درس سیصد و هفتاد و یکم
تفسیر آیه (۱۹) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ (۱۹)
همانا دین(مورد پذیرش)نزد خداوند،اسلام(وتسلیم بودن در برابر فرمان خداوند)است و اهل کتاب اختلافی نکردند،مگر بعد از آنکه علم(به حقّانیت اسلام)برایشان حاصل شد،(این اختلاف)از روی حسادت و دشمنی میان آنان بود و هرکس به آیات خداوند کفر ورزد،پس(بداند که) همانا خداوند حسابگری سریع است.
پیام ها:
۱ -ایمان به یگانگی،عدالت،عزّت و حکمت خداوند(که در آیه ی قبل بود،) زمینه ی تسلیم شدن انسان است. «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ»
۲- لازمه ی تسلیم بودن در برابر خداوند،پذیرش اسلام به عنوان آخرین دین الهی است. «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ»
۳ -تجاوز از مرزهای حق،سبب بروز اختلاف است. «وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ... بَغْیاً»
۴ -سرچشمه ی بعضی از اختلافات مذهبی،حسادت ها و ظلم هاست؛نه جهل و بی خبری. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ»
۵- حسد،زمینه ی کفر است. «بَغْیاً... وَ مَنْ یَکْفُرْ»
۶ -کتاب وعلم،به تنهایی سبب نجات نمی گردند. «أُوتُوا الْکِتابَ، جاءَهُمُ الْعِلْمُ، مَنْ یَکْفُرْ»
۷ -کسانی که آگاهانه ایجاد اختلاف می کنند، بزودی سیلی می خورند. «سَرِیعُ الْحِسابِ»
@alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و دوم
تفسیر آیه (۲۰) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ اللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ (۲۰)
(از این رو)پس اگر با تو به گفتگو وستیز ومحاجّه برخاستند،(با آنها مجادله مکن و)بگو:من و پیروانم روی به خدا تسلیم کرده ایم.و به اهل کتاب(یهود و نصاری) و امیّین(مشرکان بی سواد مکّه)بگو:آیا شما هم(در برابر خدا)تسلیم شده اید، پس اگر تسلیم شدند و اسلام آوردند همانا هدایت یافته اند و اگر سرپیچی کردند (نگران مباش، زیرا)وظیفه ی تو فقط رساندن دعوت الهی است،(نه اجبار واکراه)و خداوند به حال و عمل بندگان بیناست.
نکته ها:
* این که می گویند:سخن کز دل برآید،لاجرم بر دل نشیند،قانون کلّی نیست؛زیرا سخن پیامبر از دل بود،ولی بر دل کفّار نمی نشست.
با آنکه حضرت از عمق دل می فرمود: «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ» من با تمام وجود تسلیم خدا هستم،امّا گروهی اعراض می کردند؛ «وَ إِنْ تَوَلَّوْا»
* محور اصلی دین،تسلیم حقّ بودن است که در آیه ی قبل و این آیه چهار بار مطرح شده است. «الاسلام أسلمت، أسلمتم، أسلموا»
پیام ها:
۱- جدال و محاجّه،از خصلت های مخالفان انبیاست. «فَإِنْ حَاجُّوکَ»
۲- ابلاغِ رسالت واستدلال آری،ولی ستیز با افراد لجوج ممنوع. «فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ»
۳ -به مجادلات بی نتیجه و بیهوده،پایان دهید. «فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ»
۴ -در گفتگوها،موضع خود ویاران خود را صریح اعلام کنیم. «فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ... وَ مَنِ اتَّبَعَنِ»
۵ -پیروان واقعی پیامبر،کسانی هستند که تسلیم خدا باشند. «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ»
۶- آنچه انسان را در برابر گفتگوهای مغرضانه حفظ می کند،اتصال به خداوند است. «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ»
۷ -انبیا با تمام وجود و با عشق و نشاط به خدا دل بسته اند. «وَجْهِیَ لِلّهِ»
۸ -توجّه رهبر،باید هم به افراد با فرهنگ باشد و هم به عوام مردم. «أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ»
۹ -کتاب های آسمانی،یک سند فرهنگی ارزشمند برای جوامع بشری است.در آیه مردم به دو دسته تقسیم شده اند؛ فرهنگیان وعوام. «أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ»
۱۰- هدایت واقعی،در سایه ی تسلیم بودن در برابر خداوند است. «فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا»
۱۱- انسان در انتخاب راه آزاد است،نه مجبور. «فَإِنْ أَسْلَمُوا... وَ إِنْ تَوَلَّوْا...»
