شب مردان خدا روز جهان افروز است...، امام صادق (ع) ميفرمايد:
«ما من عمل حسن يعمله العبد الا و له ثواب في القرآن الا صلاه الليل فان الله لم يبين ثوابها لعظيم خطره عنده فقال: تتجا في جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ينفقون فلا تعلم نفس ما اخفي لهم من قره اعين جزاء بما کانوا يعملون».
(هيچ عمل نيکوئي نيست که بنده آن را انجام دهد مگر اين که ثواب آن در قرآن آمده، الا نماز شب، زيرا خداوند ثواب آن را به خاطر عظمت آن در نزد خودش بيان نفرمود و (در قرآن) فرمود: دور ميکنند پهلوهاي خود را از خوابگاهها (کنايه از اين که از رختخواب برميخيزند) و با ترس و اميد، پروردگار خود را ميخوانند، و از آنچه روزي آنها کردهايم انفاق ميکنند، پس هيچکس نميداند، چه سرور و روشني چشمي براي آنها در نظر گرفته شده است، (اين) جزاي عملکرد آنها (و نماز و نيايش شب) آنها است.[27. وسائل، جلد 5، کتاب الصلاه، حديث 10318.].
اين «قرهالعين» و روشني ديده که مايهي سرور شب زندهدار است چيست، که خداوند ذکر نکرده، اگر از ثوابها و باغهاي بهشتي است، که ميتوانست مثل جاهاي ديگر و اعمال ديگر بيان کند، معلوم ميشود پاداش آن از سنخ اين پاداشها نيست که گوشزد کسي توان کرد، خصوصا براي اهل دنيا، فهم ما از درک نعمتهاي آنجا کوتاه است و تمام اين دنيا در مقابل تارموئي از حورالعين بهشتي نيست، بلکه مقابل تاري
از تارهاي حلههاي بهشتي که براي اهلش مهيا شده نيست.
امام امت در ذيل اين روايت ميفرمايد: «اي واي به حال ما اهل غفلت که تا آخر عمر از خواب برنميخيزيم و در سکر (و مستي) طبيعت باقي هستيم بلکه هر روز بر مستي و غفلت ما ميافزايد، جز مقام حيوانيت و ماکل و مشرب و منکح آنها چيز ديگري نميفهميم، و هر چه ميکنيم گرچه از سنخ عبادات هم باشد باز براي ادارهي بطن و فرج ميکنيم... ولي باز نااميد نبايد شد، ممکن است پس از مدتي بيداري شب و انس و عادت به آن، خداي تعالي کم کم دستگيري فرمايد و با يک لطف خفي، خلعت رحمت بر تو بپوشاند، ولي از سر عبادت مجملا غافل مباش و همه را به تجويد قراءات و تصحيح ظاهر فقط مپرداز، اگر نميتواني مخلص شوي، لااقل براي آن قرهالعيني که حق تعالي مخفي فرموده بکوش و يادي از فقير عاصي حيوان سيرت که از همه درجات به حيوانيت قناعت کرده- اگر مايل شدي- بکن، و با توجه و خلوص نيت بخوان «اللهم ارزقني التجافي عن دار الغرور و الانابه الي دار الخلود و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت»، خدايا دوري از دار فريب و (اين دنيا) را روزي من گردان و رجوع به سوي خانهي هميشگي و آخرت و آمادگي براي مرگ را قبل از رسيدن فوت نصيب من گردان
مالک اشتری دگربارامام مظلوم خود را میان گرگان تشنه به خون یاران سید علی تنها گذاشت و شعاری با ما ملت امام حسینیم رادرقلوب عاشقان سردار حک کرد.
ما ملت شهادتیم تنها شعار نیست که بر زبان مان جاری شده.
بلکه هدفی است بلند والا که عامل ترس سیاهدلان روزگار شده است.
ان مالک اشتر سید علی که همچون ذوالفقاری بر سینه دشمن میتاخت به آن هدف یعنی به معرفت حق تعالی دست یافت و با بصیرت و کمال به ارزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید.
این واقعه بسی تلخ وناگوارکه زخمی فراموش نشدنی بر دل مومنان کاشت، هرچند که باعث شادمانی دشمنان تیره دل گشت؛ اما دشمنان این پهنه ی سرسبز شده با خون شهیدان، باید بدانند که شهید سلیمانی قوی تر از سردار سلیمانی است.
باید این را بدانندکه با یارانی مسلح به قدرت ایمان ، قله ی حق خواهی را فتح خواهند کرد.
اری می بایست تاابد برطومار بلند تاریخ این ملت حماسه ساز بنویسند که با به شهادت رساندن رزمندگان اسلام که خالصانه خدمت میکنند نه تنهااین راه پایان نمی یابد،
بلکه نسل قاسم سلیمانی هارادر برابر یزیدیان روزگار ایجاد می نمایند.و جبهه مقاومت را بیش از گذشته مستحکم تر از قبل میکنند.
دلنوشته به حاج قاسم سلیمانی
🌹🌹زهرا احمدی🌹🌹
🥀سلام بر سرداری که در مسیر فاطمه اطهرو فرزندانش قرارگرفت و از نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمت ها بهره مند گشت،و آن نعمت چیزی نیست جز اشک و عزا گرفتن برحسین فاطمه.🥀
سرباز بی ادعای ولایت جان برکف برای حفظ اسلام و ایران جام شیرین شهادت نوشیدتا چراغ راهی باشد برای قاسم های آزاده زمان و نسل های بعد.🥀
ای امیرلشکر، چون تو نور خاک مظلوم دمشق بودی حال دیگر آن خاک ازغم فراق، خورشید پرفروغش دیگر تابش ان روزگار را ندارد.🥀
فرزندان مظلوم فلسطین، بی تو دست هایشان سرد و قلبشان گرفته است.🥀
ای مدافع دشت گل سرخ، در ظلمت این مسیر غوغا کردی.🥀
ای مدافع حرم زینب، دلم تنگ ان صدای بارانی ات است که کنار صدای خاک ریزجبهه مقاومت بهاری میشد.🥀
ای امیر دل ها به روح بلند و کبریائی ات سوگند که پای ما محکم بر این جاده است.
ما رهروان انقلاب جانانه بر مسیر راه جهادی ات می رویم و پیشبند یا زینب را بر پیشانیمان می بندیم تا مبادا که بدخواهان دین که چون گرگان تشنه به خون شعیان اند ، بخواهند حریم حرم(ع) را بشکنند.🥀
روحت شاد بادا که روش ومنش جبهه مقاومت حق بر علیه باطل را به مسلمانان و شیعیان جهان آموختی.🥀
🌹🌹زینب احمدی🌹🌹
خاطره درسآموز عباس حیدرزاده مداح اهلبیت از رهبر معظم انقلاب
وقتی من در محضر ایشان مداحی کردم، در آخر خواندنم به مستمعین گفتم: «دستها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا». بعد وقتی من خدمت ایشان برای عرض ارادت رسیدم، فرمودند: «اینکه شما گفتید دستها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا(س)، ما هیچ کجا نداریم که برای غیر از خدا دست بالا بیاورید؛ نه در منابع اهل سنت و نه در منابع شیعه. شما خودتان رعایت کنید و به دیگر مداحان هم بگویید که فقط برای «یا الله» گفتن از مردم بخواهند که دستشان را بالا بیاورند».
سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود
کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود
طور سینای تجلّی مشعلی از نور بود
سینه سینای عصمت مشتعل از نار بود
آنکه کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی
از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود
گردش گردون دون بین کز جفای سامری
نقطه پرگار وحدت، مرکز مسمار بود
نالۀبانو زد اندر خرمن هستی شرر
گویی اندر طور غم چون نخل آتشبار بود
صورتی نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه
روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود
شهریاری شد به بند بنده ای از بندگان
آنکه جبریل امینش بندۀدر بار بود
از قفای شاه، بانو؛ با نوایی جان گداز
تا توانایی به تن، تا قوّت رفتار بود
گرچه بازو، خسته شد وز کار دستش بسته شد
لیک پای همتش بر گنبد دوّار بود. . .
شاعر: آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی
مَثَلامام،مثلكعبهاست.......راویمیگوید: بعد از وفاتپیامبرحضرتفاطمه همیشهبهزیارتقبور شهدایاحد میآمد و كنار قبر حمزهگریه میكرد. روزیبهاو گفتم: ایسرور زنان! به خدا سوگند گریهشما رگهایقلبمرا پارهكرد.
حضرتزهراجوابفرمودند: ایابو عمرو! سزاوار استكهمنگریهكنم؛ چراكه بهمصیبتبهترینپدرانمبتلاشدهام. آه، چقدر مشتاقرسولخدایم!…
عرضكردم: آیا پیامبر قبلاز وفاتشتصریحیبه امامتحضرتعلی(علیهالسّلام) كردند؟
فرمودند: چقدر عجیباست! آیا روز غدیرخمرا فراموشكردهاید؟!
عرضكردم: بله،روز غدیر بود؛اما منتظر چیزیهستمكهپیامبر(صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) به شما فرمودهباشد. حضرتزهرا(علیهاالسّلام) با چند تأكیدفرمودند: خدا را شاهد میگیرمكهاز او(صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) شنیدم،كهمیفرمود: علی(علیهالسّلام) بهترینكسیاستكه در بینشما بهعنوانجانشینخود میگذارم؛ او امامو خلیفهبعد از مناستو دو نوهیمنو نهنفر از فرزندانحسین(علیهالسّلام) پیشوایان نیكوییهستند، كهاگر از آنها پیرویكنید، مییابید كهآنها هدایتكنندههدایتشدهاند؛ و اگر با آنها مخالفتكنید،تا روز قیامتدر بینشما اختلافخواهد بود.
عرضكردم: ایسرور من! پس چرا علی(علیهالسّلام) از حقخود كنارهگیریكرد؟ فرمودند:ایابا عمرو! پیامبر(صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: مَثَلامام،مثلكعبهاست؛كهباید بهسویاو آیند و او بهسویمردمنمیرود. سپسحضرتزهرا(علیهاالسّلام) فرمودند: بهخداقسماگر حقرا بهاهلشواگذار میكردند و از خاندانپیامبر تبعیتمیكردند، هیچ دو نفری همبا یكدیگر اختلافنمیكردند و امر خلافتبهتكتكجانشینانپیامبر(صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) میرسید؛ تا قائمما، نهمینفرزند از حسین(علیهالسّلام)،قیاممینمود.
هوالمحبوب:
پیامبر عزیز ما کم خوراک بودند و به کم خوراکی توصیه می کردند که به چند مورد اشاره میشود:پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:مَنْ قَلَّ طُعْمُهُ صَحَّ بَطْنُهُ وَ صَفَا قَلْبُهُ ، وَ مَنْ كَثُرَ طُعْمُهُ سَقُمَ بَطْنُهُ و قَسَا قَلْبُهُ .
آن كه غذا كم خورَد معده اش سالم مى ماند و صفاى دل مى يابد. و هر كه پرخور باشد معده اش بيمار و قلبش سخت مى شود..
( تنبيه الخواطر : ۱/۴۶
پیامبر اکرم (ص): مادر همه داروها، کم خوردن است (الواعظ العددیه، ص ۲۱۳)
امام علی (ع): کم خوری، مانع بسیاری از بیماریهای جسم میشود (غرر الحکم، ۶۷۶۸)
امام علی (ع): خوراک را کم کن تا بیماریها را کم کنی (غرر الحکم، ح ۲۳۳۶)
امام علی (ع): هر کس خوراکش کم باشد، دردهایش نیز کم است (غررالحکم، ح ۸۴۰۹.....
❤قـــرار صـــبـــحــگـــاهــی
قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج):
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ☆
♡دعای عهد♡
💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ
💠وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ
💠وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ
💠وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ
💠وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ
💠وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ
💠وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ
💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
💠اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ
💠وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ
💠وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ
💠یا حَىُّ یا قَیُّومُ
💠أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ
💠الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ
💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ
💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ
💠وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ
💠وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ
💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى
💠وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ
💠یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ
💠اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ
💠الْقائِمَ بِأَمْرِکَ
💠صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ
💠عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ
💠فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها
💠سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها
💠وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ
💠مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ
💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ
💠وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ
💠وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ
💠أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ
💠فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا
💠وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى
💠عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى
💠لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً
💠اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ
💠وَالذّابّینَ عَنْهُ
💠وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ
💠وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ
💠وَالْمُحامینَ عَنْهُ
💠وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ
💠وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ
💠اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ
💠الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً
💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى
💠مُؤْتَزِراً کَفَنى
💠شاهِراً سَیْفى
💠مُجَرِّداً قَناتى
💠مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى
💠فِى الْحاضِرِ وَالْبادى
💠اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ
💠وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ
💠وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ
💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ
💠وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
💠وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ
💠وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ
💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ
💠وَاشْدُدْ أَزْرَهُ
💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ
💠وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ
💠فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ
💠ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ
💠بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ
💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ
💠وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک
💠َحَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ
💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ
💠وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ
💠وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ
💠وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ
💠وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ
💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
💠وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ
💠مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ
💠اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ
💠مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ
💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ
💠وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ
💠اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ
💠عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ
💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ
💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً
💠وَ نَراهُ قَریباً
💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ
🔹آنگاه سه بار بر ران خود دست میزنی و در هر مرتبه میگویی:
💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
💠اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
ِ
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج والعافیةَ وَ النَصر بِحَقِّ حضرت زینب(س
از چشم خدا افتادهایم یا خیر؟
یکی از علما میگفت اگر میخواهی ببینی از چشم خدا افتادهای یا نه، یک راه بیشتر ندارد...
هروقت دیدی گناه میکنی و بعد غصه میخوری، بدان که از چشم خدا نیفتادهای.
اما اگر گناه میکنی و میگویی: مهم نیست؛ بترس که خط دورت کشیده شده باشد.
هر شب قبل از خواب اعمالمان را #محاسبه کنیم.
✨در گرفتاری ها این دعا را بخوانید✨
🌹از حضرت زینالعابدین (علیه السلام) روایت شده که میفرمایند :
✨ پدرم در روز عاشورا مرا به سینه خویش چسبانید و در حالی که از زخمهایشان خون، فوران میکرد،
فرمود:
ای فرزند! دعایی را که فاطمه (علیها السلام) آن را به من آموخت فراگیر، او از رسول الله (صلی الله علیه و آله) و آن حضرت نیز از جبرییل آن را فرا گرفته بود تا در حوائج، مهمّات، اندوه و حوادث تلخی که بر او وارد میشود و پیشآمدهای عظیمی که رخ میدهد آنرا بخواند.
✨سپس فرمود: بخوان:
💥 بحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا💥
👈 به جای«و افعل بی کذا و کذا» حاجات خود را ذکر کنی.
📚دعوات، قطبالدین راوندی، صفحه ۵۴
انالله وانا الیه راجــــــــــعون🖤🥀
اُمّ شهید،به شهید پیوست ...😭💔
مادر#شهید_هادی_ذوالفقاری امروز میهمان حضــــــــــرت زهراشدند
حاج خانوم سفارش مایادتون نره✋🥀
#التماس_دعا
مسکو روسیه با سرمای شانزده درجه زیر صفر و تلاش مردم برای رفتن به مسجد جهت برگزاری نماز
رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد
🔵 جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟
🌕 شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ...
🌹 از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟
شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود.
📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام
مادرم در گوش من خواندست:«یا ام البنین»
ذکر من تا روز محشر هست:«یا ام البنین»
ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم...
...هرکجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین!
هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند
نوکر عباس تو دربست یا ام البنین!
در حمایت از غریب کربلا ، عباس تو
دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین!
خون چکید از چشمهایش روی نیزه تا که دید
دست زینب را کسی می بست یا ام البنین!
بعد عباست برای غارت اهل حرم
حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین!
گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی
حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین!
#مهدی_علی_قاسمی
#ام_البنین_س
#مادرعباس
💠
📹 ببینید | روضهخوانی تکاندهندهی و قدیمی رهبر انقلاب در مصیبت حضرت امالبنین (س)
🏴 انتشار بهمناسبت سالروز وفات حضرت امالبنین
🗓 ۱۳۵۲/۱۱/۱۲
🌹🍃🌹🍃
پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند.
خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم.
درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند.
به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.»
حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم.
شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم.
پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم.
صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم.
حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد.
پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند.
♦️برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم»
خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
یکی از منبریها پس از یک سخنرانی رفت منزل عارف بزرگ شیخ رجبعلی خیاط
به محض ورود شیخ با یک نگاه تندی به او نگاه کرد
شیخ گفت میخواهی پرونده اعمالت را ببینی؟
اون فرد واعظ ومنبری گفت بله
شیخ تصرفی کرد وبا دست خود پرونده اش را نشانش داد
دید الی ما شاءالله جرم وجنایت وقتل ودشمنی با دین و.... در پرونده اعمالش هست
از شدت ناراحتی غش کرد
وقتی سرحال شد گفت یا شیخ این پرونده چیه ؟
من در عمرم یک سیلی به کسی نزده ام یک فحش نداده ام کوچکترین ظلمی نکردم فقط نوکری اهل بیت را کردم
شیخ رجبعلی به او گفت چرا امروز در سخنرانیت از رضا شاه تجلیل کردی وگفتی عجب امنیتی ایجاد کرده است؟
با تجلیل از او در تمامگناهانش شریک شدی
بعد شیخ رجبعلی ادامه داد که رضا شاه دشمن دین ودیانت واهل بیت هست واگر کار خاصی هم انجام داده در جهت منافع خودش واربابانش بوده
تمجید تو یعنی تایید او وشراکت در تمام جنایتها ودشمنیهایش با دین واهل بیت
📚 کتاب کیمیای محبت - سرگذشت شیخ رجبعلی خیاط)
✨خوابی که مادربزرگ شهید مغنیه پس از شهادتش دید.✨
اهمیت نماز در قیامت
مادربزرگ شهید جهاد مغنیه چند روز پس از شهادت جهاد خوابی می بیند که جهاد او را را به نماز و به ویژه نماز صبح وصیت می کند.
