eitaa logo
تفسیر قرآن
1.3هزار دنبال‌کننده
460 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
درس سیصد و هفتاد و چهارم تفسیر آیه (۲۲) و (۲۳) سوره از تفسیر نور أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ (۲۲) آنان کسانی هستند که اعمالشان در دنیا و آخرت تباه شده و هیچ یاوری برای آنها نیست. پیام ها: ۱- گاهی یک انحراف،تمام اعمال شخص را تباه می کند. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» ۲ -برای گناهانی همچون پیامبرکُشی،شفاعتی در کار نیست. «ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ» أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ (۲۳) آیا ندیدی کسانی را که از کتاب آسمانی(تورات وانجیل)بهره ای داده شدند،چون به کتاب الهی دعوت می شوند تا میانشان حکم کند،(وبه اختلافات پایان دهد) گروهی از آنان(باعلم و آگاهی)از روی اعراض روی بر می گردانند؟ نکته ها: * در تفاسیر آمده است که زن و مردی از یهود،با داشتن همسر مرتکب زنا شدند.آنان می بایست طبق قانون تورات سنگسار می شدند،ولی چون از اشراف بودند سعی بر این داشتند تا از اجرای دستور تورات بگریزند.آنها نزد پیامبراسلام آمدند تا ایشان حکم کنند، آن حضرت نیز فرمان سنگسار داده و فرمودند: حکم اسلام نیز همانند حکم تورات است. آنها منکر حکم تورات شدند. ابن صوریا که از علمای یهود بود،از فدک به مدینه فراخوانده شد تا تورات را بخواند.ابن صوریا چون از ماجرا با خبر بود،هنگام خواندن آیات تورات،دستش را روی جملاتی می گذاشت تا آیه ی سنگسار دیده نشود.عبداللّه بن سلام که در آن روز از علمای یهود بود ودر آن جلسه حضور داشت،ماجرا را فهمید و موضوع را بر ملا کرد. * این آیه هشداری به مسلمانان است که مبادا شما هم مثل یهود به هنگام اجرای قانون قرآن،از دستور الهی رویگردان باشید ومیان مردم تبعیض قائل شوید. پیام ها: ۱ -کتاب قانون و داوری و قضاوت،کتاب آسمانی است. «یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ» ۲ -اسلام،دین انصاف و احترام به دیگران است.از علمای دیگر ادیان دعوت می کند تا کتاب خودشان را داور قرار دهند. «یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ» ۳- همه ی علمای اهل کتاب بد نبودند. «یَتَوَلّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ» ۴ -خطرناک تر از روی گردانی،قصد اعراض و لجاجت است. «یَتَوَلّی... مُعْرِضُونَ» ۵ -قانون باید در مورد همه ی افراد،مساوی اجرا شود.(با توجّه به شأن نزول) @alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و پنجم تفسیر آیه (۲۴) و (۲۵) سوره از تفسیر نور ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ (۲۴) این(روی گردانی از حکم خدا)برای آن بود که اهل کتاب گفتند:هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نمی رسد.و این افتراها(و خیالبافی ها)آنان را در دینشان فریفته ساخت. نکته ها: * در قرآن،بارها شعارهای پوچ وخیال های باطل یهود نقل شده است.آنها می گفتند:ما نژاد برتر و محبوب خداییم و در قیامت جز آن چهل روزی که اجداد ما گوساله پرست بودند، عذابی به ما نخواهد رسید.و همین خیالها سبب غرور و انحراف آنها شد.اسرائیلِ امروز نیز برتری نژادی خود را باور داشته،برای رسیدن به آن،از هیچ ظلمی خودداری نمی کند. پیام ها: ۱ -سرچشمه اعراض،عقائد خرافی و بی اساس است. «هُمْ مُعْرِضُونَ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ...» ۲ -خودبرتربینی،چه بر اساس دین باطل و چه براساس نژاد،ممنوع و محکوم است. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ» ۳ -احساس امنیّت ومصونیّت در برابر کیفر،مایه ی گمراهی است. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ» ۴ -یهود،قیامت و دوزخ را قبول و به گناهکاری خود اقرار داشتند. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُوداتٍ» ۵- همه ی مردم در دادگاه الهی یکسان هستند. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ... غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ» فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (۲۵) پس(کسانی که گمان می کنند از قهر خداوند دورند،)چگونه خواهد بود حالشان،آنگاه که آنان را در روزی که شکّی در آن نیست،گرد آوریم و به هر کس در برابر آنچه تحصیل کرده،پاداش یا کیفر داده شود و به آنان ستم نخواهد شد. پیام ها: ۱ -یاد قیامت باشید وخرافات را کنار بگذارید. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ... فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ» ۲- کیفر و پاداش بر اساس عمل است،نه آرزو وگمان. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ... وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ» ۳ -هیچ عملی محو ونابود نمی شود،بلکه به صاحبش برگردانده می شود. «وفیّت...ما کسبت» ۴ -دادگاه الهی بر اساس عدالت تشکیل می شود وهرکس به جزای خود می رسد. «وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ...هُمْ لا یُظْلَمُونَ» @alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و ششم تفسیر آیه (۲۶) سوره از تفسیر نور قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۲۶) بگو:خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتی.به هر کس(طبق مصلحت و حکمت خود)بخواهی حکومت می دهی و از هر کس بخواهی حکومت را می گیری و هر که را بخواهی عزّت می بخشی و هر که را بخواهی ذلیل می نمایی،همه خیرها تنها به دست توست.همانا تو بر هر چیز توانایی. نکته ها: * در تفاسیر می خوانیم که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پس از آنکه مکّه را فتح کرد،وعده ی فتح ایران وروم را به مسلمانان داد.در آن موقع منافقان با تعجّب به یکدیگر نگاه می کردند که این آیه نازل شد.گروهی از مفسّران،نزول آیه را در موقع حفر خندق دانسته اند.آن زمان که پیامبر صلی الله علیه و آله کلنگ را بر سنگ زد واز آن جرقه ای برخاست،فرمود:من در این جرقه ها فتح کاخ های مدائن ویمن را از جبرئیل دریافت کردم.منافقان با شنیدن این سخن،لبخند تمسخر می زدند که این آیه نازل شد. * آنچه در این آیه در مورد اعطای عزّت و ذلّت از جانب خداوند آمده،طبق قوانین و سنّت اوست وبدون جهت ودلیل خداوند کسی عزیز یا ذلیل نمی سازد.مثلاً در روایات می خوانیم: هرکس برای خداوند تواضع و فروتنی کند،خداوند او را عزیز می کند و هرکس تکبّر نماید، خدا او را ذلیل می گرداند. قرآن از کسانی که از غیر خدا عزّت می خواهند به شدّت انتقاد کرده و می فرماید: «أیبتغون عِنْدَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلّهِ جَمِیعاً» بنابراین عزّت و ذلّت از خداست،ولی ایجاد زمینه های آن به دست خود ماست. پیام ها: ۱- مالک واقعی تمامی حکومت ها خداست.مُلک برای غیر خدا،موقّتی و محدود است. «مالِکَ الْمُلْکِ» ۲ -اکنون که مالک اوست پس دیگران امانتداری بیش نیستند و باید طبق رضای مالک اصلی عمل کنند. «مالِکَ الْمُلْکِ» ۳ -اگر انسان مالک مُلک نیست چرا با داشتن آن مغرور و با از دست دادنش مأیوس شود! «مالِکَ الْمُلْکِ» ۴ -خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد،حکومت می دهد.