eitaa logo
تفسیر قرآن
1.3هزار دنبال‌کننده
460 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
درس یکصد و هشتاد و هفتم ادامه تفسیر آیه ۱۷۷ سوره از تفسیر نور * این آیه پانزده صفت نیک را در سه بخشِ ایمان،عمل و اخلاق بیان نموده است. در بخش ایمان، به مسئله: ایمان به خدا، فرشتگان، انبیا، قیامت و کتب آسمانی اشاره شده و در بخش عمل،به مسائل عبادی مانند نماز؛ و اقتصادی مانند زکات؛ و اجتماعی مانند آزاد نمودن بردگان؛ و نظامی مانند صبر در جبهه و جنگ، و روحی وروانی مثل صبر در برابر مشکلات، اشاره گردیده است. و در بخش اخلاقی به وفای به عهد و دل کندن از مادّیات و ترحّم به فقرا اشاره شده است. * ایمان به خدا،سبب خضوع انسان در برابر حقّ و عدم تسلیم در برابر طاغوت هاست. ایمان به قیامت، موجب وسعت دید و بلندی همّت می گردد. ایمان به وجود ملائکه،نشانه ی ایمان به تشکیلات ماورای طبیعت است. ایمان به انبیا،ایمان به وحی و جریان هدایت در طول تاریخ است و دلیل بر اینکه انسان در این جهان رها و بی برنامه نبوده است. انفاق،بیانگر روح تعاون و نوع دوستی، و نماز،پیوند مستقیم با خدا، و زکات برنامه ریزی و اقدام برای حل مشکل محرومان، و وفای به عهد،موجب تحکیم ارتباطات، و صبر،عامل آبدیده شدن انسان هاست. * جمله «آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ» را سه نوع معنا نموده اند: الف:پرداخت مال به دیگران با وجود علاقه ای که به آن هست. ب:پرداخت مال بر اساس حبّ خداوند. ج:پرداخت مال بر اساس علاقه ای که به فقیر است. @alquran_ir
درس یکصد و هشتاد و هشتم ادامه تفسیر آیه ۱۷۷ سوره از تفسیر نور * صبر،مادر همه کمالات است وقرآن راه رسیدن به بهشت را صبر می داند؛ «أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا» به آنان جایگاه بلند داده می شود،به پاس بردباری که کردند. چنانکه فرشتگان به بهشتیان می گویند: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ» درود بر شما که پایداری کردید. همچنین درباره رهبران الهی می فرماید: «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا» آنان را بخاطر صبرشان،پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می نمودند. * مشابه این آیه،در روایات نیز برای معرفی معارف دینی چنین آمده است: *«لیس العاقل من یعرف الخیر من الشرّ و لکن العاقل من یعرف خیر الشّرین» *‏عاقل آن نیست که خیر را از شرّ بشناسد،عاقل آن است که میان دو شرّ،خیرش را برگزیند. *«لیس العلم بکثره التعلّم انّما هو نور یقذفه اللّه فی قلب من یرید» *‏دانش،به آموختن بسیار حاصل نمی شود.دانش واقعی،نوری الهی است که به دلها می تابد. *«لیس البرّ فی حُسن الزّی و لکن فی السکینه و الوقار» *‏بزرگی،در ظاهرِ آراسته نیست، بلکه در آرامش و وقار است. *«لیس السخی...الذی ینفق ماله فی غیر حقّه و لکنه الّذی یؤدّی الی اللّه ما فرض علیه» *‏سخاوتمند کسی نیست که در هرجا و لو بی جا انفاق کند،بلکه کسی است که در هرجا خشنودی خداست،انفاق کند. *«لیس العباده کثره الصیام و الصلاه و انّما العباده کثره التفکّر فی امر اللّه» *‏عبادت به نماز و روزه بسیار نیست،به تفکّر درباره خدا و آثار اوست. *«اشدّ من یَتم الیتیم یتیمٌ انقطع عن امامه» *‏آنکه از سرپرستی پیشوای حقّ محروم گشته، یتیم تر از کسی است که پدر و مادرش را از دست داده است. * برای رسیدن به کمالِ تقوا،انفاقِ واجب و غیر واجب،هر دو لازم است. بعضی از مردم به مستمندان کمک می کنند،ولی حقوق واجب خود را نمی پردازند و برخی دیگر به پرداخت خمس و زکات اکتفا می کنند و نسبت به فقرا و محرومان در بخشش های مستحبّی بی تفاوت می شوند.این آیه،مؤمن واقعی را کسی می داند که هم حقوق واجب را بپردازد و هم انفاق مستحبّ را انجام دهد. به همین دلیل در روایات می خوانیم:در اموال ثروتمندان،غیر از زکات نیز حقّی برای محرومان است. و کسی که سیر بخوابد در حالی که همسایه او گرسنه باشد،ایمان کامل به خدا و قیامت ندارد. @alquran_ir
