درس نود و یکم
تفسیر آیه ۸۸ و ۸۹ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلِیلاً ما یُؤْمِنُونَ(۸۸)
وآنها(به پیامبران)گفتند:دلهای ما در غلاف است(و ما از گفته های شما چیزی نمی فهمیم.)چنین نیست،بلکه خداوند به سبب کفرشان از رحمت خود دور ساخته(و به همین دلیل چیزی درک نمی کنند)،پس اندکی ایمان می آورند.
نکته ها:
* ظاهراً این جواب استهزا آمیز،شعار همه مشرکان و سرکشان،در برابر پیامبران بوده است.
چنانکه در جواب حضرت شعیب می گفتند:
«یا شُعَیْبُ ما نَفْقَهُ»
ما حرف تو را نمی فهمیم
و یا در برابر آیات قرآن می گفتند:
«قُلُوبُنا فِی أَکِنَّهٍ»
دلهای ما در پرده و پوشش است.
پیام ها:
۱- مقدّمات بدبختی،بدست خود انسان است.اگر گروهی مورد لعنت وقهر الهی قرار می گیرند،به خاطر کفر ولجاجت خودشان است. «لَعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ»
وَ لَمّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَهُ اللّهِ عَلَی الْکافِرِینَ(۸۹)
و چون از طرف خداوند،آنان را کتابی(قرآن)آمد که مؤیّد آن نشانه هایی است که نزد آنهاست و پیش از این به خود نوید می دادند(که با کمک کتاب وپیامبر جدید)بر دشمنان پیروز گردند،اما چون آنچه(از کتاب و پیامبر که از قبل)شناخته بودند،نزد آنان آمد به او کافر شدند،پس لعنت خدا بر کافران باد.
نکته ها:
* این آیه،صحنه ی دیگری از لجاجت ها و هواپرستی های یهود را مطرح می کند که آنها بر اساس بشارت های تورات،منتظر ظهور پیامبر بودند و حتّی به همدیگر نوید پیروزی می دادند و به فرموده امام صادق علیه السلام یکی از دلایل اقامت آنها در مدینه این بود که آنها می دانستند آن شهر،محلّ هجرت پیامبر است وبه همین سبب از پیش در آنجا سکنی گزیده بودند،ولی بعد از ظهور پیامبر اسلام،با آنکه نشانه های وی را موافق با آنچه در تورات بود یافتند،کفر ورزیدند.
پیام ها:
۱- ادیان الهی،یکدیگر را تصدیق می کنند،نه آنکه در برابر هم باشند.«مصدقا»
۲- به هر استقبالی نباید تکیه کرد.با آنکه یهودیان در انتظار پیامبر صلی الله علیه و آله سالیانی درمدینه سکنی گزیدند،ولی در عمل کفر ورزیدند. «کانُوا مِنْ قَبْلُ... کَفَرُوا بِهِ»
۳- شناخت حقّ و علم به آن کافی نیست.چه بسا افرادی که حقّ را فهمیدند،ولی به خاطر لجاجت کافر شدند. «فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا»
درس نود و دوم
تفسیر آیه ۹۰ سوره #بقره از: تفسیر نور
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللّهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلی غَضَبٍ وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ(۹۰)
چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند که از روی حسد،به آیاتی که خدا فرستاده بود کافر شدند(و گفتند:)که چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد،(آیاتش را)نازل می کند.پس به قهر پی درپی الهی گرفتار شدند وبرای کافران،مجازاتی خوار کننده است.
نکته ها:
* در این آیه،علّت کفر یهودیان به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیان شده است.آنها حسادت می ورزیدند که چرا بر یکی از افراد بنی اسرائیل،وحی نازل نشده است.و این حسادت و کفرورزی،بهای بدی بود که خود را بدان فروختند.
پیام ها:
۱- معیار ارزش دین مردم،به انگیزه های آنان است. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... بَغْیاً»
۲- گاهی حسد،مایه ی کفر است.بنی اسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوی خود نرسیدند،حسادت ورزیده و کافر شدند. «بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ»
۳- پیامبری،فضل الهی است. «مِنْ فَضْلِهِ عَلی مَنْ یَشاءُ»
۴- نارضایتی انسان،تأثیری در الطاف حکیمانه خداوند ندارد.خدا بهتر می داند که رسالت خود را به عهده چه کسی بگذارد. «مَنْ یَشاءُ»
۵- بدترین معاملات آن است که انسان هستی خود را بدهد و غضب الهی را بخرد. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... غَضَبٍ، عَذابٌ مُهِینٌ»
درس نود و سوم
تفسیر آیه ۹۱ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(۹۱)
و هنگامی که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل کرده ایمان آورید،گویند:ما تنها به چیزی ایمان می آوریم که بر(پیامبر)خودمان نازل شده باشد و به غیر آن کافر می شوند،در حالی که آن(قرآن)حقّ است و آنچه را(از تورات)با ایشان است،تصدیق می کند.بگو:اگر(به آیاتی که بر خودتان نازل شده)مؤمن بودید پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل می رساندید؟!
