eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
157 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
معجزه یاعلی! مقام امیرالمومنین(ع) در عالم هستی انقدر عظیم است که شیخ جعفر مجتهدی گفتند اگر به من اذن دهند با یک یا علی همه بیماران بیمارستانها را شفا می دهم. یاعلی
♨️ظریف و مأموریتش را بشناسیم: دیپلم => آمریکا سربازی => آمریکا کارشناسی => آمریکا کارشناسی ارشد => آمریکا دکتری => آمریکا دفاع مقدس => آمریکا ازدواج => آمریکا اشتغال => آمریکا آیا کسی که بخش اصلی عمرش را در آمریکا تنفس کرده و به اعتراف خودش با مسئولان آمریکایی ارتباط و رفاقت ۳۰ ساله دارد و برجام را به گونه ای تنظیم و اجرا نموده که تماماً به نفع غرب و به ضرر ملتش باشد، آیا احتمال ندارد کارمند آمریکا در ایران باشد ؟ در آن صورت چنین شخصی آیا دلسوز ملت ایران است یا نفوذی و حافظ منافع آمریکا در ایران؟! پشتیبانان غربی ایشان اطمینان دارند که با فریب ایرانیان برای رأی به فردی به ظاهر موجه ولی ساده لوحی مثل آقای پزشکیان می‌توانند به اهداف خود در ایران برسند چرا که برای آمریکا، تسلط بر ایران قدرتمند به معنی تسلط بر غرب آسیا (خاورمیانه) است. به همین علت یکی از مهره های اصلی خود را به میدان فرستاده‌اند تا با تبلیغ برای پزشکیان، ماموریت نیمه تمام آقای روحانی را به سرانجام برساند. این احتمال، آنگاه قوت می‌گیرد که این جماعت پرمدعا به جای عذرخواهی از محضر ملت عزیز بابت آن همه خسارت به کشور، همچنان از مردم طلبکار بوده و سه سال مدیریت جهادی شهید رئیسی و همکارانش در خدمت بی وقفه به کشور که موجب خروج از بحران ها و رشد نسبی شاخص‌های اقتصادی و.... شده را با پررویی و بی انصافی، سه سال فلاکت می‌نامند. اینک این مردم اند که با رأی به کاندید مورد اجماع جبهه انقلاب، تفاله های غرب، امثال روحانی و ظریف را به زباله دان تاریخ می اندازند. # مهدی ارجمندی نیا
خاطرات حاج اقا قرائتی:بنده برادرم سرباز بود زمان شاه، بدرآباد، کنار خرم آباد در یک پادگانی رفتم ملاقاتش، آنجا گفتم بیایم سخنرانی کنم، آن دژبان گفت بله؟ گفتم می‌خواهم سخنرانی کنم، گفت مگر اینجا روضه است؟ برو. ایستادیم یک سرگرد آمد، یک سرهنگ آمد، هر که آمد گفت آقا اینجا مگر روضه خوانی است؟ خلاصه راهمان ندادند. اخوی‌ام گفت داداش، من را دیدی برو، من قم طلبه بودم، جوان بودم، رفته بودم برادرم را ببینم، گفت من را دیدی برو دیگر، گفتم آخر می‌خواهم بیایم سخنرانی کنم. گفت مگر می‌شود در پادگان سخنرانی کنی؟ زمان شاه، امکان ندارد. گفتم به سربازها بگو بیایند اینجا لبِ در من برایشان حدیث بخوانم، گفت امکان ندارد. آخرش گفت آخوند را راه نمی‌دهند. گفتم از آخوندی می‌روم بیرون، معطل نکنم، از آخوندی رفتم بیرون، لباس عادی پوشیدم، آمدم یک فرسخی خرم آباد، مقداری کاهو گرفتیم و شستیم و با چند تا شیشه سکنجبین و رفتیم آنجا و با لباس غیر آخوندی، به داداشم گفتم به سربازهای کاشانی بگو بیایند آنجا کاهو بخورند، سربازها که آمدند باز دیدم اگر من حدیث بخوانم لابلای کاهو خوردن ممکن است این دژبان نگاه کند ما را بگیرد. یک الاغ آنجا بود گفتیم این الاغ را بگذارید وسط، هر کسی یک سمتی بنشیند، شما رویتان آن طرف، آن آن طرف، آن آن طرف، هر کدام به یک سمتی مشغول کاهو خوردن شوید، من هم کاهو را برمی دارم، ولی نمی‌خورم، آنوقت همین طور که شما سرتان پایین است کاهو می‌خورید، من دو تا حدیث می‌خواندم. یعنی یک حدیث می‌خواستیم بخوانیم، باید از لباس برویم بیرون، کاهو بشوییم، با ترس و لرز، من و خر و سرباز، قاطی هم بنشینیم هر کدام به یک سمتی، تا من یک حدیث بخوانم. خوب این حدیث خواندن برای پادگان بود زمان شاه. چند روز پیش خرم آباد بودم همان پادگان، دعوتم کردند دیدم چند هزار سرباز با افسرهایشان نشسته‌اند حدیث من را می‌نویسند، گوش می‌دهند. آخر من آن صحنه را دیدم، بعد حالا می‌فهمم یعنی چه، دهه انقلاب یعنی چه.....