💧 آن هنگام حضرت گریست و فرمود: «بار خدایا! من از کرب و بلا به تو پناهنده‌ام، پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد و جدّم رسول خدا چنین وعده داد.» ┅┅✿❥✺4⃣✺❥✿┅┅

💎پس از آن‌که قیس را نزد ابن زیاد به دار الاماره بردند مناظره‌ای بین آن‌دو صورت گرفت. 🌀ابن زیادگفت: تو کیستی؟ 🔹گفت: مردی‌ام از شیعیان علی (ع) و پسرش 🌀گفت: چرا نامه را پاره کردی؟ 🔹گفت: برای آنکه تو ندانی در آن چه نوشته است. 🌀گفت: از جانب که بود و سوی که نوشته؟ 🔹گفت: از جانب امام حسین (ع) به گروهی از مردم کوفه که نام ایشان را نمی‌دانم.  ┅┅✿❥✺1⃣1⃣✺❥✿┅┅

اصلا رقیه نه .به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بخوابد چه می کنی ؟ در بین ازدحام و شلوغی بترسد و یک تن به او کمک نرساند چه می کنی؟😔😔 اصلا خیال کن کسی دختر تو را در بین جمعیت بکشاند چه می کنی ؟😭😭 اصلا خدا نکرده کسی روی صورتش سیلی محکمی بنشاند چه می کنی؟ یا فرض کن که دختر تو جای بازی اش هرشب دعای مرگ بخواند چه می کنی ؟؟😭😭 اصلا کسی بیاید و با تازیانه اش خاک از لباس او بتکاند ،چه میکنی ؟ 😭😭 #یا_رقیہ_بنٺ_الحسین_ع #ماه_محرم #یارقیه

گنجشک پر، جبریل پر، بابا سه نقطه من پر، تو پر، هرکس شبیه ما سه نقطه  عمه نه، عمه بال‌هایش پر ندارد حالا بماند در خرابه تا سه نقطه  این محو یکدیگر شدن در این خرابه یا این که ما را می‌پراند یا سه نقطه  اصلاً چرا من خواستم پیشم بیایی بابا شما که پا نداری تا سه نقطه  یادت می‌آید روزهای در مدینه دو گوشواره داشتم حالا سه نقطه  وقتی لبت را زیر پای چوب دیدم می‌خواستم کاری کنم امّـا سه نقطه انگشت خود را جمع کرد و ناگهان گفت انگشت پر، انگشتر بابا سه نقطه #علی‌اکبر_لطیفیان #من_الذے_ایتمنے #یارقیه #یا_رقیہ_بنٺ_الحسین_ع

▪️ورود کاروان اباعبداللّه (ع) به کربلا ▫️بنابر مشهور در سال۶۱ هجری قمری در این روز کاروان اباعبداللّه الحسین علیه السلام به سرزمین کربلا وارد شد.  امام پرسیدند: نام این زمین چیست؟  چون حسین (ع) شنید که این زمین کربلا است خاک آن را بویید و فرمود: این همان زمین است که جبرئیل از آن به رسول خدا (ص) خبر داده و من در آن کشته می‌شوم. ┅┅✿❥✺3⃣✺❥✿┅┅

🔘هنگامی‌که قیس به قادسیه رسید، حصین بن نمیر او را دستگیر نمود. حُصَین، قیس را پیش عبیدالله بن زیاد فرستاد تا ابن زیاد درباره او تصمیم‌گیری کند. وی قبل از دستگیری نامه‌ای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد. ┅┅✿❥✺🔟✺❥✿┅┅

✉️نامه ابن زیاد به امام حسین(ع) سپاه حرّ نیز در ناحیه دیگری در مقابل امام اردو زدند. در این روز حر بن یزید ریاحی ضمن نامه‌هایی عبیداللّه بن زیاد را از ورود امام علیه السلام به كربلا آگاه نمود. ┅┅✿❥✺6⃣✺❥✿┅┅

🌀از مشهورترین وقایع روز دوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری ورود امام حسین (ع) به سرزمین کربلا است. ⏺نواویس، غاضر و غاضرات از دیگر نام‌های کربلاست ┅┅✿❥✺1⃣✺❥✿┅┅

