حاج شیخ محمّد شوشتری ساکن شریعه کوفه نقل می کند که سالی با پدرم حاج شیخ طاهر به حجّ مشرّف شدیم.
آن سال برای خودم شتری لاغر و برای پدرم قاطری کرایه کردم و شخصی نیز که جنازه حمل می کرد، با ما همراه بود.
در راه به نهر عامور برخوردیم و شتر من چون ضعیف بود، آهسته حرکت می کرد. در هر حال شتر را برای گذر از این نهر بسیار عریض در آب انداختیم. چون کنار نهر، شیب دار بود شتر خوابید و حرکت نکرد.
ما متحیر شدیم که چه کنیم. به سمت قبله متوجّه شدم و به حضرت حجّت استغاثه کردم و عرض کردم: چرا به فریاد ما نمی رسید تا بدانیم که امامی و حجّتی داریم.
ناگهان دو نفر را در برابر خود دیدم. یکی از ایشان مردی جوان و دیگری مردی کامل بود. به آن جوان سلام کردم و او پاسخ فرمود. به نظرم شبیه مردی از اهل نجف که نامش محمّد بن حسین است، آمد. چون از ایشان سؤال کردم، فرمود: من محمّد بن الحسن هستم.سپس عرض کردم: ایشان - آن مرد کامل که همراش بود - کیست؟
فرمود: ایشان خضر است.
سپس چون من را غمگین دید، از روی مهر و محبّت با من شروع به گفتگو نمود و دلیل آن را بیان فرمود.
عرض کردم: شتر من خوابیده و ما در این صحرا مانده ایم. نمی دانم، آیا ما را به مقصد می رساند یا خیر؟
ایشان به شتر نزدیک شد و پای مبارک را روی پای شتر گذارد و در گوش شتر سخنی گفت.
شتر حرکتی کرد و نزدیک بود که از جای خود پرواز کند. سپس دست خود را روی سر شتر گذارد و شتر آرام شد.
آن گاه سه مرتبه به من فرمود: نترس، تو را می رساند.
باز فرمود: دیگر چه می خواهی؟
عرض کردم: کجا می روید؟
فرمود به خضر که مقام معروفی در شرق سماوه است.
عرض کردم: پس از این شما را کجا ببینم؟
فرمود:به هر مکانی که بخواهی می آیم.
عرض کردم: خانواده من در جسر کوفه است.
فرمود: من نیز به مسجد سهله می آیم.
چون سر را بلند کردم و به ایشان نگریستم، غایب شدند.
گفتند: ما هیچ کس را ندیدیم. فهمیدم که آن ها ایشان را ندیده اند. سپس بارها را روی شتر گذاردیم و حرکت کردیم.
شتر من در همه جا جلوی قاطرها حرکت می کرد و از همه سریع تر می رفت، با این که قبلاً از همه کندتر بود و پشت سر همه راه می رفت.
مرد همراه از ما پرسید که جریان این شتر چیست؟
گفتم: این مسأله از برکت حضرت صاحب الزمان علیه السلام است.
چون هنگام غروب به منزل گروهی از اعراب رسیدیم، نزد بزرگ ایشان رفتیم. گفت: از کدام راه آمده اید؟
گفتم: از راه سماوه و نهر عامور.
گفت: سبحان اللَّه! این راه معمول سماوه به نجف نیست و نهر عامور در این مسیر چنان عمیق است که اگر کشتی در آن غرق شود، دکل آن نیز نمایان نخواهد بود.
و دیگر از برکات آن جناب، آن که چون به خانه خود رسیدیم، شتر من روزها اوّل صبح از خانه خارج می شد و شبانگاهان خود به منزل باز می گشت، بدون این که کسی مراقب او باشد. برگرفته از کتای صفای دل ص76-79
✨﷽✨
🏴پانزدهم رجب سالروز وفات ام المصائب، پیام آور کربلا حضرت زینب کبری (س) بر شیعیان تسلیت باد.🏴
💠 گریه #امام_زمان(عج) برای حضرت #زینب كبری(س)
▪️شیخ محمد باقر قاینى، صاحب كتاب ارزشمند كبریت الاحمر در كتاب كشكول خود به نام سفینة القماش مىنویسد: در عصرى كه در نجف اشرف به تحصیل علوم حوزوى اشتغال داشتم در آنجا سیدى زاهد و پرهیزكار بود كه سواد نداشت؛ روزى در حرم حضرت على (ع) به زیارت آن حضرت مشغول بود، دید یكى از زائران، گوشهاى از حرم نشست و مشغول تلاوت قرآن شد، این سید جلیل احساساتى شد و به خود گفت: آیا سزاوار است تو بىسواد باشى و از خواندن آیات قرآن محروم بمانى؟! او از روى غیرت و همت قسمتى از اوقاتش را در سقایى (آبرسانى) صرف كرد تا مخارج زندگىاش را تأمین كند، و قسمت دیگر را به تحصیل علوم پرداخت و كم كم ترقى كرد تا به حدى كه در درس خارج آیت اللهالعظمى میرزا محمد حسن شیرازى (میرزاى بزرگ، متوفى1312 ه ق) شركت مىكرد و به درجهاى رسید كه احتمال مىدادند به حد اجتهاد رسیده است. این سید جلیل و پارسا براى من چنین نقل كرد:
▪️ #نیمه_ماه_رجب در عالم خواب امام زمان حضرت ولى عصر (عج) را دیدم، بسیار غمگین و آشفته حال بود، به محضرشان رفتم و سلام كردم، سپس عرض كردم، چرا این گونه ناراحت و گریان هستید؟
▪️حضرت فرمودند: امروز روز وفات عمهام حضرت زینب است. از آن روزى كه عمهام زینب وفات كرده، تاكنون، هر سال در روز وفات او، فرشتگان در آسمانها مجلس عزا به پا مىكنند و آن چنان مىگریند كه من باید بروم و آنها را ساكت كنم؛ آنها #خطبه_حضرت_زینب را كه در بازار كوفه خواند، مىخوانند و مىگریند، من هم اكنون از آن مجلس فرشتگان مراجعت نمودهام.
