درس سیصد و شصت و دوم
تفسیر آیه (۱۰) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللّهِ شَیْئاً وَ أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النّارِ (۱۰)
همانا کسانی که کفر ورزیدند،نه اموالشان و نه فرزندانشان در برابر(عذاب)خدا (در قیامت) هیچ به کارشان نمی آید وآنان خود هیزم و سوخت آتش اند.
نکته ها:
* «وَقود»به معنای مادّه ی سوختنی است.وسیله ی آتش زایی دوزخ دو چیز است:سنگ ها و انسان ها؛ «وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَهُ»
* آری؛خصلت ها و افکار و اعمال،هویّت انسان را دگرگون می کند و انسان به سوخت آتش تبدیل و خود عامل سوختن خود می شود.
* غیر از خداوند هیچ کس،نه در دنیا و نه در آخرت،نمی تواند نیازهای واقعی انسان را تأمین کند و انسان در هر حال به او نیازمند است.
پیام ها:
۱- گرچه آیه مخصوص کافران است ولی باید پند گرفت و به مال و فرزند مغرور نشد.دلبستگی به غیر خدا هر چه باشد،بی ثمر و محکوم است. «لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ»
۲ -کفر،انسان را از مدار انسانیّت خارج و در حدّ اشیای مادّی و طبیعی پایین می آورد. «أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النّارِ»
@alquran_ir
درس سیصد و شصت و سوم
تفسیر آیه (۱۱) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ (۱۱)
(شیوه ی کفّار)مانند روش فرعونیان و کسانی است که پیش از آنها بودند،آیات مارا تکذیب کردند،پس خداوند آنها را به(کیفر)گناهانشان بگرفت.و خدا سخت کیفر است.
پیام ها:
۱- بعد از بیان کلّیات،بیان نمونه ها لازم است. «کَفَرُوا... کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۲ -تاریخ و تجربه ی گذشتگان،بهترین درس است. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ... فرعون و آل فرعون که نماد قدرت و زور بودند،در برابر قهر خداوند لحظه ای نتوانستند مقاومت کنند،شما به این مال و قدرت اندک خود ننازید.
۳ -گاهی نقش اطرافیان طاغوت از خود طاغوت کمتر نیست. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۴ -گناه بد است،ولی بدتر از آن عادت به گناه و روحیّه ی گناه است. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ...»
۵ -خصلت ها،شیوه ها واعمال وگناهان مشابه،جزا و پاداش مشابه دارد. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۶ -عامل هلاکت امّت ها،گناهان آنان بوده است. «فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ»
۷ -آنجا که گناه جزو روحیّه و عادت شد،عقوبت پروردگار سخت است. «کَدَأْبِ...شَدِیدُ الْعِقابِ»
@alquran_ir
درس سیصد و شصت و چهارم
تفسیر آیه (۱۲) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلی جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهادُ (۱۲)
به کسانی که کافر شدند بگو:به زودی شکست می خورید و به سوی جهنّم رانده می شوید و چه بد جایگاهی است.
نکته ها:
* چنانکه در تفاسیر،مجمع البیان وکبیر ومراغی آمده است وقتی مسلمانان در سال دوم هجری در جنگ بدر پیروز شدند،گروهی از یهود گفتند:این پیروزی نشانه ی صداقت محمّد صلی الله علیه و آله است،چون در تورات آمده است،او کسی است که بر دشمنانش پیروز می شود.
گروهی دیگر از یهود گفتند:عجله نکنید! شاید در جنگ های دیگر شکست بخورد.
وقتی در سال سوم،جنگ احد پیش آمد و مسلمانان شکست خوردند،این گروه از یهودیان خوشحال شدند.
آیه نازل شد که زود قضاوت نکنید،در آینده ی نزدیک شما شکست می خورید.طولی نکشید که مسلمانان،یهود بنی قریظه و بنی نضیر مدینه را درهم شکستند و در فتح مکّه نیز مشرکان را از بین بردند؛شاید آیه اشاره به شکست تمام کفار جهان یا ظهور حضرت مهدی باشد.
