کینه ای نباشیم!
یکی از ویژگی های مردان و زنان خداجو، پرهیز از کینه توزی است. آنان آرزومندند که دل های شان همچون دل های بهشتیان، تهی از کینه و دشمنی مؤمنان شود. در کریمه قرآنی آمده: «وَلاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّا لِلَّذِینَ آمَنُوا؛ در دل هایمان از آنان که ایمان آورده اند، کینه ای قرار مده.»
حضرت علی علیه السلام در سفارش، برای کینه زدایی از دل ها می فرماید: دل ها را از کینه پاک سازید، زیرا کینه توزی دردی مهلک است .»
امام صادق علیه السلام فرمود: :
مؤمن وقتی در مجلس است [ممکن است] دچار کینه شود، ولی آن گاه که از مجلس خارج شد، کینه هم از دل او می رود.
و امام صادق علیه السلام فرمود: :
کینه مؤمن، لحظه ای است و چون از برادر دینی خود جدا شود، کینه او را در دل نگه نمی دارد، ولی کینه کافر، دائمی است .
امام علی علیه السلام نیز می فرماید: «تنها کسانی عاقل هستند که کینه ها را از دل بیرون کنند ».
حضرت آیه الله شوشتری قوچانی (عبدالقائم شوشتری (زادهٔ ۱۳۲۵، قوچان) مجتهد و عارف و از شاگردان علامه طباطبائی، بهاءالدینی و بهجت )حفظه الله تعالی :
🍃🏵🍃🏵
نزد هر استادی که رفتید اگر بر دریا راه می رفت اگر پروازمیکرد اگر غیب میگفت اما با نایب امام زمان علیه السلام یعنی رهبر معظم ومعزز انقلاب زاویه داشت سریع برخیزید و بیرون بروید که او شیطانی مجسم است
📸شهید کر و لالی که با امام زمان(عج) ارتباط داشت!
🔸اسمش عبدالمطلب اکبری بود.
زمان جنگ توی محل ما مکانیکی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن.
یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“.
🔹عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!
ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشتهش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…
🔸فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و مسخرهش کردیم!
🔹وصیت نامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم.
آقا خودش گفت: تو شهید میشی...
#شهید_عبدالمطلب_اکبری
🌷یادش با ذکر #صلوات
هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
پیامبرصلی الله علیه و آله همسايه اي يهودي داشت كه وي را بسيار اذيت ميکرد، هر روز از پشت بام خاكستر همراه آتش بر روي سر آن حضرت مي ريخت. اين كار در ظاهر به عنوان ريختن زباله و خاكستر در كوچه، و در حقيقت به منظور ابراز خشم و كينۀ يهودي نسبت به پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله انجام مي شد، و پيامبر كريمانه از كنار آن مي گذشت. تا اينكه يك روز خبري از مرد يهودي نشد، پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله از غيبت آن مرد سوال كرد. گفتند خوشبختانه بيمار گشته، و بر اثر بيماري مزاحمتهايش قطع شده است. فرمود: بايد به عيادتش برويم! به سمت خانه اش حركت كرد. درب خانۀ يهودي را كوبيد. همسرش به پشت درآمد و سوال كرد: كيست؟ حضرت فرمود: پيامبر مسلمانان به ديدار و عيادت همسايه بيمار خود آمده است!زن ماجرا را به شوهرش گفت. مرد يهودي كه بسيار تعجب كرده بود، و در مقابل عملي غير قابل پيش بيني قرار گرفته بود، گفت: در را باز كن تا داخل شوند. پيامبرصلی الله علیه و آله وارد شد، و كنار بستر بيمار نشست. و از حال بيمار پرسيد، و به گونه اي برخورد كرد كه گويا هيچ اذيت و آزاري از اين مرد يهودي به آن حضرت نرسيده است.
مرد يهودي كه از فرط خجالت صورت خويش را مي پوشانيد و در برخورد با اين اخلاق كريمانه پيامبر اسلام مبهوت شده بود، از آن حضرت پرسيداين نوع برخورد آيا اخلاق شخصي شماست، يا جزء دستورات ديني محسوب مي شود؟ حضرت فرمود: جزء دستورات ديني است، و ما به همه مسلمين سفارش مي كنيم كه چنين كنند. مرد يهودي با برخورد زيبا و پرجاذبۀ پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله مسلمان شد.( تفسیر نمونه: ج 24، ص 371.)
💢سخنان #سید_حسن_نصرالله درباره شخصیت #شهید_جهاد_مغنیه:
" فرزند حاج عماد جوان بود و هیچکس مجبورش نکرده بود در این مسیر باشد. میتوانست دانشگاهش را ادامه بدهد. هزاران فرصت داشت که به دنیا برسد.
اما آن جوان که روح، معنویت، معرفت و عشق #حاج_عماد را درون خود داشت، همه ی این کارها را رها کرد و به سوریه، قنیطره و جولان رفت.
