طبق روایات شیعه، ظهور با قیام تفاوت زمانی و عملکردی دارد. ظهور در ۲۳ رمضان و قیام حضرت در ۱۰ محرم خواهد بود. به عنوان نمونه در روایتی آمده است: «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَلْقَائِمَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ یُنَادَی اِسْمُهُ لَیْلَةَ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِینَ وَ یَقُومُ یَوْمَ عَاشُورَاءَ یَوْمَ قُتِلَ فِیهِ اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ»، ابی بصیر گفته است که امام صادق(ع) فرمودند: در شب بیست و سوم ماه، به نام قائم(عج) ندا داده میشود و در روز عاشورا که روز قتل حسین بن علی(ع) است قیام میفرماید. منبع روایت کتاب «الغیبه» طوسی، جلد ۱، صفحه ۴۵۲ است.
از سویی ما میدانیم که ۲۳ ماه رمضان و لحظه شنیدن ندای آسمانی جبرائیل، لحظه ظهور امام زمان(عج) است. به عنوان مثال حضرت در روایتی میفرماید: «لاَ یَخْرُجُ اَلْقَائِمُ حَتَّی یُنَادَی بِاسْمِهِ مِنْ جَوْفِ اَلسَّمَاءِ فِی لَیْلَةِ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِینَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ قُلْتُ بِمَ یُنَادَی قَالَ بِاسْمِهِ وَ اِسْمِ أَبِیهِ أَلاَ إِنَّ فُلاَنَ بْنَ فُلاَنٍ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوهُ فَلاَ یَبْقَی شَیْءٌ خَلَقَ اَللَّهُ فِیهِ اَلرُّوحَ إِلاَّ یَسْمَعُ اَلصَّیْحَةَ فَتُوقِظُ اَلنَّائِمَ وَ یَخْرُجُ إِلَی صَحْنِ دَارِهِ وَ تُخْرِجُ اَلْعَذْرَاءَ مِنْ خِدْرِهَا وَ یَخْرُجُ اَلْقَائِمُ مِمَّا یَسْمَعُ وَ هِیَ صَیْحَةُ جَبْرَئِیلَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ» یعنی قائم(عج) خروج نمیکند تا آنکه در دل آسمان در شب بیستم و سوم ماه رمضان، شب جمعه به نام خوانده شود، راوی میگوید عرض کردم: به چه چیز خوانده میشود؟ فرمود: به نام خودش و به نام پدرش؛ ندا برآید که: «توجّه کنید همانا فلانی فرزند فلانی قائم آل محمّد است به سخن او گوش فرا دهید و از او فرمانبرداری کنید» پس هیچ چیز که خداوند در آن روح آفریده باشد باقی نمیماند مگر اینکه آن صیحه را میشنود، و خفته را بیدار میکند و به صحن خانهاش بیرون آید، و دختر باکره را از پس پردهاش بیرون میآورد، و قائم از آن آواز که میشنود خروج میکند و آن صیحه جبرئیل است. منبع این روایت نیز کتاب «الغیبه» نعمانی، جلد ۱، صفحه ۲۸۹ است. بر اساس این روایات بین زمان ظهور تا زمان قیام، سه ماه و هفده روز فاصله خواهد بود و حضرت در این فاصله به تمهیدات قیام و اتمام حجت بر مردمان عالم خواهند پرداخت.
اساسا تطبیق علائم غیر حتمی با حوادث صحیح نیست و کسانی که به این روشها دامن میزنند، خواسته یا ناخواسته علیه مهدویت و مصالح شیعه گام بر میدارند. متأسفانه در طول تاریخ نیز شاهد چنین اقداماتی بودهایم. مثلا برخی در مواجهه با ماجرای قحطی ایران و مرگ حدود نصف مردم، اعلام کردند که این نشانه ظهور است و به زودی شاهد ظهور خواهیم شد! همچنین در حادثه منا یا در ماجرای کرونا که آن را با روایات مرگ سفید و سرخ تطبیق دادند و این گونه حوادث را علامت ظهور دانستند. حتی برخی با قاطعیت تمام پیادهروی عظیم اربعین را نیز جزء علائم ظهور معرفی کردند؛ یا میتوان به ماجرای یمن و تحولات آن اشاره کرد که آن را نشانه ظهور میدانستند و جالب اینکه همایشهایی نیز با این عنوان برگزار شد.