درس یکصد و هشتاد و نهم ادامه تفسیر آیه ۱۷۷ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱ -به جای محتوای دین،به سراغ ظاهر نرویم و از اهداف اصلی باز نمانیم. «لَیْسَ الْبِرَّ... وَ لکِنَّ الْبِرَّ» ۲ -یکی از وظایف انبیا وکتب آسمانی،تغییر فرهنگ مردم است. «لَیْسَ الْبِرَّ... وَ لکِنَّ الْبِرَّ» ۳ -ایمان،مقدّم بر عمل است. «مَنْ آمَنَ بِاللّهِ... آتَی الْمالَ» ۴ -ایمان به خدا و روز قیامت همراه با ایمان به همه ی انبیا و ملائکه لازم است. «آمَنَ بِاللّهِ...وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ» ۵ -ارتباط با خدا در کنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعی در حوادث و گرفتاری ها مطرح است. «آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ... وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ» ۶ -تمام کارهای نیک،درسایه ایمان به خدا شکل می گیرد. «آمَنَ بِاللّهِ... آتَی الْمالَ» ۷ -هدف اسلام از انفاق،تنها سیر کردن گرسنگان نیست،بلکه دل کندن صاحب مال از مال نیز هست. «عَلی حُبِّهِ» ۸ -نیکوکاران،مال و دارایی خود را با رغبت و علاقه در راه خدا انفاق می کنند. «آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ» ۹ -در انفاق،بستگان نیازمند بر سایر گروه های مستمند،اولویّت دارند. «ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی...» ۱۰ -سائل را ردّ نکنید،گرچه فقیر،مسکین،در راه مانده و فامیل نباشد.کلمه ی «السائلین»به صورت مستقل مطرح شده است. «وَ الْمَساکِینَ وَ... اَلسّائِلِینَ» ۱۱ - ایمان ونماز و زکات،بدون شرکت در جهاد کامل نمی شود. «وَ حِینَ الْبَأْسِ... أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» ۱۲ -مدّعیان ایمان بسیارند،ولی مؤمنان واقعی که به تمام محتوای دین عمل کنند، گروهی اندک هستند. «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» ۱۳ -نشانه ی صداقت،عمل به وظایف دینی وتعهّدات اجتماعی است. «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» ۱۴ -متّقی کسی است که عملش،عقایدش را تأیید کند. «آتَی الْمالَ... أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» @alquran_ir
هدایت شده از بیداری بیداری
سلام با لمس آدرسهای زیر عضو این کانالها در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org
هدایت شده از بیداری
سلام بحث زیبا و اساسی «توبه» در کانال «اخلاق، اوج نیاز» از استاد بزرگ اخلاق و عرفان حضرت امام خمینی(ره) آغاز شد. شما هم برای بهره مندی از این بحث تاثیر گذار با ما همراه شوید: @nyaz_ir
درس یکصد و نود تفسیر آیه ۱۷۸ سوره از تفسیر نور یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثی بِالْأُنْثی فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدی بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ (۱۷۸) ای کسانی که ایمان آورده اید!(قانون)قصاص در مورد کشتگان،بر شما (چنین)مقرّر گردیده است:آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن،پس اگر کسی از ناحیه برادر(دینی)خود(یعنی صاحب خون و ولیّ مقتول)مورد عفو قرار گیرد.