💥اندر احوالات حسن فریدون (روحانی) که گفت:
#من_بلد_نیستم!
میزنم داد با صدای رسا: من بلد نیستم، شما بلدید؟
راهحلی برای مشکلها من بلد نیستم، شما بلدید؟
روز اول که آمدم گفتم راهحل و کلید پیش من است
دیگر این را نمیکنم حاشا من بلد نیستم، شما بلدید؟
گفته بودم که میکنم ایجاد آنچنان رونقی... ولی مردم
رونق کسب و کار را به خدا من بلد نیستم، شما بلدید؟
گفته بودم درآمدی سرشار میشود عاید همه مردم
همهاش وعده بود و باد هوا من بلد نیستم، شما بلدید؟
گفته بودم که میکنم اصلاح ساختار و نظام بانکی را
بانکداری بینزولوربا من بلد نیستم، شما بلدید؟
رفته "تدبیر" من همه بر باد، خورده تیر "امید" من بر سنگ
رفته آن وعدهها همه به فنا من بلد نیستم، شما بلدید؟
چونکه خط من انقلابی نیست، فکر و برنامهام حسابی نیست
جز دروغ و دسیسه و اغوا من بلد نیستم، شما بلدید؟
نیستم یک نظامی و سرهنگ، بنده شخصی حقوقدان هستم
گرچه هرگز حقوق ملت را من بلد نیستم، شما بلدید؟
نقد در دولت من آزاد است، لیک اگر پرسشی شود یا نقد
پاسخی غیر فحش و استهزا من بلد نیستم، شما بلدید؟
منتقدهای من همه از دم بیسواد و جهنمی هستند
با رقیبان به غیر جور و جفا من بلد نیستم، شما بلدید؟
کی شنیدید حرف خوب از من؟ ادبیات منقلی دارم
ای جماعت به غیر پرتوپلا من بلد نیستم، شما بلدید؟
کرده بیداد مشکل مسکن، چه کنم من که ساکن کاخم
غیر افزایش اجارهبها من بلد نیستم، شما بلدید؟
با کدامین زبان کنم اقرار، پس چرا هیچکس نمیفهمد
من بلد نیستم سیاست را من بلد نیستم، شما بلدید؟
میدهم من شعارهای قشنگ، باب میل سران غرب و فرنگ
مرگ بر انگلیس و امریکا من بلد نیستم، شما بلدید؟
من طرفدار سازشم با غرب، غیر درس مذاکره با خصم
نکتۀ دیگری ز عاشورا من بلد نیستم، شما بلدید؟
چون گرینکارت دارم از خارج، میکنم با عدو وفاداری
با خط انقلابْ مهر و وفا من بلد نیستم، شما بلدید؟
رُحَماءَم چو با همه کفار، با همه مؤمنان اَشِدّاءَم
غضب و اخم و خشم بر اعدا من بلد نیستم، شما بلدید؟
غیر برجام شوم نافرجام، من نیاوردهام برای نظام
راه و آیین و شیوۀ عقلا من بلد نیستم، شما بلدید؟
گرچه از کالجی در اسکاتلند مدرک ناب دکتری دارم
دو سه خط حرف انگلیسی را من بلد نیستم، شما بلدید؟
باید از صبح تا به شب فکر ظاهر شیکوپیک خود باشم
جز سِت رنگ ریش و کفش و عبا من بلد نیستم، شما بلدید؟
خدمت و صدق و کار بااخلاص، ادب و حلم و غیرت ملی
اینهمه کار سخت و جانفرسا من بلد نیستم، شما بلدید؟
دولتم تا که آمده سر کار کس ندیده است روی آرامش
غیر آشوب و فتنه و بلوا من بلد نیستم، شما بلدید؟
گرچه جز نکبت و فلاکت و فقر من ندارم نتیجه و ثمری
چه کنم راهورسم استعفا من بلد نیستم، شما بلدید؟
نیستم من درونگرا مردم، کدخدا حامی و پناه من است
تکیه بر قدرت خدا و شما من بلد نیستم، شما بلدید؟
#محمدتقی_عارفیان،
@alvane
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥طریقه رفتار حضرت زهرا سلام الله علیها با پدر بزرگوارشان
سرکار خانم #فروغی
#رادیو_ولایت
🔻لینک آپارات
https://www.aparat.com/v/VrJne
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ👻👻
(قسمت اول)
💠مقدمه:
نوشتار حاضر نوعی برداشت از تجسم و بازتاب اعمال آدمی در جهان آخرت است که با استفاده از آیات و روایات به تصویر ذهنی درآمدهاند و ان شاالله که منشأ تذکر و بیداری قرار گیرد. 👈👌