پیام ها:
۱ -دلداری مؤمنان و تهدید کفّار،نشانه رهبری صحیح و ایمان به هدف است. «قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ»
۲ -یکی از معجزات قرآن،پیشگویی های صادق آن است. «سَتُغْلَبُونَ»
۳ -حق،پیروز و کفر،محکوم به شکست است. «سَتُغْلَبُونَ»
۴ -با شایعات وتبلیغات دشمن،مقابله کنید.«ستغلبون»
۵ -از شکست هایی نگران باشید که به جهنّم منتهی می شود،والاّ در هر جنگی احتمال شکست وجود دارد. «سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلی جَهَنَّمَ»
@alquran_ir
درس سیصد و شصت و پنجم
تفسیر آیه (۱۳) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
قَدْ کانَ لَکُمْ آیَهٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتا فِئَهٌ تُقاتِلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ أُخْری کافِرَهٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَ اللّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصارِ (۱۳)
به یقین در دو گروهی که(در جنگ بدر)با هم روبرو شدند،برای شما نشانه(و درس عبرتی)بود.گروهی در راه خدا نبرد می کردند و گروه دیگر که کافر بودند(در راه شیطان و هوس خود.)کفّار به چشم خود مسلمانان را دو برابر می دیدند(واین عاملی برای ترس آنان می شد)و خداوند هر کس را بخواهد به یاری خود تأیید می کند.همانا در این امر برای اهل بینش،پند وعبرت است.
نکته ها:
* این آیه مربوط به جنگ بدر است که دو گروهِ مسلمانان و کفّار در برابر یکدیگر قرار گرفتند.
در این نبرد تعداد مسلمانان سیصد وسیزده نفر بود که هفتاد وهفت نفر آنها از مهاجران و دویست وسی وشش نفر از انصار بودند.پرچمدار مهاجران حضرت علی علیه السلام و پرچمدار انصار سعدبن عباده بود.مسلمانان هفتاد شتر،دو اسب،شش زره و هشت شمشیر داشتند، ولی لشکر کفر بیش از هزار رزمنده و صد اسب سوار داشت.مسلمانان در آن جنگ با دادن بیست ودو شهید-چهارده نفر از مهاجران و هشت نفر از انصار-بر دشمن کافر که هفتاد کشته و هفتاد اسیر داده بود،پیروز شدند.
* جنگ بدر با پیش بینی قبلی انجام نشد.هدف،مصادره اموال کفّار به تلافی مصادره ی اموال مسلمانان مهاجر از مکّه بود که به جنگ و برخورد نظامی انجامید. «فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتا»
* سؤال:در این آیه می خوانیم که کفّار،مسلمانان را دو برابر دیدند؛ «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ» در حالی که در آیه ی 44 سوره انفال می خوانیم:مسلمانان در چشم کفّار کم جلوه کردند
«یُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ» چگونه چنین چیزی ممکن است؟
پاسخ:ممکن است چنین گفته شود:در آغاز جنگ،مسلمانان را کم دیدند تا جرأت هجوم پیدا کنند و از کفّار مکّه کمک نخواهند،ولی در هنگام جنگ،آنان را زیاد دیدند و خود را باختند.
بنابراین کم دیدن و زیاد دیدن در دو مرحله و دو زمان بود،لذا تناقضی وجود ندارد.
پیام ها:
۱- هدف جنگ باید برای خدا و دین خدا باشد. «فِی سَبِیلِ اللّهِ»
۲- رزمندگان مسلمان دارای یک هدف هستند. «فِئَهٌ تُقاتِلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ»
۳ -آنجا که خدا بخواهد دیدها،برداشت ها و افکار عوض می شود.با همین چشم همین جمعیّت را دو برابر می بیند. «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ»
۴ -یکی از امدادهای غیبی،ایجاد رُعب در دل دشمنان است. «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ... وَ اللّهُ یُؤَیِّدُ»
۵ -جنگ بدر نشان داد که اراده خداوند بر اراده خلق غالب و تنها امکانات مادّی، عامل پیروزی نیست. «یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ»
۶ -گرچه خداوند هر کس را بخواهد یاری می کند؛ «مَنْ یَشاءُ» ولی شرط یاری آن است که مردم در مقام یاری دین او بپاخیزند. «فِی سَبِیلِ اللّهِ» در جای دیگر نیز می فرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ»
۷ -هدف از بیان تاریخ باید عبرت و پندگیری باشد.«لعبره»
۸ -گرچه حوادث برای همه مایه ی پند و عبرت است؛ «کانَ لَکُمْ آیَهٌ» ولی درس گرفتن از نشانه ها،بصیرت وبینش می خواهد. «لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصارِ»
۹ -کسانی که از جنگ بدر درس نگیرند،صاحب بصیرت نیستند. «لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصارِ»
@alquran_ir
درس سیصد و شصت و ششم
تفسیر آیه (۱۴) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (۱۴)
عشق و علاقه به زنان و فرزندان و اموال زیاد از طلا ونقره و اسبان ممتاز و چهارپایان و کشتزارها که همه از شهوات و خواسته های نفسانی است، در نظر مردم جلوه یافته است،(در حالی که)اینها بهره ای گذرا از زندگانی دنیاست و سرانجام نیکو تنها نزد خداوند است.
