درس دویست و هفتاد و یک
تفسیر آیه ۲۳۲ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (۲۳۲)
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و مهلت(عدّه) خود را بپایان رساندند، مانع آنها نشوید که با همسران(سابق) خویش ازدواج کنند،البتّه در صورتی که میان آنها به طرز پسندیده ای،توافق برقرار گردد. هر کس از شما که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، به این دستورات پند داده می شود. (مراعات) این امر مایه ی پیرایش و پاکی بیشتر شما است و خداوند می داند و شما نمی دانید.
نکته ها:
اگر زنان مطلّقه،با همان شوهران سابق خود توافق کرده و ازدواج کنند،در پاکی و تزکیه فرد و جامعه،تأثیر بسیار دارد. «ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ» زیرا در این نوع ازدواج، اسرار یکدیگر مخفی مانده و فرزندان به آغوش والدین و سرپرست واقعی خود برمی گردند و چون زن و شوهر طعم تلخ طلاق را چشیده اند،از جدائی مجددّ نگرانند.
پیام ها:
۱- رأی زن مطلقه،در انتخاب شوهر محترم است و در ازدواج مجدّد،اجازه از دیگری لازم نیست. «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ»
۲- با یک طلاق،برای همیشه بدبین نباشید.چه بسا بعد از طلاق،دو طرف پشیمان شده و آماده زندگی مجدّد به گونه شایسته ای باشند. «یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ»
۳- شرط اصلی ازدواج،رضایت طرفین است. «تَراضَوْا بَیْنَهُمْ»
۴- توافق بر ازدواج،باید عقلایی وعادلانه باشد. «تَراضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ»
۵- کسانی که در راه ازدواجِ مشروع دیگران،کارشکنی ومشکل آفرینی می کنند، باید در ایمان خود نسبت به خدا و قیامت شکّ کنند. «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ... ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»
۶- از جاذبه های طبیعی و مشروع،جلوگیری نکنید.چه بسا زن و مردی که میان آنها طلاق جدایی افکنده،از یکدیگر خاطرات شیرینی نیز داشته باشند و گاه و بیگاه آن خاطرات را یاد بیاورند که اگر به طور طبیعی و مشروع به هم نرسند،خطر انحراف وجود دارد. «یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ... ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ»
۷- برای حفظ سلامتی جامعه،زنان مطلقه نباید بی همسر بمانند. «یَنْکِحْنَ... ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ»
۸- برکات ازدواج مجدّد و بازگشت به همسر اوّل و همچنین مفاسد طلاق و بی همسری،فوق درک بشر است. «وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و دو
تفسیر آیه ۲۳۳ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَهَ وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَهٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکُمْ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (۲۳۳)
مادرانی که می خواهند دوران شیردهی را کامل سازند،دو سال تمام فرزندانشان را شیر دهند.و خوراک وپوشاک این مادران،به وجهی نیکو بر عهده(پدر و)صاحب فرزند است. هیچ کس جز به قدر توانش مکلف نمی شود.هیچ مادری به خاطر فرزندش ونیز هیچ پدری به خاطر فرزندش نباید دچار ضرر شود.و(اگر پدر نباشد،هزینه خوراک و پوشاک مادر)بر عهده وارث اوست. و اگر پدر و مادر با توافق و مشورت یکدیگر بخواهند کودک را(زودتر از دو سال)از شیر بازگیرند،گناهی بر آنها نیست. واگر(به جهت عدم توانایی یا عدم موافقت مادر)خواستید دایه ای برای فرزندانتان بگیرید، گناهی بر شما نیست،به شرط اینکه آنچه را به وجهی پسندیده قرار گذاشته اید بپردازید. و از خدا پروا داشته و بدانید خدا به آنچه انجام می دهید بیناست.
نکته ها:
* در مورد پدر و مادر و فرزند،در این آیه کلمات«أب»و«امّ»نیامده،بلکه«والد»و«والده» آمده است.زیرا کلمات«أب»و«امّ»شامل عمو،معلّم و پدر زن می شود.همانگونه که زنان پیامبر صلی الله علیه و آله امّهات مؤمنان هستند،نه والدات آنها.
چون آیات قبل مربوط به طلاق و جدایی زن و شوهر از یکدیگر بود،لازم است تکلیف کودکان و نوزادان نیز روشن شود،تا آنان فدای اختلافات پدر و مادر نشوند.
توجّه به عواطف مادر،اهمیّت شیر مادر،مقدار نیاز طبیعی نوزاد به شیر و مدّت آن،در این آیه مطرح شده است.
پیامهای این آیه را در شماره بعد بخوانید.
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و سه
ادامه...... تفسیر آیه ۲۳۳ سوره #بقره از تفسیر نور
پیام ها:
۱- اسلام،دینی جامع است.حتّی برای تغذیه مناسب نوزاد با شیر مادر،برنامه دارد. «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ»
۲- حتّی مادرِ طلاق داده شده،در شیر دادن نوزادش بر سایرین اولویّت دارد. «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ»
۳- مدّت شیر دادن کامل دو سال است. «حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ»
۴- باید حقوق مالی و مادّی مادر و دآیه در برابر شیر دادن فرزند پرداخت شود. «وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ... إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیْتُمْ»
۵- مقدار خرجی باید بر اساس عرفِ شناخته شده و به قدر توانایی باشد. «بِالْمَعْرُوفِ لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها»
۶- تکلیف،براساس قدرت وبه اندازه ی توانایی انسان است. «لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها»
۷- فرزند نباید اسباب ضرر به والدین شود. «لا تُضَارَّ والِدَهٌ بِوَلَدِها»
۸- باید زندگی مادر در دوران شیردهی تأمین شود،هرچند پدر فرزند از دنیا رفته باشد. «وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ»
۹- از شیر گرفتن کودک،نیاز به مشورت وتوافق والدین دارد. «فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ»
۱۰- زن و شوهر درباره امور نوزاد باید مشورت کنند. «تَشاوُرٍ»
۱۱- در شیر دادن،اوّل مادر بعد دایه. «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ... إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکُمْ»
۱۲- رعایت تقوا در تغذیه کودکان،بر عهده والدین است. «...وَ اتَّقُوا اللّهَ»
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و چهار
تفسیر آیه ۲۳۴ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (۲۳۴)
و کسانی از شما که می میرند و همسرانی باقی می گذارند،آن زنان باید چهار ماه و ده روز خویشتن را در انتظار نگاه دارند و چون به پایان مهلت (عدّه)شان رسیدند،گناهی بر شما نیست در آنچه(می خواهند)درباره ی خودشان به طور شایسته انجام دهند.(و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند.) و خداوند به آنچه عمل می کنید آگاه است.
نکته ها:
* در تفسیر المیزان،گزارشی از عقاید اقوام و ملل مختلف،در مورد زنانی که شوهران خود را از دست می دهند،آمده است.در آنجا می خوانیم:برخی اقوام معتقد بودند که باید بعد از مرگ شوهر،زن را زنده بسوزانند.و برخی دیگر می گفتند که او را به همراه شوهر، زنده در زیر خاک دفن کنند.بعضی از اقوام برای همیشه ازدواج مجدّد همسر را ممنوع می دانستند. و برخی زودتر از یک سال ویا نه ماه را مجاز نمی دانستند.
در میان بعضی از اقوام رایج بود که اگر مرد وصیّت کند،باید تا آن مدّت که وصیّت کرده همسرش ازدواج نکند و برخی نیز از همان لحظه مرگ،ازدواج مجدّد را مجاز می دانستند.
در میان این عقاید انحرافی که افراط و تفریط در آنها نمایان است،اسلام نظریه خود را مبنی بر نگاه داشتن عدّه وسپس اجازه ازدواج با مرد دلخواه را در چارچوب شایستگی و معروف بودن،ارائه داده است.
* در مدّت چهار ماه و ده روز عدّه ی وفات،روشن می شود که آیا زن باردار است یا نه.البته این مدّت در مورد زنانِ غیر باردار است و زنان باردار باید تا وقت وضع حمل عدّه نگهدارند.
قرآن در بیشتر موارد مربوط به ازدواج،کلمه ی«معروف»را بکار برده است.این نشان دهنده ی آن است که اساس هرگونه تصمیم باید عاقلانه و شرع پسند باشد.
پیام ها:
۱- مرگ،نابودی نیست،بلکه بازپس گرفتن کامل روح از جسم است.کلمه«توفّی» به معنای گرفتن کامل است. «یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ»
۲- زن،به محض فوت شوهرش،حقّ ازدواج با دیگری را ندارد. «یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ»
۳- بستگان شوهر،حقّ دخالت در تصمیمات زنان بیوه را ندارند. «فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما فَعَلْنَ»
۴- ایمان به اینکه همه ی کارها وتصمیمات ما زیر نظر خداوند است،بهترین پشتوانه تقواست. «وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و پنج
تفسیر آیه ۲۳۵ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَهِ النِّساءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَهَ النِّکاحِ حَتّی یَبْلُغَ الْکِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ (۲۳۵)
و گناهی بر شما نیست که به طور کنایه(از زنانی که در عدّه وفات و یا در عدّه طلاقِ غیر رجعی هستند،)خواستگاری کنید،یا(تصمیم خود را)در دل نهان دارید.خداوند می داند که شما آنها را یاد خواهید کرد،ولی با آنها وعده پنهانی(برای ازدواج مخفیانه)نداشته باشید،مگر آنکه(به کنایه) سخن پسندیده بگویید،ولی(در هر حال)اقدام به عقد ازدواج ننمایید تا مدّت مقرّر به سرآید،و بدانید که خداوند آنچه را که در دل دارید می داند، پس از(مخالفت با)او بپرهیزید و بدانید خداوند آمرزنده و بردبار است.
