eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
157 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷موضوع : روایت سید الاسراء شادی روح سید الاسرای کشور، مرحوم سید علی اکبر ابوترابی فرد صلوات. 🔸ما را به زندان الرشید بغداد با سلول‌های ۸ متریِ بدون پنجره فرستادند. مدتی بعد به اردوگاه تکریت در زادگاه صدام رفتیم. 🔸۹۰ اسیر این اردوگاه شناسایی و دستچین شده بودند. آقای ابوترابی سید آزادگان نیز در این اردوگاه حضور داشت که وجودشان برای همه ما نعمت بود. 🔸دو نگهبان به نام‌ های حسین و کاظم در آنجا بودند که کاظم بدترین رفتار را با ما داشت. گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک می‌زد که تا مرز شهادت می‌رفت. آرزوی ما این بود که کاظم به مرخصی برود. 🔸یک هفته به مرخصی رفت اما دو روز زودتر برگشت اما آدم دیگری شده بود! دیدم کنار روشویی چند دقیقه مهربانانه با آقای ابوترابی صحبت کرد. 🔸از او پرسیدیم کاظم چه می‌گفت؟ فرمود کاظم می‌گفت سر صبحانه با مادرم نشسته بودم که پرسید تو در اردوگاه اسرا را شکنجه می‌کنی؟ کاظم تعجب می‌کند. دوباره مادر می‌پرسد آیا سیدی در بین اسرا هست که تو او را شکنجه کرده باشی؟ دیشب حضرت زینب (س) را در خواب دیدم که می‌گفت چرا فرزندت اسیری از قافله اسرای ما را آزار و اذیت می‌کند؟ 🔸مادر می‌گوید شیرم حلالت نیست اگر آنها را اذیت کنی. کاظم هم متحول شده بود. جنگ تمام شد و پس از سقوط صدام، کاظم به ایران آمد و از تک‌تکِ ۹۰ نفر اسیر اردوگاه حلالیت طلبید. 🔸حتی به مشهد رفت و سر خاک آقای ابوترابی از او هم حلالیت خواست. چند سال پیش کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب (س) با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید ♦️راوی: سعید اوحدی رئیس سابق بنیاد شهید کشور https://eitaa.com/alvane
👆ایشون کارمند بانک تجارت شعبه میدان انقلاب بوشهر است و مردمی هم که نشسته‌اند، منتظر گرفتن ارز اربعین هستند. باورم نمیشد که کارمند بانک بیاید آب به مردم تعارف کند. ♦️رفتار متصدی ارز اربعین هم خیلی خوب بود، هم راهنمایی میکرد و هم خوب کار انجام می‌داد. فرقی هم بین مردم و کارمندان بانک نبود، حتی همکاران بانک هم که ارز میخواستند، نوبت گرفته بودند. 🌹به راحتی می توان محل کار ... را به یک موکب اربعینی تبدیل کرد . https://eitaa.com/alvane
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این اشک‌ها نمایش نیست به جان بچه‌هایم شو نیست 🔹اشک‌های بازیگر «او یک فرشته بود» وقتی تصور می‌کند امام حسین گفته از او راضی است: 🔹اگر امام حسین (ع) از من راضی باشد دیگر چیزی نمی‌خواهم، این سقف همه آرزوهاست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🎞‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📷▬═▬═▬═▬═▬═▬📷🎞 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎
حسینی باش ، نه هیئتی . زیرا اگر‌ گرم هیئت بشوید ، ‌حسین‌تان را آن‌گونه که خود ‌دوست داريد و باب ميلتان ‌است ‌می‌سازید و هرکس که ‌با میل شما ‌مخالف باشد ‌می‌گویید با حسین(ع) ‌مخالف ‌است ! ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را بر مبنایِ ‌حسین (ع) ‌می‌سازید ، هیئتی ‌شدن کاری ندارد . . کافی است ‌‌ریش بگذارید و با پیراهن ‌مشكی ‌از این هیئت به آن هیئت ‌بروید ‌حسینی شدن است که دشوار است؛ «آیت‌الله‌بهجت»
پیگیری گذرنامه با استفاده از کدملی 🔹شرکت ملی پست دسترسی به بارکدپستی گذرنامه از طریق کدملی را مهیا کرد. 🔹متقاضیان دریافت گذرنامه می‌توانند با مراجعه به najatracking.post.ir گذرنامه خود را پیگیری نمایند. 👌با ارائه اطلاعات مرزها و مسیر های منتهی، زائرین امام حسین علیه السلام را یاری کنیم👇 @zaer_yar 🏴 @e_arbaeen
شهید علی اکبر دهقان از رزمندگان دفاع مقدس بود بود که عشق به امام حسین علیه‌السلام کار او را بدانجا رساند که آرزویش شهادتی همچون مولایش سیدالشهدا بود. حجه الاسلام صادقی سرایانی، از راویان دفاع مقدس نقل می‌کند که وقتی شهید دهقان و عده‌ای از برادران رزمنده در جاده بصره-شلمچه در حال حرکت بودند، در پی انفجارهای پیاپی دشمن، شهید علی اکبر دهقان از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت، در همان لحظه همرزمانش که می‌خواستند به سرعت از منطقه دور شوند متوجه می‌شوند، در حالیکه بدن این بزرگوار بدون سر می‌دود، سرش چند دقیقه‌ای یا حسین گویان روی زمین می‌غلتید. تمام ده یا پانزده نفری که آنجا بودند دیگر یارای جمع آوری پیکر را نداشتند. همه داشتند گریه می‌کردند. به پیشنهاد یکی از رزمنده‌ها کوله‌پشتی‌اش را باز کردند و وصیت نامه‌ی این بزرگوار را گشودند. نوشته بود: ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده‌ام که امام حسین (ع ) با لب تشنه شهیدشده، من هم دوست دارم این گونه شهید بشوم. خدایاشنیده‌ام که سر امام حسین (ع ) را از پشت بریده‌اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشه… خدایا شنیده‌ام سر امام حسین (ع ) بالای نیزه قرآن خونده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی‌دونم که بتونم با اون انس بگیرم و بتونم بعد مرگم قرآن بخونم، ولی به امام حسین (ع ) خیلی عشق دارم دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده‌ام به ذکر یاحسین یاحسین باشه ارزوی فرشته ها قال ابوعبدالله عليه السلام: ليس من ملك فى السموات والارض إلا يسألون الله تبارك و تعالى ان يوذن لهم فى زيارة الحسين عليه السلام ففوج ينزل و فوج يعرج. امام صادق عليه السلام فرمود: هيچ فرشته‏اى در آسمان‌ها و زمين نيست مگر اين كه مى‏خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زيارت امام حسين عليه السلام مشرف شود، چنين است كه همواره فوجى از فرشتگان به كربلا فرود آيند و فوجى ديگرعروج كنند و از آنجا اوج گيرند
11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتی نامش را نشنیده‌اید، ولی او بزرگ‌ترین حجت تشیع را نوشت! @BisimchiMedia