نکته ها:
* «قَناطیر»جمع«قِنطار»به معنای مال زیاد است وآمدن کلمه ی«مُقَنطره»به دنبال آن، برای تأکید بیشتر است.نظیر این که بگوییم:آلاف و الوف،هزاران هزار.
«خَیل»به معنای اسب و اسب سوار،هردو آمده است و«مُسَوّمه»یعنی نشاندار.اسب هایی که به خاطر زیبایی اندام و یا تعلیمی که می دیدند،دارای برجستگی های خاصّی می شدند،به آنها«خیل مسومه»می گفتند.
* جلوه کردن دنیا در نظر انسان،گاهی از طریق خیالات شخصی و گاهی از سوی شیطان و گاهی از جانب اطرافیان متملّق صورت می گیرد.
از طریق اوهام شخصی: «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» و «فَرَآهُ حَسَناً»
و از سوی شیطان: «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ»
و از طرف اطرافیان متملّق «زُیِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ»
* مصادیق جلوه های دنیا که در آیه ذکر شده،با توجّه به زمان نزول آیه است و می تواند در هر زمانی مصادیق جدیدی داشته باشد.طلا و نقره،کنایه از ثروت اندوزی،و اسب کنایه از مرکب و وسیله ی نقلیّه است.
ادامه دارد....
@alquran_ir
درس سیصد و شصت و هفتم
ادامه...... تفسیر آیه (۱۴) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
* سؤال:با این که خداوند زینت بودن مال و فرزند را پذیرفته است؛ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدنیا» پس چرا این آیه در مقام انتقاد است؟
پاسخ:زینت بودن چیزی،غیر از دلبستگی به آن است.در این آیه انتقاد از دلبستگی شدید است که از آن به «حُبُّ الشَّهَواتِ» تعبیر می کند.
* کلمه ی«بَنین»شامل دختران نیز می شود،نظیر این که می گوییم:عابران محترم از پیاده رو حرکت کنند که شامل زنان عابر نیز می شود.
* امام صادق علیه السلام با استناد به «حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ...» فرمودند:مردم در دنیا و آخرت از چیزی بیشتر از زنان لذّت نمی برند...اهل بهشت نیز بیش از هر چیز به نکاح تمایل دارند تا خوردنی ها و آشامیدنی ها.
این روایت حکمت تقدّم«النّساء»را بر دیگر موارد بیان می کند.
پیام ها:
۱ -علاقه ی طبیعی به مادّیات،در نهاد هر انسانی وجود دارد،آنچه خطرناک است،فریب خوردن از زینت ها وجلوه های آن و عدم کنترل دلبستگی هاست. «زُیِّنَ لِلنّاسِ...»
۲ -جلوه ی دنیا برای مردمِ عادّی است،نه افراد فرزانه. «زُیِّنَ لِلنّاسِ» چنانکه در نظر همسر فرعون که فرزانه ی تاریخ است،کاخ و طلای او بی ارزش است. «نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ»
۳ -علاقه ی بیش از حدّ به زن وفرزند،بیش از هر چیز مایه ی دلبستگی انسان به دنیا می گردد. «حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ»
۴ -مراقب باشیم که زینت ها وجلوه های دنیا،مقدّمه ی غفلت از آخرت است. «زُیِّنَ لِلنّاسِ... وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
۵ -یکی از عوامل بد عاقبت شدن،شیفتگی و دلبستگی به دنیاست.زیرا عاقبت نیکو تنها نزد خداست. «زُیِّنَ لِلنّاسِ... وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
۶ -یکی از شیوه های تربیتی،تحقیر مادّیات و بیان عظمت معنویات است. «ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
۷ -بهترین راه برای کنترل علائق مخرّب،مقایسه آن با الطاف جاودانه ی الهی است. «وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
@alquran_ir