نکته ها:
* «عَرَّضْتُمْ» به معنای سخن همراه با تعریض و کنایه و «خِطْبَهِ» به معنای خواستگاری است.در این آیه اظهار تمایل به ازدواج در مدّت عدّه،بلامانع شمرده شده است،مشروط به اینکه صریح نبوده و با کنایه باشد.«قول معروف»در این موارد آن است که نحوه اظهار تمایل به خواستگاری،با ادب اجتماعی و با فراقی که زن داغدیده دارد،مناسبت داشته باشد، مثل اینکه بگوید:خداوند رحمت کند شوهرت را و به شما صبر عطا نماید، ولی دیگرانی که مانند شوهر سابق،شما را دوست بدارند پیدا می شوند.
پیام ها:
۱- اسلام،دین فطری است و انسان فطرتاً متمایل به ازدواج است.لذا اسلام اجازه می دهد این خواسته حتّی در زمان عدّه،به نحو کنایه که عواطف بستگان جریحه دار نگردد،طرح شود. «لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما عَرَّضْتُمْ»
۲- به غرائز و هیجان های نفسانی توجّه داشته باشید و به جای سرکوب غرائز، جوانان را راهنمایی کرده و هشدار بدهید. «عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا»
۳- توجّه به زمان و حالات،در طرح پیشنهادات،یک اصل است.خواستگاری زن داغدار در ایام عده با صراحت،بی ادبی یا بی سلیقگی ونوعی گستاخی است. «عَرَّضْتُمْ... تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً»
۴- کسی که بداند خداوند از درون او آگاه است،تقوا پیشه می کند. «یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ»
۵- سفارش به تقوا در هر حال،مخصوصاً در مسائل زناشوئی مورد نظر است.«فَاحْذَرُوهُ»
۶- خداوند با حلم خود،کم صبری شما را جبران می کند.شما به قدری عجله دارید که به سراغ زن داغدیده آن هم در ایام عدّه می روید،ولی خداوند با حلم خود این کار را بر شما منع نکرده است. «أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ»
۷- به دنبال هشدار،زمینه ی بازگشت را نیز فراهم کنید. «فَاحْذَرُوهُ... غَفُورٌ حَلِیمٌ»
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و شش
تفسیر آیه ۲۳۶ سوره #بقره از تفسیر نور
لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَهً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ (۲۳۶)
اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و یا تعیین مهر طلاق دهید،گناهی بر شما نیست،ولی آنها را(با هدیه ای مناسب)بهره مند سازید.آن کس که توانایی دارد،به اندازه توانش و آن کس که تنگدست است به اندازه ی وسعش،هدیه ای شایسته(که مناسب حالِ دهنده و گیرنده باشد.)این کار برای نیکوکاران سزاوار است.
نکته ها:
* برخی گمان می کردند،طلاق قبل از عمل زناشویی و یا قبل از تعیین مهریه، صحیح نیست.این آیه ضمن اصلاح این تفکّر،مورد هدیه را نیز یادآوری می کند.
پیام ها:
۱- حتّی طلاق دادن باید در فضای خیرخواهی و نیکی باشد. «إِنْ طَلَّقْتُمُ... مَتِّعُوهُنَّ... بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
۲- عفت کلام،یک ارزش است.به جای تصریح به مسائل زناشویی،خداوند می فرماید: «ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ»
۳- تعیین و پرداخت مهریه،بر مرد واجب است. «تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَهً»
۴- تلخی طلاق را با هدیه ای مناسب جبران نمائید.هرچند آمیزش جنسی صورت نگرفته است،ولی طلاق یک نوع فشار روحی برای زن محسوب می شود که با احسان و هدیه ای شایسته باید جبران شود. «مَتِّعُوهُنَّ»
۵- عقد ازدواج،قداست و احترام دارد.با اینکه آمیزشی صورت نگرفته است،لکن اجرای صیغه ی عقد، به زن حقّ می دهد تا به هنگام جدایی هدیه ای مناسب دریافت نماید. «مَتِّعُوهُنَّ»
۶- حفظ انصاف و عدالت از سوی مرد و زن،مورد نظر است.همانگونه که سرشکستگی زن باید با هدیه ای مناسب جبران شود،مرد نیز نباید به خاطر هدیه،تحت فشار قرار گیرد و هر کس باید به مقدار توانایی اش اقدام کند. «عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ»
۷- تکلیف مرد در برابر خانواده،به قدر توان او می باشد. «عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ»
۸- احترام به شئون اجتماعی همسر،لازم است.کلمه«معروف»یعنی در هدیه دادن باید مسائل عرفی و اجتماعی را مراعات نمود. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ»
۹- از افراط و تفریط در امور زندگی دوری کنید. «بِالْمَعْرُوفِ»
۱۰- هدیه به همسر،از نشانه های نیکوکاران است. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
۱۱- هدیه ی جنسی،بهتر از پول نقد است.کلمه«متاع»به جای درهم و دینار، نشانه ی آن است که هدیه جنس باشد. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ»
۱۲- هدیه ای که شوهر به همسر می دهد،تحمیل بار و باج و صدقه نپندارد،یک نوع حقّ زن بر مرد است. «حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
۱۳- اخلاق،پشتوانه احکام الهی است. «حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و هفت
تفسیر آیه ۲۳۷ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (۲۳۷)
واگر زنان را قبل از آمیزش طلاق دهید،در حالی که برای آنها مهریه تعیین کرده اید،نصف آنچه را تعیین کرده اید(به آنها بدهید،)مگر اینکه آنها(حقّ خود را)ببخشند و یا کسی که عقد ازدواج به دست اوست آنرا ببخشد،و اینکه شما گذشت کنید،(و تمام مهر آنان را بپردازید)به پرهیزگاری نزدیکتر است.و گذشت و نیکوکاری در میان خود را فراموش نکنید که همانا خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست.
پیام ها:
۱- در گفتگو درباره ی مسائل زناشویی خانواده،عفت کلام را مراعات کنید.«تَمَسُّوهُنَّ»
۲- تعیین و پرداخت مهریه،بر مرد واجب است. «فَرِیضَهً»
۳- عفو و گذشت از سوی زن و مرد،هر دو پسندیده است.یا زن نصف مهریه را ببخشد، یا مرد تمام مهریه را بدهد. «یَعْفُونَ... تَعْفُوا»
۴- اجازه ازدواج زن،با ولیّ اوست. «بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ»
۵- کسانی که بخشش دارند،به تقوا نزدیک ترند. «وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوی»
۶- طلاق باید همراه با عفو و فضل باشد. «تَعْفُوا... لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ»
۷- در طلاق نباید مسائل اخلاقی و کرامت های انسانی را به فراموشی سپرد.«وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ»
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و هشت
تفسیر آیه ۲۳۸ سوره #بقره از تفسیر نور
حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی وَ قُومُوا لِلّهِ قانِتِینَ (۲۳۸)
بر انجام همه ی نمازها و(خصوصاً)نماز وسطی(ظهر)، مواظبت کنید و برای خدا خاضعانه بپاخیزید.
نکته ها:
* درباره مراد از نماز وسطی،چند نظریه است،ولی با توجّه به شأن نزول آیه که گروهی بخاطر گرمی هوا در نماز ظهر شرکت نمی کردند و با توجّه به روایات و تفاسیر،مراد همان نماز ظهر است.
* حفظ هر چیزی باید مناسب با خودش باشد؛حفظ مال از دست برد دزد است،حفظ بدن از میکرب است، حفظ روح از آفات اخلاقی نظیر حرص،حسد وتکبّر است، وحفظ فرزند از دوست بد می باشد.امّا حفظ نماز به چیست؟حفظ نماز،آشنایی با اسرار آن،انجام به موقع آن،صحیح بجا آوردن،فراگرفتن احکام و آداب آن و حفظ مراکز عبادت و تمرکز فکر به هنگام آن است.
در حدیثی می خوانیم:نماز به گروهی می گوید:مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند و به گروهی می گوید:مرا حفظ کردی خداوند تو را حفظ کند.
