درس نود و دوم
تفسیر آیه ۹۰ سوره #بقره از: تفسیر نور
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللّهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلی غَضَبٍ وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ(۹۰)
چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند که از روی حسد،به آیاتی که خدا فرستاده بود کافر شدند(و گفتند:)که چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد،(آیاتش را)نازل می کند.پس به قهر پی درپی الهی گرفتار شدند وبرای کافران،مجازاتی خوار کننده است.
نکته ها:
* در این آیه،علّت کفر یهودیان به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیان شده است.آنها حسادت می ورزیدند که چرا بر یکی از افراد بنی اسرائیل،وحی نازل نشده است.و این حسادت و کفرورزی،بهای بدی بود که خود را بدان فروختند.
پیام ها:
۱- معیار ارزش دین مردم،به انگیزه های آنان است. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... بَغْیاً»
۲- گاهی حسد،مایه ی کفر است.بنی اسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوی خود نرسیدند،حسادت ورزیده و کافر شدند. «بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ»
۳- پیامبری،فضل الهی است. «مِنْ فَضْلِهِ عَلی مَنْ یَشاءُ»
۴- نارضایتی انسان،تأثیری در الطاف حکیمانه خداوند ندارد.خدا بهتر می داند که رسالت خود را به عهده چه کسی بگذارد. «مَنْ یَشاءُ»
۵- بدترین معاملات آن است که انسان هستی خود را بدهد و غضب الهی را بخرد. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... غَضَبٍ، عَذابٌ مُهِینٌ»
درس نود و سوم
تفسیر آیه ۹۱ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(۹۱)
و هنگامی که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل کرده ایمان آورید،گویند:ما تنها به چیزی ایمان می آوریم که بر(پیامبر)خودمان نازل شده باشد و به غیر آن کافر می شوند،در حالی که آن(قرآن)حقّ است و آنچه را(از تورات)با ایشان است،تصدیق می کند.بگو:اگر(به آیاتی که بر خودتان نازل شده)مؤمن بودید پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل می رساندید؟!
پیام ها:
۱- پیامبر اسلام،مأمور دعوت همه ی امّت ها به اسلام بوده است. «قِیلَ لَهُمْ»
۲- یکی از عوامل کفر کفّار،نژادپرستی وتعصّبات قومی است. «نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ»
۳- ملاک ایمان،حقّانیّت آیین است نه نژاد. «وَ هُوَ الْحَقُّ»
۴- قرآن،سراسر حقّ است. «أَنْزَلَ اللّهُ... وَ هُوَ الْحَقُّ»
۵- چون یهودیان زمان پیامبر به رفتار نیاکان خود راضی بودند،خداوند نسبت قتل انبیا را به آنان داده است. «فَلِمَ تَقْتُلُونَ»
۶- دروغگو،رسواست. «فَلِمَ تَقْتُلُونَ... إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»
(اگر به انبیایی که از بنی اسرائیل است ایمان آورده اید،پس چرا پیامبرانی همچون حضرت یحیی و زکریا را که از بنی اسرائیل بودند،شهید کردید؟!)
درس نود و چهارم
تفسیر آیه ۹۲ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسی بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ(۹۲)
وهمانا موسی(آن همه)معجزات برای شما آورد،ولی شما پس از(غیاب) او گوساله را(به خدایی)گرفتید،در حالی که ستمکار بودید.
نکته ها:
شاهد زنده ی دیگر بر اینکه شما عرب بودن محمد صلی الله علیه و آله را فقط بهانه قرار داده اید تا به او ایمان نیاورید،این است که با آنکه حضرت موسی علیه السلام برجسته ترین پیامبر از نژاد شما بود و آن همه دلایل روشن و معجزات برای شما آورد،ولی همین که چند شبی برای مناجات وگرفتن تورات به کوه طور رفت،به سراغ گوساله پرستی رفتید و تمام زحمات موسی علیه السلام را بر باد داده و بر خویشتن ستم کردید.
پیام ها:
۱- ذکر سوابق،زمینه را برای قضاوت درست فراهم می کند. «اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ»
۲- بازگشت به شرک وجاهلیّت،ظلمی به خود ونسل های بعد است. «أَنْتُمْ ظالِمُونَ»
درس نود و پنجم
تفسیر آیه ۹۳ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(۹۳)
و(یاد کنید)آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم (وگفتیم:)دستوراتی که به شما داده ایم،محکم بگیرید و گوش دهید (و عمل کنید.امّا آنان)گفتند:شنیدیم و نافرمانی کردیم،و به سبب کفرشان به(پرستش)گوساله دلباختند.بگو اگر ادّعای ایمان دارید، (بدانید که)ایمانتان شما را به بد چیزی فرمان می دهد.
نکته ها:
* آخرین حرف یهودیان این بود که اگر پیامبری از بنی اسرائیل نباشد،به او ایمان نمی آوریم و تنها کتابی را که بر خودمان نازل شده باشد،قبول داریم.
قرآن چند نمونه از دروغهای آنها را بیان می کند:
نمونه اوّل در آیه قبل بود که فرمود:شما اگر در این ادّعا راستگو هستید،پس چرا به موسی پشت کرده و به سراغ گوساله پرستی رفتید؟!
نمونه دوّم همین آیه است که می فرماید:از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سر شما قرار دادیم و گفتیم:با کمال قدرت قوانین آسمانی تورات را بگیرید و گوش داده و عمل کنید،امّا شما گفتید:ما قوانین را می شنویم،ولی عمل نمی کنیم.
حال اگر به قرآن و پیامبر اسلام ایمان نمی آورید به این بهانه که محمد صلی الله علیه و آله از ما نیست و قرآن بر بنی اسرائیل نازل نشده است،پس چرا با موسی و تورات او آنچنان برخورد کردید؟!
