⭕️ نکته جالب صحبتهای امشب
#حاج_قاسم_سلیمانی
اینجاست که با روایت از رهبری جنگ ۳۳ روزه لبنان رو روایت میکنه، از خودش نمیگه! این یعنی تربیت شخصیتی ذوب در ولایت، یعنی سلمان فارسی بودن برای سید علی.
خداحفظش کنه سردار انقلابی مونو😍💪
پ.ن:برجامی ها ودولتی هام یاد بگیرن بد نیست😊
#ادمین_نوشت #دفاع_مقدس #نصر_من_الله #کوچه_شهید
لاله۴🌷
@alvane
#لشگر_سایبری_سربازان_ولایت
گل نرگس:
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_۱۶۸ ((تشنه لبیک))
🌷سریع، چشم های خمار خوابم رو باز کردم و ... نگاهم افتاد به خیابان مستقیمی که واردش شدیم ... بغض راه نفسم رو بست ... خواب و وقایع آخرین عاشورا ... درست از مقابل چشم هام عبور می کرد ... جاده های منتهی به کربلا ... من و کربلا ... من و موندن پشت در خیمه ... و اون صدا ...
🌷چفیه رو انداختم روی سرم و کشیدم توی صورتم ... اشک امانم رو بریده بود ... - آقا جون ... این همه ساله می خوام بیام ... حالا داری تشنه ... من بی لیاقت رو از کنار جاده کربلا کجا می بری؟... هر کی تشنه یه چیزیه ... شما تشنه لبیک بودی ... و من تشنه گفتنش ...
🌷وارد منطقه جنگی مهران شده بودیم ... اما حال و هوای دل من، کربلا بود ...- این بار چقدر با خیمه تو فاصله دارم، پسر فاطمه؟ ...
از جمع جدا شدم ... چفیه توی صورت ... کفشم رو در آوردم و خودم رو بین خاک ها گم کردم ... ضجه می زدم و حرف میزدم ...
🌷- خوش به حالتون ... شما مهر سربازی امام زمان توی کارنامه تون خورده ... من بدبخت چی؟ ... من چی که سهم من از دنیا فقط جا موندنه؟ ... لبیک شما رو مهدی فاطمه قبول کرد ... یه کاری به حال دل من بی نوا بکنید ... منی که چشم هام کوره ... منی که تشنه لبیکم ... منی که هر بار جا می مونم ...
🌷به حدی غرق شده بودم که گذر زمان رو اصلا نفهمیدم ... توی حال خودم بودم ... سر به سجده و غرق خاک ... گریه می کردم که دست ابالفضل ... از پشت اومد روی شونه ام...ـ چی کار می کنی پسر؟ ... همه جا رو دنبالت گشتم ...
🌷کندن از خاک مهران ... کار راحتی نبود ... داشتم نزدیک ترین جا به کربلا ... داغ دلم رو فریاد می زدم ...
بلند شدم ... در حالی که روحی در بدنم نبود ... جان و قلبم توی مهران جا مونده بود ... چشم ابالفضل که بهم افتاد ... بقیه حرفش رو خورد ... دیگه هیچی نگفت ... بقیه هم که به سمتم می اومدن ... با دیدنم ساکت می شدن ... از پله ها اومدم بالا ... سکوت فضا رو پر کرد ... همهمه جای خودش رو به آرامش داد ... - علی داداش ... پاشو برگشت رو من بشینم کنار پنجره ...
🌷دوباره چفیه رو کشیدم روی سرم ... و محو وجب به وجب خاک مهران شدم ... حال، حال خودم نبود ... که علی زد رویشونه ام ... صورت خیس از اشکم چرخید سمتش ... یه لحظه کپ کرد ...
- بچه ها ... می خواستن یه چیزی بخونی ... اگه حالشو داری ...
🌷جملات بریده بریده علی تموم شد ... چند ثانیه به صورتش نگاه کردم ... و میکروفون رو گرفتم ... نگاهم دوباره چرخید سمت مهران ...
- بی سر و سامان توئم یا حسین ... تشنه فرمان توئم یا حسین ...
آخر از این حسرت تو جان دهم ... کاش که بر دامن تو جان دهم ...
🌷کی شود این عشق به سامان شود؟ ... لحظه لبیک من و ، جان شود؟ ...
✍ادامه دارد......
🎀 @alvane 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
محمد:
🌍🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌍
✴️ چهارشنبه 👈10 مهر 98
2 دسامبر 2019👈3 صفر 1441
🏛 مناسبت های دینی اسلامی.
