اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(علیه السلام) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(علیه السلام)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند
حدود 11
بعد از این حملات، امام(علیه السلام) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی در مقابل نگاه امام(علیه السلام) شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(علیه السلام) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است»
یک بار هفت نفر از اصحاب امام(علیه السلام)در محاصره واقع شدند،حضرت عباس(علیه السلام) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
۱۲:۵۰ اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(علیه السلام) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهرجنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد : «نماز شما قبول نمیشود.»حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(علیه السلام) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(علیه السلام) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(علیه السلام) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام(علیه السلام) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(علیه السلام) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید»
حدود ساعت ۱۴
عاقبت امام حسین(علیه السلام) و حضرت عباس(علیه السلام) تنها ماندند. عباس(علیه السلام) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(علیه السلام) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(علیه السلام) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست»
حدود ساعت ۱۵
امام(علیه السلام) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد
امام(علیه السلام) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(علیه السلام) آمدند. بعد از شهادت امام(علیه السلام) بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(علیه السلام) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (علیه السلام) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند : «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
۱۶:۰۶ اذان عصر
وقت شهادت امام(علیه السلام) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد»
گوید : آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(علیه السلام) فرو برد.
علل اصلی ریختن آب روی قبر در فرهنگ عامه و روایات عبارت است از : 1- قبر تمیز شود و نوشته های روی قبر قابل خواندن شوند. 2- امام صادق (ع) فرمود: تا مادامی که خاک قبر تازه و مرطوب است عذاب از صاحب قبر برداشته می شود. 3- برخی سنگ قبر را با آب و گلاب میشویند و علت آن خوشبو شدن قبر است
شهید محمدرضا شفیعی
محمدرضا شفیعی در ۱۴ سالگی به جبهه رفت. در عملیات کربلای چهار در شلمچه زخمی شد و به اسارت دشمن در آمد. در اردوگاه موصل بعد از ده روز اسارت با لبان تشنه به شهادت رسید. آخرین جملهای که بر زبان جاری کرد، «فدای لب تشنهات یا اباعبدالله» بود.
پیکر مطهرش را در قبرستانی حد فاصل دو شهر سامرا و کاظمین به خاک سپردند.
مادر شهید چهارده سال بعد به زیارت مزار فرزندش در عراق و سپس به کربلا رفت و آقا سید الشهدا را به جوان رعنایش علیاکبر قسم داد تا فرزندش را برگرداند.
دو سال بعد به مادر شهید مژده دادند که بعد از شانزده سال پیکر مطهر شهید محمدرضا شفیعی را آوردهاند، آنهم در حالیکه همچنان سالم مانده و هیچ تغییری نکرده است.
بعد از شانزده سال پیکر محمدرضا را سالم از خاک در آورده بودند. صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک شهید را سه ماه در آفتاب گذاشتند ولی باز تغییری نکرد. حتی رویش پودر مخصوصی ریختند که استخوانها را هم از بین میبرد ولی باز هم اثر نکرد و پیکر شهید سالم بازگشت. پیکر نورانی و معطر بود و موهای سر و صورتش تکان خورده بود.
مادر شهید میگوید موقع دفن محمدرضا، حاج حسین کاجی به من گفت: شما میدانید چرا بدن او سالم است؟ گفتم: از بس ایشان خوب و با خدا بود. ولی حاج حسین گفت: راز سالم ماندن ایشان در چهار چیز است: هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمیشد؛ مداومت بر غسل جمعه داشت؛ دائما با وضو بود و اینکه هر وقت زیارت عاشورا خوانده میشد، ما با چفیههایمان اشکمان را پاک میکردیم ولی ایشان با دست اشکهایش را میگرفت و به بدنش میمالید و جالب اینکه جمعه وقتی برای ما آب میآوردند، ایشان آب را نمیخورد و آن را برای غسل نگه میداشت
- حضرت آيه الله مرعشي نجفي قدس سره فرمود: يكي از علماي نجف اشرف كه مدتي به قم آمده بود، براي من نقل كرد: براي رفع مشكلي كه داشتم، به مسجد مقدس جمكران رفتم. درد دلم را در عالم معنا به حضرت ولي عصر - عجل الله تعالي فرجه الشريف – عرض كردم و از او خواستم كه وساطت كرده، از درگاه خدا شفاعت كند تا مشكل من حل شود. براي اين منظور، به طور مكرر به مسجد جمكران رفتم؛ ولي نتيجه اي نگرفتم تا اينكه روزي در آن مسجد در هنگام نماز، دلم شكست و خطاب به امام زمان(ع) عرض كردم: مولا جان! آيا جايز است كه درمحضر شما باشم و به ديگري متوسل شوم؟شما امام من هستيد! آيا زشت نيست با وجود امام، حتي به علمدار كربلا قمر بني هاشم متوسل شوم و او را نزد خدا شفيع قرار دهم؟ از شدت ناراحتي بين خواب و بيداري بودم؛ ناگهان با چهرة نوراني قطب عالم امكان حضرت حجت – عجل الله تعالي فرجه الشريف – رو به رو شدم. بي درنگ سلام كردم. حضرت جواب سلامم را داد و فرمود: «نه تنها زشت نيست و ناراحت نمي شوم كه به علمدار كربلا متويل شوي؛ بلكه شما را راهنمايي نيز مي كنم كه هنگام توسل به علمدار كربلا چه بگويي؟! هنگامي كه براي رواي حاجت به آن حضرت متوسل شدي، بگو: يا اباالغوث ادركني؛ اي پدر پناه دهندگان! به فريادم برس و به من پناه ده!(العباس، سيد عبدالرزاق مقرم، ص ۱۶۴-۱۶۱. )
سخن بزرگان
تا زنده هستید
دائم مشغول صلوات فرستادن
و خواندن سوره
[قل هوالله احد]
باشید.
