eitaa logo
تفسیر قرآن
1.3هزار دنبال‌کننده
460 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
درس سیصد و سی و ششم ادامه......تفسیر آیه ۲۷۵ سوره از تفسیر نور * تهدیدهایی که در قرآن برای اخذ ربا و پذیرش حاکمیّت طاغوت آمده،برای قتل،ظلم، شرب خمر،قمار و زنا نیامده است. * ‏ حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامی،قطعی واز گناهان کبیره است.وقتی به امام صادق علیه السلام خبر دادند که فلانی رباخوار است، فرمود:اگر قدرت می داشتم گردنش را می زدم. * ‏همچنان که حضرت علی علیه السلام وقتی با رباخواری مواجه شد، از او خواست توبه کند،وقتی توبه کرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود: * ‏رباخوار را باید از عمل خود توبه دهند،همچنان که از شرک توبه می دهند از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود:خبیث ترین درآمدها، رباخواری است. و رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: هرگاه خداوند اراده ی هلاک قریه ای را داشته باشد،رباخواری در آن قریه ظاهر می شود. و خداوند،فرد رباخوار،وکیل،شاهد و کاتب ربا را لعنت نموده است. در حدیث می خوانیم: رباخواران، در قیامت همچون دیوانگان محشور می شوند. * امام صادق علیه السلام علّت تکرار آیات ربا را آماده سازی ثروتمندان برای کار خیر و صدقات می داند و می فرماید: * ‏چون از یکسو«ربا»حرام است و از طرف دیگر کنز و انباشتن ثروت به صورت راکد نیز حرام است،پس چاره ای برای ثروتمندان جز انفاق و یا کارهای تولیدی مفید باقی نمی ماند. * ‏همچنان که درباره ی علّت تحریم ربا گفته اند: رباخواری مانع جریان پول در مسیر تولید و کارهای عام المنفعه است و به جای تلاش و فکر و بازو،فقط از سود پول بهره گیری می شود،لذا ربا تحریم شده است. * ا‏ز امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند: * ‏«لو کان الربا حلالا لترک الناس التجارات» * ‏اگر ربا حلال بود،مردم کسب و کار را رها می کردند. * ‏ و از امام رضا علیه السلام نیز روایت شده است که فرمودند:اگر ربا شیوع پیدا کند راه قرض دادن بسته می شود. * ‏ضمناً چون احتمال در دام ربا افتادن در امور اقتصادی زیاد است،در حدیث می خوانیم: * ‏«من اتّجر بغیر فقه فقد ارتطم فی الربا» * ‏هرکس بدون دانش و آگاهی از مسائل فقهی تجارت، وارد تجارت شود،گرفتار ربا می شود. @alquran_ir
درس سیصد و سی و هفتم ادامه......تفسیر آیه ۲۷۵ سوره از تفسیر نور آثار ربا: * گرفتن پول اضافی،بدون انجام کاری مفید و یا مشارکت در تولید،نوعی ظلم و اجحاف است که موجب پیدایش دشمنی و قساوت می شود. ربا دهنده به جهت بدهی های تصاعدی،گاهی ورشکست و مجبور به قبول انواع ذلّت ها و اسارت ها می شود. ربا،تعادل جامعه را بهم زده و موجب تقسیم جامعه به دو قطب مستکبر و مستضعف می شود. با توجّه به این آثار تخریبی،نه تنها در شریعت اسلام،بلکه در تمام ادیان آسمانی ربا تحریم شده است. امّا برخی به بهانه هایی می خواهند ربا را توجیه کنند و به دنبال راه فرار هستند.کلاه شرعی ساختن،همانند حیله یهود برای گرفتن ماهی در روز شنبه که در آیات قبل ماجرای آن بیان شد،نوعی بازی بیش نیست و قرآن از این گونه بازی ها انتقاد کرده است. ربا،آثار تخریبی خود را دارد هرچند که جوامع انسانی آن را در سیستم اقتصادی خود پذیرفته باشند.علّت پیشرفت جوامع غربی،توجّه به علم و صنعت است،نه اینکه رباخواری موجب ترقّی آنها شده باشد. پیام ها: ۱- رباخواران،از تعادل روحی و روانی برخوردار نیستند و جامعه را نیز از تعادل اقتصادی خارج می سازند. «کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ» ۲- تشبیه بیع حلال به ربای حرام،نشانه ی عدم تعادل فکری آنان است. «یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ... بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا» ۳- توجیه گناه،راه را برای انجام گناه باز می کند. «إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا» ۴ -تا قبل از ابلاغ تکیف،مسئولیّتی نیست. «فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّهِ» ۵ - احکام الهی،در جهت پند وتربیت مردم است. «جاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّهِ» ۶ -قانون امروز،شامل گذشته افراد نمی شود. «فَلَهُ ما سَلَفَ» ۷ - از گناه ناآگاهان اغماض می شود،ولی از آگاهانِ مغرض و مُصرّ هرگز. «وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ» @alquran_ir
درس سیصد و سی و هشتم تفسیر آیه ۲۷۶ سوره از تفسیر نور یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفّارٍ أَثِیمٍ (۲۷۶) خداوند ربا را نابود می کند،ولی صدقات را افزایش می دهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس وکافرِ گنهکاری را دوست نمی دارد. نکته ها: * کلمه ی«محق»به معنای نقصان تدریجی است و مُحاق به ماه گفته می شود که نورش در شبهای آخر آنچنان کاهش یافته که دیده نمی شود.و در مقابل،«ربا»به معنی رشد تدریجی است. این آیه یادآور می شود که هرچند رباخوار به قصد انباشت ثروت،از دیگران ربا می گیرد،ولی خداوند برکت و آثار خوبی که باید ازدیاد مال داشته باشد از ربا می گیرد. لازم نیست خود مال رَبَوی از بین برود،بلکه اهدافی که از افزایش ثروت در نظر است از بین می رود.در نظام رَبَوی،سعادت،محبّت و امنیّت نیست و چه بسیار ثروتمندانی که از سرمایه خود،هیچ نوع راحتی و آرامش و یا محبوبیّتی بدست نمی آورند، ولی در نظامی که در آن انفاق،صدقه و قرض الحسنه رایج باشد،آن جامعه از برکات زیادی برخوردار است. در آن نظام،فقرا مأیوس نبوده و اغنیا در فکر تکاثر نیستند.محرومان به فکر انتقام و سرقت،و اغنیا نگران حراست و حفاظت اموال خود نمی باشند و جامعه از یک تعادل نسبی همراه با الفت و رحمت و تفاهم و امنیّت برخوردار خواهد بود. در تفسیر کبیر فخررازی آمده است:وقتی رباخوار، عواطف و عدالت انسانی را در خود محو کند، خود و اموالش مورد نفرین فقرا قرار می گیرد و کینه و انتقام و توطئه سرقت هر لحظه او را تهدید می کند و این نمونه ای از آن نابودی است که در آیه مطرح شده است. پیام ها: ۱- به رشد ظاهری ثروت خیره نشوید،نظام اقتصادی بر اساس ربا روبه نابودی است. «یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا» ۲- نابود کردن مال ربوی،از سنّت های الهی است. «یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا» فعل مضارع نشانه ی استمرار است. ۳- رواج صدقه وزکات،سبب رشد واستواری اقتصاد است. «یُرْبِی الصَّدَقاتِ» ۴- رباخوار،از رحمت و محبّت الهی محروم است. «وَ اللّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفّارٍ أَثِیمٍ» ۵- رباخوار،بسیار ناسپاس و گنهکار است.او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگی خود را حرام،عباداتش را باطل،و حرص و طمع قساوت را بر خود حاکم می گرداند. «کَفّارٍ أَثِیمٍ» @alquran_ir
درس سیصد و سی و نهم تفسیر آیه ۲۷۷ سوره از تفسیر نور إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۲۷۷) همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای نیکو انجام داده اند و نماز برپا داشته و زکات پرداخته اند،پاداششان نزد پروردگارشان(محفوظ)است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند. نکته ها: * این آیه،برابر رباخواران که«کفّار اثیم»هستند،سیمای مؤمنان را ترسیم می کند که عمل صالح انجام داده و نماز را بر پای می دارند و زکات پرداخت می کنند.