قرآن راز عدم اعتقاد آنان را چنین بیان می کند:آنها به خاطر کفرشان،دلهایشان از علاقه به گوساله سیراب شده و جایی برای تفکّر و ایمان نمانده بود.
اگر بنی اسرائیل در ادّعایشان صادق هستند که هر چه بر ما نازل شود به آن ایمان می آوریم، پس این جنایت را که در پرونده ی آنان هست،چگونه توجیه می کنند؟
آیا گوساله پرستی، پیامبرکشی و پیمان شکنی،جزو ایمان است؟!
پیام ها:
۱- میثاق گرفتن،یکی از عوامل و انگیزه های عمل است. «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»
۲- حفظ دست آوردهای انقلاب الهی، هر چند به قیمت تهدید باشد،لازم است. «رَفَعْنا فَوْقَکُمُ»
۳-انجام احکام و دستورات الهی،نیازمند قدرت،جدّیّت،عشق و تصمیم است و با شوخی و تشریفات،سازگاری ندارد.دینداری،با ضعف و مسامحه و سازشکاری سازگار نیست. «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ»
۴- عشق و علاقه ی مُفرِط،خطرناک است.اگر دل انسان از علاقه به چیزی پرشود، حاضر نمی شود حقایق را بپذیرد. «أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ»
۵- رفتار،بهترین بیانگر افکار و عقاید انسان است. «بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمانُکُمْ»
درس نود و ششم
تفسیر آیه ۹۴ سوره #بقره از: تفسیر نور
قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدّارُ الْآخِرَهُ عِنْدَ اللّهِ خالِصَهً مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ(۹۴)
بگو:اگر سرای آخرت در نزد خداوند مخصوص شماست،نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید،اگر راست می گویید.
نکته ها:
* بنی اسرائیل،ادّعاهای دروغین و خیال پردازی های فراوانی داشتند،از جمله:
· ما فرزندان و محبوبان خدا هستیم. «نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ»
· کسی وارد بهشت نمی شود مگر آنکه یهودی باشد. «لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّهَ إِلاّ مَنْ کانَ هُوداً»
· آتش دوزخ،جز چند روزی به ما اصابت نمی کند. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُودَهً»
این آیه،همه ی این بافته های خیالی وموهومات فکری آنها را ردّ کرده و می فرماید:اگر این ادّعاهای شما درست باشد و به این حرف ها ایمان داشته باشید،دیگر نباید از مرگ بترسید واز آن فرار کنید،بلکه باید آرزوی مرگ کنید تا به بهشت وارد شوید!
* اولیای خدا،نه تنها از مرگ نمی ترسند،بلکه اشتیاق به مرگ نیز دارند.همان گونه که امام علی علیه السلام می فرماید:
«واللّه لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امّه»
به خدا سوگند علاقه فرزند ابوطالب به مرگ،از علاقه طفل شیرخوار به سینه مادرش بیشتر است.
آری،باید بگونه ای زندگی کنیم که هر لحظه آماده مرگ باشیم.
پیام ها:
۱- در برابر خیالات و موهومات،با صراحت برخورد کنید. «قُلْ»
۲- دامنه ی انحصار ونژادپرستی،تا قیامت کشیده می شود! «إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدّارُ الْآخِرَهُ عِنْدَ اللّهِ خالِصَهً...»
۳- وجدان،بهترین قاضی است. «إِنْ کانَتْ... فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ»
۴- آمادگی برای مرگ،نشانه ی ایمان واقعی و صادقانه است. «فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»
درس نود و هفتم
تفسیر آیه ۹۵ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ(۹۵)
ولی آنها هرگز به سبب آنچه از پیش فرستاده اند،آرزوی مرگ نکنند و خداوند به حال ستمگران،آگاه است.
نکته ها:
* نترسیدن از مرگ،نشانه ی صدق ویقین است.وقتی مرگ از راه می رسد شوخی ها، تعارفات و خیالات می گریزند،تنها انسان می ماند و اعمال او.در لحظه ی مرگ،انسان باور می کند که متاع دنیا کم است و آخرت بهتر وباقی است.
در لحظه مرگ،انسان باور می کند که دنیا غنچه ای است که برای هیچکس شکفته نمی شود و دوستان دنیوی مگسانند دور شیرینی.انسان اگر به مرتبه یقین برسد،هرچه به مرگ نزدیک تر می شود،احساس قرب ووصول به لقا ودیدار الهی می کند.
به همین دلیل حضرت علی علیه السلام وقتی ضربه ی شمشیر را بر فرق خود احساس کرد فرمود:
«فُزتُ و ربِ ّ الکعبه»
قسم به پروردگار کعبه رستگار شدم.
امام حسین علیه السلام در کربلا هر چه به زمان شهادت نزدیک می شد،صورتش برافروخته و شکوفاتر می گردید،و وقتی در شب آخر از یارانش پرسیدند:مرگ نزد شما چگونه است؟
جملاتی را در جواب عرضه داشتند که نشان دهنده ی یقین آنان به حقّانیّت راهشان بود، آنها مرگ را شیرین می دانستند و حتّی برخی از آنان در همان شب آخر با یکدیگر مزاح می کردند.
پیام ها:
۱- ترس از مرگ،در واقع ترس از کیفر کارهای خودماست. «بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ»
۲- مدّعیان دروغگو و متوقّعان نابجا،ظالمند. «وَ اللّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ»
۳- خودتان می دانید که چه کرده اید،خداوند نیز که از آنها با خبر است،پس این همه ادّعا برای چه؟! «وَ اللّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ»