eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
در محکومیت هتک حرمت ساحت قدسی امام رئوف در فیلم ضد دینی جشنواره کن و اظهارات برخی افراد به پویش تغییر پروفایل
کیمیای واقعی شیخ جعفر محتهدی می گوید:از همان سنین نوجوانی علاقه عجیبی به تزکیه نفس داشتم و برای رسیدن به نیروی تمرکز و تقویت اراده تا جایی پیش رفتم که در قبرستان متروکه تبریز که بسیار مخوف و اسرارآمیز می نماید، قبری را برای خود حفر کرده بودم و همین که شب سایه خود را بر آن گورستان می گسترد به سراغ همان قبر حفر شده می رفتم و تا صبحگاه به ذکر حضرتِ باری می پرداختم و بر آن بودم تا با این ریاضتِ دشوار به راز ساختن کیمیا آگاه شوم که روزی هاتف غیبی در گوشم گفت: »جعفر! کیمیا! محبّت اهل بیت عصمت و طهارت است، اگر کیمیای واقعی می خواهی بسم الله! این راه و این شما!«(در محضر لاهوتیان، استاد محمدعلی مجاهدی، ج 1، ص 21) همون موقع برگشتم خونه و تا صبح، نفهمیدم تو چه حالی بودم... صبح، دست مادرم رو بوسیدم و خواهش کردم که بذاره برم سفر... می خواستم برم کربلا... تنها جایی که از شب قبلش دلم کشیده شده بود به طرفش و اسم امام حسین(ع) حتی برای یه لحظه هم از ذهنم بیرون نمی رفت... نه گذرنامه داشتم و نه کسی باورش می شد که یه نوجوون 17 ساله تبریزی، هوای رفتن به کربلا رو داشته باشه. مادرم- خدا رحمتش کنه- دست مهربونش رو روی دستم کشید و پشت دستم رو به گونه های مرطوبش چسبوند و به چشمام نگاه کرد... مثل همه مادرا، نیاز به توضیح نداشت، از چشمام خوند که اگه نمی ذاشت برم، نمی رفتم، اما می مُردم... سرم رو به سینه اش چسبوند و همون طور که گریه می کرد، گفت: - برو عزیز دلم!... پدرت «میرزا یوسُف» خدابیامرز رو هم دعا کن!... میرزا، هیئت دارِ اجداد من و خادمِ امام حسین بود، می دونم که آخرش، تو هم باید بری درِ خونه امام حسین(ع)... * ... راه افتادم، پیاده و بی گذرنامه و مشتاق «رسیدن»... نه می دونستم راه عراق از کجاست و نه کسی رو توی کربلا می شناختم؛ فقط می دونستم «باید» می رفتم... انگار آهن دلم رو آهن رُبای زیارت، می کشید... می دونستم که هر کس پا تو راه نامعلوم سُلوک بذاره؛ هزار جور آزمایش براش پیش می آد، اما هیچ وقت حدس نمی زدم که درست لب مَرز خسروی، اولین آزمایش من شروع بشه...».....«... دستگیر شدم؛ به همین سادگی!... به اسم جاسوس ایرانی و به خاطر نداشتن گذرنامه... از همون جا یه راست رفتیم زندان و تا خواستم بفهمم چی به سرم اومده، خودم رو پشت میله های زندان دیدم. جا، تنگ بود و آدمایی که با من زندانی شده بودن، هر کدوم به یه دلیل اسیر بودن... اما بیشترشون فقیر و بدبخت بودن و اونجا بود که برای اولین بار طعم فقر و گرسنگی و تشنگی رو چشیدم... کنار نماز و دعای روزانه، شبا کارم شده بود زمزمه و توبه و دعا... بعد که به اون روزا فکر کردم فهمیدم همش آزمون بوده تا هم طاقتم زیاد شه و هم دلم از تیرگی سالای پیش پاک شه... به خاطر علاقه ای که به حضرت عباس(ع) داشتم، از همون زندان، مدام صداش می کردم و آروم- آروم حس کردم الطاف حضرت عباس(ع) داشت شامل حالم می شد و گاهی پیش از اینکه چیزی پیش بیاد برای هم بندیا و هم سلولیام پیش بینی می کردم و بعد که همون پیش می اومد، خودم هم تعجب می کردم... اولش باورشون