درس یکصد و هفتاد و ششم
تفسیر آیه ۱۶۹ سوره #بقره از تفسیر نور
إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (۱۶۹)
همانا(شیطان)،شما را فقط به بدی و زشتی فرمان می دهد و اینکه بر خداوند چیزهایی بگویید که به آن آگاه نیستید.
نکته ها:
* در تفسیر روح البیان آمده است که شیطان در وسوسه ی خود،مراحلی را طی می کند:
ابتدا به کفر دعوت می نماید.
اگر موفق نشد،به بدعت،
اگر موفق نشد،به گناهان کبیره،
اگر موفق نشد به گناهان صغیره،
اگر موفق نشد،به کارهای مباح به جای عبادات،
و اگر باز هم موفق نشد،به عباداتی دعوت می کند که پایین تر است،تا شخص از مرحله بالاتر باز بماند.
* فرمان شیطان،همان وسوسه های اوست.نه آنکه از انسان سلب اختیار کند تا انسان مجبور به گناه شود.
* تاثیر فرمان شیطان،نشان ضعف ماست
هرگاه انسان ضعیف شد،وسوسه های شیطان را همچون فرمان مولا می پذیرد؛ «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ»
وگرنه اولیای خدا،در مرحله ای هستند که شیطان به آنان نفوذ ندارد. «إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ»
پیام ها:
۱- نشانه ی دشمنی شیطان،وسوسه برای انجام فحشا و افترا به خداوند است. «عَدُوٌّ مُبِینٌ إِنَّما یَأْمُرُکُمْ»
۲- شیطان،هم دستور به گناه می دهد،هم راه توجیه آنرا نشان می دهد.فرمان به سوء و فحشا،همان دستور به گناه و فرمان افترا بستن به خدا،دستور به توجیه گناه است. «یَأْمُرُکُمْ... وَ أَنْ تَقُولُوا»
۳- اظهار نظر در باره احکام دین و فتوی دادن بدون علم،حرام است. «أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»
4-حتّی در مقام تردید و شک،نباید چیزی را به خداوند نسبت داد،تا چه رسد به مواردی که بدانیم آن حرف و سخن از خدا نیست.بنابراین باید در تفسیر قرآن و بیان احکام دقّت کرد. «وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»
@alquran_ir
درس یکصد و هفتاد و هفتم
تفسیر آیه ۱۷۰ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (۱۷۰)
وهنگامی که به آنها(مشرکان)گفته شود:آنچه را خدا نازل کرده است پیروی کنید، گویند: بلکه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن یافتیم پیروی می نماییم.آیا(از آنان پیروی می کنند)هرچند پدرانشان چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافته بودند؟
نکته ها:
* آیه قبل به ما هشدار داد که از پیروی گامها و فرمان های شیطان،دوری کنیم.این آیه یکی از مصادیق راه شیطان را که تقلید کورکورانه است بیان می کند.
* پیروی و اطاعت عقلانی مانعی ندارد،مورد انتقاد قرآن،تقلید از کسانی است که نه خود دارای تعقّل بوده اند و نه هدایت انبیا را پذیرفته اند.
* هدایت الهی،در هر عصر و زمانی وجود دارد.از اینکه قرآن می فرماید:نیاکان آنان هدایت پذیر نبودند،استفاده می شود که هدایت الهی در هر زمانی بوده،ولی آنها نمی پذیرفتند.
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:
«بلی لا تخلوا الارض من قائم لله ظاهرا او خائفا»
یعنی:
زمین از رهبر آسمانی هرگز خالی نیست، خواه آشکارا و خواه مخفیانه.
