eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
157 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
💢دانشگاهی در آلمان... یعنی خودتو کشته باشی به هر دری زده باشی بری اروپا و امریکا سر کلاس دانشگاه بعد ببینی استادت اینجا هم آخونده حاج آقای میرزا محمدی تو دانشگاه ریاضی درس میده، تو کلاس می‌گفت من آخر کلاس دو سه دقیقه روضه می‌خونم از روز اول هم طی می‌کنم با دانشجوها کی هر کسی بر نمی‌تابه این مساله رو تا وقت هست استادش رو عوض کنه ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
آخرین سخنرانی امیرالمومنین(ع)قبل از شهادت::: بندگان خدا!... توجّه و دقّت در تاريخ ملت هاى گذشته براى شما آموزش و عبرتى گرانبها اسـت . كجايند غول ها (پادشاهان بزرگ ) و فرزندانشان ؟ كجايند فراعِنَه و فرزندشان ؟ كو مـَدَنِيان (رسّ)؛ همانان كه پيامبران را كشتند، و چراغ پر فروغ سُنَنِ آنان را خاموش ، و راه و رسـم ستمگران را زنده كردند؟ كجايند آنان كه با لشكرهاى گران به راه افتادند، و سپاهيان ميليونى را در هم شكستند و سپاهيان فراوان گرد آوردند و شهرها بنا كردند؟ ... بندگان برگزيده خدا آماده رحيل گرديدند، و نعمت هاى اندك دنياى فانى را با آخرت جاويد مـعـاوضـه كـردند. راستى برادران ما، كه در صِفّين خونشان ريخت اگر امروز زنده نيستند چه زيان ديده اند؟ ... كـجـا هـسـتـنـد بـرادران مـن ؛ آنان كه راه (جهاد) را در پيش گرفتند و جاده حقّ را درنورديدند؟ كجاست (عَمّار)! كو (اِبن تَيّهان )! و كجاست (ذُوالشَّهادَتين )؟ كجايند ديگر برادران همانند اين افراد كه بر مرگ ، پيمان بستند و سرهايشان براى بدكاران برده شد. آنگاه دست بر محاسن خويش كشيد و مدّتى طولانى گريه كرد. پس از آن فرمود: آه و افـسوس بر برادرانم ! آنان كه قرآن را خواندند و در زندگى خويش حاكم قرار دادند. در فـرايـض دقـّت مـى كـردنـد و آن را بـه پـا مـى داشـتـنـد. سـنّت ها را زنده كردند، و بدعت ها را ميراندند. دعوت به جهاد را پذيرفتند و به رهبر خود اطمينان داشته و از او پيروى مى كردند. سپس با صداى بلند فرياد زد: جـهـاد! جـهاد! اى بندگان خدا. آگاه باشيد! من هم امروز به سوى اردوگاه حركت مى كنم . هر كس مى خواهد به سوى خدا بشتابد، (همراه ما) خارج شود. در نتيجه اين تلاش ها حدود چهل هزار نفر در اردوگاه اجتماع كردند. امـيـر مـؤ مـنـان (ع )ـ طبق نقل نُوفِ بِكالى ـ براى امام حسين (ع )پرچمى با ده هزار نفر، و براى قـَيـس در ده هزار، و براى اَبُو اَيُّوبِ اَنْصارى در ده هزار، براى ديگران هر كدام تعدادى ديگرتـهـيـّه كـرد تـا به مقصد صِفّين حركت كند؛ ولى هنوز جمعه نگذشته بود كه اِبنِ مُلْجَم بر آن حضرت ضربت زد و لشكر ناچار به كوفه بازگشت.
چرا قبر أمیرالمؤمنین علی (ع) ۱۰۰ سال مخفی بوده است؟/ کدام امام محل قبر ایشان را آشکار کرد؟ دوران حکومت امام علی(علیه السلام) را می توان پرآشوب ترین دوران تاریخ اسلام نام نهاد و می توان گفت که در زمان هیچ یک از خلفای پیش از آن حضرت و یا پس از ایشان (امویان و عباسیان)، بدان سان که در زمان ایشان جنگ های داخلی صورت گرفته، فتنه و آشوب های خانگی برپا نشده است. از آن جا که در زمان حکومت خلفای سه گانه، انحرافاتی صورت گرفته بود، حضرت علی(علیه السلام) در زمان حکومت خویش در صدد اصلاح امور برآمدند، ولی این کار باعث شد تا مخالفان، سودجویان و صاحبان زر و زور با آن حضرت دشمنی بورزند و جنگ های متعددی به راه اندازند. این دشمنی ها منحصر به دوران حیات آن حضرت نبود، بلکه پس از شهادت ایشان نیز ادامه یافت. ریشه اصلی اختفای مزار آن حضرت را باید در فراوانی و شدت دشمنی ها نسبت به ایشان جست و جو کرد. معاویة بن ابی سفیان دشمنی را با امام علی(علیه السلام) به آن مرحله رسانید که سب و لعن علی(علیه السلام) را بر منابر رایج نمود و در قنوت نماز خود امیر مؤمنان علی(علیه السلام) را لعن می کرد! این دشمنی ها و کینه توزی ها باعث شد تا فرزندان امام علی(علیه السلام) از بیم دشمنی های بنی امیه مزار ایشان را بنابر وصیت خود آن حضرت مخفی کنند و طی سال های متمادی آن را پوشیده نگه دارند. ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه، رویداد به خاکسپاری امیر مؤمنان(علیه السلام) را چنین نقل می کند: «هنگامی که علی(علیه السلام) به شهادت رسید، فرزندان ایشان تصمیم گرفتند تا قبر ایشان را از بنی امیه پنهان نگه دارند تا مبادا بر ایشان در قبر و یا برای قبر ایشان حادثه ای روی دهد. از این رو در شب شهادت ایشان دست به انجام کارهایی زدند تا کسی از محل خاکسپاری ایشان آگاه نشود. آنها تابوتی را در حالی که از آن بوی کافور استشمام می شد بر شتری بستند و به سوی مدینه بردند؛ چنان که گروهی گمان کردند که امام را به مدینه می برند تا در کنار قبر حضرت زهرا(علیها السلام) دفن نمایند. از سوی دیگر بر اشتری دیگر جنازه ای پیچیده شده گذاشتند و چنان وانمود کردند که می خواهند آن حضرت را در حیره دفن کنند و در آن جا تعدادی قبر در مکان های مختلف کندند. در نهایت فرزندان و اصحاب خاص ایشان آن حضرت را در سحرگاه شب بیست و یکم رمضان در نجف به خاک سپردند و از محل خاکسپاری ایشان هیچ کس دیگر آگاه نشد... و محل دفن ایشان پوشیده ماند. بدین سبب بنی امیه شایعات بسیاری ساختند: گروهی ادعا کردند که جمعی از طایفه طی، شتری را در آن شب یافتند که بر آن شتر صندوقی قرار داشت که راه را گم کرده بود و به ایشان گمان دستیابی به مال و ثروت به آن دست یازیدند و هنگامی که فهمیدند در صندوق چه چیز قرار دارد، از بیم آن که کسی به دنبال آن بیاید، صندوق را با آنچه در آن بود، دفن کردند و شتر را نیز کشتند و خوردند. این شایعه به مذاق بنی امیه خوش آمد تا جایی که ولید بن عقبه در یکی از اشعارش به آن اشاره کرده است: فَإِن یَکُ قَد ضَلَّ البَعیرُ بِحَمْلِهِ * فَما کانَ مَهدیّاً وَ لا کانَ هادِیاً اگر شتری که او را حمل می کرده، گم شده است، پس نه او هدایت کننده بوده است و نه هدایت شده. برای آگاهی بیشتر از اقوال و گفتارهای موجود درباره خاکسپاری امام علی(علیه السلام) می توانید به کتاب هایی چون تاریخ خلفا، نوشته سیوطی، ذیل باب ابوالسبطین علی ابن ابی طالب(علیه السلام) ص ۱۷۶ و تاریخ طبری، ج ۴، ص ۱۱۶، حوادث سنه اربعین، مراجعه کنید. به طور خلاصه، عامل اصلی پنهان نمودن مزار امام علی(علیه السلام) را می توان در دشمنی بنی امیه با آن حضرت جستجو کرد؛ چرا که هرگونه اطلاع از محل دفن ایشان ممکن بود باعث بی حرمتی و یا حتی نبش قبر آن حضرت شود. بنابر این امام علی(علیه السلام) در وصیت خود دستور داد تا قبر او را مخفی کنند، هم چنان که قبر همسرش حضرت فاطمه(علیها السلام) دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز مخفی بود و هست. مزار آن حضرت تا حدود صد سال هم چنان مخفی بود تا آن که امام صادق(علیه السلام) محل آن را برای عموم مردم آشکار کرد. سپس به دستور داود بن علی عباس صندوقی بر مزار ایشان نهاده شد و در زمان خلافت هارون، خلیفه عباسی اتاقی بر روی آن ساخته شد و نخستین بقعه بر مزار ایشان بنا گردید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯️🖤 إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ 🖤🕯️ با نهایت تأثّر و تأسّف اعلام می‌دارد روح مطهّر و بلند عارف واصل، حضرت آیت الله فاطمی‌نیا به ملکوت اعلیٰ پیوست. این ضایعهٔ عُظمیٰ را به محضر حضرت بقیة‌الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء، مقام معظم رهبری، شاگردان و تمام دوستداران این عالم جلیل‌القدر تسلیت عرض می‌نماییم. هدیه به روح این حکیم فرزانه فاتحه و صلواتی اهداء کنیم.
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤دعا مستجاب ميشود. 🔹استاد آیت الله فاطمي نيا ▪️روحشون شاد و یادشون گرامی
❤️ *شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای ناله‌اش موجب لو رفتن مَعبر شود*👇 ✍🏻برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم. وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم ** هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است. اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که *دهان شهید پر از گِل شده بود.* بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود. *✍🏻چقدر فرق است بین کسی که دهانش را از گِل پر میکنه تا به دشمن گرا نده، با کسی که دهانش را باید گل گرفت تا دشمن صدایش را نشنود.* 😔🌹 🌷 *شهید سعید حمیدی‌اصیل*🌷 🌹🌹
🌷وصیت‌نامه بسیار عجیب یک شهید ✍️سردار حاج حسین کاجی:بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌ طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود، در وصیت‌نامه نوشته بود: من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم، پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند، اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند، من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم و جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه می‌ماند، بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست، این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم، بگویید که ما را فراموش نکنند. بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است. 📚 کتاب خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195