نمی شد؛ اما بعد اسمش رو گذاشته بودن«خواب نما» شدن! ... خیلی اوضاع سختی بود؛ دیگه داشتم خسته می شدم که یه شب، خواب مولا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) رو دیدم... تو خواب، خبر آزاد شدنم رو دادن و گفتن که دولت عراق، مُجوّز حضورم رو می ده و گفتن که بعد از آزادی به نجف برم و کارگر مغازه پیرمردی «کفاش» بشم... نشونی پیرمرد رو هم تو خواب به من دادن... بعد هم گفتن که از دستمزد هفتگی، یه مقدارش رو برای خودم نگه دارم و بقیه رو نون و خرما بخرم و برم مسجد سَهلِه و بین کسایی که آخر هفته شون رو تو اونجا مُعتَکِف می شدن و عبادت می کردن، پخش کنم... ... وقتی از خواب بیدار شدم، با همه دوستای زندانیم خداحافظی کردم و گفتم که صبح روز بعد، رفتنی ام!... اول تعجب کردن، اما چون سابقه پیش بینیم رو می دونستن، چیزی نگفتن. صبح روز بعد، مأمورای زندان اومدن و من رو بردن دفتر رئیس زندان و گفتن: - بعد از چند ماه تحقیق، بی گناهیت به ما ثابت شد(!)... می تونی بری »......
AUD-20220531-WA0073.mp3
13.68M
‏فایل صوتی از طرف اسلام علیک یا فاطمه زهرا
چرا حضرت علی(علیه‌السلام) نام فرزند خود را عثمان نهاد؟ حال بررسی می‌کنیم که چرا حضرت علی(علیه‌السلام) نام فرزند خود را "عثمان" نهاد. روایتی در کتب تاریخی ذکر شده که حضرت امیرمومنان علی(علیه‌السلام) دوستی داشتند، به نام "عثمان بن مظعون" که او به عبادت کردن، معروف بود. امام آنقدر وی را دوست می‌داشتند که فرزندی از فرزندانشان را به نام او، نامگذاری فرمودند. «إنّما سمَّیته عثمان، بعثمان بن مظعون أخی»نام فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون، عثمان نهادم.(عثمان بن مظعون از بزرگان صحابه و فردی عابد بود، روزها را روزه می‌گفت و شب‌ها به عبادت می‌پرداخت. پیامبر اکرم(ص) پس از دفن فرزندانش ابراهیم، زینب و رقیه در کنار قبر عثمان بن مظعون فرمود: به سلف صالح، عثمان بن مظعون ملحق شدند. در زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «اَلسَّلَامُ عَلَی عُثْمَانَ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ سَمِّیَ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُون». سلام بر عثمان پسر امیرمؤمنان، هم‌نام عثمان بن مظعون.) حضرت علی(علیه‌السلام) در کتاب شریف نهج‌البلاغه، عثمان بن مظعون را بسیار ستوده است. ایشان در مدح او فرموده است: «کان لی فیما مضی اخ فی الله، تعظمه فی عینی صغر الدّنیا فی عینه...؛ «در زمان‌ گذشته‌ یک‌ برادر الهی‌ داشتم‌ که‌ مقام‌ و منزلت‌ او در چشم‌ من‌ بسیار بزرگ‌ و عظیم‌ می‌نمود، به‌ علت‌ آن که‌ دنیا در چشم‌ او بسیار پست‌ و حقیر بود. و او از تسلط‌ نفس‌ اماره‌ و شهوت‌ شکم‌ بیرون‌ بود؛ چیزی‌ را که‌ نمی‌یافت‌ اشتها نمی‌کرد، و چون‌ چیزی‌ را می‌یافت‌، آن‌ را بسیار به کار نمی‌بست‌. و بیشتر اوقات‌، در سکوت بود‌؛ و اگر احیاناً سخنی‌ می‌گفت‌، چنان‌ سخنش‌ مغزدار و پر حقیقت‌ بود که‌ دیگر مجال‌ سخن‌ برای‌ گویندگان‌ نمی‌گذاشت‌ و چون‌ آب‌ زُلال،ریال‌ عطش‌ پرسش‌‌کنندگان‌ را فرو می‌نشاند. و مرد متواضع و ضعیفی‌ بود که‌ دیگران‌ بدین‌ لحاظ‌ او را بزرگ‌ نمی‌شمردند و شرائط‌ آداب‌ و حقوق‌ او را رعایت‌ نمی‌کردند و به‌ او به‌ دیده حقارت‌ می‌نگریستند؛ ولیکن‌ در مقام‌ جِد و دفاع‌ از حق و حریم‌ خدا چون‌ شیر ژیان و چون‌ افعی‌ پُر زهر بیابان‌ حمله‌ می‌نمود. در مقام‌ استدلال‌ از هیچ‌ حجت‌ و برهانی‌ فرو گذار نبود، مگر آن که‌ خود به‌ قضاوت‌ راستین‌ خود متکی‌ بوده‌ و با بصیرت‌ کامل‌ در آن‌ امر وارد می‌شد؛ و بنابراین‌ هیچ‌ استدلالی‌ نمی‌کرد مگر آنکه‌ حاکم‌ و پیروز می‌شد. به هیچ عنوان از درد، شکوه‌ و گلایه‌ نمی‌کرد مگر وقتی که‌ آن‌ درد برطرف‌ شده‌ و بهبودی‌ حاصل‌ گشته‌ بود. آنچه‌ می‌گفت‌ خود نیز عمل‌ می‌نمود؛ و آنچه‌ را که‌ عمل‌ نمی‌نمود در آن‌ مورد چیزی‌ نمی‌گفت‌. زمانی‌ که‌ بالبَداهه‌ و ناگهان‌ دو امر بر او روی‌ می‌آورد که‌ ناچار باید یکی‌ از آن دو را بجای‌ آورد، آن‌ یکی‌ را که‌ موافق‌ رضای‌ نفس‌ أماره‌ و هوای‌ خویشتن‌ بود توجه‌ نموده‌ و با آن مخالفت‌ می‌کرد.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۲۸۹)
روز دختر که میشه🌺 روز پدر که میشه🌺 روز عقد که میشه🌺 به دختران شهدا خیلی سخت میگذره... 😊دختران شهدا روزتان مبارک😊
عبد الله ديصانى كه به خدا اعتقاد نداشت‏ به خانه‏ ى امام صادق عليه السلام رفت،اجازه خواست و داخل شد و نشست و عرض كرد:اى جعفر بن محمد!مرا به معبودم دلالت كن. امام فرمود:نامت چيست؟ ديصانى هيچ نگفت و برخاست و بيرون آمد!دوستانش چون از جريان آگاه شدند گفتند:چرا نام خود را نگفتى؟ گفت:اگر مى‏گفتم نامم‏«عبد الله‏»است‏ بى ترديد مى‏گفت اين كيست كه تو عبد و بنده‏ى اويى؟ گفتند:باز گرد و از او بخواه ترا به خدا دلالت كند و از نامت‏ سؤال نكند. ديصانى بازگشت و به امام عرض كرد:مرا به معبودم دلالت كن و از نامم نيز نپرس! امام فرمود:بنشين! فرزند كوچك امام تخم مرغى در دست داشت و با آن بازى مى‏كرد،امام تخم مرغ را از او گرفت،و فرمود:اى ديصانى!اين حصارى سربسته است كه پوستى محكم دارد،و در زير پوست محكم باز پوسته‏ اى نازك است،و درون پوسته‏ى نازك،طلائى محلول و نقره‏ اى مذاب است كه هيچيك با ديگرى مخلوط نمى‏شود،و بر همين حالت ‏باقى است نه چيزى كه سلامت‏ بخش است از درونش بيرون مى ‏آيدكه خبر از سلامتش بدهد و نه چيزى كه فاسد كننده‏ى آن باشد به درونش راه دارد كه ما را از فساد درونش آگاه سازد،هيچ معلوم نيست‏ براى آفرينش جنس نر يا ماده است،و در اين حالت‏ شكافته مى‏شود و رنگ‏هاى طاوسى از آن بيرون مى‏آيد،آيا براى آن (با اين همه شگفتى) هيچ مدبر و خالقى قائل نيستى؟ ديصانى به فكر فرو رفت و مدتى ساكت ماند،و سر انجام سر برداشت و گفت:گواهى مى‏دهم كه خدائى جز الله نيست كه يكتاست و شريكى ندارد،و گواهى مى‏دهم كه محمد بنده و فرستاده‏ى اوست،و گواهى مى‏دهم كه شما امام و حجت‏ بر خلايق هستيد،و من از گذشته‏ خويش پشيمان و تائبم. (49) اصول كافى ج 1 ص 79 حديث 4 از كتاب توحيد
وقتي‌ مسئولان‌ سازمان‌ امنيت‌ عراق‌ نزد امام‌ آمدند و از امام‌ خواستند كه‌فعاليتهاي‌ سياسي‌ خويش‌ را عليه‌ ايران‌ محدود كند امام‌ خيلي‌ تند وشديد با آنها برخورد كردند كه‌ طرف‌ مقابل‌ خيلي‌ تغيير كرد و خود راباخت‌ و از آمدن‌ خود سخت‌ پشيمان‌ شد. امام‌ در پاسخ‌ خود گفته‌بودكه‌من‌ كارهايم‌ را تعطيل‌ نمي‌كنم‌. من‌ وظيفه‌ام‌ اين‌ است‌ كه‌ مبارزه‌ راادامه‌ دهم‌ و سكوت‌ هيچ‌ مفهومي‌ ندارد. خميني‌ خميني‌ است‌، هرجاكه‌ برود. من‌ هركجا بروم‌، همين‌ هستم‌. چه‌ در عراق‌ باشم‌ چه‌ در جاي‌ديگر.(پابه‌ پاي‌ آفتاب‌ ج‌4ص‌267)...
بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی از نظر امام خمینی:یکی از برکات این نهضت قضیه تحول روحی در جامعه ما هست، که من مکرر این را گفته ام که این تحول روحی که در ایران پیدا شده است و این نهضت توانست این تحول روحی را ایجاد کند به خواست خدای تبارک و تعالی، از این پیروزی که نصیب ما شده است و دست اجانب را کوتاه کردیم و دست خیانتکارها را، اهمیتش بیشتر است. این تحولات روحی به این زودی برای یک شخص هم حاصل نمی شود تا برسد به گروه ها، تا برسد به سرتاسر یک کشور.
🟢 نماز با فضیلت ماه ذی القعده 🟢 ✔️ نماز یکشنبه ذی القعده 🔸 «انس بن مالک» می گوید: رسول خدا در یکشنبه ماه ذی القعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم، کدام یک از شما می خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می خواهیم توبه کنیم. 🔹 سپس فرمود: هیچ بنده ای از امت من نیست که این عمل را انجام دهد،مگر آنکه از آسمان به او ندا می شود: «ای بنده ی خدا، عمل خود از نو آغاز کن؛ زیرا توبه ی تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.» و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می کند: «ای بنده خجسته باد بر تو و فرزندان تو!» و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.» 🔸 و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، تو مۆمن از دنیا می روی و دین تو از تو گرفته نمی شود و قبر تو گشوده و نورانی می شود.» و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گشوده و فراوان خواهد بود. 🔹 و جبرئیل علیه السلام ندا می کند: «من همراه با فرشته ی مرگ می آیم و به او سفارش می کنم که با تو به نرمی رفتار کند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد کرد و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.» و آن عمل بسیار پر فضیلت «نماز یکشنبه ذی القعده» است و کیفیت آن چنان است که : 🔸 در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گزارد ( ۲ نماز دو رکعتی) در هر رکعت حمد یک مرتبه و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه، و معوذتین (سوره ی فلق و ناس)یک مرتبه، و بعد از اتمام چهار رکعت هفتاد مرتبه استغفار کند (بگوید استغفر الله ربی و اتوب الیه )و بعد یک مرتبه بگوید : لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ و بعد از آن بگوید یَا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ اِغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ 📚 اقبال الاعمال، سید بن طاووس ، ج ۲، ص۱۳
ما هیچ حقی نداریم🔈 ✍️امام خمینی(ره): 🔹از ۱۵ خرداد تا حالا که آمدیم، خون دادیم یعنی شما خون دادید 🔺من که نشسته‌ام اینجا. من هم هیچ حقی ندارم. 🔸شما خون دادید. شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه‌ کردید 🔹ماها هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. 🔺خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانی. 🔸خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! 🔹خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفاده‌اش را ببرم!
آیت الله نخودکی: برای عاقبت به خیری و زیاد شدن روزی ، بهترین چیز: نماز اول وقت ،نماز اول وقت ،نماز اول وقت. عبادت #@alvane
چرامن هرچه در شما نگاه میکنم مار وعقرب نمی بینم؟ علامه طباطبایی می فرمود: عارفی در نجف مورد قبول همه علماء بود،ایشان عصر پنجشنبه ای برای زیارت اهل قبور به قبرستان وادی السلام رفته بود،عده ای از علماء در برگشت به او گفتند:در قبرستان چه دیدی؟چه شنیدی؟ عارف گفت:درون قبری که فرو ریخته بود را نگاه کردم ودر آنجا نه ماری ونه عقربی دیدم،از آن قبر سوال کردم:علماء به ما می گویند درون قبر مار وعقرب است ،اما من هرچه در شما نگاه میکنم مار وعقرب نمی بینم. آن قبر به من گفت:ما هیچ مار وعقربی نداریم ،هرکس درون ما می آید مار وعقرب را با خودش می اورد.
. . باکسے نشست و برخاست کنید کہ...☝🏻 وقتے او را دیدید👀 یاد خدا و طاعت خدا بیفتید🌱 نہ با کسانے کہ یادِ معاصی و گناه هستند(💔) و انسان را از یاد خدا باز مے دارند🤧 . . ° 💙 💕| اگر مدام دچار تردید و دودلی هستید، این ۵ نکته رو به خاطر بسپارید 1️⃣ هیچ‌وقت همۀ شرایط و همه‌چیز کامل نخواهد بود 🔸پذیرفتن نواقص و کار کردن و تلاش برای بهتر شدن، ارزشمند هست. 2️⃣ زیاد از حد جدی نگیرید 🔸گاهی که فرصت برای بهبود اوضاع هست، به خودتون فضای بیشتری برای ریسک بدید. 3️⃣ در برخورد با دوراهی‌ها ببینید در پنج سال آینده با به پا گذاشتن در کدوم راه به خودتون بیشتر افتخار می‌کنید. همون رو انتخاب کنید. 4️⃣ در هر موقعیت تصمیم‌گیری از خودتون بپرسید سه اولویت اصلی‌تون چه چیزهایی هستند و مطابق با اونا تصمیم بگیرید. 5️⃣ بیشتر ارتباط برقرار کنید 🔸بیشتر با دیگران حرف بزنید و بیشتر کمک بگیرید.
بازگشت پیکر بسیجی شهید «عبدالرحمن احدی» پس از ۴۰ سال بسیجی شهید «عبدالرحمن احدی» متولد ۱۳۴۵ و از گرمی عازم جبهه شد، در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۶۱ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاک این شهید در منطقه برجای ماند. با تلاش گروه‌های تفحص شهدا پیکر مطهر شهید احدی تفحص و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد .
💠به نام خالق روزی رسان 🇮🇷 امروز پنجشنبه 19/ خرداد / 1401 09 / ذی القعد ه / 1443 09/ ژوئن/ 2022 🍃لبخند ِخُدا در نفس ِصبح 💞عیان است 🍃بگذار خُدا دست 💞 به قلبت بگذارد 🍃امروز برایش 💞 پُر ِلبخنـد و امید است 🌹یاران همیشگی سلام 🍃آخر هفته تون، 💞لبریز از شادی و موفقیت 🍃 سفره هاتون پر خیر و برکت 💠ذکرامروز " لا اله الا الله الملک الحق المبین " اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ️ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ❤ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ ❤اين بخاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‏ ايد تأسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد؛ و خداوند هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد. 👈 "سوره حدید آیه ۲۳" 💐دسته گلي بفرستيم براي تموم آنهايي كه در بين ما نيستند ولي دعاهاشون هنوز كارگشاست ✨دسته گلی به زیبایی حمد وسوره نثارشان میکنیم.. تاخوشحال بشن و در حق ما دعا کنند. ☀🍃روحشان شاد 🍃☀ 🌟بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ🌟 اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مِنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَحْشُرْنا فی زُمْرَهِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ علیٌّ وَلِیٌّ الله 🌸 التماس دعا🌸
🌹شهید عبدالله‌ میثمی🌹 ✍ همسر شهید میثمی: عاشق حضرت زهرا س بود. هیچ وقت به من نگفت برای شهادتم دعا کن. می گفت: لزومی نداره آدم به همسرش از این حرفها بزنه. [زیرا نمی خواست حرفی بزند که همسرش را ناراحت کند]. گفتم: می دونم برای شهادتت زیاد دعا می کنی، اگر منو دوست داری دعا کن با هم شهید بشیم، از شما که چیزی کم نمی شه؟ گفت: «دنیا حالا حالاها با تو کار داره.» گفتم: بعد از تو سخت می گذره. گفت: دنیا زندان مؤمن است. سرانجام همان‌طور که در شب دوم عملیات کربلای ۵ به دوستانش گفته بود:«من در این عملیات اجر خودم را از خدا می‌گیرم.»مصادف با شب شهادت حضرت زهرا (ع) بود که به شهادت رسید. ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
یکی از شخصیت های بزرگ بشریت جناب امام رضاعلیه السلام است.شخصیتی که امام صادق (ع) ارزو می کرد ای کاش می توانستم زمان امام رضا علیه السلام را درک کنم و او را زیارت نمایم. شخصیتی که انقدر محبوب مردم بود که هیچکسی امام را به نامش که علی است نام نمی برد بلکه همه او را به رضا می خواندند.حتی به امام جواد و به امام هادی و به امام عسکری، ابن الرضا می گفتند. و شخصیتی که وقتی در شکم مادرش نجمه خاتون بود ،نجمه صدای تسیح و تقدیس و تحمید و تهلیل این طفل را می شنید.شخصیتی که هم در زمان حیاتش براورده کننده حاجات مردم بود و هم از بعد از شهادتش هزاران نفر را حاجت داده است. و بیماری های صعب العلاج را به اذن خدا شفا داده .و افراد ناامید را امیدوار کرده و افراد گمراه را هدایت فرموده و نوری عظیم در طول این قرون فراوان بوده است و می باشد. نه تنها شیعیان بلکه مسیحیان و غیره را هم حاجت روا نموده است و به زائرین خود قول داده که در عالم دیگر حداقل در سه جای خیلی مهم به انها کمک خواهد نمود. شخصیتی که بزرگان به پابوس حرمش رفته اند و می روند .شخصیتی که در زمان خود همه دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان در مقابل علم فراوانش اظهار عجز می نمودند. شخصیتی که انقدر مهربان است که به امام رووف مشهور شده است. و شخصیتی که پناهگاه همه کسانی است که به او و حرم او پناه می برند حتی حیوانات به حرم او پناهنده شده اند مانند داستان اهویی که به خود امام پناه برد و امام ضامن او شد و گنجشگی که از دست ماری به امام پناه بردو شتری که به حرم امام پناهنده شد و ... شخصیتی که انقدر مهربان بود و تواضع داشتند موقع خوردن غذا،همه خدام و خدمت کارها در کنار حضرت می نشستند و با حضرت غذا می خوردند. شخصیتی که صاحب کرامات و معجزات فراوانی است از جمله تبدیل کردن عکس شیر به شیر واقعی و دعای طلب باران و امدن باران در مقابل چشمان حیرت زده کسانی که امامت را قبول نداشتند.