پیام ها:
۱- اقامه نماز باید مداوم باشد. «حافِظُوا»
۲- همه ی مردم مسئول حفظ نمازند. «حافِظُوا»
۳- ممکن است آیه دلالت کند بر اینکه نماز را به جماعت برپا کنید. «حافِظُوا، قُومُوا»
۴- هرکجا زمینه ی سهل انگاری یا غفلت احساس می شود،هشدار بیشتری لازم است. «وَ الصَّلاهِ الْوُسْطی»
۵- اقامه ی نماز،به توجّه،نشاط،معرفت و اخلاص نیاز دارد. «قُومُوا لِلّهِ قانِتِینَ»
۶- انسان نباید وصله ی ناهمرنگ هستی باشد.قرآن درباره هستی می فرماید: «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» پس اگر ما قانت نباشیم،وصله ناهمرنگ هستی خواهیم بود.«قُومُوا لِلّهِ قانِتِینَ»
۷- ارزش نماز به خضوع آن است.«قانتین»
@alquran_ir
درس دویست و هفتاد و نه
تفسیر آیه ۲۳۹ سوره #بقره از تفسیر نور
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللّهَ کَما عَلَّمَکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ (۲۳۹)
پس اگر(از دشمن یا خطری)بیم داشتید،پیاده یا سواره(به هر شکل که می توانید نماز گزارید)و آنگاه که ایمن شدید خدا را یاد کنید،همانگونه که آنچه را نمی توانستید بدانید به شما آموخت.
نکته ها:
* در قرآن گاهی به جای کلمه ی«صلاه»،کلمه«ذکر»گفته شده است،چنانکه درباره نماز جمعه می فرماید: «فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ اللّهِ» به سوی ذکر خدا بشتابید.و یا خداوند به موسی علیه السلام می فرماید: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی» نماز را بپادار تا یاد من باشی.در این آیه نیز مراد از «فَاذْکُرُوا اللّهَ» نماز است.
آری،فلسفه و روح نماز،یاد خداوند است.
* این آیه اشاره به نماز خوف دارد که در شرایط جنگی با احکام مخصوصی که در فقه آمده است،اقامه می شود.
در احادیث می خوانیم که پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ احزاب با اشاره نماز خواندند و حضرت علی علیه السلام در بعضی از جنگ ها دستور می دادند که هنگام جنگ با ایماء و اشاره نماز بخوانند.
امام کاظم علیه السلام در جواب شخصی که پرسید:اگر حیوان درنده ای به ما حمله کرد و وقت نماز تنگ بود چه کنیم؟فرمودند:با همان وضعی که دارید نماز بخوانید،گرچه پشت به قبله باشد.
پیام ها:
۱- نماز،در هیچ حالی ساقط نمی شود. «فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً»
۲- در اسلام عسر و حرج نیست.وقتی امکان استقرار بدن و یا ایستادن به سوی قبله و یا سایر شرایط نباشد،حذف می شوند. «فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً»
۳- نماز،شکر نعمت است. «فَاذْکُرُوا اللّهَ کَما عَلَّمَکُمْ»
۴- بعضی از مسائل را انسان نمی داند،ولی می تواند به تجربه بدست آورد.ولی بعضی از مسائل را انسان نمی داند و نمی تواند که بداند،مگر از طریق وحی. «ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» ونفرمود:«لا تعلمون»
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد
تفسیر آیه ۲۴۰ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِیَّهً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَی الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِی ما فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۴۰)
و کسانی از شما که در آستانه مرگ قرار می گیرند و همسرانی از خود به جای می گذارند،درباره ی همسرانشان این سفارش است که تا یک سال، آنها را(با پرداخت هزینه زندگی)بهره مند سازند و از خانه بیرون نکنند. ولی اگر آنها خود بیرون رفتند و تصمیم شایسته ای درباره ی خودشان گرفتند،بر شما گناهی نیست و خداوند توانا و حکیم است.
نکته ها:
* برخی مفسّران معتقدند نزول این آیه،قبل از آیه عدّه و قبل از آیه ارث می باشد و با نزول آن آیات،این آیه نسخ شده و یا به عبارتی تاریخِ عمل به آن پایان پذیرفته است.ولی برخی دیگر معتقدند آیات عدّه و ارث،مقدار ضروری و واجب را مطرح کرده که زن فلان مقدار حقّ ارث دارد و فلان مدّت نیز واجب است عدّه نگهدارد، ولی این آیه را می توان در کنار وظیفه ی واجب،به صورت یک عمل استحبابی قلمداد کرد.
به این معنا که علاوه بر مدّت عدّه،اگر زن به احترام شوهر،خواست تا یک سال در خانه بماند،شوهر هم به احترام زن علاوه بر سهم ارث،مخارج یک ساله ی او را از ثلث خود،که درباره آن حقّ وصیّت دارد،بپردازد.