(یا قصاص او به خون بهاتبدیل شود) باید شیوه ای پسندیده پیش گیرد و به نیکی(دیه را به ولی مقتول)بپردازد، این حکم تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگارتان،پس برای کسی که بعد از این(از حکم خدا)تجاوز کند،عذاب درناکی دارد. نکته ها: * «قصاص»از ریشه«قصّ»به معنای پیگیری است.لذا به داستان دنباله دار و پی در پی «قصّه»می گویند.پیگیری قتل تا مجازات قاتل را«قصاص»گویند. * در هر اجتماعی گاه و بیگاه قتلی صورت می گیرد،یک دین جامع و کامل همانند اسلام،در قبال چنین حوادثی باید طرح و برنامه ی عادلانه و منطقی ارائه دهد که بتواند جلوی ازدیاد وتکرار چنین حوادث وهمچنین جلوی انتقام های نابجا و احیاناً سوءاستفاده ها را بگیرد،تا قاتلان،جسور نشوند وخون مظلوم به هدر نرود. در جاهلیّت قبل از اسلام،گاه به خاطر کشته شدن یک نفر،قبیله ای به خاک و خون کشیده می شد و جنگ های طولانی به راه می افتاد.اسلام با طرحی که در این آیه مطرح شده،هم حفاظت خون مردم و هم رضایت طرفین و رعایت حدود و اندازه را در نظر گرفته است.البتّه قانون قصاص،حکم الهی که قابل عفو و اغماض نباشد،نیست،بلکه حقّی است برای صاحبان خون که می توانند با گرفتن دیه و یا بدون آن،از حقّ خود صرف نظر کنند. @alquran_ir
درس یکصد و نود و یکم ادامه تفسیر آیه ۱۷۸ سوره از تفسیر نور سؤال:چرا در قانون قصاص،جنسیّت مطرح است؟اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد،مرد را قصاص نمی کنند؟ پاسخ:قتل زن و مرد،از نظر الهی و انسانی و کیفر اخروی یکسان است،لکن در کیفر دنیوی فرق دارد و این به خاطر آن است که معمولا مرد نان آور خانه و قتل او سبب ضربه اقتصادی به خانواده است و قانون براساس نوع است،نه موارد نادر که ممکن است زنی نان آور باشد. البته مرد در برابر زن با پرداخت ما به التفاوت دیه،قصاص می شود. پیام ها: ۱- در قانون قصاص،اصول تساوی و عدالت مورد توجّه است. «الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثی بِالْأُنْثی...» ۲- قاطعیّت و عطوفت در کنار هم لازم است. «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ» گویا اولیای مقتول،برادر قاتل هستند و قاتل،از مرز اسلام و اخوت بیرون نمی رود. ۳- حقوق اسلامی،آمیخته با اخلاق اسلامی است. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ... فَمَنْ عُفِیَ» ۴- اسلام،نه مانند یهود تنها راه را قصاص می داند و نه همچون مسیحیّت بهترین راه را عفو می شناسد،بلکه راههای مختلفی مثل قصاص،خون بها و عفو را مطرح می کند. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ... فَمَنْ عُفِیَ» ۵- جواز عفو قاتل و تبدیل قصاص به گرفتن خون بها،شاید برای تربیت شماست. «تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ» ۶- تجاوز از حدود الهی و سوءاستفاده از آن ممنوع است.«فمن اعتدی علیه... فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ» ۷ -اگر در قانونی تخفیف قرار دادید،به آن پا بند بایستید. «ذلِکَ تَخْفِیفٌ... فَمَنِ اعْتَدی» @alquran_ir
درس یکصد و نود و دوم تفسیر آیه ۱۷۹ سوره از تفسیر نور وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۷۹) ای صاحبان خرد! برای شما در قصاص،حیات(و زندگی نهفته)است.باشد که شما تقوا پیشه کنید. نکته ها: * گویا آیه در مقام پاسخ به یک سری ایرادهایی است که به حکم قصاص،به خصوص از سوی روشنفکر نمایان مطرح می شود. قرآن می فرماید:حکم قصاص برای جامعه انسانی تأمین کننده حیات و زندگی است.