eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
168 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت عاشورا 🙏 وحشتناک ترين لحظه ى زندگى، لحظه ايست که انسان رادر سرازيرى قبر ميگذارند. شخصى نزد امام صادق(ع) رفت و گفت من از ان لحظه بسيارميترسم، چه کنم؟ امام صادق(ع)فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن مرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد اللهم ارزقنى شفاعة الحسين يوم الورود؟ یعنی خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من کن. زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.
گل نرگس: °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 🔸((مهمان خدا)) 🍃چقدر به اذان مونده بود ... نمی دونم ... اما با خوابیدن مادربزرگ ... منم همون پای تخت از حال رفتم ... غش کرده بودم ... دیگه بدنم رمق نداشت که حتی انگشت هام رو تکان بدم ... خستگی ... گرسنگی ... تشنگی ... صدای اذان بلند شد ... لای چشمم رو باز کردم ... اما اصلا قدرتی برای حرکت کردن نداشتم ... چشمم پر از اشک شد... - خدایا شرمندتم ... ولی واقعا جون ندارم ... 🌺و توی همون حالت دوباره خوابم برد ... ضعف به شدت بهم غلبه کرده بود ... 🍃باغ سرسبز و بی نهایت زیبایی بود ... با خستگی تمام راه می رفتم که صدای آب ... من رو به سمت خودش کشید ... چشمه زلال و شفاف ... که سنگ های رنگی کف آب دیده می شد ... با اولین جرعه ای که ازش خوردم ... تمام تشنگی و خستگی از تنم خارج شد ... 🌺دراز کشیدم و پام رو تا زانو ... گذاشتم توی آب ... خنکای مطبوعش ... تمام وجودم رو فرا گرفت ... حس داغی و سوختگی جگرم ... آرام شد ... توی حال خودم بودم و غرق آرامش ... که دیدم جوانی بالای سرم ایستاده ... با سینی پر از غذا ... 🍃تقریبا دو ساعتی از اذان گذشته بود که با تکان های آقا جلال از خواب بیدار شدم ... چهره اش پر از شرمندگی ... که به کل یادش رفته بود برام غذا بیاره ... 🌺آخر افطار کردن ... با تماس مجدد خاله ... یهو یادش اومده بود ... اونم برای عذرخواهی واسم جوجه کباب گرفته بود ... 🍃هنوز عطر و بوی اون غذا ... و طعمش توی نظرم بود ... یکم به جوجه ها نگاه کردم ... و گذاشتمش توی یخچال ... اونقدر سیر بودم ... که حتی سحر نتونستم چیزی بخورم ... توهم بود یا واقعیت؟ ... اما فردا ... 🌺حتی برای لحظه ای گرسنگی و تشنگی رو حس نکردم ... خستگی سخت اون مدت ... از وجودم رفته بود ... و افتخار خورده شدن ... افطار فردا ... نصیب جوجه های داخل یخچال شد ... 🍃هر چند سر قولم موندم ... و به خاله نگفتم ... آقا جلال کلا من رو فراموش کرده بود ... ✍ادامه دارد...... °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝نسل سوختــه ✍(( با صدای تو)) 🌺حال مادربزرگ ... هر روز بدتر می شد ... تا جایی که دیگه مسکن هم جواب نمی داد ... و تقریبا کنترل دفع رو هم از دست داده بود ... 2 تا نیروی کمکی هم ... به لطف دایی محسن ... شیفتی می اومدن ... 🍃بی بی خجالت می کشید ... اما من مدام با شوخی هام ... کاری می کردم بخنده ... - ای بابا ... خجالت نداره که ... خانم ها خودشون رو می کشن که جوون تر به نظر بیان ... ولی شما خودت داری روز به روز جوون تر میشی ... جوون تر، زیباتر ... الان دیگه خیلی سنت باشه ... شیش ... هفت ماهت بیشتر نیست ... بزرگ میشی یادت میره ... 🌺و اون می خندید ... هر چند خنده هاش طولی نمی کشید... اونها مراقب مادربزرگ می شدن ... و من ... سریع لباس ها و ملحفه هاش رو می بردم توی حمام ... می شستم و آب می کشیدم ... و با اتو خشک می کردم ... نمی شد صبر کنم ... تعداد بشن بندازم ماشین ... اگر این کار رو می کردم... لباس و ملحفه کم می اومد ... باید بدون معطلی حاضر می شد ... 🍃دیگه شمارش شستن شون از دستم در رفته بود ... اما هیچ کدوم از دفعات ... به اندازه لحظه ای که برای اولین بار توی مدفوعش خون دیدم ... اذیت نشدم ... بغضم شکست ... دیگه اختیار اشک هام رو نداشتم ... صدای آب، نمی گذاشت کسی صدای اشک های من رو بشنوه ... 🌺با شرمندگی توی صورتش نگاه کردم ... این همه درد داشت و به روی خودش نمی آورد ... و کاری هم از دست کسی برنمی اومد ... 🍃آخرین شب قدر ... دردش آروم تر شده بود ... تلویزیون رو روشن کردم ... تا با هم جوشن گوش کنیم ... پشتش بالشت گذاشتم و مرتبش کردم ... مفاتیح رو دادم دستش و نشستم زیر تخت ... هنوز چند دقیقه نگذشته بود که ... - پاشو مادر ... پاشو تلویزیون رو خاموش کن ... 🌺- می خوای بخوابی بی بی؟ ... - نه مادر ... به جای اون ... تو جوشن بخون ... من گوش کنم... می خوام با صدای تو ... خدا من رو ببخشه ... ✍ادامه دارد...... 🎀 @alvane 🎀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📃📃📃📃📃📃📃📃📃📃📃 ✅آلرژی 💟عوامل آلرژی‌زا (حسّاسیّت زا) تاکنون 90 نوع شناسائی شده است، که یکی از آنها حسّاسیّت فصلی است. ✅درمان: 1ـ باید از ماسک کاغذی استفاده کرد و هر دو ساعت ماسک را عوض کرد، یا پارچۀ نخی آغشته به سرکۀ طبیعی سیب جلوی بینی و دهان بگیرید، 2ـ صبح‌ها: شیر تازۀ گاو کم‌چرب مخلوط با عسل طبیعی گَوَن، 3ـ قبل از ناهار: خوردن خیار بوته‌ای طبیعی (بدون آفت گیاهی و سموم شیمیائی و بدون پارافین و...)، 4ـ بعد از ناهار: یک عدد سیب رسیدۀ شیرین طبیعی (بدون آفات گیاهی و سموم شیمیائی و بدون سمّ چسب)، 5ـ به همراه شام کاهو طبیعی بدون سُس (سالم تازۀ بهداشتی بدون آفات گیاهی و سموم شیمیائی و بدون آبیاری فاضلاب)، 6ـ بعد از شام سیب رسیدۀ شیرین طبیعی، 7ـ شب قبل‌از خواب آب سیب رسیدۀ شیرین تازه مخلوط با عسل طبیعی آویشن . 🗞🗞🗞🗞🗞🗞🗞🗞🗞🗞
📌 نخوردن صبحانه ۸ عارضه زیانبار به‌دنبال دارد 🔸 در این مطلب به ۸ عارضه زیانبار نخوردن وعده #صبحانه اشاره شده است. 🔸وعده صبحانه و شام در آموزه‌‌های طب سنتی از اهمیت مضاعفی در حفظ سلامتی و تندرستی برخوردار هستند و ترک این ۲ وعده غذایی کلیدی در رژیم غذایی روزانه می‌تواند عوارض و پیامد‌های وخیمی را در پی داشته باشد. 🔸 در ادامه به برخی از عوارض نخوردن وعده صبحانه اشاره شده است: ➖ پوکی استخوان‌ها ➖ چاقی مفرط ➖ دیابت در سنین بالا ➖ کوتاهی قد در کودکان ➖ ریزش موها و ابروها ➖ ضعف فرایند گوارش ➖ خشکی پوست ➖ مشکلات تیروییدی
⛔️❌هــی نـــگـــو مـن گنــهــکــارم❌⛔️ 👈 ⭕ خیلی نگو من گناهکارم ⭕ هی نگو من گنهکارم ⚠ این را ادامه نده تا خـــودتـــــ هم به این یقیــن برسی... ✅ روی صفات خوب و کارهای خوبت کـــار کن تا روی آنــها به یقین برسی 📛 معصیت را به یقین نـ❌ـرسان  📛 ایمان را به شک تبدیل نـ❌ـکن ✅ تاثیر زبان این است که اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره‌ام و عادت کنی، اوضاع خیـــلی بی‌ریختـــ می‌شود... 🍂 همیشه بگویید "الحمدلله".... شکر خدا 🍂 بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همـــراه کنی. 🔰 اگر پَکر هستی دو مرتبه👈 همـــراه با دلت بگو "الحمدلله"👉 💕 آن وقت غمت را از بین می‌برد... ⚠️
『♡』 اگه همه‌ی دنیا مال تو باشه ولی دلت آروم نباشه چه فایده ؟ رو با همه‌ی دنیا عوض نکن ! :) الا بذکر الله تطمئن القلوب ❤️
آن چیز که برای شهدا با ارزش هست: 👈| نماز اول وقت 👈| اخلاص برای خدا 👈| پشتیبانی از ولایت فقیه است.
ریحان": #شهیدانه 💔 دست_به_غذا_نزد ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذاخوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید.  تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. اینقدر کارش برام زیبا بود که تا الان توی ذهنم مونده. 🌺 😍 #شهید_مهدی_زین_الدین منبع : کتاب یادگاران 💌
❤️حکایت شهید مدافع حرمی که امام حسین (ع) بر بالینش حاضر شد👆 مادر شهید «مصطفی زال‌نژاد» تعریف می‌کند: اوایلی که پسرم شهید شد با عکسش صحبت می‌کردم و می‌گفتم لحظه شهادت بر بالینت چه کسی بود؟ یک روز همسرش به من گفت که خواب آقا مصطفی را دیدم، او می‌گفت: «زمانی که زخمی شدم امام حسین (ع) به کنارم آمد.» حکایت شهید مدافع حرمی که امام حسین (ع) بر بالینش حاضر شد نوید شاهد: شهید «مصطفی زال‌نژاد» را می توان از جمله نیروهایی دانست که خیلی زود برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت. او متولد 22 آبان سال 61 در آمل بود. روز تولدش که همزمان با روزهای پر التهاب دفاع مقدس بود، 13 شهید به شهرشان آوردند. وقتی چهار ساله بود عمویش به شهادت رسید. خواهر شهید از دوران کودکی خود و مصطفی چنین می گوید: «دوران کودکی ما خیلی خاص بود و زندگی ساده ای داشتیم، با نان کارگری پدر، بزرگ شدیم و جایگاهی که امروز مصطفی به او رسیده به خاطر نان حلالی است که پدر سر سفره آورد. آنقدر زندگیمان ساده بود که حتی برخی توقعات کوچکی که هر بچه ای از خانواده داشت را ما نداشتیم.» مصطفی انسان شوخ، ساده و بی تکلفی بود که همه او را دوست داشتند مصطفی زال نژاد دبیرستان را در هنرستانی که به نام عموی شهیدش نام گذاری شده بود گذراند. داماد خانواده زال نژاد درباره خصوصیات رفتاری شهید می گوید: «مصطفی انسان شوخ، ساده و بی تکلفی بود که همه او را دوست داشتند.» مصطفی زال نژاد از جوانان علاقه مند به کار فرهنگی و ورزشی بود. او از ورزشکاران به نام زورخانه در شهرستان آمل محسوب می شد و جزو پایه گذاران یادواره های ماهانه در شهرستان آمل بود. یکی از دوستان شهید درباره فعالیت های ورزشی او روایت می کند: «مصطفی انسان بسیار دوست داشتنی بود. با وضو به گود زورخانه می آمد. پدرش را از قبل می شناختم. مصطفی گل سر سبد بچه ها بود. به دانشگاه که رفت مهندسی خواند اما با این حال ورزش را ترک نکرد.» یکی دیگر از دوستان او می گوید: «مصطفی الگوی جوانان شهر و جامعه ورزش های زورخانه ای بود.» این رزمنده مدافع حرم دوران دانشجویی را در رشته مهندسی الکترونیک دانشکده فنی ساری گذراند و پس از فارغ التحصیلی سال 83 به عضویت سپاه پاسداران درآمد. او در سال 85 با همسرش ازدواج کرد و ثمره این ازدواج 2 فرزند به نام های زهرا 10 ساله و محمد طاها چهار ساله است. همسر شهید ماجرای خواستگاری اش را اینطور روایت می کند: «صحبت های ما در خواستگاری حدودا 20 دقیقه بیشتر طول نکشید. هر دو ملاک های خود را گفتیم، ایشان گفت کار ما ماموریتی است و مشکلات و سختی دارد من گفتم اتفاقا همین را می پسندم و مشکلی ندارم. من هم گفتم طلبه و مبلغ هستم و می خواهم به تحصیلاتم ادامه بدهم اگر شما مشکلی نداشته باشید، که ایشان هم استقبال کردند.» وی ادامه می دهد: «بعد یک سال در سال 86 زهرا به دنیا آمد و زندگیمان گرم تر شد. بسیار دختر دوست بود، چون از قبل نیت کرده بود اگر خداوند دختری به او بدهد اسمش را زهرا بگذارد نام فرزندمان را زهرا گذاشت. ماموریت هایی که می رفت ما در خانه بودیم با همه سختی ها زندگیم لذت داشت چون در کنار آقا مصطفی بودم.» به خاطر عشقی که به ایشان داشتم قبول کردم به سوریه برود. در سال 94 از ناحیه دست مجروح شد با این وجود اصلا به کسی اطلاع نداد. بعد از چند هفته که بهتر شد به من خبر داد همسر شهید در خصوص رفتن مصطفی به سوریه می گوید: «به خاطر عشقی که به ایشان داشتم قبول کردم به سوریه برود. در سال 94 از ناحیه دست مجروح شد با این وجود اصلا به کسی اطلاع نداد. بعد از چند هفته که بهتر شد به من خبر داد. دیگر کم کم خودم را برای شهادتش آماده می کردم برای من که خیلی وابسته اش بودم سخت بود ولی چیزی فراتر از این ها وسط بود که هر دو به آن معتقد بودیم و این باعث می شد که این مسئله را بپذیریم.» وی در خاطره ای می گوید: «یکبار برای رفتن آماده می شد که زهرا اصرار کرد باید حتما پشت سر بابا آب بریزد. کاسه آب را گرفت و با پدرش دم در رفت و آب را پشت سر پدرش ریخت. مصطفی که همیشه خیلی محکم و قرص بود و هیچ ناراحتی ای در چهره اش دیده نمی شد آن روز بعد خداحافظی با زهرا دیدم در وسط کوچه یک آن ناپدید شد. گویا رفته بود پشت ماشین و گریه کرده بود. بعد شهادت، محمد طاها در سنی بود که به پدرش خیلی وابسته بود. ضربه روحی شدیدی خورد و تا یک ماه و نیم بچه تب و لرز می کرد و مدتی در بیمارستان بستری بود.» مادر شهید زال نژاد از رضایتش برای حضور فرزند در جبهه های سوریه می گوید: «در هفت سال حضورش در سوریه نه تنها مانعش نشدم بلکه بسیار خوشحال بودم که برای اسلام زحمت می کشد. مردم می گفتند جلوی مصطفی را بگیر، فرزندانش کوچک هستند، ولی می گفتم او راه خودش را می رود.»
🌷 مهریه همسران شهدا چه بود؟ 🌹مهریه شهید ابراهیم همت: بنا به درخواست همسر شهید هیچ مهریه ای در نظر گرفته نشد 🌹مهریه همسر شهید جهان آرا: یک سکه طلا 🌹مهریه همسر لبنانی شهید چمران: یک جلد قرآن کریم و یک لیره لبنانی 🌹مهریه همسر شهید جلال افشار: یک چک با مبلغ بسیار پایین مبلغ چک پس از ازدواج به فرمانده سپاه اصفهان تقدیم شد تا خرج رزمندگان در جبهه ها شود. 🌹مهریه همسر شهید ناصر کاظمی: یک سکه طلا به عشق امام خمینی(ره) 🌷اميرالمؤمنين على (ع): مهريه زنها را سنگين نگيريد که موجب کدورت و دشمنى گردد. ﴿وسائل الشيعه، ج ۱۵، ص ۱۱﴾ 🌷امام باقر(ع) فرمود: کم بودن مهریه زن دلیل بر خوش یمنی و مبارکی او و زیاد بودن مهریه ی زن دلیل بر بد یمنی و شومی اوست. من لا یحضره الفقیه ، ج2،ص124. 🌷امام الصادق (ع): از برکات زن کمى مهريه اوست. ﴿من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۴﴾
لیاقٺ مےخواهد اندازہ ڪوه ها... شایدم بیشٺــر ڪاشـ روے مزارمون بنویسین #در_آرزوے_شہادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدانی که بعد از #شهادت لبخند زدند فرازهایی از وصیت‌نامه شهید: اگر تکه تکه هم بشوم دست از دین اسلام بر نمی‌دارم. بترسید از اینکه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پیش #امام_زمان(عج) باز می‌شود. نکند خدای ناکرده امام زمان(عج) از دست ما ناراحت و شرمنده شود. #شهید_رضا_قنبری🌹 #لبخند_آخر #شادی_روحش_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #دوم_شهریور 🌹 #سالروز_شهادت 🌹 #شهید_اندرزگو 💠امام خمینی (ره): ✅ما #نیمی از این انقلاب را از #این_شهید داریم؛ اگر 10 تن مثلِ او داشتیم، #دنیا تحت سلطه ی #اسلام بود... 📜این شهید و خانواده‌اش در راه انقلاب، رنج های زیادی دیدند که فقط برای اسلام بود؛ با تمام اینها، این شهید قبل از انقلاب در دو شهریور ۵۷، به دست ساواک به شهادت رسید. 📃خانواده ی شهید اندرزگو، از شهادتش، اطلاعی نداشتند، بعد از انقلاب با ورود امام به ایران، خبر را از زبانِ خودِ امام شنیدند. 📝شهیدی که تغییر قیافه میداد و مدتها تحت تعقیب ساواک بود. 📖شهیدی که قصد جان شاه و براندازی پهلوی را داشت. او نخست وزیر شاه، حسنعلی منصور را ترور کرده بود. #یاد_شهدا_باصلوات🌹