زمانی که انسان در قبر قرار گرفت
ارزو میکند شخصی کنارقبرش
بیاید وبرایش یک فاتحه ای
یا صلواتی بفرستد.
#علامه_طباطبایی
🕊شهید مدافع حرم «داوود جعفری» سال ۱۳۶۲در فیروزآباد به دنیا آمد. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و مقطع ابتدایی را در روستای قلات و راهنمایی را در شهرستان قیروکارزین گذراند و مقطع دبیرستان را در رشته ریاضی فیزیک پشت سرگذاشت و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. پس از شرکت در کنکور سراسری در رشته مهندسی نرمافزار رایانه، دانشگاه پیام نور واحد اوز (شهرستان لارستان) پذیرفته شد. مدتی پس از اتمام دانشگاه عضو نیروی هوا فضای سپاه پاسداران شد.
🍃شهید جعفری از مستشاران نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه بود که سرانجام یکم آذر 401 توسط ایادی رژیم صهیونیستی با انفجار بمب کنار جادهای در حوالی دمشق به شهادت رسید. پیکر پاکش در حرم مطهر شاهچراغ(ع) (در جوار شهدای حادثه تروریستی) به خاک سپرده شد.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#داوود_جعفری
🍁ارادت شهید محمد رضا تورجی زاده به حضرت زهرا (سلام الله) و سادات
✍داشت سوار تویوتا می شد که برود، رفتم جلو و گفتم:
برادر تورجی می خواهم بیایم گردان یا زهرا (سلام الله). گفت:
شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟
تا فهمید سیدم پیاده شد،
خودش برگه ام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت.
یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم. نمی داد.
نقطه ضعفش را می دانستم.
گفتم: شکایتت را به مادرم می کنم.
از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشک آلود آمده بود دنبالم.
با یک برگه مرخصی سفید امضاء.
گفت: هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#
23.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشتی از خروارِ نفوذ و گسترش روزافزون شیعه در جهان.
#امیدآفرینی
14.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشاءالله به این ورزشکار باغیرت
چقدر زیبا از مدح مولا....
22.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیارعالی
التماس دعا🙏
چارلز دیکنز (نویسنده معروف انگلیسی):
اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی):
بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند؛ آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
ادوارد براون (مستشرق معروف انگلیسی):
آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره کربلا سخن میشنود، آغشته با حزن و درد نگردد؟! حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.
فردریک جمس:
درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییرناپذیرند و هم چنین میرساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
ل. م. بوید:
در طی قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمیشود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا میگویند شرکت کرده ام، هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.
واشنگتن ایروینگ (مورخ آمریکایی):
برای امام حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن بر اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسیولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت، و در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک، و در روی ریگهای تفتیده عربستان روح حسین فناناپذیر است.ای پهلوان وای نمونه شجاعت وای شهسوار من،ای حسین!
توماس ماساریک:
گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصایب حضرت مسیح مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (ع) یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصایب مسیح در برابر مصایب حسین (ع) مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
موریس دوکبری:
در مجالس عزاداری حسین گفته میشود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیردستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم..
ماربین آلمانی (خاور شناس معروف):
حسین (ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه در ظاهر عظیم و استوار باشد، ولی در برابر حق و حقیقت، چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
#خاطرات_شهدا 💠
✍شهیدی که قرائت زیارت عاشورا به نیت او گره گشاست...
💠مادر شهید می گوید مواقعی که دلتنگ💔 او می شوم با عکسش صحبت می کنم و مطمئن هستم که صدای من را می شنود و به حرف هایم گوش می کند. بیشتر دوستان و اقوام می گویند هنگامی که مشکلی برایمان پیش می آید به نیت #حسین زیارت #عاشورا می خوانیم و هنوز تمام نشده مشکلمان حل میشود.
💠مادر شهید مدافع حرم حسین بواس که تصویری از این شهید در دستانش بود با بیان اینکه پسرم نماز و روزه قضا نداشت گفت: او از همان دوران کودکی کارهای شخصی اش را خودش انجام می داد و تمام نمازهایش را #اول_وقت می خواند و روزه هایش را می گرفت