🌻لازم به ذکر هست که ما از کتابی استفاده میکنیم که در آن از احادیث و روایات معتبر استفاده شده و مورد تایید عالم گرانقدر «آیت الله جعفر سبحانیست» و مورد استقبال قرار گرفته است... 👏
قسمت اول:
حالت احتضار:
💠چند روز بود که درد سراسر وجودم را فرا گرفته و به شدت آزارم میداد. 😞
سرانجام مقدمات مرگ من با فرا رسیدن حالت احتضار فراهم شد. 💥😢
کم کم پاهایم را به سمت قبله چرخاندند.😰 همسر، فرزندان، خویشان و برخی دوستان اطرافم را گرفته بعضی از آنها اشک در چشمهایشان حلقه بسته بود. ❄️😥
چشمانم را به آرامی فرو بستم و در دریایی از افکار فرو رفتم. 😰
با خود اندیشیدم که عمرم را چگونه و در چه راهی صرف نموده و اموال هرچند اندک خود را از کدام راه به دست آورده و در کدامین مسیر خرج کردهام. فکرش به شدت آزارم میداد، از شدت اضطراب چشمانم را گشودم. ⚡️😱😰
در این هنگام ناگاه متوجه سفید پوش بلند قامتی شدم که دستانش را بر نوک انگشتان پاهایم نهاده بود و آرام و آهسته به سمت بالا میکشاند، 🍀😧
در قسمت پاها هیچگونه دردی احساس نمیکردم اما هرچه دستش به طرف بالا میآمد درد بیشتری در ناحیه فوقانی بدنم احساس میکردم گویا همه دردهای وجودم به سمت بالا در حرکت بود. 🌾😰
تا اینکه دستش به گلویم رسید. تمامی بدنم بی حس شده بود اما سرم چنان سنگینی میکرد که احساس میکردم هر آن ممکن است از شدت فشار بترکد و یا چشمانم از حدقه درآید. 🍃😱
عمویم که پیرمردی ریش سفید بود جلو آمد و با چشمان اشک آلود گفت: عمو جان شهادت را بگو... 🌱من میگویم و تو تکرار کن:
اشهد ان لااله الاالله و اشهد انّ محمداً رسول الله و انّ علیاً ولی الله و ..😌
. او را میدیدم و صدایش را میشنیدم. 🔅لبهایم به آرامی تکانی خورد و چون خواستم شهادتین را بر زبان جاری کنم یکباره هیکلهای سیاه و زشتی مرا احاطه کردند و به اصرار از من خواستند شهادتین را نگویم👽👻👹
✅ شنیده بودم شیاطین هنگام مرگ برای گرفتن ایمان تلاش میکنند اما هرگز گمان نمیکردم آنها در اغفال من توفیقی داشته باشند.... 😈👿
ادامه دارد...
🍃🌹🍃🎋🎋🕊🕊🎋🎋🎋
مدافعان بانوی دمشق 🕊🕊🕊👇
https://eitaa.com/alvane
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ👻👻
(قسمت ۲)
◾️عمویم دوباره صورتش را به من نزدیک کرد و شهادتین را به من تلقین نمود. 👌
همین که خواستم زبانم را تکان دهم دوباره شیاطین به تلاش افتادند اما این بار از راه تهدید وارد شدند...😡😡😱
💥 لحظه عجیبی بود، از یک طرف آن شخص سفید پوش با کارهای عجیبش و از طرف دیگر اصرار عمویم بر گفتن شهادتین و از سوی دیگر ارواح خبیثه که سعی در ربودن ایمان، در آخرین لحظات زندگیم داشتند.😰😰
💠زبانم سنگین و گویا لبهایم بهم دوخته شده بود. واقعاً درمانده شده بودم. دلم میخواست از این وضع رنج آور نجات مییافتم اما چگونه؟ از کدام راه؟ به وسیله چه کسی؟😱😱
✨ در این کشاکش ناگهان از دور چند نور درخشان ظاهر شدند، با آمدن آنها مرد سفیدپوش به تعظیم ایستاد و آن چهرههای ناپاک فرار کردند،😌😌
💫 هرچند در آن لحظه آن نورهای پاک و بی نظیر را نشناختم اما بعدها فهمیدم که آنها ائمه اطهار (علیم السلام) بودند که در آن لحظه حساس به فریاد من رسیدند و از برکت وجود آنها چهرهام باز و سبک شده، لبهایم را تکان دادم و شهادتین را زمزمه کردم.☺️
🌼 در این لحظه دستهای آن سفیدپوش از روی صورتم گذشت و من که در اوج درد و رنج بودم ناگهان تکانی خورده و آرام شدم.😊
✅انگار تمام دردها و رنجها برای اهالی آن دنیا جا نهاده بودم، زیرا چنان آسایش یافتم که هیچگاه مثل آن روز آزادی و آرامش نداشتم ..😌
