. به شاهد و مشهود سوگند. مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش). همان آتش پر هيزم. آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند. و تماشاگر شكنجه‌اى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مى‌داشتند. آنان هيچ ايرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند. آن كه حكومت آسمان‌ها و زمين براى اوست و خداوند بر هر چيز گواه است. نکته ها «بروج» جمع «برج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرج» به معناى آشكار ساختن زينت است. اگر به عمارت‌هاى بلند و مرتفع، برج گفته مى‌شود، از آن جهت است كه در ميان ديگر ساختمان‌ها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در اين آيات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آيه‌اى ديگر جلد 10 - صفحه 434 مى‌فرمايد: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «1» براى آيه‌ «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله اينكه شاهد، خداوند و مشهود، ما سوى اللّه است، يعنى سوگند به خالق و به كلّ هستى. امام حسن عليه السلام مى‌فرمايد: «2» مراد از شاهد، پيامبر است به دليل آيه‌ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً ... «3» و مراد از مشهود، قيامت است، به دليل آيه‌ «ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ» «4» «وقود» به معناى آتش گيرانه و مايه سوخت است. «اخدود» به معناى گودال عميق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمين گودالى وسيع ايجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهيم نيز چنين عمل كردند. امّا اينكه اين ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روايات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به ميان نيامده است. پیام ها 1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» 2- از قيامت غافل نباشيد كه ميعادگاه همه است. «الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ» 3- شما وكارهايتان، همه زير نظر است، آن هم زير نظر خدا. «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» 4- اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 5- در نقل تاريخ، عبرت‌ها مهم است نه جزئيات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و ... سخنى به ميان نيامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» «1». حجر، 16. «2». تفسير نور الثقلين. «3». احزاب، 45. «4». هود، 103. جلد 10 - صفحه 435 6- تفكّر ظلم ستيزى و ظالم‌كوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نيست، روحيه تنفّر از آنان بايد همچنان زنده باشد. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ») «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»
7- سوزاندن، سخت‌ترين نوع عذاب است و در ميان انواع كشتن‌ها، خداوند نام در آتش انداختن مؤمنان را نام برده است. «النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ» 8- نقل ظلم‌ها و مظلوميّت‌ها و ذكر مصيبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ ... 9- ارتكاب گناه يك مسئله است، ولى سنگدلى و نظاره‌گرى و رضايت بر آن، مسئله ديگر. «وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 10- ستمگرانى كه شاهد بر شكنجه مؤمنانند، بدانند كه خدا شاهد بر آنان و كار آنهاست. «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ- هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 11- پايدارى بر ايمان، تاوان دارد. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا» (جمله‌ «يُؤْمِنُوا» به جاى «آمنوا» رمز آن است كه كفّار از پايدارى مؤمنان ناراحت بودند و اگر دست بر مى‌داشتند شكنجه‌اى در كار نبود.) 12- منطق كافر، تهديد و انتقام است. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ» 13- در نزد كفّار، ايمان بزرگ‌ترين جرم است و جز با دست برداشتن از ايمان به چيز ديگرى راضى نمى‌شوند. وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا ... 14- كافران بدانند كه حامى مؤمنين خداى عزيز است كه قدرت انتقام دارد. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ» 15- جاذبه اتّصال به خداى قادر، اشكالات وارده بر شهادت و از جان گذشتگى در راه خدا را حل مى‌كند. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» 16- حكومت واقعى از آنِ خداوند است. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 17- حكومت الهى همراه با علم و حضور اوست. «وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 436 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
❄️جرعه ای دیگر ❄️ سلام ایام و عاقبتتان بخیر هوای خانه تکانیِِ ماه اسفند است بهای جار زدن، دوره گردها !!چند است!! به رودخانه و دریا، دلم می اندیشد شبیهِ، ماهیِ تنگی که می فروشند، است اجاق کور زمستان  به سبزه خورد گره گره گشوده شد از کار و بوی اسپند است بهار، روسریِ سبز بسته، پشت در است برای هر که رود پشت در، خوشاینداست شبیهِ غنچه  که خمیازه می کشد، هر صبح لبی که بسته شده، بی قرارِ لبخند است سه فصل بعد، عرق ریز  می رسد از راه به عهد و قول و قرارش همیشه پابند است به بوم مخملی اش، نقش زد  قیامت را! عجب سلیقه و ذوقی! عجب هنرمند است ببارد و  دلِ چترم  دوباره باز شود دلِ گرفته، به یک چترِِ  باز، خرسند است برای زردترین دست هایِ خالیِ سال بهار، سبز ترین هدیه ی خداوند است «مجتبی نظام آبادی» 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
هدایت شده از سلوک شیدای حسین(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا سوره مبارک احزاب آیه شریفه ۲۳: برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند🕊 شهادت سردار محمد رضا زاهدی به امام زمان( عجل الله فرجه شریف) و رهبر معظم انقلاب و مردم شهید پرور اصفهان تبریک و تسلیت میگویم
«اخدود» به معناى گودال عميق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمين گودالى وسيع ايجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهيم نيز چنين عمل كردند. امّا اينكه اين ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روايات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به ميان نيامده است. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نيست، روحيه تنفّر از آنان بايد همچنان زنده باشد. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ») «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 چمعه ۱۴۰۳/۱/۱۷ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۴ سوره بروج ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️  قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ(۴) قسم به اینان که اصحاب اخدود (یعنی آن قوم کافری که بر مؤمنان به مکر مسلط شدند و آنها را به خندقهای آتش در افکندند) همه کشته (یعنی ملعون و مطرود) شدند.(۴) معنی کلمات آیه راخدود: راغب گويد: خد و اخدود به معنى گودال مستطيل و عميق است، جمع آن اخاديد مى‌‏باشد، به نظر راغب اصل آن به معنى رخسار است و استعمال آن در گودال استعاره است در نهج البلاغه خطبه‏163 فرموده: «اضرع اللَّه خدودكم‏»: خدا چهره‏‌هايتان را ذليل كند، ديگران نيز اخدود را كانال و جدول گفته‏‌اند.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ «1» وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ «2» وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ «3» قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ «4» النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ «5» إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6» وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ «7» وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «8» الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ «9» سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسيار است. به روز موعود سوگند. به شاهد و مشهود سوگند. مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش). همان آتش پر هيزم. آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند. و تماشاگر شكنجه‌اى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مى‌داشتند. آنان هيچ ايرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند. آن كه حكومت آسمان‌ها و زمين براى اوست و خداوند بر هر چيز گواه است. نکته ها «بروج» جمع «برج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرج» به معناى آشكار ساختن زينت است. اگر به عمارت‌هاى بلند و مرتفع، برج گفته مى‌شود، از آن جهت است كه در ميان ديگر ساختمان‌ها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در اين آيات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آيه‌اى ديگر جلد 10 - صفحه 434 مى‌فرمايد: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «1» براى آيه‌ «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله اينكه شاهد، خداوند و مشهود، ما سوى اللّه است، يعنى سوگند به خالق و به كلّ هستى. امام حسن عليه السلام مى‌فرمايد: «2» مراد از شاهد، پيامبر است به دليل آيه‌ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً ... «3» و مراد از مشهود، قيامت است، به دليل آيه‌ «ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ» «4» «وقود» به معناى آتش گيرانه و مايه سوخت است. «اخدود» به معناى گودال عميق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمين گودالى وسيع ايجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهيم نيز چنين عمل كردند. امّا اينكه اين ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روايات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به ميان نيامده است. پیام ها 1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ» 2- از قيامت غافل نباشيد كه ميعادگاه همه است. «الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ» 3- شما وكارهايتان، همه زير نظر است، آن هم زير نظر خدا. «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» 4- اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 5- در نقل تاريخ، عبرت‌ها مهم است نه جزئيات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و ... سخنى به ميان نيامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»
«1». حجر، 16. «2». تفسير نور الثقلين. «3». احزاب، 45. «4». هود، 103. جلد 10 - صفحه 435 6- تفكّر ظلم ستيزى و ظالم‌كوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد. (اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نيست، روحيه تنفّر از آنان بايد همچنان زنده باشد. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ») «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» 7- سوزاندن، سخت‌ترين نوع عذاب است و در ميان انواع كشتن‌ها، خداوند نام در آتش انداختن مؤمنان را نام برده است. «النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ» 8- نقل ظلم‌ها و مظلوميّت‌ها و ذكر مصيبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد. أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ ... 9- ارتكاب گناه يك مسئله است، ولى سنگدلى و نظاره‌گرى و رضايت بر آن، مسئله ديگر. «وَ هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 10- ستمگرانى كه شاهد بر شكنجه مؤمنانند، بدانند كه خدا شاهد بر آنان و كار آنهاست. «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ- هُمْ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ» 11- پايدارى بر ايمان، تاوان دارد. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا» (جمله‌ «يُؤْمِنُوا» به جاى «آمنوا» رمز آن است كه كفّار از پايدارى مؤمنان ناراحت بودند و اگر دست بر مى‌داشتند شكنجه‌اى در كار نبود.) 12- منطق كافر، تهديد و انتقام است. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ» 13- در نزد كفّار، ايمان بزرگ‌ترين جرم است و جز با دست برداشتن از ايمان به چيز ديگرى راضى نمى‌شوند. وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا ... 14- كافران بدانند كه حامى مؤمنين خداى عزيز است كه قدرت انتقام دارد. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ» 15- جاذبه اتّصال به خداى قادر، اشكالات وارده بر شهادت و از جان گذشتگى در راه خدا را حل مى‌كند. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» 16- حكومت واقعى از آنِ خداوند است. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 17- حكومت الهى همراه با علم و حضور اوست. «وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 436 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