تا اشاره به این باشد که زمینه ی برچیده شدن ربا در جامعه،توجّه به ایمان وعمل صالح واحیای نماز وزکات است. * مردم چهار گروهند: ۱- گروهی ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهند که اینان«مؤمنانند». ۲- گروهی،نه ایمان آورده ونه کار شایسته انجام می دهند که اینان«کافرانند». ۳- گروهی ایمان دارند،ولی عمل صالح ندارند که اینان«فاسقانند». ۴- گروهی ایمان ندارند،ولی اظهار ایمان می کنند و در ظاهر کار نیک انجام می دهند که اینان «منافقانند». * اگر رباخواران از خدا و مردم بریده اند،امّا در مقابل،کسانی هستند که اهل ایمان و عمل صالح بوده و از طریق نماز،با خداوند مرتبط می باشند و با پرداخت زکات با مردم پیوند دارند. پیام ها: ۱-اسلام در کنار مسائل عبادی وفردی،به مسائل اقتصادی ومردمی نیز توجّه دارد.نماز وزکات در کنار هم مطرحند. «أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ» ۲- ذکر نماز وزکات بعد از عمل صالح،نشانه آن است که در میان کارهای شایسته حساب این دو جداست. «عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ» ۳- تشویق نیکوکاران بدنبال تهدید بدکاران،یک اصل تربیتی است. «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ» ۴ -هوشمند کسی است که در محاسبات،تنها به موجودی امروز که در دست دارد ننگرد،بلکه به آینده وذخیره هایی که نزد خداوند است توجّه داشته باشد. «عِنْدَ رَبِّهِمْ» ۵- پروردگار،به مؤمنانی که اهل عمل صالح ونماز وزکاتند،نظر ویژه ای دارد. کلمه «رَبِّهِمْ» اشاره به لطف خاصّ اوست. ۶- وعده های الهی،انگیزه ی عمل صالح است. «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ» ۷ -امنیّت وآرامش واقعی،در سایه ی ایمان وعمل صالح وپیوند با خدا ومردم است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» ۸- عوامل آرامش،ایمان،عمل صالح،نماز وزکات است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ... لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» @alquran_ir
درس سیصد و چهلم تفسیر آیه ۲۷۸ سوره از تفسیر نور یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۲۷۸) ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و آنچه را از (مطالبات)ربا باقی مانده است،رها کنید،اگر ایمان دارید. نکته ها: * در آیات قبل به مفاسد ربا اشاره شد که ربا فرد وجامعه را از تعادل خارج و آشفته می کند؛ «یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ» وروشن شد که ربا در حقیقت کم شدن است،نه زیاد شدن؛ «یَمْحَقُ اللّهُ الرِّبا» اکنون نهی از ربا را صریحاً بیان می کند. «ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا» * در تفاسیرِ مجمع البیان،المیزان و مراغی نقل شده است که وقتی آیه تحریم ربا نازل شد، برخی از صحابه همانند خالدبن ولید،عباس وعثمان،از مردم مقداری طلب از بابت ربا داشتند،آنها در مورد طلبکاری خود،از پیامبر صلی الله علیه و آله کسب تکلیف کردند و آیه فوق نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از نزول این آیه فرمود:عباس،عموی من نیز حقّ مطالبه ربا ندارد و قبل از همه،باید خویشان من دست از ربا بردارند.همچنان که در طی خطبه ای فرمود:«و کل ربا فی الجاهلیه موضوع تحت قدمی هاتین و اول ربا اضع ربا العباس» تمام رباهای مقرّر در دوره جاهلیّت را زیر پای می اندازم و از همه پیشتر رباهایی که برای عباس است. پیام ها: ۱- رباخواری،از عادات زمان جاهلیّت بود که مسلمانان صدر اسلام نیز به آن آلوده بودند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا... ذَرُوا» ۲- تقوا،مرحله بالاتری از ایمان است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ» ۳- رباخوار،مالک بهره نمی شود واسلام سود رَبَوی را به رسمیّت نمی شناسد. «ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا» ۴- لازمه ی ایمان وتقوا،صرف نظر کردن از مال حرام است. «إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» @alquran_ir