🆕 عرضه نسخه جدید اندروید 🔹 به اطلاع کاربران گرامی می‌رساند برنامه اندروید به نسخه 6.3 بروزرسانی شد ✳️ مهم‌ترین ویژگی‌های عبارتند از: 🔹 امکان تماس تلفنی (CallOut) با شماره‌های ثابت و همراه «ویژه حسینی» 🔸 بهبود فرایند ورود به حساب 🔹 اصلاح عملکرد تب مدیر 🔸 بهبود فرایند تایید دومرحله‌ای 🔹 اصلاح عملکرد منوی مشاهده اعضا در سوپرگروه‌ها 🔸 برطرف شدن تعدادی از ایرادات گزارش شده 🟡 این برنامه تا ساعتی دیگر از طریق فروشگاه‌های اندرویدی مایکت و کافه بازار و نیز وب‌سایت رسمی ایتا قابل دریافت خواهد بود ⚠️ هشدار مهم برای حفظ امنیت حساب خود، از نصب هر برنامه‌ای که در منابع غیرمعتبر و کانال‌ها و گروه‌ها منتشر می‌شود خودداری فرمائید •┈••✾••┈• 🔰کانال رسمی اطلاع‌رسانی ایتا: https://eitaa.com/eitaa
eitaa_6.3(2450).apk
39.27M
🔹 برنامه اندروید ایتا به نسخه 6.3 بروزرسانی شد 🔸 امکاناتی که در این نسخه به برنامه افزوده شده در لینک زیر قابل مشاهده است: https://eitaa.com/eitaa/241 🔹 منابع رسمی برای دریافت این نسخه: 1️⃣ کافه بازار 2️⃣ مایکت 3️⃣ وب‌سایت رسمی ایتا
امام حسین علیه السلام به این جوان لبخند می زد.... در شهر کربلا عالِمی بود، شب جمعه‌ای خواب دید همین الان جوانی وارد صحن امام حسین شد و جلوی ضریح حضرت ایستاده است، امام حسین هم از داخل بیرون آمد، این جوان سلام کرد و امام حسین هم با لبخند جواب سلام او را داد، او از لبخند امام حسین نیز تبسّم کرد. این عالِم از خواب بلند شد و فهمید این رؤیا صادقه است و همین الان در صحن حضرت خبری باید باشد. به سرعت به صحن امام حسین علیه‌السلام آمد و گوشه‌ای نشست، منتظر بود ببیند چه می‌شود. چند دقیقه بعد دید جوانی از یکی از درب‌ها بیرون آمد، دقت کرد و دید همان جوانی است که در خواب دیده است. «دید آن جوان درست آمد جلوی ضریح در حیات ایستاد؛ اما در بیداری دیگر امام حسین را نمی‌بیند که به استقبال او می‌آید و فقط آن جوان را می‌بیند. آن جوان سلام داد و بعد تبسّم کرد؛ فهمید خواب کاملاً درست است. نزد آن جوان رفت و گفت: تو چه کرده‌ای که امام حسین علیه‌السلام به استقبالت می‌آید و به تو لبخند می‌زند؟ آن جوان گفت: ما در روستاها و قبیله‌های اطراف کربلا زندگی می‌کنیم، از چند ماه قبل با پدر و مادر پیرم قرار گذاشتم هر هفته یکی از آنها را به زیارت بیاورم؛ مرکبی داریم که ضعیف است و نمی‌توانم دو نفر را با خود ببرم.» یکبار که نوبت پدرم بود و داشتیم حرکت می‌کردیم به سمت حرم، دیدم مادرم گوشه‌ای نشسته، ما را نگاه می‌کند و می‌گرید، جلو رفتم و گفتم مادرجان چرا گریه می‌کنی؟ گفت: دلم هوای زیارت کرده، گفتم: مادرجان نوبت شما هفته بعد و این هفته نوبت پدر است، گفت: می‌دانم اما شاید هفته بعد من زنده نباشم؛ گفتم: مادرجان روی سرم شما را می‌برم. او را روی دوشم گذاشتم، یک مقدار که رفتیم، نفسم بند آمد و نشستم، وقتی به صحن حضرت رسیدیم، همینطور که مادرم روی دوشم و سرم پایین بود، رفتم داخل و روبروی ضریح ایستادم، دیدم امام حسین علیه‌السلام به استقبالم آمد، سلام کردم و ایشان نیز با لبخندی جواب سلامم را دادند. «الان دو سه ماه است که پدر و مادرم هر دو از دنیا رفته‌اند، اما هر وقت به زیارت امام حسین علیه‌السلام می‌آیم، ایشان هر بار به استقبالم می‌آید و جواب سلامم را با همین لبخند می‌دهد.» https://eitaa.com/alvane