🌓امروز ساعت 15:15 قمر از برج عقرب خارج می شود.
و برای احتیاط تا یک روز بعد از ان طبق فرمایش علامه حسن زاده از امور اساسی پرهیز کنید.
📛تقارن دو نحس صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند حتما فراموش نگردد.
📛امور ازدواجی اقدام نگردد.اصلا خوب نیست.
🎆امور اسلامی و دینی.
👶نوزادی که امروز به دنیا بیاید مبارک و عمرش طولانی است. ان شاءالله.
🚘مسافرت به سه جهت مکروه است اگر ضروری باشد حتما حتما با صدقه همراه باشد.
🔭حکام نجوم
🔘از شیر گرفتن نوزاد.
🔘مداوای زخم و جراحات.
🔘 مسهل نوشیدن.
🔘و اغاز درمان و معالجات چشم و جراحی ان.
🔘حمله به دشمن.
🔘مرحم گذاشتن بر زخم و دمل خوب است.
📛و برای امور اساسی مانند ازدواج مسافرت و... خوب نیست.
💉💉حجامت خون دادن فصد خوب نیست و باعث ضعف مغز است.
💇♂💇اصلاح سر و صورت خوب و باعث طول عمر است.
😴🙄 تعبیر خواب.
خوابی که شب پنجشنبه دیده شود تعبیرش از قران ایه 4 سوره مبارکه نساء
و اتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شیئ منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا.
و مفهوم ان این است که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مال زیادی به خانه اش بیاید و یا از اهل خانه هدیه ارزشمندی به او برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در هر باب قیاس کنید.
✂️ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
@alvane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت اشکآلود سردار سلیمانی از کمک حضرت زهرا (س) در روزهای سخت جنگ ۳۳روزه که منجر به پیروزی شد
🍃 شهدا الگوی جاودانگی 🍃
🌹کرامت شهیدامامعلی صادق پور
به مادرش
🌹شهید امامعلی صادقپور
👈مادر پیری داشت (چند وقت پیش به رحمت خدا رفت) که برای بیرون و داخل رفتن نیاز به کمک داشت. وقتی می نشست تکان نمیخورد و جایی نمیرفت، تا بیایی بلندش کنی. حتی قدرت نداشت درب اتاق را باز کند و جایی برود. یکسال پیش سفر زیارتی کربلا پیش آمد.
🍂 پسرش منصور مصمم شد که مادرش را با کاروان زیارتی ببرد. همین کار را کرد. به کولش کشید و با کاروان برد.
🍂 مشهدی گلبرار شوبکلائی ـ که خودش پدر شهید است ـ نیز در آن کاروان بود.
👈 ایشان نقل کرد:
🍂در آن سفر با پرواز به بغداد رسیدیم و به کاظمین مشرف شدیم. ساعت دو،سه بعدازظهر به محل اقامت رسیدیم. این مادر شهید خسته بود خوابش برد. گفتیم بماند، برویم زیارت، شب هم او را به حرم میبریم. همه رفتیم و مادر شهید در اتاق تنها ماند و خوابید.
🍂 شب، برعکس، ما خسته بودیم. نشد برویم.
🍂صبح هم که سریع اثاث جمع شد برای کربلا. رسیدیم کربلا. باز هم از خستگی خوابش برده بود. گفتیم میرویم برای زیارت و هم اینکه مسیر را خوب بشناسیم. شب میبریمش. اتاقش در طبقۀ سوم هتل بود. اتاق دو تا کارت داشت. یکی را گذاشتیم که برق اتاق روشن بماند و یکی را برداشتیم که در را باز کنیم. بعد از زیارت برگشتیم. اولین نفر من بودم که وارد هتل شدم. در طبقۀ همکف دیدم این مادر شهید روی صندلی نشسته است. دهانم باز مانده بود.
👈گفتم: «اینجا چکار میکنی؟ چه جور اومدی پایین؟ کی تو رو آورده؟» گفت: «امامعلی. منو برده زیارت برگردونده.» بقیه هم آمدند. مانده بودیم چه اتفاقی افتاده. از مدیر هتل پرسیدیم: «کدوم کارگرت رفته اتاق این خانم رو آورده پایین؟» گفت: «اولاً، کارگرها کلید ندارن. ثانیاً اجازه ندارن وارد اتاق کسی بشن.» مانده بودیم.
