eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵| بخوانید اما بخوانید (چند تجربه که شاید برای دانشجویانی که طلبه شده اند، مفید باشد) ▫️روز 16آذر برای هر کسی که دانشجو بوده روز متفاوتی است. در دانشگاه این روز با روزهای دیگه متفاوت بود. معمولا هر کدام از تشکل ها، مراسمی داشتن و می خواستن به نحوی این روز رو برجسته کنن. اما این حس و حال توی حوزه وجود نداره. بلکه بیشتر یادآور خاطرات روزهای زمان دانشجوییست. ▫️دانشجویانی که وارد حوزه می شوند، با فرصت ها و تهدیدهای مختلفی مواجه هستند که به تجربه برخی از آنها را مرور می کنم. ✅از میان فرصت به سه مورد اشاره می کنم. اول اینکه شاید بتوان گفت با دید بازتر و شناخت بهتری وارد حوزه شده اند و برای خود هدف گذاری کرده اند. دوم اینکه دانشگاه را که یکی از مراکز مهم علمی کشور است، می شناسند و بهتر می توانند در تعامل حوزه و دانشگاه، نقش ایفا کنند و سوم اینکه ذهن آماده تری برای یادگیری دروس حوزوی دارند. و همین جا عرض کنم که اساسا نظام آموزشی این عده باید با سایر طلاب متفاوت باشد. ♨️اما تهدید هایی هم در مقابل دارند. یکی از موارد اصلی، نگاه ایده آلیستی و غیرواقعی به حوزه است. متاسفانه این مورد، مقداری شایع است و چون تصمیم آمدن به حوزه بر اساس آن نگاه صورت گرفته، گاهی پس از مواجه شدن با واقعیت حوزه، تصمیم این اعزه را تغییر می دهد و پس از مدتی فیلشان یاد هندوستان دانشگاه می کند. حوزه همینقدر که امام خمینی و علامه طباطبایی و شهید مطهری و رهبر انقلاب و آیت الله بهجت و آیت الله مصباح و سایر اعاظم را تقدیم اسلام کرده است، مشکلاتی چون طولانی بودن زمان تحصیل، به روز نبودن، مقداری ناکارآمدی، نظام آموزشی ناصحیح، مشکلات معیشتی و ... را هم دارد. لذا لازم است که با دید واقعی وارد حوزه شد و اگر الآن وارد حوزه شده ایم، سعی کنیم از بین همه مشکلات، آن راهی را انتخاب کنیم که نتیجه آن امام خمینی و علامه و ... غیره می شود. چون آنها هم از بین همین بی برنامگی ها و بی نظمی ها و با همین کتب درسی رشد کرده اند. پس اگر دیدتان هم غیرواقعی بوده، اما می توان با انتخاب مسیر درست، ادامه داد و به نتیجه رسید. ♨️تهدید دوم این است که دانشجویانی که وارد حوزه می شوند معمولا اینگونه اند که اگر وارد حوزه نمی شدند از جهت جایگاه اجتماعی، در جایگاه متناسبی قرار می داشتند. چند سال دانشگاه رفته اند و مدرکی را اخذ کرده و می توانند بر اساس آن مدرک وارد در بازار کار شوند و درآمدی را کسب کنند و تشکیل خانواده دهند. اما وقتی که وارد حوزه می شوند، از سن خود عقبتر می روند به این معنا که از جهت جایگاه اجتماعی، هم رتبه با طلبه ای که پایه اول و احیانا سیکل و یا دیپلم، قرار می گیرند. آنگاه از یک طرف به خاطر سن و شرایط خانوادگی و غیره، نیاز به ازدواج و کسب درآمد دارند و از طرفی با شهریه پایه اول و دوم، نمی توانند معیشت خود را تامین کنند و این آغاز مشکلاتی خواهد بود. 🤔راهکاری که ما برای این مسئله تجربه کردیم این است که به دلیل آمادگی ذهنی ای که دانشجویان دارند، باید دروس را سریعتر بخوانند. حوزه قوانینی برای این کار دارد. به این طریق آن سه چهار سال دانشگاه را می توان جبران کرد. ظاهرا می توان ده سال حوزه را در یک برنامه ریزی خوب، در به اتمام رساند البته به هیچ وجه نباید از کیفیت تحصیل کم کرد. ▫️این ها نکاتی بود که به تجربه به نظر می رسد که برای دانشجویانی که وارد حوزه شده اند، مفید است. البته همه اینها را در سایه مشورت ها و هدایت های استاد ارجمندمان شیخ علی فرحانی آموختیم و الّا در این دریای حوزه، غرق شده بودیم. می توانید نکات تفصیلی و راهکارهای اجرایی را از مشاوران کانال که برخی از آنها نیز دانشجو بوده اند، دریافت کنید. 🔰ناگفته نماند که در حوزه مسائل دیگری هم وجود دارد. حوزه علاوه بر اینکه از دانشگاه واردات دارد، اخیرا صادراتش هم به دانشگاه زیاد شده. همچنین برخی انتفاد دارند که خود حوزه دارد مثل دانشگاه می شود و برخی هم رسما دانشگاه های حوزوی تاسیس کرده اند. در این موضوع هم حرف بسیار است، که انشالله بماند برای فرصتی دیگر. فقط یک نکته بگویم: اگر هم میخواهید به دانشگاه بروید، مثل شهید مطهری بروید. ✍️محسن ابراهیمی 00/09/16 🌀فقه روز، کانال شخصی محسن ابراهیمی👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
📌حکمت الهی را نزد استادی خواندم که واقعا عمیق ترین اندیشه های آن را دریافته و به زیباترین بیان، بازگو میکرد/ یک طرح اساسی در ذهنم شکل گرفته بود... آن موقع بود که به اصالت معارف اسلامی اعتقاد پیدا کردم / اگر فیض محضر این استاد نبود به این طرح فکری و نتایج اش دست نمی یافتم 🔰خاطره‏اى خوش و جاويد 💢يادم هست، در زمانى كه در قم تحصيل مى‏كردم، يك روز خودم و تحصيلاتم و راهى را كه در زندگى انتخاب كرده‏ام ارزيابى مى‏كردم؛ با خود انديشيدم كه آيا اگر بجاى اين تحصيلات، رشته‏اى از تحصيلات جديد را پيش مى‏گرفتم بهتر بود يا نه؟ 💢طبعا با روحيّه‏اى كه داشتم و ارزشى كه براى ايمان و معارف معنوى قائل بودن اولين چيزى كه به ذهنم رسيد اين بود كه در آن صورت وضع روحى و معنوى من چه مى‏شد؟ 💢فكر كردم كه الآن به اصول توحيد و نبوّت و معاد و امامت و غيره ايمان و اعتقاد دارم و فوق‏العاده اينها را عزيز مى‏دارم؛ آيا اگر يك رشته از علوم طبيعى و يا رياضى يا ادبى را پيش گرفته بودم چه وضعى داشتم؟ به خودم جواب دادم كه اعتقاد به اين اصول و بلكه اساساً روحانى واقعى بودن وابسته به اين نيست كه انسان در رشته‏هاى علوم قديمه تحصيل كند. بسيارند كسانى كه از اين تحصيلات محرومند و در رشته‏هاى ديگر تخصص دارند، اما داراى ايمانى قوى و نيرومند هستند و عملًا متّقى و پرهيزكار و احياناً حامى و مبلّغ اسلام‏اند و كم و بيش مطالعات اسلامى هم دارند؛ احياناً ممكن بود من در آن رشته‏ها بر زمينه‏هايى علمى براى ايمان خود دست مى‏يافتم بهتر از آنچه اكنون دست يافته‏ام. 💢آن ايّام، تازه با حكمت الهى اسلامى آشنا شده بودم و آن را نزد - كه بر خلاف اكثريّت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراى يك سلسله محفوظات نبود، بلكه الهيّات اسلامى را واقعا چشيده و ‏_ترين_انديشه‏هاى آن را دريافته بود و با ‏_ترين_بيان آنها را بازگو مى‏كرد مى‏آموختم. لذّت آن روزها و مخصوصاً بيانات عميق و لطيف و شيرين استاد از خاطره‏هاى فراموش ناشدنى عمر من است. 💢در آن روزها با همين مسأله كه آن ايّام با مقدّمات كامل آموخته بودم آشنا شده بودم، قاعده معروف «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» را آن طور كه يك حكيم درك مى‏كند درك كرده بودم (لااقل به خيال خودم)، نظام قطعى و لا يتخلّف جهان را با ديده عقل مى‏ديدم، فكر مى‏كردم كه چگونه سؤالاتم و چون و چراهايم يك مرتبه نقش بر آب شد؟ و چگونه مى‏فهمم كه ميان اين قاعده قطعى كه اشياء را در يك نظام قطعى قرار مى‏دهد، و ميان اصل «لا مؤثّر فى الوجود الّا اللّه» منافاتى نديده آنها را در كنار هم و در آغوش هم جا مى‏دهم، معنى اين جمله را مى‏فهميدم كه «الفعل فعل اللّه و هو فعلنا» و ميان دو قسمت اين جمله تناقضى نمى‏ديدم، «امر بين الامرين» برايم حل شده بود، بيان خاصّ صدر المتألّهين در نحوه ارتباط معلول با علت و مخصوصاً استفاده از همين مطلب براى اثبات قاعده «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» فوق‏العاده مرا تحت تأثير قرار داده و به وجد آورده بود؛ 💢خلاصه يك در فكرم ريخته شده بود كه زمينه حلّ مشكلاتم در يك جهان‏بينى گسترده بود؛ در اثر درك اين مطلب و يك سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اعتقاد پيدا كرده بودم، معارف توحيدى‏ قرآن و نهج البلاغه و پاره‏اى از احاديث و ادعيّه پيغمبر اكرم و اهل بيت اطهار را در يك اوج عالى احساس مى‏كردم. 💢در اين وقت فكر كردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و را درك نمى‏كردم همه چيز ديگر چه از لحاظ مادّى و چه از لحاظ معنوى، ممكن بود بهتر از اين باشد كه هست، همه آن چيزهايى كه اكنون دارم داشتم و لااقل مثل و جانشين و احياناً بهتر از آن را داشتم، اما تنها چيزى كه واقعاً نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين بود با ؛ الآن هم بر همان عقيده‏ام. 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 124 و 125 @almorsalaat