۱۲- علم و کتاب به تنهایی کافی نیست،چه بسا علم باشد،ولی تسلیم نباشد. «أُوتُوا الْکِتابَ...وَ إِنْ تَوَلَّوْا»
۱۳- ما مأمور انجام وظیفه ایم،نه ضامن نتیجه. «فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ»
۱۴ -خداوند از طریق پیامبران،با مردم اتمام حجّت می کند. «فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ»
@alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و سوم
تفسیر آیه (۲۱) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ (۲۱)
براستی کسانی که به آیات خداوند کفر می ورزند و پیامبران را به ناحق می کشند وکسانی از مردم را که فرمان به عدالت می دهند می کشند، پس آنان را به عذابی دردناک بشارت ده.
نکته ها:
* در تفاسیر کبیر و مجمع البیان وقرطبی می خوانیم:بنی اسرائیل در اول روز آنهم در یک ساعت،چهل و سه نفر از پیامبران الهی و یکصد و دوازده نفر از آمران به معروف را به درجه ی شهادت رساندند.
البتّه ناگفته پیداست که در زمان پیامبراسلام صلی الله علیه و آله گروهی که انبیا را شهید کنند نبودند،ولی چون زنده ها به کار گذشتگان و نیاکان خود راضی بودند، خداوند در این آیه،کسانی را که به خاطر رضایت قلبی،شریک جرم نیاکان هستند،با خطاب«بشّرهم»مورد انتقاد و تهدید قرار داده است.
* سؤال:از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر آن است که خطری در کار نباشد، ولی در این آیه از کسانی که برای نهی از منکر تا پای جان ایستاده اند،ستایش شده است، علّت چیست؟
پاسخ:اوّلاً:شرایط افراد و نوع معروف ومنکر تفاوت می کند؛گاهی منکر،حکومت یزید است که امام حسین علیه السلام برای نهی از آن به کربلا می رود وشهید می شود،می فرماید:هدف من از این حرکت و قیام،امر به معروف و نهی از منکر است،امّا گاهی منکر در این حدّ نیست، بلکه گناهی است که باید میان خطر ومفسده ی گناه و از دست دادن مال وجان وآبرو مقایسه و با توجّه به اهمیّت و اولویّت عمل کرد.
ثانیاً:شاید مراد از کسانی که در این آیه مورد ستایش قرار گرفته اند آنهایی باشند که خود پیش بینی شهادت نمی کردند،ولی ستمکاران آنان را به شهادت رساندند.
پیام ها:
۱ -از اعتقادات انحرافی و کفرآمیز،اعمال خطرناکی همانند قتل و کشتار انبیا سر می زند. «یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ...»
۲ -در شرایطی،اظهار حقّ لازم است؛اگرچه به قیمت شهادت انبیا و اولیا باشد.
۳- دشمنان برای مقابله با حق،دست به کشتن پیامبران می زنند. «یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ»
۴ -گاهی طاغوت ها برای کشتن فرزانگان با تبلیغات و شایعات و توجیهات،کار خود را حقّ جلوه می دهند. «بِغَیْرِ حَقٍّ»
۵ -نام کسانی که به عدالت دعوت می کنند وآمرین به معروف وناهیان از منکر، در ردیف انبیا برده شده است.لذا کیفر قاتلان آنان نیز همچون قاتلان پیامبران است. «فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ»
@alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و چهارم
تفسیر آیه (۲۲) و (۲۳) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ (۲۲)
آنان کسانی هستند که اعمالشان در دنیا و آخرت تباه شده و هیچ یاوری برای آنها نیست.