درس سیصد و چهل و یکم تفسیر آیه ۲۷۹ سوره از تفسیر نور فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ (۲۷۹) پس اگر چنین نکردید،(بدانید که)اعلان جنگ با خدا و رسولش داده اید و اگر توبه کنید،(اصل)سرمایه های شما از آنِ خودتان است.(ودر این صورت)نه ستم می کنید و نه بر شما ستم می شود. نکته ها: * در اسلام،نه اجازه ربا وبهره کشی واستثمار داده شده و نه اموال مردم یک جانبه مصادره می گردد.در بعضی نظام ها،مالکیّت ملغی وتمام اموال را از صاحبانشان می گیرند و در برخی دیگر، استثمار و بهره کشی و ربا،به هر شکلی آزاد است. پیام ها: ۱- رباخوار،محارب با خداست.او باید بداند که در این جنگ،در یک طرف او قرار دارد و در طرف دیگر،خداوند جبّار. «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ» ۲- رباخواری،گناه کبیره است.چون اعلام جنگ با خداوند است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ» ۳- رباخوار،گمان نکند با مردم محروم طرف است،بلکه خداوند به حمایت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع می کند. «بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ» ۴- برای محاربین با خدا نیز راه توبه باز است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ... وَ إِنْ تُبْتُمْ» ۵- رباخوار،تنها مالک اصل مال است،نه بهره آن. «فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ» ۶ -برای نجات محرومان،اصل مالکیّت مردم را نادیده نگیرید ومالکیّت خصوصی در اقتصاد اسلامی پذیرفته شده است. «فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ» ۷ -سلطه پذیری و سلطه گری هر دو محکوم است،نه ظلم ببینید و نه ظلم روا دارید. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» ۸- انتقام ممنوع است.به رباخوار توبه کننده نیز نباید ظلم شود. «فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» ۹ -به توبه کنندگان،نباید بخاطر خلاف کاری های پیشین ظلمی شود.سرزنش کسانی که قبلاً خلاف کار بوده اند ممنوع است. «فَإِنْ تُبْتُمْ... لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» ۱۰ -استقرار عدالت اقتصادی،از وظایف حکومت اسلامی است. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» @alquran_ir
درس سیصد و چهل و دوم تفسیر آیه ۲۸۰ سوره از تفسیر نور by وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلی مَیْسَرَهٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۲۸۰) واگر(بدهکار)تنگ دست بود،او را تا هنگام توانایی مهلت دهید و(در صورتی که واقعاً توان پرداخت ندارد،)اگر ببخشید برای شما بهتر است، اگر(نتایج آنرا)بدانید. نکته ها: * هر چند در این آیه سفارش شده که به بدهکار مهلت داده شود،ولی نباید بدهکار از این موضوع سوء استفاده کند.لذا اگر بدون عذر در پرداخت بدهی خود تأخیر کند، گناهکار است. در حدیث آمده است:برای کسانی که بدون عذر،بدهی خود را نمی پردازند،گناهِ دزد نوشته می شود.همچنان که برای مهلت دهندگان،پاداشی چون پاداش شهیدان ثبت می شود.