پیام ها:
۱- پیامبر اسلام،مأمور دعوت همه ی امّت ها به اسلام بوده است. «قِیلَ لَهُمْ»
۲- یکی از عوامل کفر کفّار،نژادپرستی وتعصّبات قومی است. «نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَراءَهُ»
۳- ملاک ایمان،حقّانیّت آیین است نه نژاد. «وَ هُوَ الْحَقُّ»
۴- قرآن،سراسر حقّ است. «أَنْزَلَ اللّهُ... وَ هُوَ الْحَقُّ»
۵- چون یهودیان زمان پیامبر به رفتار نیاکان خود راضی بودند،خداوند نسبت قتل انبیا را به آنان داده است. «فَلِمَ تَقْتُلُونَ»
۶- دروغگو،رسواست. «فَلِمَ تَقْتُلُونَ... إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»
(اگر به انبیایی که از بنی اسرائیل است ایمان آورده اید،پس چرا پیامبرانی همچون حضرت یحیی و زکریا را که از بنی اسرائیل بودند،شهید کردید؟!)
درس نود و چهارم
تفسیر آیه ۹۲ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسی بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ(۹۲)
وهمانا موسی(آن همه)معجزات برای شما آورد،ولی شما پس از(غیاب) او گوساله را(به خدایی)گرفتید،در حالی که ستمکار بودید.
نکته ها:
شاهد زنده ی دیگر بر اینکه شما عرب بودن محمد صلی الله علیه و آله را فقط بهانه قرار داده اید تا به او ایمان نیاورید،این است که با آنکه حضرت موسی علیه السلام برجسته ترین پیامبر از نژاد شما بود و آن همه دلایل روشن و معجزات برای شما آورد،ولی همین که چند شبی برای مناجات وگرفتن تورات به کوه طور رفت،به سراغ گوساله پرستی رفتید و تمام زحمات موسی علیه السلام را بر باد داده و بر خویشتن ستم کردید.
پیام ها:
۱- ذکر سوابق،زمینه را برای قضاوت درست فراهم می کند. «اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ»
۲- بازگشت به شرک وجاهلیّت،ظلمی به خود ونسل های بعد است. «أَنْتُمْ ظالِمُونَ»
درس نود و پنجم
تفسیر آیه ۹۳ سوره #بقره از: تفسیر نور
وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(۹۳)
و(یاد کنید)آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم (وگفتیم:)دستوراتی که به شما داده ایم،محکم بگیرید و گوش دهید (و عمل کنید.امّا آنان)گفتند:شنیدیم و نافرمانی کردیم،و به سبب کفرشان به(پرستش)گوساله دلباختند.بگو اگر ادّعای ایمان دارید، (بدانید که)ایمانتان شما را به بد چیزی فرمان می دهد.
نکته ها:
* آخرین حرف یهودیان این بود که اگر پیامبری از بنی اسرائیل نباشد،به او ایمان نمی آوریم و تنها کتابی را که بر خودمان نازل شده باشد،قبول داریم.
قرآن چند نمونه از دروغهای آنها را بیان می کند:
نمونه اوّل در آیه قبل بود که فرمود:شما اگر در این ادّعا راستگو هستید،پس چرا به موسی پشت کرده و به سراغ گوساله پرستی رفتید؟!
نمونه دوّم همین آیه است که می فرماید:از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سر شما قرار دادیم و گفتیم:با کمال قدرت قوانین آسمانی تورات را بگیرید و گوش داده و عمل کنید،امّا شما گفتید:ما قوانین را می شنویم،ولی عمل نمی کنیم.
حال اگر به قرآن و پیامبر اسلام ایمان نمی آورید به این بهانه که محمد صلی الله علیه و آله از ما نیست و قرآن بر بنی اسرائیل نازل نشده است،پس چرا با موسی و تورات او آنچنان برخورد کردید؟!
قرآن راز عدم اعتقاد آنان را چنین بیان می کند:آنها به خاطر کفرشان،دلهایشان از علاقه به گوساله سیراب شده و جایی برای تفکّر و ایمان نمانده بود.
اگر بنی اسرائیل در ادّعایشان صادق هستند که هر چه بر ما نازل شود به آن ایمان می آوریم، پس این جنایت را که در پرونده ی آنان هست،چگونه توجیه می کنند؟
آیا گوساله پرستی، پیامبرکشی و پیمان شکنی،جزو ایمان است؟!
پیام ها:
۱- میثاق گرفتن،یکی از عوامل و انگیزه های عمل است. «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»
۲- حفظ دست آوردهای انقلاب الهی، هر چند به قیمت تهدید باشد،لازم است. «رَفَعْنا فَوْقَکُمُ»
۳-انجام احکام و دستورات الهی،نیازمند قدرت،جدّیّت،عشق و تصمیم است و با شوخی و تشریفات،سازگاری ندارد.دینداری،با ضعف و مسامحه و سازشکاری سازگار نیست. «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّهٍ»
۴- عشق و علاقه ی مُفرِط،خطرناک است.اگر دل انسان از علاقه به چیزی پرشود، حاضر نمی شود حقایق را بپذیرد. «أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ»
۵- رفتار،بهترین بیانگر افکار و عقاید انسان است. «بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمانُکُمْ»