eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
157 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش این جمله آیت الله ناصری (ره) را فراموش نکنیم👇 🔹 خدا می‌داند من ایشان (آیت الله خامنه‌ای) را نماینده علیه‌السلام می‌دانم شادی روحشون صلوات . الهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرحوم آیت الله ناصری: امام زمان هم درتظاهرات‌های قبل انقلاب شرکت می‌کردند 🔹این انقلاب، انقلاب امام زمانی است، این نعمت الهی را خدا هدایت کرده است.
❌ مرزهای عراق بسته شد / زائران اربعین فعلا سفر نکنند ❌ 🔹معاون امنیتی استانداری خوزستان: ناآرامی‌های عراق باعث بسته‌شدن مرز از سوی این کشور شده و در پی آن خروج زوار ایرانی از تمام مرزها از عصر امروز متوقف شد. زائران تا اطلاع ثانوی به مرزها مراجعه نکنند و منتظر اطلاع‌رسانی باشند. 🔹رئیس ستاد اربعین: درباره امنیت و سلامت مسافران ایرانی در عراق جای هیچ نگرانی نیست و آنها با برنامه‌ریزی به کشور باز خواهند گشت.
*🛑🛑روسیه.عراق.ایران* 🛑 *سازمان اطلاعات روسیه به عراق و ایران هشدار داد :* 🛑 *اسرائیل، امارات و عربستان سعودی با دستور سفارت آمریکا قصد دارند مقتدی صدر را ترور کنند.* 🛑 *آنها قصد دارند با این کار شورش‌های مردمی را ایجاد نمایند.* 🛑 *همچنین در این آشوبها ، به اعضای سازمان مجاهدین خلق دستور داده شده با زبان فارسی بین مردم عراق صحبت کرده و وانمود کنند که این آشوبها از سوی ایران برنامه ریزی شده است.* 🛑 *بدین منظور تعدادی از این اعضا از اروپا به پایگاه عین الاسد عراق منتقل شده‌اند.* 🛑 *این گروه اکنون در حال گذراندن دوره آموزشی برای اجرای این نقشه خطرناک هستند، یعنی طرح ترور سید مقتدی صدر به دست اعضای خود و قربانی کردن تعدادی از آنها پس از ترور.* 🛑 *آنها در نظر دارند در حین آشوب ، تعدادی از این اعضا را دستگیر کرده و با مصاحبه تلویزیونی ساختگی ، آنها را مامورین اطلاعاتی ایران جا بزنند.* 🛑 *این یک نقشه شیطانی برای ملتهب کردن خیابانهای عراق و ایجاد وضعیتی از هرج و مرج است که منجر به جنگ داخلی می شود.*
مریم فرهانیان🌹 🔸دختری که هر روز اعضای بدن خود را مواخذه می کرد مریم سعی می کرد علاوه بر تربیت مذهبی اش که در خانه شکل گرفته بود خود نیز روحش را به سمت سیر الی الله سوق دهد. یکی از دوستانش روایت می کند: «روزی وارد خانه شان شدم. مریم را رو به قبله در حالی که به پشت دست خود می کوبید، دیدم. با تعجب 🤔 پرسیدم: چه شده مریم؟! مشکلی پیش آمده؟! آن لحظه جوابم را نداد، اما مدتی بعد گفت: 🛑 من هر روز اعضای بدنم را مواخذه می کنم و از آنها می پرسم که امروز برای خدا چه کاری انجام داده اید؟☝🏻.......حاج اقا سید احمد خمینی گفت دیدم حضرت امام وضو می گیرند مطالبی هم با خود می گویند خیال کردم دعای وضو را می خوانند ولی وقتی نزدیک رفتم و دقت کردم دیدم دارند خودشان را توبیخ می کنند بخودشان خطاب می کنند:ای نفس خبیث!!
🔸پیام آیت‌الله سیستانی دربرخورد با درگیری‌های امنیتی در عراق بسم الله الرَّحمن الرَّحیم 🔹درود خداوند و پیامبرش محمد مصطفی (ص) بر شیعیان عراق و محبان اهل بیت (ع) طبق شرع مبین اسلام جنگ و درگیری و خونریزی در دو ماه محرم و صفر حرام است . لذا درگیری‌های صورت گرفته در کشور اباعبدالله الحسین (ع) آن هم مصادف با اربعین حسینی شرعاً حرام است ما شما را به برادری دعوت می‌نماییم . ما شیعیان عزادار سرور وسالارشهیدان حسین بن علی(ع) هستیم اینگونه حرکت های ضد دینی و تفرقه افکن خلاف شرع مبین اسلام است . والسلام علیکم والرحمته الله و برکاته
جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟... زاهد گفت: مال تو کجاست؟ جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم مسافرم...
توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.... نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسين(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با رنـگ بشـه... هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید... بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده....