به هر روزی که به بدهکار مهلت داده شود،پاداش صدقه همان مبلغ برای طلبکار ثبت می شود. * گذشت از بدهکار نادار،برای شما بهتر است،زیرا: الف:شاید فردا برای خود شما نیز این صحنه پیش آید. ب:مال فراموش می شود،ولی بخشیدن به نادار هرگز فراموش نمی شود. ج:کسب رضایت دل محروم و رضای خالق،از کسب درآمد بمراتب بهتر است. در احکام فقهی آمده است:زندانی کردن بدهکار معذور،ممنوع است و در مواردی که شخص بدهکار واقعاً مالی نداشته باشد که بدهی خود راپرداخت کند،وظیفه ی حکومت اسلامی است که بدهی او را بپردازد. پیام ها: ۱- اسلام،حامی مستضعفان است. «وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَهٍ» ۲ -نه تنها ربا نگیرید،بلکه در گرفتن رأس المال و اصل سرمایه نیز مدارا کنید. «فَنَظِرَهٌ إِلی مَیْسَرَهٍ» ۳- اصل در زمان بندی برای بازپرداخت،توان بدهکار است. «فَنَظِرَهٌ إِلی مَیْسَرَهٍ» ۴- اجبار بدهکاری که توانایی پرداخت دارد،مانعی ندارد. «إِنْ کانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ» ۵- بخشیدن بدهکار فقیر،صدقه است. «وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ» ۶ -نظام حقوقی و اقتصادی اسلام،با نظام اخلاقی آن پیوند دارد.گرچه بازپس گیری وام حقّ است، ولی مهلت دادن وبخشیدنِ بدهکار باید مراعات شود. «فَنَظِرَهٌ... تَصَدَّقُوا» ۷ -محدودیّت انسان وثروت دوستی او نمی گذارد که انسان به حقیقت ارزشها و کمالات پی ببرد. «إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» @alquran_ir
درس سیصد و چهل و سوم تفسیر آیه ۲۸۱ سوره از تفسیر نور وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللّهِ ثُمَّ تُوَفّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (۲۸۱) و پروا کنید از روزی که در آن به پیشگاه خداوند بازگردانده می شوید و سپس هرکس(جزای)آنچه را کسب کرده،بدون کم وکاست داده می شود و به آنان ستمی نمی رود. نکته ها: * این آیه به منزله ی جمع بندی و هشدار عمومی در پایان آیات ربا است.در تفاسیری همچون کشّاف،‌ المیزان، مجمع البیان، کبیر فخر رازی و برهان آمده است که این آیه، آخرین آیه ای بوده که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شده، ولی به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله در اینجا قرار گرفته است. پیام ها: ۱- قیامت،روز مهمی است.تنوین کلمه «یَوْماً» اشاره به عظمت آن روز دارد. ۲- ربا گرفتن و رسیدن به دنیا،ساده و زودگذر است،آنچه ابدی وباقی است، قیامت است. «وَ اتَّقُوا یَوْماً» ۳ -تقوا و یاد قیامت،قوی ترین عامل برای دور شدن از ربا وسایر محرّمات است. «وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ» ۴- ضامن اجرای نظام اقتصادی اسلام،ایمان و تقوای مردم است. «وَ اتَّقُوا یَوْماً» ۵ -در معاملات این جهان،امکان کم و کاست هست،ولی در معامله با خداوند هیچ گونه کم و کاستی نیست. «تُوَفّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ» ۶ -ملاک جزا و پاداش،عمل است،نه آرزو. «ما کَسَبَتْ» ۷- نگران انفاق و ترک سود رباهای خود نباشید،از اعمال نیک شما اندکی کاسته نمی شود. «تُوَفّی کُلُّ نَفْسٍ... لا یُظْلَمُونَ» @alquran_ir
درس سیصد و چهل و چهارم تفسیر آیه ۲۸۲ سوره از تفسیر نور یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَ لْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَ لْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً فَإِنْ کانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً أَوْ لا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْری وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیراً أَوْ کَبِیراً إِلی أَجَلِهِ ذلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَهِ وَ أَدْنی أَلاّ تَرْتابُوا إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً حاضِرَهً تُدِیرُونَها بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَلاّ تَکْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (۲۸۲) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که بدهی مدّت داری(بر أثر وام یا معامله)به یکدیگر پیدا می کنید،آنرا بنویسید.