خواهرم‼️ ✅اگه ایمان داری به دو دلیل باید حجاب داشته باشی: 👈هم به خاطر خدا 👈هم قانون اجتماعی و حقوق دیگران ✅اگه ایمان نداری و عقیده داری که بهشت و جهنم رفتن انسان به خودش مربوطه🔻 👈خب تو حریم خصوصی خودت هر کاری دوست داری بکن، خیابون حریم عمومیه. #پویش_حجاب_فاطمے
گل نرگس: °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 پنجاهم ✍((دعایم کن)) 🥀با شنیدن این جمله حسابی جا خوردم. همین طور مات و مبهوت چند لحظه بهش نگاه کردم. با تکرار جمله اش به خودم اومدم. تلویزیون رو خاموش کردم و نشستم پایین تخت. هنوز رو نگفته بودم که 🥀– پسرم، این شب ها، شب دعاست، اما یه وقتی دعات رو واسه من حروم نکنی مادر. من عمرم رو کردم، ثمره اش رو هم دیدم. عمرم بی برکت نبود، ثمره عمرم، میوه دلم اینجا نشسته. گریه ام گرفت. 🥀– توی این شب ها، از چیزهای بزرگ بخواه. من امشب از خدا فقط یه چیز می خوام، من ازت راضیم، از خدا می خوام خدا هم ازت راضی باشه. پسرم یه طوری زندگی کن، خدا همیشه ازت راضی باشه. من نباشم، اون دنیا هم واست دعا می کنم. دعات می کنم، همون طور که پدربزرگت سرباز اسلام بود، تو هم سرباز امام زمان بشی. 🥀حتی اگر مرده بودی، خدا برت گردونه. دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم. همون طور روی زمین، با دست، چشم هام رو گرفته بودم و گریه می کردم. نیمه جوشن، ضعف به بی بی غلبه کرد و خوابش برد. اما اون شب، خواب به چشم های من حروم شده بود و فکر می کردم. 🥀در برابر چه بها و و تلاش اندکی، در چنین -عظیمی، از دهان یه با اون همه درد، توی شرایطی که نزدیک ترین حال به خداست، توی آخرین -قدر زندگیش، چنین دعای عظیمی نصیبم شده بود. 🥀– خدایا، من لایق چنین دعایی نبودم، ولی سیدم، با دهانی در حقم کرد که . اونقدر که توی خواب هم لب هاش به صلوات، حرکت می کنه. 🥀خدایا، من رو لایق این دعا قرار بده. . ✍ ...... °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 📖(( برکت)) 🌻با وجود فشار زیاد نگهداری و مراقبت از بی بی، معدلم بالای هجده شده بود. پسر خاله ام باورش نمی شد، خودش رو می کشت که – جان ما چطوری کردی که همه نمراتت بالاست؟ 🌻اونقدر اصرار می کرد که منی که اهل قسم خوردن نبودم، کم کم داشتم مجبور به قسم خوردن می شدم. دیگه اسم تقلب رو می آورد یا سوال می کرد، رگ های صورتم که هیچ، رگ های چشم هام هم بیرون می زد. 🌻ولی از حق نگذریم، خودمم نمی دونستمط چطور معدلم بالای هجده شده بود. سوالی رو بی جواب نگذاشته بودم، اما با درس خوندن توی اون شرایط، بین خواب و بیداری خودم و درد کشیدن ها و خواب های کوتاه مادربزرگ، چرت زدن های سر کلاس، جز لطف و ، هیچ دلیل دیگه ای برای اون نمی دیدم. خدا به ذهن و حافظه ام داده بود. 🌻دو ماه آخر، دیگه مراقبت های شیفتی و پاره وقت و کمک بقیه فایده نداشت. اون روز صبح، روزی بود که همسایه مون برای نگهداری مادربزرگ اومد، تا من برم مدرسه. اما دیگه اینطوری نمی شد ادامه داد. نمی تونستم از بقیه بخوام لباس ها و ملحفه ها رو بشورن، آب بکشن و بلافاصله خشک کنن، 🌻تصمیمم رو قاطع گرفته بودم. زنگ کلاس رو زدن، اما من به جای رفتن سر کلاس، بعد از خالی شدن دفتر، رفتم اونجا. رفتم داخل و حرفم رو زدم. – آقای مدیر، من دیگه نمی تونم بیام مدرسه. حال مادربزرگم اصلا خوب نیست، با وجود اینکه داییم، نیروی کمکی استخدام کرده، دیگه اینطوری نمیشه ازش کرد.اگه راهی داره، این مدت رو نیام. و الا امسال ترک تحصیل می کنم. 🌻اصرارها و حرف های مدیر، هیچ کدوم فایده نداشت. من محکم تر از این حرف ها بودم و هیچ تصمیمی رو هم بدون فکر و محاسبه نمی گرفتم. در نهایت قرار شد من، این چند ماه آخر رو خودم توی خونه بخونم. ✍ ...... 🎀 @alvane 🎀 🍃🌸🍃🌸🍃
گل نرگس: °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 ✍((من مرد این خانه ام )) 🌾دایی یه خانم، استخدام کرده بود که دائم اونجا باشه و توی کارها کمک کنه. لگن گذاشتن و برداشتن و کارهای شخصی مادربزرگ. از در که اومدم، دیدم لگن رو کثیف ول کرده گوشه حال و بوش… خیلی ناراحت شدم، اما هیچی نگفتم. آستینم رو بالا زدم و سریع لگن رو بردم با آب داغ شستم و خشک کردم. اون خانم رو کشیدم کنار 🌸– اگر موردی بود صدام کنید، خودم می شورمش. فقط لطفا نزاریدش یه گوشه یا پشت گوش بندازید. می دونم برای شما خوشایند نیست ولی به هر حال لطفا مدارا کنید، مادربزرگم اذیت میشه. شما فقط کارهای شخصی رو بکن، تمییز کاری ها و شستن ها رو خودم انجام میدم. 🌾هر چند دایی، انجام تمام کارها رو باهاش طی کرده بود و جزء وظایفش بود و قبول کرده بود این کارها رو انجام بده، اما اونم بود و طبیعی که خوشش نیاد. دوباره ملحفه و لباس مادربزرگ باید عوض می شد. دیگه گوشتی به تنش نمونده بود، مثل پر از روی تخت بلندش کردم. 🌸ملحفه رو از زیر مادربزرگ کشید، با حالت خاصی، قیافه اش روی توی هم کشید. – دلم بهم خورد، چه گندی هم زده. مادربزرگ چیزی به روی خودش نیاورد، اما من خجالت و شرمندگی رو توی اون چشم ها و چهره بی حال و تکیده اش می دیدم. زنی که یک عمر با عزت و احترام زندگی کرده بود، حالا توی سن ناتوانی 🌾با عصبانیت بهش چشم غره رفتم که متوجه باش چی میگی. اونم که به چشم یه بچه بهم نگاه می کرد، قیافه حق به جانبی به خودش گرفت و با لحن زشتی گفت: – نترس، تو بچه ای هنوز نمی دونی، ولی توی این شرایط، اینها دیگه هیچی نمی فهمن. این دیگه عقل نداره، اصلا نمی فهمه اطرافش چی می گذره. به شدت بهم غلبه کرد، برای اولین بار توی عمرم،کنترلم رو از دست دادم. مادربزرگ رو گذاشتم روی تخت و سرش داد زدم: 🌸– مگه در مورد درخت حرف میزنی که میگی این؟حرف دهنت رو بفهم، اونی که نمی فهمه تویی که با این قد و هیکل، قد اسب، شعور و معرفت نداری که حداقل حرمت شخصی با این سن و حال رو جلوی خودش نگهداری. شعور داشتی می فهمیدی برای مراقبت از یه مریض اینجایی، نه یه آدم سالم. این چیزی رو هم که تو بهش میگی گند، من با افتخار می کشم به چشمم. اگر خودت به این روز بیوفتی چه حسی بهت دست میده که اینطوری بگن؟ اونم جلوی خودت ایستاد به فحاشی و اهانت، دیگه کارد می زدی خونم در نمی اومد. با همه وجودم داد زدم. 🌾– من مرد این خونه ام، نه اونی که استخدامت کرده. می خوای بهش شکایت کنی؟ برو به هر کی دلت می خواد بگو. حالا هم از خونه من گورت رو گم کن، برو بیرون..... ✍ادامه دارد...... °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 ✍(( تاج سر من )) 🌸مادربزرگ با اون چشم های بی رمقش بهم نگاه می کرد. وقتی چشمم به چشمش افتاد، خیلی خجالت کشیدم. – ببخشید جلوی شما صدام رو بالا بردم. دوباره حالتم جدی شد: 🌾– ولی حقش بود، نفهم و بی عقل هم خودش بود. شما منی. بی بی هیچی نگفت، شاید چون دید نوه ۱۵ ساله اش، هنوز هم از اون دعوای جانانه، ملتهب و بهم ریخته است. رفتم در خونه همسایه مون و ازش خواستم کمک خواستم. کاری نبود که خودم تنهایی بتونم انجام بدم. 🌸خاله، شب اومد و با ندیدن اون خانم، من کل ماجرا رو تعریف کردم. هر چند خاله هم به شدت ناراحت شد و حق رو به من داد، اما توی اون شب نوشتم: 🌾– امروز به شدت عصبانی شدم. خستگی زیاد نگذاشت خشمم رو کنترل کنم. نمی دونم ولی حس می کنم بهتر بود طور دیگه ای حرف می زدم. اون شب پیش ما موند. هر چند بهم گفت برم استراحت کنم، اما دلم نمی خواست حتی یه نفر دیگه به خاطر اون بو و شرایط، به اندازه یک اخم ساده یا گفتن کوچک ترین حرفی توی دلش، حرمت مادربزرگ رو بشکنه. حتی اگر دختر مادربزرگ باشه. رفتم توی حمام و ملحفه و لباس ها رو شستم. 🌸نیمه شب بود. دیگه قدرت خشک کردن و اتو کردن شون رو نداشتم. هوا چندان سرد نبود، اما از شدت خستگی زیاد لرز کردم. 🌾خاله بلافاصله تشت رو از دستم گرفت. منم یه پتوی بزرگ پیچیدم دور خودم، کنار حال، لوله شدم جلوی بخاری از شدت سرما، فک و دندون هام محکم بهم می خورد. حس می کردم استخوان هام از داخل داره ترک می خوره. ۳ ساعت بعد، با صدای از خواب بیدار شدم. دیدم خاله، دو تا پتوی دیگه هم روم انداخته تا بالاخره لرزم قطع شده بود. ✍ادامه دارد...... 🎀@alvane 🎀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
دعای_عهد 🍃🍂🌷🍃🍂🌷🍃 🌸 امروز و صبح زود را با دعا برای حضرت آغاز میکنم : گذر تک تک🍃 ثانیه های عمرم🍃 به قدیمی شدن نوکری ام می ارزد 🌱سلام آقای خوب من یا صاحب الزمان 💎دعای عهد💎 بسم الله الرحمن الرحيم اَﻟﻠّﻬُﻢَّ رَبَّ اﻟْﻨُّﻮرِ اﻟﻌَﻈﯿﻢِ وَرَبَّ اﻟﻜُﺮْﺳِﻲّ اﻟﺮَّﻓِﯿﻊِ وَرَبَّ اﻟْﺒَﺤْﺮِ اﻟْﻤَﺴْﺠُﻮرِ وﻣُﻨْﺰِلَ اﻟﺘَّﻮْرﯾﺔِ وَاﻷْﻧْﺠِﯿﻞِ وَاﻟﺰَّﺑُﻮرِ وَرَب َاﻟﻈِّﻞِّ وَاﻟْﺤَﺮوُرِ وَﻣُﻨْﺰِلَ اﻟْﻘُﺮْآنِ اﻟْﻌَﻈﯿﻢِ وَرَبَّ اﻟْﻤَﻼﺋِﻜَﺔِ اﻟْﻤُﻘَﺮَّﺑِﯿﻦَ وَاﻷْﻧْﺒﯿﺎءِ وَاﻟْﻤُﺮْﺳَﻠِﯿﻦَ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ إِﻧّﻲ اﺳْﺄَﻟُﻚ ِﺑِﻮَﺟْﻬِﻚَ اﻟْﻜَﺮِﯾﻢِ وَﺑِﻨُﻮرِ وَﺟْﻬِﻚَ اﻟْﻤُﻨِﯿﺮِ وَﻣُﻠْﻜِﻚَ اﻟْﻘَﺪﯾﻢِ ﯾﺎﺣَﻲُّ ﯾﺎﻗَﯿُّﻮمُ أَﺳْﺄَﻟُﻚَ ﺑِﺎﺳْﻤِﻚَ اﻟَّﺬي اَﺷْﺮَﻗَﺖْ ﺑِﻪ ٍّاﻟﺴَّﻤﻮاتُ وَاﻷْرﺿُﻮنَ وَﺑِﺈﺳْﻤِﻚَ اﻟَّﺬي ﯾَﺼْﻠَﺢُ ﺑِﻪِ اﻷَوّﻟﻮُنَ واﻵﺧِﺮوُنَ ﯾﺎﺣَﯿّﺎً ﻗَﺒْﻞَ ﻛُﻞَّ ﺣَﻲٍّ وَﯾﺎ ﺣَﯿّﺎً ﺑَﻌْﺪَ ﻛُﻞِّ ﺣَﻲ َوَﯾﺎﺣﯿّﺎً ﺣﯿﻦَ ﻻﺣَﻲَّ ﯾﺎﻣُﺤْﯿِﻲَ اﻟْﻤَﻮْﺗﻰ وَﻣُﻤﯿﺖَ اﻷَْﺣﯿﺎءِ ﯾﺎﺣَﻲُّ ﻻ إِﻟﻪَ إِﻻّ أَﻧْﺖَ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺑَﻠِّﻎْ ﻣَﻮْﻻﻧﺎ اَﻹﻣﺎم َاﻟﻬﺎدِيَ اﻟْﻤَﻬْﺪِيَّ اﻟْﻘﺎﺋِﻢَ ﺑِﺄﻣْﺮِكَ ﺻَﻠَﻮاتُ اﻟﻠّﻪِ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَﻋَﻠﻰ آﺑﺎﺋِﻪِ اﻟﻄّﺎﻫِﺮﯾِﻦَ ﻋَﻦْ ﺟَﻤِﯿﻊِ اﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﯿﻦ َوَاﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎتِ ﻓﻲ ﻣَﺸﺎرقِ اﻷْرْضِ وَﻣَﻐﺎرِﺑﻬﺎ ﺳَﻬْﻠِﻬﺎ وَﺟَﺒَﻠِﻬﺎ وَﺑَﺮِّﻫﺎ وَﺑَﺤْﺮِﻫﺎ وَﻋَﻨّﻲ وَﻋَﻦْ وَاﻟِﺪَيَّ ﻣِﻦ اﻟﺼَّﻠَﻮاتِ زِﻧَﺔَ ﻋَﺮْشِ اﻟﻠّﻪِ وَﻣِﺪادَ ﻛَﻠِﻤﺎﺗِﻪِ وَﻣﺎ اَﺣْﺼﺎﻩُ ﻋِﻠْﻤُﻪُ وَأَﺣﺎطَ ﺑِﻪِ ﻛِﺘﺎﺑُﻪُ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ إﻧّﻲ اُﺟَﺪِّدُ ﻟَﻪُ ﻓﻲ ًﺻَﺒِﯿﺤَﺔِ ﯾَﻮْﻣﻲ ﻫﺬا وَﻣﺎ ﻋِﺸْﺖُ ﻣِﻦْ اَﯾّﺎﻣﻲ ﻋَﻬْﺪاً وَﻋﻘْﺪاً وَﺑَﯿْﻌﺔً ﻟَﻪُ ﻓﻲ ﻋُﻨُﻘﻲ ﻻ اَﺣُﻮلُ ﻋَﻨْﻬﺎ وَﻻ أَزُولُ أﺑَﺪا َاَﻟﻠّﻬُﻢَّ اﺟْﻌَﻠْﻨﻲ ﻣِﻦْ اَﻧﺼﺎرِﻩِ وَاَﻋْﻮاﻧِﻪِ وَاﻟﺬَّاﺑّﯿﻦَ ﻋَﻨْﻪُ وَاﻟْﻤُﺴﺎرِﻋﯿﻦَ إِﻟَﯿْﻪِ ﻓﻲ ﻗَﻀﺎءِ ﺣَﻮاﺋِﺠِﻪِ واﻟْﻤُﻤْﺘَﺜِﻠﯿﻦ ُﻷواﻣِﺮِﻩِ وَاﻟْﻤُﺤﺎﻣِﯿﻦَ ﻋَﻨْﻪُ وَاﻟﺴّﺎﺑِﻘﯿﻦَ اِﻟﻰ إِرادَﺗِﻪِ وَاﻟْﻤُﺴْﺘَﺸْﻬَﺪﯾﻦَ ﺑَﯿْﻦَ ﯾَﺪَﯾْﻪِ اﻟﻠّﻬُﻢَّ إنْ ﺣﺎلَ ﺑَﯿْﻨﻲ وﺑَﯿْﻨَﻪ ًاﻟْﻤَﻮْتُ اﻟَّﺬي ﺟَﻌَﻠْﺘَﻪُ ﻋَﻠﻰ ﻋِﺒﺎدِكَ ﺣَﺘْﻤﺎً ﻣَﻘْﻀِﯿّﺎً ﻓَﺄَﺧْﺮِﺟْﻨﻲ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﺮي ﻣُﺆْﺗَﺰِراً ﻛَﻔَﻨﻲ ﺷﺎﻫِﺮاً ﺳَﯿْﻔﻲ ﻣُﺠَﺮِّدا ْﻗَﻨﺎﺗﻲ ﻣُﻠَﺒِّﯿﺎً دَﻋْﻮَةَ اﻟﺪّاﻋﻲ ﻓﻲ اﻟْﺤﺎﺿِﺮِ وَاﻟْﺒﺎدي اَﻟﻠّﻬُﻢَّ اَرِﻧِﻲ اﻟﻄَّﻠْﻌَﺔَ اﻟﺮَّﺷﯿﺪَةَ واﻟْﻐُﺮَّةَ اﻟْﺤَﻤِﯿﺪَةَ واﻛْﺤُﻞ ُﻧﺎﻇِﺮي ﺑِﻨﻈْﺮَةٍ ﻣِﻨّﻲ إﻟَﯿﻪِ وَﻋَﺠِّﻞْ ﻓَﺮَﺟَﻪُ وَﺳَﻬِّﻞْ ﻣَﺨْﺮَﺟَﻪُ وَاَوُﺳِﻊْ ﻣَﻨْﻬَﺠﻪُ وَاﺳْﻠُﻚْ ﺑﻲ ﻣَﺤَﺠَّﺘَﻪُ وَاَﻧْﻔِﺬْ اَﻣْﺮَﻩ ِّوَاﺷْﺪُدْ اَزْرَﻩُ واﻋْﻤُﺮِ اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺑﻪِ ﺑِﻼدَكَ وَاَﺣْﻲ ﺑِﻪِ ﻋﺒﺎدَكَ ﻓَﺈﻧَّﻚَ ﻗُﻠْﺖَ وَﻗَﻮْﻟُﻚَ اﻟْﺤَﻖُّ ﻇَﻬَﺮَ اﻟْﻔَﺴﺎدُ ﻓِﻲ اﻟْﺒَﺮ وَاﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ أَﯾْﺪِي اﻟﻨّﺎسِ ﻓَﺎﻇْﻬِﺮِ اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻟَﻨﺎ وَﻟِﯿَّﻚَ وَاَﺑْﻦَ ﺑِﻨْﺖِ ﻧَﺒِﯿِّﻚَ اﻟْﻤُﺴَﻤّﻰ ﺑِﺎﺳْﻢِ رَﺳْﻮﻟِﻚَ ﺻَﻠّﻰ َّاﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ وَﺳَﻠّﻢَ ﺣَﺘّﻰ ﻻﯾَﻈْﻔَﺮَ ﺑِﺸْﻲءٍ ﻣِﻦَ اﻟْﺒﺎﻃِﻞِ إِﻻّ ﻣَﺰَّﻗَﻪُ وَﯾُﺤِﻖَّ اﻟْﺤَﻖَّ وﯾُﺤَﻘّﻘَﻪُ وَاﺟْﻌَﻠْﻪُ اﻟﻠّﻬُﻢ ًﻣَﻔْﺰَﻋﺎً ﻟِﻤَﻈْﻠﻮُمِ ﻋِﺒﺎدِكَ وَﻧَﺎﺻِﺮاً ﻟِﻤَﻦْ ﻻﯾَﺠِﺪُ ﻟَﻪُ ﻧﺎﺻِﺮاً ﻏَﯿْﺮكَ وَﻣُﺠﺪِّداً ﻟِﻤﺎ ﻋُﻄِّﻞَ ﻣِﻦْ أَﺣْﻜﺎمِ ﻛِﺘﺎﺑِﻚَ وَﻣُﺸَﯿّﺪا ِﻟِﻤﺎ وَرَدَ ﻣِﻦْ أَﻋْﻼمِ دِﯾﻨِﻚَ وَﺳُﻨَﻦِ ﻧَﺒِﯿّﻚَ ﺻَﻠَّﻰ اﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ وَاﺟْﻌَﻠْﻪُ اﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻣِﻤِّﻦْ ﺣَﺼَّﻨْﺘَﻪُ ﻣِﻦْ ﺑَﺄْس اﻟْﻤُﻌْﺘَﺪﯾﻦَ اَﻟﻠّﻬُﻢَّ وَﺳُﺮَّ ﻧَﺒِﯿّﻚ ﻣُﺤَﻤَّﺪاً ﺻَﻠّﻰ اﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﯿْﻪِ وَآﻟِﻪِ ﺑِﺮُؤْﯾَﺘِﻪِ وَﻣَﻦْ ﺗَﺒِﻌَﻪُ ﻋَﻠﻰ دَﻋْﻮَﺗِﻪِ وَارْﺣَﻢِ اﺳْﺘِﻜﺎﻧَﺘَﻨﺎ ُﺑَﻌْﺪَﻩُ اﻟَﻠّﻬُﻢَّ اﻛْﺸِﻒْ ﻫﺬِﻩِ اﻟْﻐُﻤَّﺔَ ﻋَﻦْ ﻫِﺬﻩِ اﻻُْﻣَّﺔِ ﺑِﺤُﻀُﻮرِﻩِ وَﻋﺠِّﻞْ ﻟَﻨﺎ ﻇُﻬُﻮرَﻩُ إِﻧَّﻬُﻢْ ﯾَﺮَوْﻧَﻪُ ﺑَﻌﯿﺪاً وَﻧَﺮاﻩ ﻗﺮﯾﺒﺎً ﺑِﺮَﺣْﻤَﺘِﻚَ ﯾﺎ اَرْﺣَﻢَ اﻟﺮّاﺣِﻤﯿﻦ :پس سه مرتبه دست بر ران راست خود میزنی و در هر مرتبه میگوئی:العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان 🌹اللهم عجل الولیک الفرج🌹 🌿التماس دعا🌿 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🍃🍂🌷🌷🍃🍂🌷🌷🍃🍂 🌹 یکشنبه 1398/6/3 🌸✨ مطابق 📮 یکشنبه 🌺 یکشنبه 3 شهریور ماه ۹۸ 🌺 25 آگوست ۲۰۱۹ 🌺 23 ذی الحجه ۱۴۴۰ 🌹این پنجشنبه قمر در برج ثور واقع است. 🌹امروز از نظر امام جعفر صادق ع خوب است . 🔺ذات الکرسی: عمود کامل 01:44 🍀دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🌹 روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به حضرت امیر المومنین علی ع و حضرت زهرا س میباشد. 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَ مَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ.✨ ☀️با این دعا روز خود را شروع کنید که باعث مبارکی کارهایتان در روز بشود. 🌺دعای طول عمر اهتمام و مداومت در دعا براي حضرت قائم و تعجيل فرج و ظهور شريفش، مايه طول عمر، و نيز ساير آثار و فوايد صله رحم است. ان شاالله تعالي و دليل بر اين معني بطور خصوص روايتي است كه درفضيلت دعاي منصوصي آمده، و آن اينكه: در مكارم الأخلاق مروي است كه هر كه اين دعا را پس از هر نماز واجب بخواند و بر آن مواظبت كند آنقدر زنده خواهد ماند كه از زندگاني سير و ملول شود و به ديدار مولي صاحب الزمان "عجل الله فرجه" مشرف گردد.دعا چنين است : 💥" اَلّٰلهُمَ صَلُّ عَليٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ محمَّدٍ ، اَلّٰلهُمَ اِنَّ رَسُولَكَ الصّادقُ المُصَدَّقُ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قالَ: .اِنَّكَ قُلتَ: مٰا تَرَدَّدْتُ في شَيءٍ اِنَا فٰاعِلُهُ كَتَرَدُّدي في قَبْضِ رُوحِ عَبْدِيَ الْمُؤمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ اَنَا أكْرَهُ مَسٰاءَتَهُ اَلّٰلهُمَ فَصَلِّ عَليٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ محمَّدٍ وَ عَجِّلْ لِإوْلِيٰائكَ الفَرَجَ وَ الْنَصْرَ وَ الْعٰافِيَةَ وَ لاٰ تُسُؤْني في نَفسي وَ لا في فُلاٰنٍ "💥 به جاي كلمه فلان نام هركس را بخواهد مي برد. 🌺سوره بعد از نماز صبح ۱۰ بار سوره قدر، ۱۱بار سوره مبارکه توحیدو سوره یس 🌺بعد از نماز ظهر سوره نبأ 🌺بعد از نماز عصر سوره والعصر 🌺بعد از نماز مغرب حشر 🌺بعد از نماز عشا واقعه 🌺زیارت های امروز : زیارت حضرت امیر المومنین علی ع و حضرت زهرا س میباشد. 🌺نمازها: حضرت امیر المومنین علی ع و حضرت زهرا س 🌺صلوات ها: حضرت امیر المومنین علی ع و حضرت زهرا س میباشد. 🌺سوره طه و مزمل جهت محبت اعضای خانواده قرائت شود. 🌺این روز روز مناسبی برای امور زیر است: 🍃 طلب حاجت 🍃اکثر امور خوب 🌺حجامت کردن، خون دادن در این روز، از ماه قمری خوب است 🌺اصلاح مو(سر و صورت) در این روز ماه قمری خوب است. 🌺 برای نوره کشیدن روز مناسبی است. 🌺برای گرفتن ناخن روز مناسب نیست ❣️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال و الاکرام ۱۰۰ مرتبه ❣️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه یافتاح (موجب فتح و نصرت یافتن میگردد) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ۱ذان ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا اذان مغرب 📚منابع 📕حلیة المتقین 📗مجموعه تقویم های نجومی معتبر 📘مفاتیح الجنان 📒بحارالانوار 📔سایت ژیو فیزیک دانشگاه تهران 📓 مصابیح الجنان 📕تقویم نجومی اسلامی @alvane 🍃🍂🌷🌷🍃🍂🌷🌷🍃
‘°ºø•❤•.¸ڔڛݓݦی ¸.•❤•øº°‘: 💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖 💖هر صبح روزمان را با سلام به🌹 💖ساحت مقدس چهارده معصوم 🌹 💖علیهم السلام منور و متبرک کنیم.🌹 ❤️❤️❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤️❤️❤️ ❣اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ و رحمة الله و بركاته💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علي بن ابي طالب و رحمة الله و بركاته💐💐💐💐💐 ❣السلام علیکِ یا فاطمةَﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀو رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ و رحمة الله و بركاته💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها الشهيد و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦِ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣السلا‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ایّها ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ایّها ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ایّها ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❣ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ايّها ﺍﻟﺮﺿَﺎ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ❣اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐💐 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ❣السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ايّها ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 ❣اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ و رحمة الله وبركاته💐💐💐💐💐💐💐💐 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ❣السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی و یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن اِمامَ الاِنسُ و الجّانّ و رحمة الله وبركاته. 🌸🌸🌸🌸🌸 🌷السلام عليكم جميعاً ورحمة الله و بركاته🌷 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💛دعا برای شروع روز 💛 🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار 🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن 🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن 🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة 🍃💕🍃 💜امين يا رب العالمین💜🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