قصاص یک برخورد و انتقام شخصی نیست، بلکه تأمین کننده امنیّت اجتماعی است. در جامعه ای که متجاوز قصاص نشود،عدالت و امنیّت از بین می رود و آن جامعه گویا حیاتی ندارد و مرده است. چنانکه در پزشکی و کشاورزی و دامداری،لازمه حیات وسلامت انسان،گیاه وحیوان، از بین بردن میکروب ها و آفات است. اگر به بهانه اینکه قاتل هیجان روانی پیدا کرده،بگوییم او رها شود،هیچ ضمانتی نیست که در دیگر جنایت ها این بهانه مطرح نشود،چون تمام جنایتکاران در حال سلامت و آرامش روحی و فکری دست به جنایت نمی زنند. با این حساب تمام خلافکاران باید آزاد باشند و جامعه سالم نیز تبدیل به جنگل شود که هرکس بر اثر هیجان و دگرگونی های روحی وروانی،هرکاری را بتواند انجام دهد. گمان نشود که دنیای امروز،دنیای عاطفه و نوع دوستی است و قانون قصاص،قانونی خشن و ناسازگار با فرهنگ حقوق بشر دنیاست.اسلام در کنار حکم قصاص،اجازه عفو و اخذ خونبها داده تا به مصلحت اقدام شود. توجیهاتی از قبیل اینکه از مجرمان و قاتلان در زندان با کار اجباری به نفع پیشرفت اقتصادی بهره گیری می کنیم،قابل قبول نیست.چون این برنامه ها،تضمین کننده امنیّت عمومی نیستند.اصل،مقام انسانیّت و جامعه عدالت پرور است،نه دنیای پرخطر همراه با تولید بیشتر،آن هم به دست جنایتکاران و قاتلان! * از آنجا که قانون قصاص،ضامن عدالت و امنیّت و رمز حیات جامعه است،در پایان این آیه می فرماید: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» یعنی اجرای این قانون،موجب خودداری و جلوگیری از بروز قتل های دیگر است. @alquran_ir
درس یکصد و نود و سوم ادامه تفسیر آیه ۱۷۹ سوره از تفسیر نور حیات،دارای انواعی است: ۱- حیات طبیعی.مثل زنده شدن زمین در بهار و بعد از باران. «یُحْیِ الْأَرْضَ» ۲- حیات معنوی.مثل دعوت پیامبر که عامل زنده شدن مردم است. «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» ۳ -حیات برزخی که شهدا دارند. «لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ» ۴- حیات اخروی که برای همه است. «یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ» ۵- حیات اجتماعی در سایه امنیّت و عدالت.نظیر همین آیه «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» پیام ها: ۱- اجرای عدالت،تضمین کننده حیات جامعه است. «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» ۲- تعادل میان رأفت و خشونت،لازم است.خدایی که رحمن و رحیم است، قصاص را رمز حیات می داند. «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» ۳ -حذف عنصر خطرناک،یک اصل عقلانی است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ» ۴ -زود قضاوت نکنید.ممکن است در برخورد سطحی،قصاص را خوب ندانید ولی با خرد واندیشه درمی یابید که قصاص رمز حیات است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ» ۵ - تقوا و دوری از گناه،فلسفه احکام دین است.چه احکام عبادی و چه قضایی. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ۶ -قصاص،سبب بازداری مردم از تکرار قتل است. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و چهارم تفسیر آیه ۱۸۰ سوره از تفسیر نور کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ (۱۸۰) بر شما مقرّر شده که چون یکی از شما را(نشانه های)مرگ فرا رسد،اگر مالی از خود به جای گذارده،برای پدر ومادر ونزدیکان به طور شایسته وصیّت کند،این کار حقّ و شایسته پرهیزکاران است. نکته ها: * بعضی ها فکر می کنند وصیّت کردن،زمینه ی زود مردن است،در حالی که یک نوع دوراندیشی است واینکه می فرماید: هنگام مرگ وصیّت کنید.