👈 از خودش میپرسیدیم، میگفت : 🍂«امامعلی آمده، منو برده مکه، مدینه، کاظمین، بعد هم حرمهای امام حسین و ابوالفضل، و برد به نجف زیارت داده برگردونده و گفت: اینجا بنشین. الانه که رفیقات بیان.»
🍂 زنهای غریبه جمع شده بودند. ازش میپرسیدند و فیلم میگرفتند. بندگان خدا فکر میکردند منظورش امام علی (علیهالسلام) است. اما ما میدانستیم پسرش امامعلی را دارد میگوید. منصور گریهاش گرفته بود. میگفت: پس، زیارتمان قبول نشد. بیایید یک بار دیگر با مادر برویم زیارت.
@alvane
:::کاش میشد بنویسم که حلالم بکنید:::
:::ننویسم رفقا فکر به حالم بکنید:::
:::کاش آن روز که روزی مرا می دادند:::
:::بیشتر تذکره ی کرببلا می دادند:::
:::همه رفتند و من از هجر تو هق هق کردم:::
:::بخدا حضرت ارباب زغم دق کردم:::
:::کاش همراه تمام رفقا می رفتم:::
:::پابرهنه ز نجف کرببلا می رفتم:::
:::خستگی در وسط راه چه لذت دارد:::
:::زائرت در نظر فاطمه عزت دارد:::
:::عاشق آن است که اسپند در آتش باشد:::
:::هربلایی رسد از یار دچارش باشد:::
:::جز غم عشق مگر غصه ی دیگر داریم:::
:::قسمت این است که چون کوزه ترک برداریم:::
:::در ازل با نفس عشق که بیدار شدیم:::
:::ما به بین الحرمین تو گرفتار شدیم:::
:::داغ داریم، نپرسید چرا تب داریم:::
:::از ازل در دلمان روضه ی زینب داریم:::
#بطلب_اربعین...
#حب_الحسین_یجمعنا...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج...
یا زهرا س زیارت اربعین امضا بزن 😭 یه دعاکن خودت برام اربعین کربلا باشم😭:
🏴🏴🏴🏴⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
کانال مدافعان بانوی دمشق .شهید محمد رضا الوانی
به امید شفاعت شهید کلیک کن👇
https://eitaa.com/alvane
توضیح وزارت بهداشت در مورد ادعای عجیب ساکنان یک روستا
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت:
🔹موضوعات مطرح شده در مورد علل ابتلای تعدادی از سکنه یکی از روستاهای شهرستان لردگان به ویروس اچ آی وی، هیچگونه ارتباطی با تست قند خون و اقدامات غربالگری در منطقه نداشته است.
🔹بررسی های انجام شده در هفته های اخیر در آن منطقه کماکان ادامه دارد.
🔹با توجه به قواعد و اصول اخلاق پزشکی، اطلاعات خصوصی این افراد به هیچ وجه قابل انتشار نیست.
🔹توصیه می شود رسانه ها از گمانه زنی پرهیز کنند و این نکته را در نظر داشته باشند که ابعاد کلی موضوع برای وزارت بهداشت روشن است.
خبرگزاری فارس
⭐️🌙 خواب سید محمد
فرزند شهید مدافع حرم #سید_رضا_طاهر 🌙⭐️
قصد داشتم برای #اربعین به کربلا برم.
پیاده روی نجف تا #کربلا، به نیابت از شهیدم و همه شهدا...🌷
همه بهم میگفتن سید محمدو تنها نذار و نرو؛ اون بچه تو این موقعیت به حضورت نیاز داره🍼
ولی با اطمینان میگفتم: سید محمد مشکلی نداره، اونو می سپرم به باباش☝️. حتما باباش مراقبش هست که این سفرو برام جور کرده.
دلم پر میزد برای رفتن💔
سید محمدو گذاشتم پیش مامانم و رفتم.
مامانم باجون ودل مراقبش بود🌺
یه شب که همه خواب بودن، مامانم با صدای بلند خنده های سید محمد از خواب بیدار میشه.
میبینه که اون بلند بلند و از ته دل میخنده.😄
بعد چند لحظه بیدار میشه و میگه: «مادر جون، باباجونم اومد پیشم😍. بالا بود، پیش سقف.
کلی باهام بازی کرد. برام غذا آوورد. بهم گفت:سیدمحمد از چیزی نترس من همیشه پیشتم❤️
بله شهدا زنده اند 🌹🕊
@alvane