پیام ها:
۱- مردان،بخشی از مال خود را برای همسرانشان وصیّت کنند. «وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ... وَصِیَّهً لِأَزْواجِهِمْ»
۲- آینده زنان بیوه باید تأمین شود. «مَتاعاً إِلَی الْحَوْلِ»
۳- هرگونه تصمیم زن در انتخاب شوهر مجدّد،باید عاقلانه و مشروع و با احراز مصلحت باشد. «فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ»
۴- تشریع احکام الهی،بر اساس حکمت است. «عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد و یکم
تفسیر آیه ۲۴۱ و ۲۴۲ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ (۲۴۱) کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۲۴۲)
و برای زنان طلاق داده شده،بهره ی مناسبی است که(پرداخت آن)بر مردانِ پرهیزکار سزاوار است.
این چنین خداوند آیات خود را برای شما تبیین می کند،شاید که اندیشه کنید.
نکته ها:
* در آیات قبل،نحوه ی پرداخت مهریه به زنان طلاق داده شده،قبل از آمیزش و بعد از آن بیان شد.این آیه یا در مورد کسانی است که در ضمن عقد،مهریه آنان مشخّص نشده و قبل از آمیزش طلاق داده می شوند،و یا یک سفارش عاطفی و اخلاقی برای تمام موارد طلاق است که علاوه بر پرداخت تمام یا نصف مهریه،هدیه ای جداگانه برای جبران ناراحتی ها و دل شکستگی های زن،از سوی شوهر به او پرداخت شود.
البته این یک دستور اخلاقی و استحبابی است که سزاوار است متّقین و پرهیزگاران آنرا مراعات نمایند.
به هر حال از جلمه ی «حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ» در آیه ۲۳۶ و «حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ» در اینجا و «لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ» آیه ۲۳۷،می توان توجّه مخصوصِ اسلام را درباره ی حفظ حقوق وعواطف زنان مطلّقه بدست آورد.
* امام حسن علیه السلام به زنی که طلاق داده بود،کنیزی را به عنوان هدیه بخشید.
پیام ها:
۱- در برخورد با زنان مطلقه،تقوا لازم است. «وَ لِلْمُطَلَّقاتِ... حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ»
۲- هدیه دادن که نقش کدورت زدایی و دلجویی دارد،نشانه ی پرهیزکاران است. «مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ»
۳- در احکام و دستورات الهی،باید اندیشه نمود تا به مصالح آن پی برد. «یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد و دوم
تفسیر آیه ۲۴۳ سوره #بقره از تفسیر نور
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَشْکُرُونَ (۲۴۳)
آیا ندیدی کسانی را که از ترس مرگ از خانه های خود فرار کردند،در حالی که هزاران نفر بودند، پس خداوند به آنها گفت:بمیرید(و آنها مردند،)سپس آنان را زنده کرد (تا درس عبرتی برای آیندگان باشند؟)همانا خداوند نسبت به مردم احسان می کند،ولی بیشتر مردم سپاس نمی گذارند.
نکته ها:
* در شأن نزول این آیه آمده است که در یکی از شهرهای شام که حدود هفتاد هزار خانوار جمعیّت داشت،بیماری طاعون پیدا شد و با سرعتی عجیب مردم را یکی پس از دیگری از بین می برد.در این میان عده ای از مردم که توانایی و امکانات کوچ داشتند،به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کنند از شهر خارج شدند،پروردگار،آنها را در همان بیابان به همان بیماری نابود ساخت.
از برخی روایات استفاده می شود که اصل بیماری مزبور در آن شهر،به عنوان مجازات بود.
زیرا وقتی رهبر و پیشوای آنان از آنها خواست که خود را برای مبارزه و جهاد آماده کرده و از شهر خارج شوند،آنها به بهانه اینکه در منطقه جنگی مرض طاعون شایع است، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند و خداوند آنها را به همان چیزی که بهانه فرار از جنگ قرار داده بودند،مبتلا ساخت.
در برخی تفاسیر و روایات آمده است:وقتی حِزقیل نبی،یکی از پیامبران بنی اسرائیل،از آنجا عبور می کرد از خداوند درخواست کرد که آنها را زنده کند.خداوند دعای او را اجابت کرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگی باز گشتند.البته این الطاف الهی، هشدار و درس عبرتی برای آیندگان تاریخ است که انسان بفهمد و شکرگزار خداوند باشد.
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد و سوم
ادامه........ تفسیر آیه ۲۴۳ سوره #بقره از تفسیر نور
* صاحب تفسیر المنار،مرگ و حیات در آیه را به شکلی سمبولیک معنا کرده و آن را کنایه از بدست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است.
صاحب تفسیر المیزان،ضمن انتقاد شدید از این طرز تفکّر می فرماید:باید به ظاهر آیات معتقد بود وگرنه لازم می آید تمام معجزات وامور خارق العاده را توجیه یا تأویل نمائیم.
* ازآنجا که شکر،تنها به زبان نیست،بلکه حقیقت شکر آن است که نعمت های الهی را در جای خود مصرف کنیم،لذا اکثر مردم شکرگزار واقعی نیستند.
* در آیه اگر می فرمود:«اکثرهم لا یشکرون»معنا این بود که اکثر آن مردم اهل شکر نبودند، ولی قرآن سیمای اکثر مردم در تمام اعصار را بیان می کند،نه گروهی خاصّ را.« أَکْثَرَ النّاسِ لا یَشْکُرُونَ»
* شیعه،به رجعت و زنده شدن گروهی از افراد قبل از قیامت،اعتقاد دارد و علاوه بر صدها حدیث،از آیاتی همچون این آیه،امکان وقوع آن را استفاده می کند.
پیام ها:
۱- به تاریخ بنگریم و از آن درس بگیریم. «أَ لَمْ تَرَ...»
۲- در بیان تاریخ،آنچه مهم است عوامل عزّت و سقوط است،نه نام افراد و قبایل و مناطق. «الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ»
۳- آنجا که اراده خداوند باشد،فرار کارساز نیست. «فَقالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا»
۴- خداوند در همین دنیا بارها مردگان را زنده کرده است. «ثُمَّ أَحْیاهُمْ»
۵- فراز و نشیب ها،مرگ و میرها،زاد و ولدها و زنده شدن های مجدّد،همه نمونه هایی از الطاف وفضل الهی است. «إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ»
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد و چهارم
تفسیر آیه ۲۴۴ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (۲۴۴)
و در راه خداوند پیکار کنید و بدانید که خداوند شنوا و داناست.
نکته ها:
* در آیه قبل خواندیم که فرار از جنگ،چاره ساز نیست و قهر خداوند می تواند هزاران نفر فراری را فرا گیرد.
این آیه می فرماید:اکنون که مرگ و حیات به دست اوست،پس در راه او پیکار کنید و بدانید که پاداش شما نزد او محفوظ است.زیرا او به آنچه بر شما می گذرد،آگاه است.
پیام ها:
۱- جهاد و مبارزه،زمانی ارزش دارد که برای خدا و در راه خدا باشد.جنگ از سر انتقام و برای اظهار قدرت و استثمار و کشور گشایی مقدّس نیست،بلکه ضد ارزش است. «قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ»
۲- توجّه به اینکه ما در محضر خدا هستیم،قوی ترین عامل وانگیزه برای پیکار در میدان جنگ است. «سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
۳- برای فرار از جهاد،عذرتراشی نکنید.زیرا خداوند نیّت شما را می داند و بهانه های شما را می شنود. «سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد و پنجم
تفسیر آیه ۲۴۵ سوره #بقره از تفسیر نور
مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَهً وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۲۴۵)
کیست که به خداوند وام دهد،وامی نیکو تا خداوند آن را برای او چندان برابر بیافزاید و خداوند(روزی بندگان را)محدود و گسترده می سازد،و به سوی او بازگردانده می شوید.
نکته ها:
* در تفاسیر مختلف آمده است که این آیه به دنیال آیه قبل که مردم را به جهاد تشویق می کرد،مؤمنان را به انفاق و وام ترغیب می نماید.زیرا همانگونه که برای امنیّت و صیانت جامعه،نیاز به جهاد و تلاش مخلصانه است،همچنین برای تأمین محرومان و تهیه وسایل جهاد،نیاز به کمک های مادّی می باشد.
* موضوع وام دادن به خدا،هفت بار در قرآن آمده است.تفسیر مجمع البیان شرایطی را برای قرض الحسنه بیان کرده است.از آن جمله:
۱- از مال حلال باشد.
۲- از مال سالم باشد.
۳ -برای مصرف ضروری باشد.
۴ -بی منّت باشد.
۵- بی ریا باشد.
۶- مخفیانه باشد.
۷ -با عشق وایثار پرداخت شود.
۸ -سریع پرداخت شود.
۹ -قرض دهنده خداوند را بر این توفیق شکرگزار باشد.
۱۰ -آبروی گیرنده وام حفظ شود.
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد و ششم
ادامه.... تفسیر آیه ۲۴۵ سوره #بقره از تفسیر نور
* «قرض»،در زبان عربی به معنای بریدن است و اینکه به وام،قرض می گویند بخاطر آن است که بخشی از مال بریده وبه دیگران داده می شود تا دوباره باز پس گرفته شود.کلمه «بسط»به معنای گشایش و وسعت است و«بساط»به اجناسی گفته می شود که در زمین پهن شده باشد.