بمناسبت میلاد امام محمد باقر علیه السلام:غلام امام عليه السلام مىگويد : با امام عليه السلام به مكه مىرفتيم . وقتى چشم حضرت به كعبه افتاد ، با صداى بلند گريه نمود . گفتم : آقا آهسته تر گريه كنيد ! مردم شما را مىبينند ! فرمود : واى بر تو ! آيا گريه نكنم كه شايد خدا به خاطر گريه ام بر من رحمت نمايد و در نزد او رستگار شوم ؟ آنگاه امام عليه السلام طواف كرد و مشغول نماز شد و بعد از نماز ديدم كه محل سجده حضرت از اشك چشمش تر شده بود .
‏تجمع خودجوش مردم شیراز مقابل پاساژ مصطفوی در اعتراض به اتفاق پریروز و هتک حرمت خانواده شهید خادم صادق
لطف علی(ع) به مرد مسیحی مرحوم آقای افجه ای، سردفتر اسناد رسمی، داماد مرحوم آقای بهبهانی، برای حقیر نقل نمودند که: مجله ای از آمریکا برای یکی از دوستان من می آمد. در آن مجله نوشته بود: دو نفر مسیحی از اهالی آمریکا با هم قرار گذاشتند هر کدام زودتر مردند، به خواب یکدیگر بیایند و از آن عالم خبر دهند. یکی از آنها مرد و بعد از یک سال به خواب دوستش آمد. گفت: به محض خروج روح از بدن، دو نفر آمدند با پرونده ای، و مرا بردند برای رسیدگی در اطاقی. داخل اطاقی که شدیم، شخصی وارد اطاق شد که همه به او احترام خاصی گذاشتند. خطاب به آنها فرمود: با این شخص در کارهایش مسامحه نمایید... و از اطاق خارج شد. بعد، آن افراد پرونده مرا باز نموده، گفتند: چون تو در دنیا به دین مسیح بودی و مشرف به دین اسلام نشده بودی، عمل صالحی نداری که ما به تو ارفاق نماییم، معاصی هم بسیار داری. بعد پرونده مرا به دستم داده، آن دو نفر مرا بردند خدمت آن شخص بزرگ و عرض کردند: آقا این مرد چون مسیحی بوده، عمل صالحی نداشته و مرتکب معاصی هم بوده قابل تسامح نیست، با او چه کار کنیم؟ آقا فرمودند: او را بگذارید و بروید. و به من فرمودند: داخل این باغ شو. من در آن حال به خودم آمدم که من باید معذب می شدم و اگر این آقا نبود، حتماً گرفتار بودم. یک سال است که می گذرد و دلم می خواست که بدانم که این آقایی که مرا نجات داد، چه کسی بود. تا روز گذشته به یکی از خدمه باغ راز دل خود را گفتم: در جواب گفت: آقا همیشه مقابل تو است، ولی تو او را نمی بینی. نگاه کردم آقا را دیدم. با عرض سلام، سؤال کردم: آقا، شما چه کسی هستید که مرا نجات دادید. آقا فرمودند: در دنیا که بودی، تاریخ اسلام را می خواندی؛ در جنگ علی(ع) و معاویه که می رسیدی، هر کجا فتح با علی(ع) بود، خوشحال می شدی و هر کجا فتح با معاویه بود، اندوهگین می شدی. عرض کردم: همین طور بود. فرمودند: من همان علی هستم که از فتوحات من خوشحال می شدی. به خاطر آن محبت که از من در دل تو بود، تو را در این عالم از جهنم نجات دادم )
زبان حال حضرت رقیه(س):نیمۀ شب شده و خواب پریشان دارم گوشۀ لعل لبم ذکر پدر جان دارم بی جهت نیست که اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم دیدم آن سر، سر باباست خدا رحم کند عمّه ام گرم تماشاست خدا رحم کند تا که از خواب پریدم همه جا روشن بود طبق نور روی گوشه ای از دامن بود کنج ویرانه پر از عطر و بوی گلشن بود چشم های پدرم خیره به سوی من بود تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیلۀ قدر من امشب چقدر زیبا شد آمدی یوسف کنعان، چه عجب بابا جان شده ویرانه گلستان، چه عجب بابا جان به سر آمد غم هجران، چه عجب بابا جان آمده بر تن من جان، چه عجب بابا جان چند روزی است که از هجر تو بی تاب شدم مثل شمعی زغم دوری تو آب شدم کمی آغوش بگیر این بدن لاغر را تا که احساس کنی لاغری پیکر را می تکانم ز سر سوخته خاکستر را از چه با خویش نیاورده ای انگشتر را؟ چقدر روی کبود تو به زهرا رفته بس که چوب از لب و دندان تو بالا رفته تا که با عمۀ خود راهی بازار شدم مورد مرحمت خندۀ اغیار شدم تا که در بزم شراب تو گرفتار شدم خالصانه متوسّل به علمدار شدم من نگویم چه به روز سر من آوردند چادری را که برایم تو خریدی بردند