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹آیت الله العظمی جوادی آملی
"شرح حدیثی از امام هادی سلام الله علیه"
خطبه های نماز جمعه ۷۲/٩/٢۶
#شهادت_امام_هادی سلام الله علیه
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
اطلاعیه
سلام و احترام
مراسم عزاداری و سخنرانی بمناسبت شهادت امام علی النقی الهادی
🔴زمان: شنبه بلافاصله بعدنماز مغرب عشا
🔵مکان: مسجدالمهدی خیابان بهنق
🟢سخنران: حجة الاسلام والمسلمین حاج اقا بیرامیان
https://eitaa.com/almahditfser
هدایت شده از مسجدالمهدی تفسیرقران کریم
اعتکاف لحظات ناب معنوی خلوت با خداوند متعال ویژه برادران
باحضور اساتید و سخنرانان مذهبی
🔴ثبت نام: هر روزه ساعت 17تا18:30
🟣مکان: مسجد المهدی خیابان امین
🟢مسول ثبتنام: جناب اقای پورمحمود
09143400132
هزینه ثبتنام: هرنفر #300هزار تومان
https://eitaa.com/almahditfser
مقام معظم رهبری: وظایف ائمه جماعات
مدیریت مسجد باید خردمندانه، مسئولانه و حتی عاشقانه باشد
مسجد در همه جا باید پاکیزه، زیبا و آرامبخش باشد. مدیریت محتوایی و معنویِ مسجد که بر دوش روحانی مسجد است باید خردمندانه و مسئولانه، و حتی عاشقانه باشد. حوزههای علمیه برای آمادهسازی روحانیانی در این طراز، وظیفهئی ذاتی و طبیعی دارند. اگر مسجد، کیفیت شایستهی خود را بیابد، هزینههای مادی و معنوی بسیاری از دوش جامعه و مردم و مسئولان برداشته خواهد شد.
پیام به بیستمین اجلاس سراسری نماز
درِ مسجد از پیش از ظهر که باز میکنند برای نماز ظهروعصر، تا شب بعد از نماز عشا باز باشد؛ اینجور نباشد که درِ مسجد را ببندند.۱۳۹۵/۰۵/۳۱
بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران
بایستی برای جوانها جایگاه خاص در مسجد ایجاد کرد؛ یعنی واقعاً باید برای جذب جوان برنامهریزی کرد.۱۳۹۵/۰۵/۳۱
بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران
بعضی خیال میکنند برای اینکه جوانها را جذب کنیم به مسجد، وسایل سرگرمی فراهم بکنیم.۱۳۹۵/۰۵/۳۱
بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران
مسجد
جاذبهی برای جوان برخلاف آنچه بعضی تصوّر میکنند، گذاشتن میز پینگپنگ نیست.۱۳۹۵/۰۵/۳۱
بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران
باید جامعهی ما اینجور باشد که مثل یک امر محبوب و مطلوب دنبال نماز برویم؛ نه بهعنوان یک تکلیفِ از سر بازکردنی؛ بهعنوان یک چیز شوقانگیز، یک چیز جذّاب. خب مسجد بر محور چنین گوهری شکل میگیرد؛ اجتماعی است بر گِرد یکچنین حقیقت درخشانی. بنابراین مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنانکه معروف شده در زبانها واقعاً پایگاه است. نهفقط پایگاه برای فلان مسئلهی اجتماعی، [بلکه] مسجد میتواند پایگاه همهی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابلهی با دشمن و زمینهسازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرتافزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. مسجد یک چنین جایگاهی است.
بنابراین پیشنمازی مسجد تنهاوظیفهی امام جماعت نیست؛ پیشنمازی هم یکی از کارها است. اقامهی نماز، اقامهی حق و عدل، اقامهی دین، ابلاغ احکام دینی، وظیفهی ما بهعنوان پیشنماز و بهعنوان امام جماعت است. یعنی محور مسجد امام جماعت است، مسجد بر محور امام جماعت [است]. خب اگر این شد، احساس مسئولیّت انسان سنگین خواهد شد.
🟣🔴تصوّر بنده این است که یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ [این] یک کار مهم است؛ بهعنوان یک کار حاشیهای نباید به آن نگاه کرد. اینکه ما به کارهای روزانهمان، به مشاغل گوناگونمان برسیم، بعد سر ظهر یا مغرب با عجلهی تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم -نیمساعت، سهربع هم از وقت دیر شده باشد- برویم آنجا بِایستیم به نماز، این کم گذاشتن در حقّ مسجد است.