پیام ها:
۱- گاهی یک انحراف،تمام اعمال شخص را تباه می کند. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ»
۲ -برای گناهانی همچون پیامبرکُشی،شفاعتی در کار نیست. «ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ»
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ (۲۳)
آیا ندیدی کسانی را که از کتاب آسمانی(تورات وانجیل)بهره ای داده شدند،چون به کتاب الهی دعوت می شوند تا میانشان حکم کند،(وبه اختلافات پایان دهد) گروهی از آنان(باعلم و آگاهی)از روی اعراض روی بر می گردانند؟
نکته ها:
* در تفاسیر آمده است که زن و مردی از یهود،با داشتن همسر مرتکب زنا شدند.آنان می بایست طبق قانون تورات سنگسار می شدند،ولی چون از اشراف بودند سعی بر این داشتند تا از اجرای دستور تورات بگریزند.آنها نزد پیامبراسلام آمدند تا ایشان حکم کنند، آن حضرت نیز فرمان سنگسار داده و فرمودند: حکم اسلام نیز همانند حکم تورات است. آنها منکر حکم تورات شدند.
ابن صوریا که از علمای یهود بود،از فدک به مدینه فراخوانده شد تا تورات را بخواند.ابن صوریا چون از ماجرا با خبر بود،هنگام خواندن آیات تورات،دستش را روی جملاتی می گذاشت تا آیه ی سنگسار دیده نشود.عبداللّه بن سلام که در آن روز از علمای یهود بود ودر آن جلسه حضور داشت،ماجرا را فهمید و موضوع را بر ملا کرد.
* این آیه هشداری به مسلمانان است که مبادا شما هم مثل یهود به هنگام اجرای قانون قرآن،از دستور الهی رویگردان باشید ومیان مردم تبعیض قائل شوید.
پیام ها:
۱ -کتاب قانون و داوری و قضاوت،کتاب آسمانی است. «یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ»
۲ -اسلام،دین انصاف و احترام به دیگران است.از علمای دیگر ادیان دعوت می کند تا کتاب خودشان را داور قرار دهند. «یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ»
۳- همه ی علمای اهل کتاب بد نبودند. «یَتَوَلّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ»
۴ -خطرناک تر از روی گردانی،قصد اعراض و لجاجت است. «یَتَوَلّی... مُعْرِضُونَ»
۵ -قانون باید در مورد همه ی افراد،مساوی اجرا شود.(با توجّه به شأن نزول)
@alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و پنجم
تفسیر آیه (۲۴) و (۲۵) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ (۲۴)
این(روی گردانی از حکم خدا)برای آن بود که اهل کتاب گفتند:هرگز آتش دوزخ جز چند روزی به ما نمی رسد.و این افتراها(و خیالبافی ها)آنان را در دینشان فریفته ساخت.
نکته ها:
* در قرآن،بارها شعارهای پوچ وخیال های باطل یهود نقل شده است.آنها می گفتند:ما نژاد برتر و محبوب خداییم و در قیامت جز آن چهل روزی که اجداد ما گوساله پرست بودند، عذابی به ما نخواهد رسید.و همین خیالها سبب غرور و انحراف آنها شد.اسرائیلِ امروز نیز برتری نژادی خود را باور داشته،برای رسیدن به آن،از هیچ ظلمی خودداری نمی کند.
پیام ها:
۱ -سرچشمه اعراض،عقائد خرافی و بی اساس است. «هُمْ مُعْرِضُونَ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ...»
۲ -خودبرتربینی،چه بر اساس دین باطل و چه براساس نژاد،ممنوع و محکوم است. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ»
۳ -احساس امنیّت ومصونیّت در برابر کیفر،مایه ی گمراهی است. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ»
۴ -یهود،قیامت و دوزخ را قبول و به گناهکاری خود اقرار داشتند. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُوداتٍ»
۵- همه ی مردم در دادگاه الهی یکسان هستند. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ... غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ»
فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (۲۵)
پس(کسانی که گمان می کنند از قهر خداوند دورند،)چگونه خواهد بود حالشان،آنگاه که آنان را در روزی که شکّی در آن نیست،گرد آوریم و به هر کس در برابر آنچه تحصیل کرده،پاداش یا کیفر داده شود و به آنان ستم نخواهد شد.