شخصیتی که بسیار سخاوتمند بودند بطوری که در روز عرفه ، تمام دارائى خود را بخشيدند. شخصیتی که ثواب زیارت قبر منورش به فرموده امام جواد (ع )،یک میلیون حج و عمره می باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚شب میلاده و صحن چراغونیه 💔 آخ که امشب چقدر حرم جای ما خالیه 🌱🌿☘🍀🌾💐🌹🌺🌸🌼🌻 ✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨ عج ع ➖➖➖➖➖➖➖➖
برخورد امام رضا با غارت گر خاندان اهل بیت پیامبر اکرم ⬅️عفو و بخششی که با سوء ظن تبدیل به اعدام گردید. ✍️هارون به یکی از مامورین سختگیر خود به نام "جلودی" فرمان داد که خانه‌ های "آل‌علی" را غارت کند. ▫️"جلودی" با لشکر خود به خانه‌ی امام رضا علیه‌السلام در مدینه هجوم برد. امام رضا همه اهل خانه را در اتاقی جمع کرد و جلوی آن ایستاد. "جلودی" گفت: ▫️"باید وارد این اتاق شوم و لباس‌های زنان را غارت کنم" امام فرمودند: ▫️"من خود لباس‌های آنها را می گیرم و به تو تحویل می‌دهم" جلودی قبول نکرد ولی امام مقاومت کرد. سرانجام "جلودی" تسلیم پیشنهاد امام رضا شد. ▫️امام رضا وارد اتاق شد و لباس های اضافی زنان و حتی گوشواره‌ها و زیورآلات و آنچه در خانه بود، همه را به جلودی تحویل داد. ‼️چند سال بعد، پس از اینکه امام رضا علیه‌السلام مجبور به پذیرش ولیعهدی شدند، عده‌ای از سپاهیان، شورش کردند و مورد غضب مأمون قرار گرفتند. مامون همه آنها را دستگیر کرد و قرار شد محاکمه شوند. یکی از آنها "جلودی" بود. همین که "جلودی" برابر مأمون حاضر شد، امام رضا علیه‌السلام به صورت محرمانه به مأمون فرمودند: "این شخص را به خاطر من ببخش و اعدامش نکن!" مأمون با تعجب گفت: "این همان کسی است که در مدینه به بانوان خاندان رسالت جسارت کرد و هرچه داشتند غارت نمود! چرا برای او شفاعت می کنید!؟" امام رضا فرمودند: "به هر حال او را عفو کن" "جلودی" گمان کرد که امام رضا علیه‌السلام در گفتگوی محرمانه‌اش با مأمون اصرار می‌کند که او را اعدام کنند به همین جهت رو به مأمون کرد و گفت: "ای امیرمؤمنان! شما را به خدا و به خدمتی که به پدرتان هارون‌الرشید کرده‌ام سوگند می‌دهم سخن علی‌بن‌موسی‌الرضا را در مورد من نپذیرید!!" مأمون گفت: "به خدا سوگند سخن او را درباره‌ی تو نمی‌پذیرم. ولی بدان که علی‌بن موسی‌الرضا به من گفت که تو را ببخشم و من هم طبق خواسته‌ی خودت حرف او را نمی پذیرم؛ جلاد! گردنش را بزن!" و با این وضع آن ملعون سقط شد! 📚منبع: عیون اخبار الرضا، ج ۲ ص ۳۶۸
✍ *ده سفارشِ علی بن موسی الرضا علیه السلام* ✅ *سفارش اول* در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند. ✅ *سفارش دوم* تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است. ✅ *سفارش سوم* در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیر در امور دنیا و آخرت در آن گرد آمده است. ✅ *سفارش چهارم* به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد. ✅ *سفارش پنجم* در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوعِ آن ، خودداری از آزار خویشاوندان است. ✅ *سفارش ششم* به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد ، نه نجابت و نه کرم. ✅ *سفارش هفتم* بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت ، یک نصفه خرما را مانند کوه اُحد بزرگ می کند. ✅ *سفارش هشتم* حقُّ النّاس را رعایت کنید که دوستی محمد و آل محمد بدون آن پذیرفته نیست. ✅ *سفارش نهم* از بخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران می رسد ، حذر کن. ✅ *سفارش دهم* بسیار مراقب کردار خود باشید تا مورد تهمت و اتهام قرار نگیرید ، که در آن صورت ، حقِّ ملامت نخواهید داشت.