🟢🔴این را باید یک شغل مهم و اساسی بهحساب آورد. عرض نمیکنیم که وقتی امام جماعت شدیم، از همهی کارهای دیگر دست برداریم؛ نه، میتواند انسان بهقدر ظرفیّت خود به کارهای دیگر علمی یا غیرعلمی بپردازد لکن حقّ مسجد باید ادا بشود. از قبل از وقت شروع نماز انسان برود مسجد با طمأنینه، با سکون نفْس آمادهی نماز بشود، نماز را با کیفیّت خوب بخواند. بعد اگر برنامهی حرفزدنی دارد، برگردد طرف مردم و با مردم حرف بزند، برای مردم تبیین بکند؛ برنامههای گوناگونی که در مساجد بحمدالله شماها دارید. زمان ما، آن زمانی که بنده مثلاً در مشهد امامت جماعت میکردم و مسجد میرفتم، خیلی کارها معمول نبود، بلد نبودند یا بلد نبودیم این کارها را. هر کاری میکردیم، نو بهحساب میآمد. امروز بحمدالله این کارها رایج است. اینکه بین دو نماز یا بعد از نماز، امام جماعت بِایستد یا برود روی منبر با مردم حرف بزند یا اینکه مثلاً فرض کنید تختهسیاه در مسجد ببرند، حدیث بنویسند، برای مردم تبیین بکنند، یا بنشینند با جوانهای مسجد حلقهی معرفتی تشکیل بدهند، تبیین کنند، سؤالاتشان را بشنوند، این کارها حالا آنطور که انسان احساس میکند از گزارشها و از حرفها رایج است، آن زمان رایج نبود. آن زمان ائمّهی جماعت عمدتاً به این اکتفا میکردند که بروند نماز را بخوانند و از مسجد بیرون بیایند. حالا یکی دو مسئلهی شرعی هم جواب بدهند، و سؤالی بشود یا نشود؛ بیش از این نبود، [امّا] امروز بحمدالله این چیزها رایج است. و باید روزبهروز این را کیفیّت داد.
باید جامعهی ما اینجور باشد که مثل یک امر محبوب و مطلوب دنبال نماز برویم؛ نه بهعنوان یک تکلیفِ از سر بازکردنی؛ بهعنوان یک چیز شوقانگیز، یک چیز جذّاب. خب مسجد بر محور چنین گوهری شکل میگیرد؛ اجتماعی است بر گِرد یکچنین حقیقت درخشانی. بنابراین مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنانکه معروف شده در زبانها واقعاً پایگاه است. نهفقط پایگاه برای فلان مسئلهی اجتماعی، [بلکه] مسجد میتواند پایگاه همهی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابلهی با دشمن و زمینهسازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرتافزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. مسجد یک چنین جایگاهی است.
بنابراین پیشنمازی مسجد تنهاوظیفهی امام جماعت نیست؛ پیشنمازی هم یکی از کارها است. اقامهی نماز، اقامهی حق و عدل، اقامهی دین، ابلاغ احکام دینی، وظیفهی ما بهعنوان پیشنماز و بهعنوان امام جماعت است. یعنی محور مسجد امام جماعت است، مسجد بر محور امام جماعت [است]. خب اگر این شد، احساس مسئولیّت انسان سنگین خواهد شد.
تصوّر بنده این است که یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ [این] یک کار مهم است؛ بهعنوان یک کار حاشیهای نباید به آن نگاه کرد. اینکه ما به کارهای روزانهمان، به مشاغل گوناگونمان برسیم، بعد سر ظهر یا مغرب با عجلهی تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم -نیمساعت، سهربع هم از وقت دیر شده باشد- برویم آنجا بِایستیم به نماز، این کم گذاشتن در حقّ مسجد است. این را باید یک شغل مهم و اساسی بهحساب آورد. عرض نمیکنیم که وقتی امام جماعت شدیم، از همهی کارهای دیگر دست برداریم؛ نه، میتواند انسان بهقدر ظرفیّت خود به کارهای دیگر علمی یا غیرعلمی بپردازد لکن حقّ مسجد باید ادا بشود. از قبل از وقت شروع نماز انسان برود مسجد با طمأنینه، با سکون نفْس آمادهی نماز بشود، نماز را با کیفیّت خوب بخواند. بعد اگر برنامهی حرفزدنی دارد، برگردد طرف مردم و با مردم حرف بزند، برای مردم تبیین بکند؛ برنامههای گوناگونی که در مساجد بحمدالله شماها دارید. زمان ما، آن زمانی که بنده مثلاً در مشهد امامت جماعت میکردم و مسجد میرفتم، خیلی کارها معمول نبود، بلد نبودند یا بلد نبودیم این کارها را. هر کاری میکردیم، نو بهحساب میآمد. امروز بحمدالله این کارها رایج است. اینکه بین دو نماز یا بعد از نماز، امام جماعت بِایستد یا برود روی منبر با مردم حرف بزند یا اینکه مثلاً فرض کنید تختهسیاه در مسجد ببرند، حدیث بنویسند، برای مردم تبیین بکنند، یا بنشینند با جوانهای مسجد حلقهی معرفتی تشکیل بدهند، تبیین کنند، سؤالاتشان را بشنوند، این کارها حالا آنطور که انسان احساس میکند از گزارشها و از حرفها رایج است، آن زمان رایج نبود. آن زمان ائمّهی جماعت عمدتاً به این اکتفا میکردند که بروند نماز را بخوانند و از مسجد بیرون بیایند. حالا یکی دو مسئلهی شرعی هم جواب بدهند، و سؤالی بشود یا نشود؛ بیش از این نبود، [امّا] امروز بحمدالله این چیزها رایج است. و باید روزبهروز این را کیفیّت داد.