پیام ها:
۱ -یاد قیامت باشید وخرافات را کنار بگذارید. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ... فَکَیْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ»
۲- کیفر و پاداش بر اساس عمل است،نه آرزو وگمان. «لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ... وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ»
۳ -هیچ عملی محو ونابود نمی شود،بلکه به صاحبش برگردانده می شود. «وفیّت...ما کسبت»
۴ -دادگاه الهی بر اساس عدالت تشکیل می شود وهرکس به جزای خود می رسد. «وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ...هُمْ لا یُظْلَمُونَ»
@alquran_ir
درس سیصد و هفتاد و ششم
تفسیر آیه (۲۶) سوره #آل_عمران از تفسیر نور
قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۲۶)
بگو:خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتی.به هر کس(طبق مصلحت و حکمت خود)بخواهی حکومت می دهی و از هر کس بخواهی حکومت را می گیری و هر که را بخواهی عزّت می بخشی و هر که را بخواهی ذلیل می نمایی،همه خیرها تنها به دست توست.همانا تو بر هر چیز توانایی.
نکته ها:
* در تفاسیر می خوانیم که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پس از آنکه مکّه را فتح کرد،وعده ی فتح ایران وروم را به مسلمانان داد.در آن موقع منافقان با تعجّب به یکدیگر نگاه می کردند که این آیه نازل شد.گروهی از مفسّران،نزول آیه را در موقع حفر خندق دانسته اند.آن زمان که پیامبر صلی الله علیه و آله کلنگ را بر سنگ زد واز آن جرقه ای برخاست،فرمود:من در این جرقه ها فتح کاخ های مدائن ویمن را از جبرئیل دریافت کردم.منافقان با شنیدن این سخن،لبخند تمسخر می زدند که این آیه نازل شد.
* آنچه در این آیه در مورد اعطای عزّت و ذلّت از جانب خداوند آمده،طبق قوانین و سنّت اوست وبدون جهت ودلیل خداوند کسی عزیز یا ذلیل نمی سازد.مثلاً در روایات می خوانیم:
هرکس برای خداوند تواضع و فروتنی کند،خداوند او را عزیز می کند و هرکس تکبّر نماید، خدا او را ذلیل می گرداند.
قرآن از کسانی که از غیر خدا عزّت می خواهند به شدّت انتقاد کرده و می فرماید: «أیبتغون عِنْدَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلّهِ جَمِیعاً»
بنابراین عزّت و ذلّت از خداست،ولی ایجاد زمینه های آن به دست خود ماست.
پیام ها:
۱- مالک واقعی تمامی حکومت ها خداست.مُلک برای غیر خدا،موقّتی و محدود است. «مالِکَ الْمُلْکِ»
۲ -اکنون که مالک اوست پس دیگران امانتداری بیش نیستند و باید طبق رضای مالک اصلی عمل کنند. «مالِکَ الْمُلْکِ»
۳ -اگر انسان مالک مُلک نیست چرا با داشتن آن مغرور و با از دست دادنش مأیوس شود! «مالِکَ الْمُلْکِ»
۴ -خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد،حکومت می دهد.همان گونه که به سلیمان،یوسف،طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ»
۵ -حکومت و حاکمیّت،دلبستگی آور است. «تَنْزِعُ الْمُلْکَ» «نزع»به معنای کندن است و نشانه یک نوع دلبستگی است.
۶ -عزّت و ذلّت به دست خداست،از دیگران توقّع عزّت نداشته باشیم. «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ»
۷ -توحید در دعا و عبادت یک ضرورت است. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ» در مناجات شعبانیه می خوانیم:«الهی بیدک لا بید غیرک زیادتی و نقصی».
۸ -آنچه از اوست، چه دادن ها وگرفتن ها،همه خیر است،گرچه در قضاوت های عجولانه ی ما فلسفه ی آن را ندانیم. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ»
۹ -سرچشمه ی بدی ها عجز و ناتوانی است.از کسی که بر هر کاری قدرت دارد چیزی جز خیر سر نمی زند. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
@alquran_ir