✳️حال زبان و عقلم به کار افتاده بود، همه را میدیدم و گفتارشان را میشنیدم. 😞
🔆در این لحظه نگاهم به آن مرد سفیدپوش افتاد. پرسیدم: تو کیستی؟ از من چه میخواهی؟ همه اطرافیانم را میشناسم جز تو.🤔
🔰گفت: تا حال باید مرا شناخته باشی من ملک الموت هستم. از شنیدن نامش ترس و اضطراب وجودم را لرزاند.😥
⚜ خاضعانه در مقابلش ایستادم و گفتم: درود خدا بر تو فرشته الهی باد، نام تو را بارها شنیدهام با این حال در آستانه مرگ هم نتوانستم تو را بشناسم، آیا برای تمام کردن کار از من اجازه میخواهی؟ 🤔😱
♦️فرشته مرگ در حالی که لبخند میزد گفت: من برای جدا کردن روح از بدن، محتاج به اجازه هیچ بندهای نیستم و تو هم اگر خوب دقت کنی دار فانی را وداع گفتهای، خوب نگاه کن آن جسد توست که در میان جمع بر زمین مانده است.🤫
🔷به پایین نگاه کردم. وحشت و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفته بود. 😨😱
جسدم در میان اقوام و آشنایان بدون هیچگونه حرکتی بر زمین افتاده بود و همسر و فرزندان و بسیاری نزدیکانم، در حالیکه در اطراف جنازهام خیمه زده بودند، ناله و فریادشان به آسمان بلند بود،با خود اندیشیدم: اینان برای چه و برای که اینگونه شیون میکنند؟!😰
🔘 خواستم آنها را به آرامش دعوت کنم، مگر میشد... فریاد برآوردم: عزیزان من! آرام باشید، مگر آرامش و راحتیم را نمیخواستید؟ پس چرا زانوی غم در بغل گرفتهاید؟!😰
من اکنون پس از آن درد جانفرسا، به آسایش و آرامش خوشحال کنندهای رسیدهام.🙂
🍂با شمایم آی! آیا صدایم را نمیشنوید؟ گریهتان برای چیست؟ شکوه و شکایت از چه میکنید؟ فضای خانه را پر از دعا و ذکر حق کنید...😌
✍ادامه دارد...
:
🍃🌹🍃🎋🎋🕊🕊🎋🎋🎋
مدافعان بانوی دمشق 🕊🕊🕊👇
https://eitaa.com/alvane
💐💐🌹💐🌹🌹🌹
سوره آل عمران آیه 133
وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ
و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است.
💐🌹💐🌹💐🌹🌹
✅قرآن ودعا
💞🍃خداوند از مومن
ادای تکلیف را میخواهد
نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را.
فقط خلاص 😊
و با دیدن تکلیفی به وظیفه توجه کردن
شهید مهندس باکری ☺️🕊🕊🕊
@alvane🎋🎋☺️
حديث روزانه:
🌻 پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله:
🍀 مَن خالَفَت سَريرَتَهُ علانِيَتُهُ فَهُوَ مُنافقٌ.
🍀 آن كس كه ظاهرش برخلاف باطنش باشد، منافق است.
📚 سفينه، ج ٢، ص ٦٠٦.
💐
@alvane
🕊🕊🕊🕊🕊💕💕💕🍃🌹🍃
فرازی از وصیتنامه
و شما ای کسانی که در مجالس روضه خوانی امام حسین(ع) با ریختن اشکهای فراوان فریاد برمیآورید که ای کاش من هم در صحرای کربلای حسینی بودم و پسر پیغمبر را یاری میکردم. اینک به هوش باش و بپا خیز! که اگر لحظهای به خود نیایی، دیگر تا ابد متوجه نخواهی شد. پس بدان ای برادر و آگاه باش و اگر میدانی حرکت کن و به پا خیز که لحظهای دیگر دیر است. هم اکنون تو در برههی آزمایش قرار گرفتهای، پس اسلام را یاری کن، امروز تمام کفار و منافقین چه غربی و چه شرقی علیه اسلام و مکتب و شرف انسانیت ما برخاستهاند و بدانید که اگر این نهضت، خدای نکرده شکست بخورد، همان طور که امام عزیزمان فرمود دیگر نمیتوان از اسلام سخن بگوییم. و اگر پیروز شویم، که میشویم ان شاءالله و یقین داریم برای ابد کفر و نفاق را نابود ساختهایم.
"علیاصغر حسینی محراب"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@alvane