چون آن لحظه،آخرین فرصت است وگرنه می تواند سالها قبل از فرا رسیدن مرگ،وصیّت کند. * بعضی وصیّت کردن را واجب دانسته اند،امّا از جمله ی «حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» استفاده می شود که این عمل مستحبّ است وگرنه می فرمود:«حقا علی المؤمنین» * در آیه ی شریفه به جای کلمه«مال»از کلمه«خیر»استفاده شده شاید به آن خاطر باشد که مال و ثروت،مایه ی خیر و نیکی است و آنچه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته،مال حرام یا علاقه ی زیاد به مال یا ترجیح دادن مال بر کمالات فردی و نیازهای اجتماعی و یا استثمار مردم برای تحصیل آن است. * وصیّت باید بر اساس«معروف»یعنی عقل پسند باشد،نه از روی کینه و انتقام و یا مهرورزی های بی جا و بی رویه.چون از ارث،تنها بعضی از بستگان بهره مند می شوند آن هم به مقدار معیّن،لذا اسلام سفارش می کند اگر در میان فامیل کسانی هستند که از ارث محرومند و یا سهم ارث آنان اندک است با وصیّت،در مورد توسعه ی سهمیّه آنان اقدام نماید،ولی اگر کسی در این وصیّت رعایت عدالت نکند و یا ظلمی را روا دارد،گناه کبیره انجام داده است. شخصی با داشتن کودکانی صغیر،تمام اموال خود را در راه خدا بخشید.چون پیامبر صلی الله علیه و آله متوجّه شدند، پرسیدند با این مرده چه کردید؟ گفتند:او را دفن کردیم. فرمود:اگر قبلاً به من خبر داده بودید،اجازه نمی دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید،چرا که او با داشتن این همه فرزند،برای آنان هیچ مالی نگذاشته و همه را در راه خدا داده است. * وصیّت،کار دقیقی است که اگر خدای ناکرده با بی توجّهی انجام شود و بعداً عامل فتنه و ناراحتی هایی گردد،تمام کارهای خیر محو می شود.از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند:گاهی انسان شصت سال عبادت می کند،ولی چون وصیّت نامه ی خود را عادلانه تنظیم نمی کند،به دوزخ می رود. @alquran_ir
درس یکصد و نود و پنجم ادامه تفسیر آیه ۱۸۰ سوره از تفسیر نور * وصیّت،نشانه ی آن است که مالکیّت انسان حتّی بعد از مرگ در مورد قسمتی از دارایی هایش ادامه دارد. * مقدار وصیّت،یک سوم مال است و اگر شخصی در مورد بیش از این مقدار وصیّت کند، اجازه ی وارثان شرط است.برای اینکه یاد بگیریم چگونه وصیّت کنیم،بهتر است وصیّت نامه های اولیای خدا،شهدا و علما را بخوانیم. * رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:هرکس ابتدا به عهده بگیرد که وصیّت شخصی را انجام دهد،ولی سپس بدون عذر آنرا رها کند،هیچ عملی از او قبول نمی شود وتمام فرشتگانِ میان آسمان و زمین او را لعنت می کنند و دائماً در غضب خداوند است ودر برابر هر کلمه ی«یا ربّ»که می گوید،یک لعنت بر او نثار می شود و پاداش تمام کارهای قبلی او به پای وصیّت کننده ثبت می گردد. آثار و برکات وصیّت ۱- وصیّت،نشانه ی دقّت و اهل حساب بودن است. ۲- وصیّت،نشانه ی احترام به حقوق دیگران است. ۳- وصیّت،توصیه به انجام امور خیری است که از آن غفلت شده و تداوم عمل صالح،پس از مرگ است. ۴ -وصیّت،راهی برای پرکردن خلأهای اقتصادی و تعدیل ثروت است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند:هرکس با وصیّت از دنیا برود،گویا شهید مرده است. وصیّت برای والدین وبستگان،عامل تجدید محبّت ویک نوع قدرشناسی است.لذا در آغاز آیه وصیّت،والدین مطرح شده اند تا علاوه بر سهم ارث،وصیّت به نوعی تنظیم شود که نفعش به آنان نیز برسد که این خود از مصادیق احسان است. @alquran_ir