* جهاد،گاهی با جان است که در آیه قبل مطرح شد وگاهی با مال است که در این آیه مطرح شده است.
* کلمه«کثیر»در کنار کلمه«اضعاف»،نشانه ی پاداش بسیار زیاد است.و جمله«یضاعفه» بجای «یضعفه» رمز مبالغه و ازدیاد است.
* تعبیرِ قرض به خداوند،نشان دهنده آن است که پاداش قرض الحسنه بر عهده خداوند است.
* به جای فرمان به قرض دادن،سؤال می کند که کیست که به خداوند قرض دهد،تا مردم احساس اکراه و اجبار در خود نکنند،بلکه با میل و رغبت و تشویق به دیگران قرض دهند.
از آنجا که انسان غریزه منفعت طلبی دارد،لذا خداوند برای تحریک انسان،از این غریزه استفاده کرده و می فرماید: «فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً»
* به جای«قرض به مردم»فرمود:«به خداوند قرض دهید»،تا فقرا احساس کنند خداوند خودش را به جای آنان گذاشته و احساس ضعف و ذلّت نکنند.
* با اینکه وجود ما و هرچه داریم از خداوند است،امّا خداوند گاهی خود را مشتری و گاهی قرض گیرنده معرفی می کند تا ما را به این کار تشویق نماید.
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
جنود آسمان ها و زمین از آن خداست،پس آیه قرض برای آزمایش شماست.
* امام کاظم علیه السلام فرمود:
از مصادیق قرض به خداوند،کمک مالی به امام معصوم است.
* گرچه در آیه،قبض و بسط به خداوند نسبت داده شده است،ولی در روایات می خوانیم:هر که با مردم گشاده دست باشد،خداوند به او بسط می دهد و هر کس با مردم بخل ورزد، خداوند نسبت به او تنگ می گیرد.
@alquran_ir
درس دویست و هشتاد و هفتم
ادامه.... تفسیر آیه ۲۴۵ سوره #بقره از تفسیر نور
* در روایات،پاداش قرض الحسنه هیجده برابر،ولی پاداش صدقه ده برابر آمده است. و دلیل این تفاوت چنین بیان شده است که قرض را افراد محتاج می گیرند،ولی هدیه و بخشش گاهی به غیر محتاج نیز داده می شود.
* به فرموده ی روایات:هرکس بتواند قرض بدهد و ندهد،خداوند بوی بهشت را بر او حرام می کند.
* هنگامی که این آیه نازل شد:«من جاء بالحسنه فله خیر منها» هر کس کار خوبی آورد، بهتر از آن را پاداش می گیرد.پیامبر صلی الله علیه و آله از خداوند تقاضای ازدیاد کرد، آیه نازل شد: «فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» ده برابر داده می شود.باز درخواست نمود،آیه قرض الحسنه با جمله ی «أَضْعافاً کَثِیرَهً» نازل شد.
پیامبر متوجّه شد که کثیری که خداوند مقدّر کند،قابل شماره نیست.
* پاداش خدا به قرض دهندگان،هم در دنیا وهم در آخرت است.زیرا در کنار« أَضْعافاً کَثِیرَهً » می فرماید: «وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» گویا حساب قیامت،جدا از پاداش های دنیوی است.
* جلوی بدآموزی و سوء برداشت باید گرفته شود.اگر در اوّل آیه خداوند با لحنی عاطفی از مردم قرض می خواهد،بدنبال آن می فرماید: «وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ» تا مبادا گروهی همچون یهود خیال کنند که خداوند فقیر است و بگویند: «إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ» و همچنین بدانند که قرض گرفتن خدا،برای رشد انسان است،نه به خاطر نیاز او.
منافقان می گفتند:به مسلمانان انفاق نکنید تا از دور رسول خدا پراکنده شوند.
قرآن در جواب آنها فرمود:آنها در چه باوری هستند،مگر نمی دانند خزائن آسمان ها و زمین در دست خداوند است!
پیام ها:
۱- کمک به خلق خدا،کمک به خداست. «یُقْرِضُ اللّهَ» بجای«یقرض الناس»
۲- برای ترغیب مردم به کارهای خیر،تشویق لازم است. «فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَهً»
۳- اگر ما گشایش و تنگ دستی را بدست خدا بدانیم،راحت انفاق می کنیم.«واللّه یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ»
۴ -اگر بدانیم که ما به سوی او باز می گردیم و هرچه داده ایم پس می گیریم،راحت انفاق خواهیم کرد. «إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»
@alquran_ir