  📋نامه امام حسین (ع) به سران موافق کوفه در این روز امام علیه السلام به اهل كوفه نامه‌هایی نوشت و گروهی از بزرگان كوفه (سلیمان بن صردو مسیب بن نجبه ورفاعه بن شداد و عبدالله بن وال و جماعت مومنین) را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود. ┅┅✿❥✺9⃣✺❥✿┅┅  

✉️ عبیدالله بن زیاد نامه‌ای بدین مضمون برای حضرت نوشت: «اما بعد؛ ای حسین! به من خبر رسیده که به کربلا منزل گرفتی. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم و سیر نخورم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز ایی! والسلام.» ┅┅✿❥✺7⃣✺❥✿┅┅

. 💠ابن زیاد خشمگین شد و گفت: به خدا از من جدا نشوی تا نام آنان را به من بگویی یا بالای منبر روی و حسین بن علی و پدرش و برادرش را لعن کنی وگرنه تو را قطعه قطعه می‌کنم. قیس گفت: نام آن گروه را نمی‌گویم اما لعن را می‌کنم. ┅✿❥✺1⃣2⃣✺❥✿┅

سپس اصحاب امام (ع) پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردند.  ▫️حضرت(ع) اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست. ▪️ سپس فرمود: «خدایا! ما عترت پیغمبریم، ما را از حرم جدّمان راندند و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان«. ┅┅✿❥✺5⃣✺❥✿┅┅

امام (ع) فرمود: این نامه را جوابی نیست! مردمی که رضای خلق را به خشم خدا خریدند رستگار نشوند. ┅┅✿❥✺8⃣✺❥✿┅┅

  🔻لعن بنی امیه به دستور ابن زیاد قیس به بالای منبر رفت تا علی (ع) و دو فرزندش را لعن کند. وی وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس گفته و ستایش کرد. سپس درود بر پیامبر (ص) فرستاد و علی و حسن و حسین (ع) را فراوان مدح نموده و بر آنان رحمت فرستاد. وی در ادامه عبید الله بن زیاد و پدرش و ستمکاران بنی امیه را از اول تا آخر لعن و نفرین کرد. ┅┅✿❥✺1⃣3⃣✺❥✿┅┅

آنگاه گفت: «ای مردم، من فرستاده حسین به سوی شمایم و در فلان موضع از او جدا شدم، به سوی او بروید.» ┅┅✿❥✺1⃣4⃣✺❥✿┅┅

▪️◾️◼️⬛️⚪️⬛️◼️◾️▪️ ما شیعــــه‌زاده‌ایم و همین اعتبــــار ماست در راه دوست، دادن جان ،،افتخـــــــــــــار ماست هرگز به زیر بیرق دشمن نمی‌رویم تا پرچم عزای حسینی کنـــــــــ،ار ماست پایان قسمت دوم التماس دعا یا حسین ┄┅┅✿❀❀✿┅┅┄

🔘ورود عمر بن سعد به کربلا در روز سوم در این روز عمر بن سعد با با شش یا نه هزار سوار برای قتل پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت لشکر گاه ساخت و خیمه برافروخت.ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است. ┅┅✿❥✺1⃣6⃣✺❥✿┅┅

🔸 اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🔹زائر پس از خروج از حرم حضرت عباس علیه السلام سجده می کند و به رحمت خدا می رود #محرمی #صلوات

چشت روشن بزم شرابم بردن .... 😔😔😔😔😔😔😔 فوق العاده حزین (پیشنهاد دانلود)

▪️زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود: "خداوندا! برای ما و شیعیان ما نزد خود منزل کرامت مقرر فرما و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی." ┅┅✿❥✺1⃣5⃣✺❥✿┅┅

🏴 #هل_من_ناصر 🔳 #زمینه احساسی #محرم 🌴رقص پرچم تو نسیم 🌴آخر تموم دلبریام 🎤 #بنی #فاطمه 👌فوق زیبا 🔴جدیدترین #مداحی های روز

🍃🌼🍃🌺🍃🌼🍃 🌹 #خواص_بعضی_از_اذکار_اسماء_الهی🌹 🌷(المجیب) 1001 مرتبه هر کس بگوید و عرض حاجت به درگاه خدا نماید مأیوس برنمی گردد. 🌷(یا سریع یا مجیب) 26 مرتبه بعد از هر دعایی بگوید دعایش به اجابت می رسد. 🌷(المجید) 99 مرتبه در هر روز جهت رفع ذلت و خواری و تبدیل آن به عزت خوانده و به خود دمیده شود. 🌷(الودود) 77 مرتبه هر روز جهت باز شدن تمام گره ها و رفع مشکلات خوانده شود. 🌷(یا باقی) 113 مرتبه جهت طولانی شدن عمر در هر روز خوانده شود. 🌷(یا ذا الجلال و الاکرام) 21 مرتبه جهت گرفتاری سخت که در آن درمانده شده اید نافع است. 🌷(یا ذا الجلال و الاکرام) 9 مرتبه هر روز جهت برآوردن حوایج مهم فراموش نشود. 🌷(یا أول) 37 مرتبه هر روز برای برکت پیداکردن مال، کار و کسب خوانده شود. 🌷(یا باطن) 62 مرتبه جهت دفع دشمن سرسخت گفته شود. 🌷(یا حق) 108 مرتبه برای وصول طلبی که توانایی باز پس گرفتن آن نیست، مؤثر است. 🌷(یا حق) 108 مرتبه جهت ادای قرض که توانایی بازپرداخت آن نیست قبل از اذان صبح گفته شود. 🌷(یا مبین) 102 مرتبه جهت احقاق حق از کسی که حق شما را ضایع کرده خوانده شود. 🌷(یا نور) 256 مرتبه هر روز برای صفای دل و رفع تاریکی های زندگی خوانده شود. 🌷(یا وارث) 1000 مرتبه از اذان صبح تا قبل از طلوع آفتاب برطرف کننده ترس از تنهایی است. 🌷(یا وارث) 707 مرتبه جهت خانمی که در دوران حاملگی جنین او سقط می شود از اول حاملگی تا آخر بگوید. (یا وارث) 707 مرتبه هر روز موجب طولانی شدن عمر است. 🌷(یا وارث) 707 مرتبه جهت رفع ترس از جایی یا چیزی قبل از رسیدن (مثل قبر) گفته شود. 🌷(یا وارث) 1000 مرتبه برآمدن حاجت و طولانی عمر و بقای آثار فرزندان مجرب است. 🌷(یا خالق) 5110 مرتبه جهت برآوردن حاجت بسیار سنگین و مهم که به نذر آورده نشده گفته شود. 🌷(یا خالق) 731 مرتبه هر روز جهت نورانی شدن دل مؤثر است. 🌷(یا قدوس) 170 مرتبه هر روز برای بهترین راه عرفان به حق و پاک شدن نفس از رذائل نافع است. 🌷(یا سلام) 136 مرتبه جهت شفای مریضی که اطباء جوابش نموده اند کنار بستر بیمار خوانده و به او دمیده شود. 🌷(سلام) جهت رفع کدورت کسی از دل، زیاد به او سلام کنید. 🌷(یا مؤمن) 136 مرتبه چنانچه کسی مبتلا به وحشت از جن است برای رفع این وحشت و دفع شر اجنة، بگوید. 🌷(یا مهیمن) 125 مرتبه در شبانه روز موجب صفای باطن است. 🌷(یا عزیز) 41 مرتبه هر روز بعد از نماز صبح موجب غنای مادی و ثروتمند شدن است. 🌷(یا عزیز) 100 مرتبه جهت عزیز شدن 🌷(یا جبار) 21 مرتبه هر روز جهت ایمنی از شر دشمنان که یکی از بزرگ ترین آنها شیطان است گفته شود. 🌷(یا جبار) 206 مرتبه برای خنثی کردن اثر سحر و جادو و دعای شر خوانده شود. 🌷(یا جبار) جهت متواضع ساختن دشمن یا هر صاحب قدرتی حتی شیطان مداومت شود. 🌷(یا متکبر) 662 مرتبه اگر ترس و وحشت از کسی در دل وجود دارد برای رفع آن گفته شود. 🌷(یا متکبر) مداومت بر این ذکر موجب رفعت و عظمت و جلال است در میان مردم. 📖منبع: نجات بخش گرفتاران