درس یکصد و نود و ششم ادامه تفسیر آیه ۱۸۰ سوره از تفسیر نور اقسام وصیّت ۱.واجب:مثل وصیّت به حقّ اللّه،حقّ الناس،قضای نماز و عبادات دیگر،پرداخت حقوق واجبه مانند خمس، زکات، دیون، بدهکاری های مردم. ۲.مستحبّ:مثل وصیّت به امور خیریّه. ۳.مباح:مثل وصیّت فرزندان به نوع شغل،حرفه،لباس،طعام. ۴.مکروه:مثل وصیّت به مقبره سازی. ۵. حرام:مثل وصیّت به ایجاد مراکز فساد،انتشار کتب ضالّه. پیام ها: ۱- گرچه با مرگ،انسان از دنیا می رود،امّا پرونده ی عمل او با کارهایی نظیر وصیّت باز می ماند. «إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ... .اَلْوَصِیَّهُ» ۲- مال و ثروت،اگر در راه درست مصرف شود،خیر است. «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ» ۳ -در وصیّت باید علاوه بر ارث،برای والدین و نزدیکان سهمی قرار داد«الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ» ۴ -وصیّت باید بر اساس عرف پسندیده ی جامعه باشد. «الْوَصِیَّهُ... بِالْمَعْرُوفِ» ۵ -ترک وصیّت،نوعی بی تقوایی نسبت به حقوق دیگران است. «الْوَصِیَّهُ... حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و هفتم تفسیر آیه ۱۸۱ سوره از تفسیر نور فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (۱۸۱) پس هرکس که آن(وصیّت را)بعد از شنیدن،تغییر دهد،گناهش تنها بر کسانی است که آن را تغییر می دهند،همانا خداوند شنوا و داناست. نکته ها: * این آیه نیز هشداری است به کسانی که در صدد تغییر و یا تبدیل وصیّت دیگران برمی آیند.اگر کسی بعد از شنیدن و باخبر شدن از موضوع وصیّت و موارد مصرف آن،دست به تغییر یا تبدیل آن بزند،گناه این تغییر و تبدیل به گردن همان کسی است که این عمل ناشایست را مرتکب شده است،ولی وصیّت کننده به پاداش خود می رسد. مثلاً اگر کسی وصیّت کند که به صد فقیر کمک شود،ولی به جای صد فقیر،اموال او را به دیگران دهند و آنان نیز خبر نداشته و مال را مصرف کنند،در این صورت وصیّت کننده که از دنیا رفته،به پاداش کمک به فقرا می رسد و گیرندگان بی خبر هم گنهکار نیستند،در این میان،گناه تنها به عهده ی کسی است که وصیّت را تغییر داده است و باید بداند که خداوند شنوا و آگاه است و کیفر این خیانت را در دنیا و آخرت به او خواهد داد. * در حدیث می خوانیم:وصیّت را اگر چه به نفع یهودی یا نصرانی باشد،تغییر ندهید. پیام ها: ۱ - تغییر وصیّت از سوی دیگران،حرام است. «فَمَنْ بَدَّلَهُ... فَإِنَّما إِثْمُهُ» ۲ - حقّ مالکیّت،بعد از مرگ نیز محترم است و کسی حقّ تغییر وصیّت را ندارد.«فَمَنْ بَدَّلَهُ...فَإِنَّما إِثْمُهُ» ۳ - گناه آگاهانه و مغرضانه،خطرناک تر است. «بَعْدَ ما سَمِعَهُ» ۴ - ایمان به اینکه ما در محضر خدا هستیم،بهترین عامل تقوا و دوری از تغییر و تبدیل وصیّت مردم است. «فَمَنْ بَدَّلَهُ... إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و هشتم تفسیر آیه ۱۸۲ سوره از تفسیر نور فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۸۲) پس کسی که از انحراف وصیّت کننده(و تمایل بی جای او به بعض ورثه) یا از گناه او(به اینکه به کار خلافی وصیّت کند،)بترسد و میان آنها را اصلاح دهد،گناهی بر او نیست(و مشمول قانون مجازات تبدیل وصیّت نمی شود،)همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. نکته ها: * صاحب تفسیر مجمع البیان کلمه ی«جنف»را به معنای تمایل به انحرافِ ناآگاهانه و کلمه ی«اثم»را به معنای گناه آگاهانه گرفته است. * آنچه در اسلام ممنوع شده،تغییر وتبدیل وصیّت های صحیح است،ولی اگر وصیّت سبب فتنه و یا خلاف موازین شرع بود،تغییر آن اشکال ندارد.چنانکه اگر وصیّت کننده بیش از یک سوم اموالش را وصیّت کند،می توان آن مقدار را کم کرد،اگر سفارش به گناه کرد، می توان وصیّت را تغییر داد،یا اگر عمل به وصیّت ایجاد فتنه وفساد کند،می توان زیر نظر حاکم اسلامی در وصیّت تغییراتی داد.بنابراین در اسلام بن بست وجود ندارد وچون هدف تمام اعمال رسیدن به تقواست،می توان براساس تقوا تمام موارد ضد تقوا را اصلاح کرد. پیام ها: ۱- اصل اهمّ و مهمّ را باید مراعات کرد.احترام به وصیّت مهمّ است،ولی رفع فتنه و اصلاح امور مسلمانان مهمّ تر است. «فَمَنْ خافَ... فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ» ۲- تغییر وصیّت باید براساس فتنه زدایی واصلاح باشد. «فَمَنْ خافَ... فَأَصْلَحَ» @alquran_ir