و باید نویسنده ای در میان شما به عدالت(سند را)بنویسد.کسی که قدرت بر نویسندگی دارد،نباید از نوشتن خودداری کند،همانطور که خدا به او تعلیم داده است.پس باید او بنویسد و آن کس که حقّ بر ذمّه او (بدهکار) است املا کند و از خدایی که پرورگار اوست بپرهیزد و چیزی از آن فروگذار ننماید. و اگر کسی که حقّ بر ذمّه اوست،سفیه یا(از نظر عقل)ضعیف و یا(به جهت لال بودن) توانایی بر املا کردن ندارد،باید ولیّ او(بجای او)با رعایت عدالت(مدّت و مقدار بدهی را) املا کند و دو نفر از مردان را(بر این حقّ)شاهد بگیرد و اگر دو مرد نبودند،یک مرد و دو زن از گواهان،از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند(انتخاب کنید)تا اگر یکی از آنان فراموش کرد،دیگری به او یادآوری کند.و شهود نباید به هنگامی که آنها را(برای ادای شهادت)دعوت می کنند خودداری نمایند.و از نوشتن(بدهی های) کوچک یا بزرگِ مدّت دار،ملول نشوید(هر چه باشد بنویسید،)این در نزد خدا به عدالت نزدیکتر و برای ادای شهادت استوارتر و برای جلوگیری از شک و تردید بهتر می باشد،مگر اینکه تجارت و داد و ستد نقدی باشد که در میان خود دست به دست می کنید که ایرادی بر شما نیست که آنرا ننویسید.و هنگامی که خرید و فروش(نقدی)می کنید،(باز هم)شاهد بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد(به خاطر حقّگویی) زیانی برسد(و تحت فشار قرار گیرد)و اگر چنین کنید از فرمان خداوند خارج شده اید و از خدا بپرهیزید و خداوند(راه درست زندگی را)به شما تعلیم می دهد و خداوند به هر چیزی داناست. @alquran_ir
درس سیصد و چهل و پنجم ادامه....... تفسیر آیه ۲۸۲ سوره از تفسیر نور نکته ها: * بزرگترین آیه ی قرآن،این آیه است که درباره ی مسائل حقوقی ونحوه ی تنظیم اسناد تجاری می باشد.این آیه نشانه ی دقّت نظر وجامعیّت اسلام است که در دوره جاهلیّت و در میان مردمی عقب افتاده،دقیق ترین مسائل حقوقی را طرح کرده است. * کلمه«تداینتم»از«دَین»به معنای بدهی،شامل هرگونه معامله غیر نقدی،وام و خرید سَلَف می شود. * در حدیث آمده است:اگر کسی در معامله سند و شاهد نگیرد و مالش در معرض تلف قرار گیرد،هرچه دعا کند،خداوند مستجاب نمی کند و می فرماید:چرا به سفارشات من عمل نکردی؟! * اگر دقّت در حفظ حقوق فردی ضروری است،حفظ بیت المال بمراتب ضروری تر است! تنظیم سند،حتّی در معاملات نقدی مفید است،ولی ضرورت آن به اندازه ی معاملات نسیه نیست.چون در معاملات موعددار،ممکن است طرفهای معامله ویا شاهدان از دنیا بروند یا فراموش کنند،بنابراین لازم است نوشته هم بشود. * از فرمان نوشتن،معلوم می شود که اسناد تنظیم شده ای که همراه با گواهی عادل باشد، قابل استشهاد است. * از این آیه استفاده می شود که جامعه اسلامی باید یکدیگر را در حفظ حقوق حمایت کنند. زیرا هر معامله ای،نیاز به کاتب و چند شاهد دارد. * در زمانی که در تمام جزیره العرب به گفته مورخان، ۱۷ باسواد بیشتر نبوده،این همه سخن از نوشتن،نشانه ی توجّه اسلام به علم وحفظ حقوق است. @alquran_ir