گل نرگس: °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 #نسل_سوختــه #قسمت_هفتاد_و_یک 👈((نگاه عبوس)) 🌼با همون نگاه عبوس همیشه بهم زل زد و نشست سر میز، صداش رو بلند کرد. ـ سعید بابا، بیا سر میز، می خوایم غذا رو بکشیم پسرم. و سعید با ژست خاصی از اتاق اومد بیرون، خیلی دلم سوخت. سوزوندن دل من، برنامه هر روز بود. چیزی که بهش عادت نمی کردم. نفس عمیقی کشیدم. – خدایا، به امید تو. 🌸هنوز غذا رو نکشیده بودیم که تلفن زنگ زد. الهام یه بسم الله بلند گفت و دوید سمت تلفن، وسط اون حال جگر سوزم، ناخودآگاه خنده ام گرفت و باز نگاه تلخ پدرم. ـ بابا، یه آقایی زنگ زده با شما کار داره، گفت اسمش صمدیه. 🌼با شنیدن فامیلیه آقا محمد مهدی، اخم های پدر دوباره رفت توی هم. اومدم پاشم که با همون غیض بهم نگاه کرد. ـ لازم نکرده تو پاشی، بتمرگ سر جات. و رفت پای تلفن، دیگه دل توی دلم نبود، نه فقط اینکه با همه وجود دلم می خواست باهاشون برم، 🌸از این بهم ریخته بودم که حالا با این شر جدید چی کار کنم؟ یه شر تازه به همه مشکلاتم اضافه شده بود و حالا… – خدایا، به دادم برس. دلم می لرزید و با چشم های ملتهب، منتظر عواقب بعد از تلفن بودم. هر ثانیه به چشمم، هزار سال می اومد. به حدی حالم منقلب شده بود که مادرم هم از دیدن من نگران شد 🌼گوشی رو که قطع کرد، دلم ریخت. ـ #یا_حسین … دیگه نفسم در نمی اومد. . ✍ادامه دارد...... °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 #نسل_سوختــه #قسمت_هفتاد_و_دوم 📝((پایان یک کابوس)) 🌼اومد نشست سر میز، قیافه اش تو هم بود، اما نه بیشتر از همیشه و آرام تر از زمانی که از سر میز بلند شد. نمی تونستم چشم ازش بردارم. – غذات رو بخور. سریع سرم رو انداختم پایین ـ چشم. 🌸 اما دل توی دلم نبود، هر چی بود فعلا همه چیز آروم بود. یا #آرامش_قبل_از_طوفان یا … هر چندـ اون حس بهم می گفت – نگران نباش، اتفاقی نمی افته. یهو سرش رو آورد بالا 🌼– اجازه میدم با آقای صمدی بری. فردا هم واست بلیط #قطار می گیرم. از اون طرفم خودش میاد راه آهن دنبالت. نمی تونستم کلماتی رو که می شنوم باور کنم. خشکم زده بود، به خودم که اومدم، چشم هام، خیس از اشک شادی بود. ـ #خدایا_شکرت، شکرت بغضم رو به زحمت کنترل کردم و سریع گوشه چشمم رو پاک کردم. – ممنون که اجازه دادی، خیلی خیلی متشکرم. 🌸 نمی دونستم آقا مهدی به پدرم چی گفته بود، یا چطور باهاش حرف زده بود که با اون اخلاق بابا، تونسته بود رضایتش رو بگیره، اونم بدون اینکه عصبانی بشه و تاوانش رو من پس بدم. شب از شدت خوشحالی خوابم نمی برد. هنوز باورم نمی شد که قرار بود باهاشون برم جنوب و کابوس اون چند روز و اون لحظات، هنوز توی وجودم بود. بی خیال دنیا، چشم هام پر از اشک شادی! 🌼ـ خدایا شکرت، همه اش به خاطر توئه، همه اش لطف توئه، همه اش … بغض راه گلوم رو بست. بلند شدم و رفتم سجده. ـ الحمدلله، الحمدلله رب العالمين ✍ادامه دارد...... 🎀 @alvane 🎀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