📚 #خصائص_الزینبیه، صفحات ٢١١ و ٢١٢
#مراقبات_ماه_رجب
🆔 @komeily_ir
درمورد استفاده از عمر گرانمایه:با اینکه خدا انسان را برای رسیدن به مراحل بالای معنوی خلق کرده است ولی تعداد کمی به این مراحل دست پیدا می کنند و بقیه در همان مرحله اول معرفت می مانند چون تلاش نمی کنند.
بقول معروف چون گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟با اینکه زمینه برای بالابردن معرفت و معنویت است اما چرا اکثر مردم درجه پایینی از معرفت دارند؟چون تنبلی نمی گذارد سحر خیز شوند.تنبلی نمی گذارد درباره عبادت و معرفت قدمهای بلندتری بردارند.
همسایه مسجد هست ولی تنبلی نمی گذارد در نماز جماعت حاضر شود.در کنارش جلسات دعا برپا میشود ولی یکبار هم شرکت نکرده است...دختر ایه الله لاری می گوید هروقت شب بیدار می شدم می دیم پدرم نماز میخواند گفتم کمی هم بخوابید گفت انقدر بخوابیم که بیدار نشویم/...پسر اقای بهجت:حتی بلند میشد کتاب بردارد ذکر می گفت...باید از همه لحظات عمر استفاده کرد باید از خودمان کار بکشیم....ادم تنبل مسواک نمی زند پس دندانهایش زود خراب می شود!
ادم تنبل با اینکه نیاز به دستشویی دارد ولی تا اخرین لحظه !تنبلی می کند پس مبتلا به سنگ مثانه و پروستات می شود!
ادم تنبل با اینکه گرسنه است و غذا تو اشپزخانه هست ولی تنبلی نمی گذارد خود را سیر کند پس مبتلا به دردهای معده می شود!
ادم تنبل زیاد می خوابد پس مبتلا به دردهای مختلف ناشی از پرخوابی همانند دردهای قلب و سردرد و غیر میشود!
ادم تنبل شاید استعدادهای زیادی دارد ولی بخاطر تنبلی همه انها هرز می رود و ادم تنبل که می توانست نابغه شود یه ادم معمولی و زیر معمولی می ماند!
ادم تنبل معمولا تنها می ماند و دوستی و رفیقی ندارد!
حتی اهل مطالعه نیست تا بر معلومات خود بیفزاید!
ادم تنبل چون حاضر نیست بازار برود و نیازهای خوراکی و غیره خانواده را فراهم کند،باعث ناراحتی پدر ومادر یا همسر خود میشود و شاید کار به طلاق بکشد....شهید مطهری چهار ساعت استراحت داشت...گاه شام برا این الله بروجردی می آوردند ایشان ملتفت نمی شد از بس غرق مطالعه بود...علی بن مهزیار بیست سفر مکه رفت تا شاید امام زمان علیه السلام را ملاقات کند. ولی ما تا در پمپ بنزی هم برای یافتن حجت خدا نمی رویم!....در قیامت از جوانی می پرسندکه در چه چیزی صرف کرده ایم....امام صادق عليه السلام می فرماید:
«لیس فی الدّنیا شیء اعزّ من قلبک و وقتک»
در جهان هستی، چیزی با ارزش تر از قلب و وقت تو نیست.
نیز حضرت علی عليه السلام می فرماید:
«بقیّة عمر المرء لا قیمة له یدکر با ما فات و یحیی بها ما امات»
نمی توان برای باقی مانده عمر انسان بهایی معین نمود، زیرا می توان با آن باقی مانده، گذشته را جبران کرد و کوتاهی ها را به ثمر رساند....رسول خدا صلي الله عليه و آله می فرماید: «اهل بهشت بر چیزی تاسف نمی خورند مگر بر آن ساعتی که در دنیا مشغول کار خیر و ذکر خدا نبوده اند....در احوال حضرت امام سجاد(ع) آمده است وقتی آرایشگری موی شارب آن حضرت را کوتاه می نمود متوجه شد که لب های مبارک ایشان که به ذکر الهی مشغول بود، مرتب تکان می خورد به نحوی که اصلاح سر و صورت را با اشکال مواجه می سازد. چون آرایشگر از امام خواهش نمود اندکی ذکر نگوید تا وی بتواند کارش را انجام دهد، حضرت خطاب به وی فرمودند: اگر در این لحظاتی که تو می گویی از ذکر خدا غافل بمانم و مرگ مرا درک کند چه ضمانتی می توانی بکنی؟پس ای عزیز!نگذار حتی لحظه ای از عمرت هدر رود و برای همه ساعات شبانه روزت برنامه ریزی کن و از خدا بخواه عمرت را بابرکت قرار دهد....
امانزهجرامانازنبودنتوحسین
گرفتجانمراغصهیتنتوحسین
زسینهامنفسبیقرار افتاده
حسینعشقتودراحتضارافتاده
#حسینِمن💔
صبر زینب کبری سلام الله علیها:سلام بر تو اى كسى كه صبر شد حقیر تو
نــــدیـــده بـــعـــد فاطــمــه جـــهـــان زنــى نـظیر تو
در مجلس ابن زیاد؛ آن گاه كه آن ملعون با نیش زبانش نمك به زخم زینب مىپاشد و براى آزردن او مىگوید:«كیف رایت صنع الله باخیك واهل بیتك؛ كار خدا را با برادر و خانوادهات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض مىخواهد بگوید كه دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟ زینب علیهاالسلام در پاسخ درنگ نمىكند، با آرامشى كه از صبر و رضاى قلبى او حكایت داشت فرمود:« ما رایت الا جمیلا...جز زیبایى ندیدم.» ابن زیاد از پاسخ یك زن اسیر در شگفت مىماند، و ا ز این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبتها متعجب مىشود و قدرت محاجه را از دست مىدهد.
اى زینبى كه محنت عالم كشیـدهاى
غیر از بلا و درد به عالم چه دیدهاى؟
یارب زنى و این همه استوارى و علو
چــون زینــب صبــور مگــر آفریـدهاى؟
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماز سلمان فارسی:چگونگی ادای نماز
این نماز سی رکعت است که در سه وقت اول رجب، نیمه رجب و آخر رجب خوانده میشود.
ده رکعت اول رجب: در اول رجب، ده رکعت خوانده میشود. در هر رکعت یک سوره حمد و سه بار سوره توحید و سه بار سوره کافرونخوانده میشود. پس از سلام، نمازگزار دستها را بلند میکند و میگوید:
«لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر اللهم لا مانع لما أعطیت و لا معطی لما منعت و لا ینفع ذا الجد منک الجد». پس از دعا صورت را با دستها مسح میکند.
ده رکعت نیمه رجب: همانند ده رکعت نخستین است و پس از سلام، با بلندکردن دستها، این دعا را میخواند:
«لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر إلها واحدا أحدا فردا صمدا لم یتخذ صاحبة و لا ولدا.»
و با دستها صورت را مسح میکند.
ده رکعت آخر رجب: در رکعاتش یک حمد و سه بار توحید و سه بار سوره کافرون را میخواند. پس از سلام، دستها را بالا برده و دعا میکند:
«لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم.»
و دستها را به صورت میکشد و حاجت خویش را درخواست میکند.
زیارتنامه حضرت زینب کبری(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بنْتَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بنْتَ فاطِمَهَ وَخَدیجَهَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابنْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا
وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّهِ
وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ
وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ
وَسَقانا بکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَد عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب
صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ
اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ
وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَهِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ
اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ
اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بحُبِّکُمْ
وَالْبَرائَهِ مِن اَعْدائِکُمْ
وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبهِ غَیْرَ مُنْکِر
وَلا مُسْتَکْبر
وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بهِ مُحَمَّدٌ
وَ بهِ راضِِ نَطْلُبُ بذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی
اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَهَ
یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ
اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّهِ
فَاِنَّ لَکِ عِنْدَاللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ
اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بالسَّعادَهِ
فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ
وَ لاحَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ باللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ
اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ
و َبرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ
وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدوَآلِهِ اَجْمَعینَ
وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
خداحافظ ای بردار زینب...
اینبار هم [حضرت آیتالله بهجت] مثل خیلی وقتهای دیگر پول(نذری) دادند و فرمودند: «روضه حضرت زینب سلاماللهعلیها بخوان.»
دل به دریا زدم و پرسیدم: «شما هربار میگویید روضۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها بخوان، چی هست در این روضه؟»
فرمودند: «به برکت این توسل، خیلیها حوائجشان را گرفتهاند...»
.
📚 ردپای سپید، ص۴٧ ، براساس خاطره مداح مجلس روضه