✍پیامبر اکرم(ص)می فرمایند: خوشا به حال کسی کـه در روز قـیامـت در نامه عملش زیر هر گناهی نوشـته شده باشد.... 🔹« اسـتـغـفـرالله »🔹 📚 جهاد نفس حدیث ۷۸۷
حرمی باشد و من باشم و اشکی کافی ست سرمان گـرم #حسـین است همین ما را بس #6روز_مانده_تا_آغاز_محرم_الحرام ــــــــــــــــــــــــــــــــ
انالله و انا الیه راجعون حادثه ای ناگوار در خوزستان 🔻فوت ۴ نفر در خوزستان بر اثر استنشاق گاز آمونیاک فوریت های پزشکی خوزستان: 🔸استنشاق گاز آمونیاک در روستای دار خزینه از توابع بخش ملاثانی شوشتر در روز شنبه سبب مرگ چهار نفر از اهالی روستا شد. 🔸در این حادثه ۶ نفر نیز مسموم شده اند که به بیمارستان منقل شدند./ایرنا تسلیت به خانواده عزیزان و مردم ایران ✅
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 🔰آيا حيوانات نيز داراے بهشت و جهنم هستند؟ 💠✍🏻پاسخ: در این زمینه اقوالی وجود دارد ڪه عبارتند از: ①⇤عده اے به طور ڪلی حشر حیوانات را قبول ندارند. دلیلشان هم این است ڪه حشر را فرع تڪلیف می دانند و تڪلیف را هم فرع عقل و اختیار. و چون حیوانات را فاقد عقل و اختیار می دانند قائل به حشر حیوانات نیستند. ②⇤عده اے حشر حیوانات را قبول ندارند اما اجمالا حشر بعضی حیوانات را به دلیل وجود برخی از روایات قبول می ڪنند مانند سگ اصحاب ڪهف... ③⇤عده اےهم حشر حیوانات را قبول دارند 💠✍🏻توجیه دلیل منڪرین حشر حیوانات: تڪليف مراحلى دارد و هر مرحله، ادراڪ و عقلى متناسب با خود مى‏خواهد. مرحله ساده و پائين‏ ترے از تڪليف تصور مى‏شود ڪه اندڪى فهم و شعور، براے آن ڪافى است. ما نمى‏توانيم چنان فهم و شعور و تڪاليفى را به طور ڪلى، درباره حيوانات انڪار ڪنيم. چنانچه درباره ڪودكان و ديوانگانى ڪه پاره‏ اے از مسائل را مى‏فهمند، انڪار همه تڪاليف مشڪل است.همچنین نفی هرگونه اختیارے با توجه به افعال مدبرانه فوق غریزه اے بعضی حیوانات مانند مورچه و زنبور عسل مشڪل است.لذا از لحاظ عقلی محذورے براےحشر حیوانات وجود ندارد. 💠✍🏻دلیل عقلی : با توجه به مطالب فوق و با توجه به اینڪه اجمالًا بعضى از آنها را مى‏بينيم ڪه در عمل خود ظلم مى‏ڪنند و برخى ديگر را مشاهده مى‏كنيم ڪه احسان را رعايت مى‏كنند بايد بگوييم ڪه حيوانات نيز حشر دارند. 💠✍🏻دلیل نقلی قرآنی: از آیاتی چون آیه 38 سوره مبارکه انعام (ما مِنْ دَابَّةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِى الْكِتابِ مِنْ شَىْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ) و آیه 5 سوره مبارڪه تڪویر (و اذا الوحوش حشرت) بعضی چنین استفاده ڪردند 💠✍🏻دلیل نقلی روائی: در روايات اسلامى نيز احاديث متعددےدر زمينه رستاخيز حيوانات ديده مى‏شود، از جمله: از ابوذر نقل شده ڪه مى‏گويد: ما خدمت پيامبر (ص) بوديم ڪه در پيش روے ما دو بز به يڪديگر شاخ زدند، پيغمبر (ص) فرمود، مى‏دانيد چرا اينها به يڪديگر شاخ زدند؟ حاضران عرض ڪردند: نه، پيامبر (ص) فرمود ولى خدا مى‏داند چرا؟ و به زودے در ميان آنها داورےخواهد ڪرد،(1). و در روايتى از طرق اهل تسنن از پيامبر نقل شده ڪه فرمود: «ان الله يحشر هذه الامم يوم القيامة و يقتص من بعضها لبعض حتى يقتص للجماء من القرناء خداوند تمام اين جنبندگان را روز قيامت بر مى‏انگيزاند و قصاص بعضى را از بعضى مى‏گيرد، حتى قصاص حيوانى ڪه شاخ نداشته و ديگرے بى‏جهت به او شاخ زده است را از او خواهد گرفت،(2) 📚(1) تفسير مجمع البيان و نور الثقلين 📚(2)تفسير المنار 🦋 
یادمان باشد گناه ڪہ کردیم آن‌را بہ حسابِ جوانے نگذاریمـ..✋ مےشود جوانے کرد بہ عشق مهدی"عج" بہ شهادت رسید فدایِ مهدی"عج"🌹
💠 اعمال روز مباهله 🔹روز بیست وچهارم ذی الحجه بنابر مشهور روزی است که مباهله حضرت رسول با مسیحیان نجران در آن اتفاق افتاده است و نیز در این روز بود که حضرت امیرالمؤمنین در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد و آیه «انما ولیّکم الله» در شأن ايشان نازل شد. 🌸 در این روز چند عمل وارد شده است: 1️⃣ غسل 2️⃣ روزه 3️⃣ دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت و کیفیت و ثواب 4️⃣ خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحر ماه رمضان است؛ 5️⃣بخواند دعایی را که شیخ و سید روایت کرده اند بعد از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار و اول آن «الحمدلله رب العالمین» است 👈همچنین صدقه دادن به فقرا بعنوان پیروی از امیر المومنین علیه السلام و زیارت ایشان و بهتر است در این روز زیارت جامعه خوانده شود 📚 مفاتیح‌الجنان 📡📡📡التماس دعا جهت ظهور مولا 📡📡📡📡 🔴دوشنبه ۴ شهریور روز مباهله میباشد.