درس یکصد و نود و نهم تفسیر آیه ۱۸۳ سوره از تفسیر نور یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۸۳) ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرّر گردید،همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرّر شده بود،باشد که پرهیزگار شوید. نکته ها: * تقوا،به معنای خویشتن داری از گناه است.بیشتر گناهان،از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه می گیرند و روزه،جلوی تندی های این دو غریزه را می گیرد و لذا سبب کاهش فساد و افزایش تقواست. * به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنی،آیاتی که با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده اند،در مدینه نازل شده و جزء آیات مدنی می باشند.فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زکات در سال دوّم هجری صادر گردیده است. آثار و برکات روزه * تقوا و خداترسی،در ظاهر و باطن،مهم ترین اثر روزه است.روزه،یگانه عبادت مخفی است.نماز،حج،جهاد،زکات و خمس را مردم می بینند،امّا روزه دیدنی نیست. روزه،اراده انسان را تقویت می کند.کسی که یک ماه نان وآب وهمسر خود را کنار گذاشت، می تواند نسبت به مال وناموس دیگران خود را کنترل کند.روزه،باعث تقویت عاطفه است.کسی که یک ماه مزه ی گرسنگی را چشید،درد آشنا می شود ورنج گرسنگان را احساس ودرک می کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: روزه،نصف صبر است. روزه ی مردمان عادّی،همان خودداری از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است، و روزه ی خاصّ الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان،خالی بودن دل از غیر خداست. روزه،انسان را شبیه فرشتگان می کند، فرشتگانی که از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. * رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد،تمام گناهانش بخشیده می شود. چنانکه در حدیث قدسی نیز آمده است که خداوند می فرماید:«الصوم لی و انا اجزی به»روزه برای من است و من آن را پاداش می دهم. اهمیّت روزه به قدری است که در روایات پاداش بسیاری از عبادات را همچون پاداش روزه دانسته اند. هرچند که روزه بر امّت های پیشین نیز واجب بوده،ولی روزه ی ماه رمضان، مخصوص انبیا بوده است و در امّت اسلامی،روزه رمضان بر همه واجب شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود:برای هر چیز زکاتی است و زکات بدنها،روزه است. پیام ها: ۱- خطابِ زیبا،گامی برای تأثیر گذاری پیام است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» در حدیثی از تفسیر مجمع البیان می خوانیم:لذّت خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» سختی روزه را آسان می کند.اگر والدین بخواهند که فرزندشان به سخنانشان گوش دهند،باید آنان را زیبا صدا زنند. ۲- از شیوه های تبلیغ آن است که دستورات مشکل،آسان جلوه داده شود.این آیه می فرماید:فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست،در امّت های پیشین نیز این قانون بوده است.و عمل به دستوری که برای همه امّت ها بوده،آسان تر از دستوری است که تنها برای یک گروه باشد. «کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» ۳- قرآن،فلسفه بعضی احکام همچون روزه را بیان داشته است.زیرا اگر مردم نتیجه ی کاری را بدانند،در انجام آن نشاط بیشتری از خود نشان می دهند.«لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» @alquran_ir