🌷 دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم، مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر میزد و میآمد پیشم.
گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم. جهاد گفت: بازرسیها طول کشید، برای همین دیر آمدم.
در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را میگوید. گفتم: مگر تو از بازرسی رد میشوی؟
گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم.
با تعجب:: گفتم بازرسی چی؟
گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از نماز صبح سؤال میشود. نماز صبح.
تازه یادم آمد جهادم شهید شده. پرسیدم: حساب قبر چی؟ گفت: شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست. ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم...
راوی: مادر بزرگ شهید جهاد مغنیه
🌷 سالگرد شهادت شهید #جهاد_مغنیه
یاد شهدا با صلوات🌷
# نماز صبح
#اهمیت نماز
# شهدا بهترین الگو برای جوانان
💫💫💫💫
چیکار کنیم که خونه مون پر از برکت و آرامش بشه؟
۱. هنگام ورود به خونه سلام کنیم،حتی اگه کسی خونه نیست.
۲. صبح بعد از بیدار شدن صدقه بدیم هر چند کم، و آیه الکرسی و چهار قل بخونیم.
۳. نزاریم آشغال زیاد تو خونه بمونه
۴. در طول روز حداقل ده دقیقه صدای قرآن تو خونه پخش کنیم.
۵. عصر ها حدیث کسا بخونیم و اگر نمی تونیم صوتش رو تو خونه پخش کنیم.
۶. فضای خانه را با صلوات برمحمد و آل محمد معطر کنیم تا اعضای خانواده در این فضا تنفس کنند.
۷. در طول روز ،پنج بار سوره توحید رو بخونیم و به امام زمان هدیه کنیم و ازشون بخوایم برای زندگی ما دعا کنن.
۸. هر پول یا نعمتی که به وارد زندگیمون می شه اول شکرگزاری زبانی کنیم و بعد شکرگزاری عملی، یعنی یا صدقه بدیم از اول مال یا کسی رو هم در اون نعمت شریک کنیم که اینطوری نه تنها چیزی ازش کم نمی شه بلکه باعث برکت می شه
۹. اسراف نکنیم ، به اندازه ی نیازمون مصرف کنیم، حواسمون به مصرف آب باشه، نسبت به نان بی احترامی نکنیم. اسراف باعث از دست رفتن نعمت ها می شه
۱۰. با مردم مدارا کنیم. با اهل خانه خوش رفتار باشیم.
۱۱. نماز هامون اول وقت بجا آوریم و روزی پنجاه آیه قرآن بخونیم.
۱۲. دعای خیر برای همنوعان و علی الخصوص دعا برای پدر و مادر باعث برکت و رزق غیرمنتظره می شه، همیشه شنیدیم که پدر و مادر برای بچه شون دعا کنن دعاشون مستجاب می شه اما دعای فرزند در حق پدر و مادرش چه زنده باشن چه در قید حیات نباشن باعث جلب رحمت الهی می شه.
۱۳. اظهار فقر نکردن و ناله نکردن . ماها عادت کردیم تا کسی رو می بینیم شروع می کنیم به ناله... که وضع مون خوب نیست و .. درصورتیکه این کار ناشکریه، مگه خدا تا حالا ما رو لنگ گذاشته؟؟ در حدیث داریم که هرکس اظهار فقر کند ،فقیر می شود.
۱۴. مداومت بر یکسری اذکار مانند: یا غنی_ یا وهاب_ یا الله_ و توسل به امام جواد
«اللّهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»
❎مهم ترین توصیه علامه مصباح در سال 98 در جمع اعضای جبهه پایداری انقلاب اسلامی
آخرین عرض بنده که وقتهای دیگر هم به همه دوستان عرض میکنم این است که باور کنیم بهترین راه برای موفقیت توسل به اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین است؛
🔸توسل این نیست که حتماً بنشینیم روضه بخوانیم گریه کنیم.
🔹هر کاری میخواهیم شروع کنیم اول یک صلوات برای امام زمان بفرستیم ته دلمان بگوییم آقا دست ما را بگیر.
🔺 این برای ما ملکه شود و تجربههای زیادی هست که کسانی که اینگونه بودند در مقام عمل آنها را وانگذاشتند.