14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن اسگپ
#قسمت_دوم : خطرانقراض
باهنرمندی :آقارضا
بازیگر مهمان:حاجی سراجی از حجره دارای مشتی و اهل حال بازار بزرگ
منتظر قسمت های بعدی ما باشید.
مارا در دیگر شبکه های اجتماعی نیز دنبال کنید
ادرس ما در شبکه های مجازی
@sgap_animation
#لبخندانه
#جنگ
@zedbanoo
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حالتون_خوب
#لبخندانه
#نکته
✅ بهترین کسانی که وقت بچّهها را پُر میکنند، خود بچّهها هستند.
البته تعداد بچّهها، در صورتی میتواند در وقت والدین صرفهجویی کند که فاصلۀ سنّی آنها زیاد نباشد.
⭕️ فاصلۀ سنّی زیاد، موجب میشود درک بچّهها از موقعیّت سنّی یکدیگر، کم شود و نتوانند همبازی هم باشند.
این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید:
اگر کسی سه بچّه با فاصلۀ سنّی زیاد داشته باشد، در اصل، سه تکفرزند دارد.
#استاد_عباسی_ولدی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@zedbanoo
طاهره ابراهیم نژاد آکردی
خانه ام باغ بهشتی که شده تفکیک بود
حال من؟ حال کسی که جمعه در پیک نیک بود!
عطر چای دارچینی خانه را برداشته
میز شام آماده و چینش به غایت شیک بود
خانمم لبخند می زد کیف ایشان کوک کوک
خنده پشت خنده اش آماده شلیک بود
شام آن شب بس که چسبید و چنان خوشمزه بود
اصلا انگاری که روی سفره مان شیشلیک بود
گفت: زیر پای مادرشوهران! باشد بهشت!
در سند اما روایت قابل تشکیک بود!
دیدم او را خواهرم را روی چشمانش گذاشت!!
این خلاف اصل خواهر شوهر و اپتیک بود
جاری اش را مثل خواهر توی آغوشش فشرد
این چه سمی بود؟! در حد اسید اوریک بود
آن وسط مادر زنم گویا سفیر صلح بود
پیش از این ها من مسلمان بودم و او سیک بود
خوش زبان بود و علی الظاهر سر جنگی نداشت
گرچه در ذهنش هزاران حربه و تاکتیک بود
همسرم آن شب صدا یم زد «خدای قلب من»
در طریق عاشقی قبلا ولی لائیک بود
رفت روی چار پایه ماه را از جاش کَند
کرد تقدیم من این صحنه کمی ریتمیک بود
این همه خوشبختی و من، یک محال اندر محال
این همه ترفیع یکجا در خور تبریک بود
فکر کردی خواب و رؤیا بود این اشعار من؟
باز هم اشتب زدی ، نه! روز زن نزدیک بود
#لبخندانه
#استقبال_روز_زن
@zedbanoo