درس دویست تفسیر آیه ۱۸۴ سوره از تفسیر نور أَیّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۸۴) چند روزی معدود(روزه بر شما مقرّر شده است)،ولی هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد،پس(به همان)تعداد از روزهای دیگر(را روزه بگیرد)و بر کسانی که طاقت روزه ندارند(همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان)،لازم است کفّاره ای بدهند،مسکینی را اطعام کنند.و هر کس به میل خود بیشتر نیکی کند (وبیش از مقدار واجب،طعام بدهد)،برای او بهتر است،ولی اگر(آثار روزه را) بدانید،(می فهمید که) روزه گرفتن،برایتان بهتر است.(و هرگز به روزه خواری معذوران،غبطه نمی خوردید.) نکته ها: * یکی از معانی باب افعال در زبان عربی،سلب است.مثلاً کلمه«عُجْمه»به معنای گنگی است،وقتی به باب افعال می رود و«اعجام»می شود،به معنای از بین بردن گنگی است.در این آیه نیز کلمه «یُطِیقُونَهُ» به معنای سلب طاقت و توان است. * تسلیم فرمان خدا بودن،ارزش است.اگر دستور روزه گرفتن داد،باید روزه گرفت و اگر حکم به افطار کرد،باید روزه را شکست. در مجمع البیان آمده است:گروهی از اصحاب پیامبر حتّی در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند که روزه خود را بشکنند.رسول اکرم صلی الله علیه و آله آنان را گناهکار خواندند.امام صادق علیه السلام فرمود:اگر کسی در سفر روزه بگیرد،من بر جنازه ی او نماز نمی گزارم. در تفسیر قرطبی نیز آمده که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در سفر از مدینه به مکّه در ماه رمضان،آب خواستند،آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند. به هر حال اگر مسافر یا مریضی روزه گرفت،روزه اش باطل و باید قضای آنرا به جا آورد. امام صادق علیه السلام فرمودند:حتّی اگر مادری نسبت به شیر کودک یا جنین نگرانی داشت،باید روزه خود را افطار نماید و این نشانه ی رأفت خداوند است. پیام ها: ۱- اسلام برای هر فرد در هر شرایطی،قانون مناسب دارد.در این آیه،حکم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است. «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ» ۲- شرایط نباید فلسفه کلّی حکم و آثار و منافع آنرا تماماً از بین ببرد.اگر انسان مریض یا مسافر در شرایطی نمی تواند روزه بگیرد،باید در ایام دیگری قضا کند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ» ۳- قصد سفر،به تنهایی مانع روزه نیست،در سفر بودن لازم است. «عَلی سَفَرٍ» ۴- قضای روزه،زمان خاصّی ندارد. «فَعِدَّهٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ» ۵- توانایی،شرط تکلیف است. «عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ» ۶- تغذیه ی فقرا،در متن احکام جاسازی شده است. «طَعامُ مِسْکِینٍ» ۷- عباداتی سبب رشد و قرب بیشتر است که با علاقه و رغبت باشد. «فَمَنْ تَطَوَّعَ» ۸- دستورات الهی بگونه ای است که حداقل را بر همه واجب کرده است و بیش از آن را به اختیار انسان می گذارد.در این آیه سیر کردن یک گرسنه واجب، ولی بیش از آن به عنوان عمل مستحبّی در اختیار خود انسان است. «فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ» ۹- انجام دستورات خداوند،آثار خوبی دارد که به خود انسان باز می گردد نه خدا.«أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» @alquran_ir