درس سیصد و چهل و ششم ادامه....... تفسیر آیه ۲۸۲ سوره از تفسیر نور پیام ها: ۱- ایمان،بستر ومقدّمه عمل به احکام،وخطاب؛ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» تشویقی برای عمل به احکام است. ۲- مدّت بدهکاری،باید روشن باشد. «إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» ۳ -برای حفظ اعتماد و خوش بینی به همدیگر و آرامش روحی طرفین و جلوگیری از فراموشی،انکار و سوءظنّ،باید بدهی ها نوشته شود. «فَاکْتُبُوهُ» ۴- برای اطمینان و حفظ قرارداد از دخل وتصرّف احتمالی طرفین،سند باید با حضور طرفین وتوسط شخص سوّمی نوشته شود. «وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ» ۵- نویسنده ی قرار داد،حقّ را در نظر گرفته و عین واقع را بنویسد. «بِالْعَدْلِ» شرط گزینش نویسنده ی اسناد،داشتن عدالت در قلم است. ۶- به شکرانه سواد و علمی که خداوند به ما داده است،کارگشایی کنیم. «وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللّهُ» ۷- اهل هر فن وحرفه ای مسئولیّت ویژه دارد،کسی که قلم دارد باید برای مردم بنویسد. «وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ» ۸ -باید بدهکار که حقّ بر ذمّه اوست،متن قرار داد را بگوید و کاتب بنویسد،نه آنچه را بستانکار ادعا نماید. «وَ لْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ» ۹ -اقرار انسان علیه خودش،قابل قبول است. «وَ لْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ» ۱۰ -بدهکار،هنگام املای قرارداد باید خدا را در نظر بگیرد و چیزی را فروگذار نکند و تمام خصوصیّات بدهی را بگوید. «وَ لْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ» ۱۱- تدوین قانون باید به گونه ای باشد که حقّ ناتوان ضایع نشود.اگر بدهکار، سفیه یا ضعیف و ناتوان و یا گنگ و لال بود،سرپرست و ولیّ او متن قرارداد را بگوید و کاتب بنویسد. «فَإِنْ کانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً... فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ» ۱۳ سفیهان وناتوانان در مناسبات اجتماعی،نیازمند ولیّ هستند. «فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ» ۱۳- -توجّه به حقوق طبقه محروم و اقشار ضعیف،از سوی مسئولان وسرپرستان لازم است. «فَلْیُمْلِلْ» صیغه امر نشانه لزوم این کار است. ۱۴- مردان،در گواه شدن وگواهی دادن بر زنان مقدّم می باشند. «شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ» ۱۵ -گواهان باید عادل ومورد اطمینان و رضایت طرفین باشند. «مِمَّنْ تَرْضَوْنَ» @alquran_ir
درس سیصد و چهل و هفتم ادامه....... تفسیر آیه ۲۸۲ سوره از تفسیر نور ۱۶ -هر کدام از مردها به تنهایی می توانند شاهد باشند،ولی اگر شاهد یک مرد و دو زن بود،آن دو زن به اتفاق هم ادای شهادت کنند.تا اگر یکی لغزش یا اشتباه کرد،نفر دوّم یادآوری کند. «فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا» دو زن به جای یک مرد در گواهی،یا به خاطر روحیّه ی ظریف و عاطفی آنهاست و یا به جهت آن است که معمولاً زنان در مسائل بازار و اقتصاد حضور فعّال ندارندو آشنایی آنها با نحوه ی معاملات کمتر است. ۱۷ -اگر برای شاهد گرفتن از شما دعوت کردند،خودداری نکنید،گرچه گواه شدن بدون دعوت واجب نیست. «وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» ۱۸ -مبلغ قرارداد مهم نیست،حفظ اطمینان و حقّ الناس مهم است. «وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیراً أَوْ کَبِیراً» ۱۹ -ثبتِ سند به صورت دقیق و عادلانه سه فایده دارد: الف:ضامن اجرای عدالت است. «أَقْسَطُ» ب:موجب جرأت گواهان بر شهادت دادن است. «أَقْوَمُ» ج:مانع ایجاد بدبینی در جامعه است. «أَدْنی أَلاّ تَرْتابُوا» ۲۰ - اگر فایده واسرار احکام برای مردم گفته شود،پذیرفتن آن آسان می شود.«ذلِکُمْ أَقْسَطُ...» ۲۱ -معطل شدن امروز برای نوشتن قرارداد،بهتر از فتنه و اختلاف فرداست.