پیام ها:
۱- ارتجاع و عقب گرد،ممنوع است.پیروی از سنّت و راه نیاکان،اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد،قابل پذیرش نمی باشد. «أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»
۲- تعصّباتِ نژادی وقبیله ای،از زمینه های نپذیرفتن حقّ است. «بَلْ نَتَّبِعُ... آباءَنا»
۳- آداب و عقاید نیاکان،در آیندگان اثر گذار است. «ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»
۴- راه حقّ،با عقل و وحی به دست می آید. «لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ»
۵- انتقال تجربه و دانش ارزش است،ولی انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آینده،ضد ارزش می باشد. «آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۶- عقل،ما را به پیروی از وحی،رهبری می کند. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ... أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
@alquran_ir
درس یکصد و هفتاد و هشتم
تفسیر آیه ۱۷۱ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ (۱۷۱)
و مَثل کافران،چنان است که کسی به حیوانی که جز صدایی(از نزدیک) ویا ندایی(از دور)نمی شنود بانگ زند،اینان کران،لالان و کورانند و از اینروست که نمی اندیشند.
نکته ها:
* «دعا»به معنای خواندن از نزدیک و«نداء»برای خواندن از راه دور است.
* در این آیه دو تشبیه است:یکی تشبیه دعوت کننده ی حقّ،به چوپان.و دیگری تشبیه کافران،به حیواناتی که از کلام چوپان چیزی جز فریاد نمی فهمند.
یعنی ای پیامبر!
مثال تودر دعوت این قومِ بی ایمان به سوی حقّ و شکستن سدهای تقلید کورکورانه، همچون کسی است که گوسفندان و حیوانات را برای نجات از خطر صدا می زند و آنها این پیام را درک نمی کنند.زیرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع کرو لال و نابینا هستند.
پیام ها:
۱- ارزش چشم و گوش و زبان،به آن است که مقدّمه ی تعقّل باشد،و گرنه حیوانات نیز چشم و گوش دارند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۲ - راه شناخت،پرسیدن،گوش کردن و دیدن همراه با تفکّر است. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
۳- اشخاص بی تفاوت در برابر دعوت حقّ،پنج صفت تحقیرآمیز دارند:
مثل حیوانند،
کورند،
کرند،
لالند
و بی عقلند.
«مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا... فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
@alquran_ir
درس یکصد و هفتاد و نهم
تفسیر آیه ۱۷۲ سوره #بقره از تفسیر نور
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ (۱۷۲)
ای کسانی که ایمان آورده اید! از نعمت های پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید و شکر خدارا به جای آورید.اگر فقط او را پرستش می کنید.
نکته ها:
* از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که خداوند می فرماید:من مردم را خلق می کنم،امّا آنان غیر مرا می پرستند.من به آنان روزی می دهم،امّا آنان شکر دیگری را می نمایند.
* قرآن،هرگاه بنا دارد انسان را از کاری منع کند،ابتدا راههای مباح آنرا مطرح کرده و سپس موارد نهی را بیان می کند.
چون می خواهد در آیات بعد،مردم را از یک سری خوردنی،منع و نهی کند،در این آیه راههای حلال را بازگو نموده است.
* شکر مراحلی دارد.گاهی با زبان است و گاهی با عمل.
شکر واقعی آن است که نعمت ها در راهی مصرف شود که خداوند مقرر نموده است.
* هدف اصلی از آفرینش نعمت های طبیعی،بهره بردن مؤمنان است.
در سه آیه قبل فرمود:
ای مردم! از آنچه در زمین است بخورید.
در این آیه می فرماید:ای مؤمنان! از نعمت های دلپسندی که برای شما روزی کرده ام بخورید.
شاید در این اختلاف تعبیر،رمزی باشد و آن اینکه هدف اصلی،رزق رسانی به مؤمنان است،ولی دیگر مردم هم در کنار آنها بهره می برند.
همانگونه که هدف اصلیِ باغبان از آبیاری،رشد گلها ودرختانِ میوه است، گرچه علف های هرز وتیغها نیز به نوایی می رسند.
ادامه دارد.....
@alquran_ir
مدیریت:
@bidaryir
درس یکصد و هشتادم
ادامه تفسیر آیه ۱۷۲ سوره #بقره از تفسیر نور
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ (۱۷۲)
ای کسانی که ایمان آورده اید! از نعمت های پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم بخورید و شکر خدارا به جای آورید.اگر فقط او را پرستش می کنید.