همان گونه که به سلیمان،یوسف،طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ» ۵ -حکومت و حاکمیّت،دلبستگی آور است. «تَنْزِعُ الْمُلْکَ» «نزع»به معنای کندن است و نشانه یک نوع دلبستگی است. ۶ -عزّت و ذلّت به دست خداست،از دیگران توقّع عزّت نداشته باشیم. «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ» ۷ -توحید در دعا و عبادت یک ضرورت است. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ» در مناجات شعبانیه می خوانیم:«الهی بیدک لا بید غیرک زیادتی و نقصی». ۸ -آنچه از اوست، چه دادن ها وگرفتن ها،همه خیر است،گرچه در قضاوت های عجولانه ی ما فلسفه ی آن را ندانیم. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ» ۹ -سرچشمه ی بدی ها عجز و ناتوانی است.از کسی که بر هر کاری قدرت دارد چیزی جز خیر سر نمی زند. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» @alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و هفتم تفسیر آیه (۲۷) سوره از تفسیر نور ‏ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (۲۷) (خداوندا!)تو شب را به روز و روز را به شب درآوری و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آوری وهر که را خواهی بی شمار روزی می دهی. نکته ها: * این آیه وآیه ی قبل،دوازده مرتبه از نشانه های قدرت خدا نام برده است تا روح توحید را در انسان شکوفا کند. مراد از داخل کردن شب در روز ویا روز در شب،یا کم وزیاد شدن طول ساعات شب وروز در فصل های مختلف است ویا غروب وطلوع تدریجی.البتّه معنای اوّل روشن تر است. * نمونه قدرت نمایی خداوند در بیرون آوردن زنده از مرده،آفریدن سلّول زنده از مواد غذایی بی جان است. * گاهی از کافران مرده دل،فرزندان مؤمن و زنده دل و از مؤمنان زنده دل،فرزندانی کافر و مرده دل ظاهر می شود که این یکی از مصادیق آیه است. * مراد از رزق بی حساب،رزق فراوان وبی شمار است،نه آنکه حسابش از دست او خارج باشد.و ممکن است مراد آن باشد که رزق او خارج از محاسبات شماست،و او از راهی که گمان نمی برید رزق می دهد. * تفاوت مردم در رزق،یکی از حکمت های الهی است،تا مردم به یکدیگر نیازمند بوده و زندگی اجتماعی تشکیل دهند و صفات سخاوت و ایثار و صبر و قناعت در آنان شکوفا شود. زیرا در صورت یکسان بودن،این صفات شکوفا نمی شود.امّا اگر کسی نعمتی داشت و دیگری کمتر یا نعمتی دیگر داشت،مردم برای جبران کمبودها دور هم جمع می شوند و صفات تعاون و سخاوت از طرف دارنده نعمت و صفات قناعت و عفّت و صبر از سوی نادار شکوفا می شود. پیام ها: ۱ -تغییرات شب و روز و پیدایش فصل ها یکی از برکات و الطاف الهی است. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ...تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ» ۲ -علاوه بر آفرینش،هرگونه تغییر وتدبیر به دست اوست. «تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ» ۳- قدرت خداوند محدود نیست.او از مرده،زنده و از زنده،مرده خارج می سازد. «تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ» ۴ -سرچشمه لطف الهی بی انتهاست.رزق بی حساب،یعنی برای سرچشمه رزق محدودیّتی نیست. «تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» @alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و هشتم تفسیر آیه (۲۸) سوره از تفسیر نور ‏ لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فِی شَیْءٍ إِلاّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاهً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَی اللّهِ الْمَصِیرُ (۲۸) نباید اهل ایمان،بجای مؤمنان،کافران را دوست و سرپرست خود برگزینند و هر کس چنین کند نزد خدا هیچ ارزشی ندارد،مگر آنکه از کفّار پروا و تقیّه کنید(وبه خاطر هدف های مهم تر،موقّتاً با آنها مدارا کنید)و خداوند شما را از(نافرمانی) خود هشدار می دهد و بازگشت(همه)به سوی خداوند است. نکته ها: * با توجّه به قدرت بی انتهای الهی در آیات قبل،جایی برای پذیرفتن سلطه کفّار نیست. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ،تُولِجُ اللَّیْلَ،لا یَتَّخِذِ...» * در این آیه سیمای سیاست خارجی،شیوه ی برخورد با کفّار،شرایط تقیّه و جلوگیری از سوء استفاده از تقیّه بیان شده است. * تقیّه،به معنای کتمان عقیده ی حقّ از ترس آزار مخالفان و ترک مبارزه با آنان به جهت دوری از ضرر یا خطرِ مهم تر است.تقیّه،گاهی واجب و گاهی حرام است.قرآن در آیه ۱۰۶ سوره نحل،درباره ی تقیّه سخنی گفته که شأن نزول آن عمار یاسر است. پیام ها: ۱- پذیرش ولایت کفّار از سوی مؤمنان،ممنوع است. «لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ» (اگر مسلمانان جهان تنها به این آیه عمل می کردند الآن وضع کشورهای اسلامی این چنین نبود.) ۲- در جامعه اسلامی،ایمان شرط اصلی مدیریّت و سرپرستی است. «لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ» ۳- ارتباط سیاسی نباید مُنجرّ به سلطه پذیری یا پیوند قلبی با کفّار شود. «لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ» ۴- ارتباط یا قطع رابطه باید بر اساس فکر و عقیده باشد،نه بر اساس پیوندهای فامیلی،قومی و نژادی. «الْمُؤْمِنُونَ،الْکافِرِینَ» ۵- هرکس به سراغ کفّار برود،خداوند او را به حال خود رها واز امدادهای غیبی خود محروم می سازد. «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فِی شَیْءٍ» ۶- ارتباط ظاهری با کفّار برای رسیدن به اهداف والاتر،در مواردی جایز است. «إِلاّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاهً» ۷- تقیّه،برای حفظ دین است.مبادا به بهانه ی تقیّه،جذب کفّار شوید و از نام تقیّه سوء استفاده کنید. «یُحَذِّرُکُمُ اللّه نَفْسَهُ» ۸- در مواردی که اصل دین در خطر باشد،باید همه چیز را فدا کرد و فقط باید از خدا ترسید. «یُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ» ۹- یاد معاد،بهترین عامل تقواست. «یُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَی اللّهِ الْمَصِیرُ» ۱۰ -مبادا به خاطر کامیابی و رفاه چند روزه ی دنیا،سلطه ی کفّار را بپذیرید که بازگشت همه ی شما به سوی اوست. «وَ إِلَی اللّهِ الْمَصِیرُ» @alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و نهم تفسیر آیه (۲۹) سوره از تفسیر نور قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۲۹) بگو:اگر آنچه در سینه ها دارید پنهان سازید یا آشکارش نمایید،خداوند آن را می داند و(نیز)آنچه را در آسمان ها وآنچه را در زمین است می داند و خدا بر هر چیز تواناست. نکته ها: * آمدن این آیه به دنبال آیه ی تقیّه،شاید اشاره به این باشد که مبادا به اسم تقیّه،با کفّار پیوند پنهانی برقرار نمایید،بلکه بدانید خدا بر افکار ونیّات شما آگاه است. پیام ها: ۱ -به کسانی که به اسم تقیّه در صدد ارتباط با کفّار هستند،هشدار دهید. «قُلْ إِنْ تُخْفُوا» ۲ -سینه ی انسان،صندوق اسرار اوست. «تُخْفُوا ما فِی صُدُورِکُمْ» ۳ -علم خداوند به آشکار و نهان،به زمین و آسمان،یکسان است. «تُخْفُوا... تُبْدُوهُ... یَعْلَمْهُ اللّهُ» ۴ -توجّه به علم خداوند،مایه ی زنده شدن وجدان مذهبی و مانع گناه و توجیه آن است. «یَعْلَمْهُ اللّهُ» ۵ - از خدایی که به اسرار تمام آسمان ها آگاه است،چه چیز را می توان پنهان کرد؟ «یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ» ۶ -قدرت مطلق خداوند،پشتوانه تهدید او نسبت به مخالفان است. «إِنْ تُخْفُوا... وَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» @alquran_ir