«أَدْنی أَلاّ تَرْتابُوا» ۲۲- -در معاملات نقدی،لزومی به نوشتن نیست. «إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً حاضِرَهً» ۲۳ -در معاملات نقدی،اگرچه نوشتن لازم نیست،ولی شاهد بگیرید. «فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَلاّ تَکْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ» ۲۴ -کاتب و شاهد در امان هستند و نباید به خاطر حقّ نوشتن و حقّ گفتن مورد آزار و اذیّت یکی از طرفین قرار گیرند. «لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ» ۲۵- -اگر ادای شهادت و یا نوشتن قرارداد،نیازمند زمان یا تحمّل زحمتی بود، باید شاهد و کاتب به نحوی تأمین مالی شوند وگرنه هر دو ضرر خواهند کرد. «وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ» ۲۶ -کاتب وشاهد حقّ ندارند سند را به گونه ای تنظیم کنند که به یکی از طرفین ضرری وارد شود. «لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ» ۲۷ -هرگونه خدشه در سند،از هرکس که باشد،فسق و گناه است. «فَإِنَّهُ فُسُوقٌ» ۲۸ -کاتب و شاهد، مرزبان حقوق مردم هستند و شکستن مرزها همان خروج از مرز وفسق است. «فَإِنَّهُ فُسُوقٌ» ۲۹ -قلب پاک و با تقوا،همچون آینه علوم و حقایق را می گیرد. «وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللّهُ» ۳۰ -خداوند تمام نیازهای مادّی و معنوی شما را می داند و بر اساس آن،احکام و قوانین را برای شما بیان می کند.قانون گذار باید آگاهی عمیق و گسترده داشته باشد. «وَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» @alquran_ir
درس سیصد و چهل و هشتم تفسیر آیه ۲۸۳ سوره از تفسیر نور وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلی سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَهٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَهَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ (۲۸۳) و اگر در سفر بودید و نویسنده ای نیافتید، وثیقه ای بگیرید و اگر به یکدیگر اطمینان داشتید(وثیقه لازم نیست.) پس کسی که امین شمرده شده،امانت (و بدهی خود را بموقع) بپردازد و از خدایی که پروردگار اوست پروا کند. و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آنرا کتمان کند،پس بی شک قلبش گناهکار است و خداوند به آنچه انجام می دهید داناست. نکته ها: * هرگاه برای تنظیم سند بدهی نویسنده ای نبود، می توان از بدهکار گرو و وثیقه گرفت،خواه در سفر باشیم یا نباشیم.بنابراین جمله ی «إِنْ کُنْتُمْ عَلی سَفَرٍ» برای آن است که معمولاً در سفرها انسان با کمبودها برخورد می کند.نظیر جمله ی «إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّهِ» یعنی هنگامی که مرگ به سراغ شما آمد وصیّت کنید.با اینکه می دانیم وصیّت مخصوص زمان مرگ نیست،لکن آخرین فرصت آن،زمان فرا رسیدن مرگ است. پیام ها: ۱- شرط وثیقه،بدست گرفتن و در اختیار بودن است.«مقبوضه» ۲- کار از محکم کاری عیب نمی کند،در برابر طلب،وثیقه بگیرید. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَهٌ» ۳- جایگاه افراد در احکام تفاوت دارد.برای ناشناس رهن وبرای افراد مطمئن بدون رهن. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَهٌ فَإِنْ أَمِنَ...» ۴- نگذارید اعتمادها و اطمینان ها در معاملات سلب شود. «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ» فلسفه رهن گرفتن،اطمینان است که اگر بدون آن اطمینان بود،رهن گرفتن ضرورتی ندارد. ۵- افراد آگاه به حقوق مردم،در برابر مظلومان مسئولند. «وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَهَ» ۶- آنجا که بیان حقّ لازم است،سکوت حرام است. «وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ» ۷ -انحراف درونی،سبب انحراف بیرونی می شود.قلب گناهکار،عامل کتمان گواهی می شود.«و لم یکتمها فانه آثم قلبه» ۸- ایمان به اینکه خداوند همه کارهای ما را می داند،سبب پیدایش تقوا وبیان حقایق است. «وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ» @alquran_ir