* شاید بتوان گفت که از هرکس توقّع خاصّی است.از مردم عادّی،توقّع آن است که پس از خوردن،دنبال گناه و وسوسه های شیطان و فساد نروند؛ «یا أَیُّهَا النّاسُ کُلُوا... وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ»
ولی از اهل ایمان این توقّع است که پس از خوردن،به دنبال عمل صالح و شکرگزاری باشند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا... وَ اشْکُرُوا» و «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا...وَ اعْمَلُوا صالِحاً»
پیام ها:
۱ -خودسازی و زهد و تقوا،منافاتی با بهره گیری از طیّبات ندارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ»
۲ -در مکتب اسلام،مادّیات مقدّمه ی معنویات است. «کُلُوا، وَ اشْکُرُوا، تَعْبُدُونَ»
۳ -اسلام در تغذیه،به بهداشت توجّه دارد. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ»
۴ 4-قبل از تأمین زندگی مردم ومحبّت به آنان،توقّعی نداشته باشید. «کُلُوا...وَ اشْکُرُوا»
۵- شکر،نشانه ی خداپرستی و توحید ناب است.اگر انسان رزق را نتیجه فکر اقتصادی، تلاش، مدیریّت،سرمایه و اعتبارات خود بداند،برای خداوند سهمی قایل نخواهد بود تا او را شکر کند. «وَ اشْکُرُوا لِلّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ»
۶ -شکر،نمونه روشن عبادت است. «وَ اشْکُرُوا لِلّهِ... تَعْبُدُونَ»
۷- شکر خداوند،واجب است. «کُلُوا... وَ اشْکُرُوا لِلّهِ»
۸ -خداپرست،آنچه را خدا حلال شمرده،از پیش خود حرام نمی کند. «کُلُوا... إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ»
@alquran_ir
مدیریت:
@bidaryir
درس یکصد و هشتاد و یکم
تفسیر آیه ۱۷۳ سوره #بقره از تفسیر نور
إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۷۳)
همانا خداوند مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که(هنگام ذبح)نام غیر خدا بر آن برده شده،حرام کرده است،(ولی)آن کس که ناچار شد(به خوردن اینها)در صورتی که زیاده طلبی نکند و از حدّ احتیاج نگذراند، گناهی بر او نیست،همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
نکته ها:
* به دنبال آیه ی قبل که فرمود:از پیش خود،حلال های خدا را بر خود حرام نکنید، زیرا خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی که مانند زمان جاهلیّت نام غیر خدا هنگام ذبح بر او برده شود،حرام کرده است.
* امام صادق علیه السلام فرمود:گوشت مردار،سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانی می شود و خوردن خون،سبب سنگدلی و قساوت قلب می گردد.
* کسی که برای حفظ جان خود هیچ غذایی نداشته باشد،می تواند به خاطر اضطرار از غذای حرام استفاده کند،مشروط بر اینکه از روی سرکشی و نافرمانی و ستمگری نباشد.یعنی فقط به همان مقداری مصرف کند که خود را از مرگ برهاند،نه اینکه خواهان لذّت باشد.
این اجازه به خاطر لطف و مهربانی خداوند است.
امام صادق علیه السلام فرمود:اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنی های ممنوع نخورد و بمیرد،کافر مرده است.
* با توجّه به اینکه خوردنی های حرام،بیش از چهار موردی است که در آیه مطرح شده،پس کلمه«انّما»به معنای حصر عقلی نیست،بلکه در مقابل تحریم های جاهلیّت است.
قاعده ی اضطرار،اختصاص به خوردنی ها ندارد و در هر مسئله ای پیش آید،قانون را تخفیف می دهد.
از امام صادق علیه السلام سؤال کردند که پزشک به مریضی دستور استراحت و خوابیدن داده است، نماز را چه کند؟امام این آیه را تلاوت نموده و فرمود:نماز را خوابیده بخواند.
@alquran_ir
سلام بر اعضای محترم کانال
لطفا برای هرگونه اظهار نظر، نقد، پبشنهاد، سوال در مورد مطالب و..... به:
@bidaryir
پیام دهید، سپاسگزارم.