خبر شهادت او به هر کس رسید، مثل این بود ک حاج عماد، آن فرمانده یگانه و تیزبین و تاریخی، دوباره به شهادت رسیده است. "
سلام به تو که نامت سیره ات بود ؛ #جهاد ...💛
. برخی از آداب عفو و عذرپذیری از خطای دیگری عبارتند از:
1-بهانهتراشی برای خطاکار: انسان نهتنها باید بهانه و عذر موجه دیگری را بپذیرد بلکه حتی اگر عذرش بیپایه و اساس بود روی او نیاورد و بلکه حتی برایش عذر و بهانه بتراشد. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: عذر برادر دینیات را بپذیر و اگر برای خطای خود عذری نداشت تو برای او عذری بتراش! (تحفالعقول، ص 107)
حتی امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: اگر کسی برابر یک گوش من مرا دشنام دهد بعد در گوش دیگر از من عذرخواهی کند عذر او را میپذیرم. (احقاقالحق، ج 11، ص 116) امام زینالعابدین(ع) میفرماید: اگر کسی از طرف راست تو آمد و ناسزا گفت بعد برگشت و از طرف چپ از تو عذرخواهی کرد تو عذر او را بپذیر. (بحار، ج 78، ص 141)
2-عفو در قدرت: عفو در قدرت ارزشیتر از موارد دیگر است. امام جعفر صادق(ع) میفرماید: عفو و گذشت در عین قدرت، روش پیامبران مرسل و متقیان است. (بحار، ج 71، ص 423) از همین رو امام حسین(ع) میفرماید: ؛ با گذشتترین مردم آن کسی است که با داشتن قدرت، عفو و اغماض داشته باشد. (بحار، ج 78، ص 121)
3-تغافل از خطا: انسان نباید رفتار دیگری را زیر ذرهبین ببرد و دنبال عیبجویی و خطایابی باشد، بلکه باید دنبال ندیده گرفتن در زندگی باشد. «تغافل» یک اصل اخلاقی نسبت به رفتار دیگران است. عفو چیزی جز تغافل نیست. پیامبر اسلام(ص) میفرماید: نیمی از رفتار مؤمن، مبنی بر تغافل و نادیده گرفتن است. (الشهاب فیالحکم و الآداب، ص 7) امیر المؤمنین(ع) نیز میفرماید: تو برخی از امور و ناگواریها را نادیده بگیر، تا موقعیت و امورت ستوده گردد. (فهرست غرر، ص 297) نیز آن حضرت میفرماید: یکی از شریفترین اعمال یک شخص بزرگوار نادیده گرفتن معلومات خود از (عیوب) دیگران است. (نهجالبلاغه، حکمت 213)
4-عفو از توبه کار: انسان باید شرائط و آداب عفو را بشناسد. یکی از این آداب و حکمت آن است که از توبه کار عفو کند. کسی که اصرار بر گناه و خطا دارد و نشانه پشیمانی در او نیست، عفو از او موجب گستاخی وی میشود. از این رو مولی امیرالمؤمنین(ع) در شرایط عفو می فرماید: عفو و گذشت سزاوار کسی است که به خطاهای خود اعتراف و اقرار میکند نه آن کسی که از تقصیرات و خطاهایش دست بردار نیست. (نهج حدیدی، ج 20، ص 330)
5-پذیرش عذر: کسی که عذر خواسته عذرش را باید پذیرفت و از او عفو کرد. علی(ع) میفرماید: اگر کسی از تو عذر خواهی کرد تو نیز عذر او را بپذیر (که نشانه شخصیت والای تو است). (تحفالعقول، ص 82) اصولا انسان باید خودش را بر عفو کردن عادت دهد چنانکه آن حضرت میفرماید: خودت را به گذشت و جوانمردی عادت بده. (دستور معالم الحکم، ص 69)
( سوء خلق در خانه )
آیة اللَّه حسن زاده آملی فرمود: من به آقای سیّد محمد حسن آقای الهی برادر بزرگتر مرحوم علامه طباطبائی که در عرفان و سیر و سلوک از شاگردان مرحوم سید علی قاضی بودمکرر عرض می کردم: وقتی خدمت آقا (علامه قاضی) می رسید. از جانب من از ایشان خواهش کنید که مرا هم در تشرّف به خدمت حضرت بقیة اللَّه (عج) شریک خود نمایید و برای من نیز اجازه ملاقات بگیرید (چون می دانستم این دو بزرگوار به این سعادت عظیم می رسند.)
روزی در شهر آمل بعد از ظهر خواستم استراحتی داشته باشم، بچه ها داد و فریاد کردند و مانع استراحتم شدند. من عصبانی شده، با آنها تندی نمودم و پرخاش کردم ولی بعد، از آن حرکات خودم پشیمان شدم از این که بچه ها را ناراحت کردم وجدانم ناراحت بود، عصر رفتم بازار و مقدار شیرینی و میوه خریده به منزل آوردم که شاید بدینوسیله دل بچه ها را به دست آورم، با این حال وجدانم آرام نمی گرفت آشفته خاطر بودم.
بالاخره تصمیم گرفتم سفری به شهر تبریز کرده با مرحوم سید محمد حسن الهی ملاقات کنم، رفتم تبریز، و قتی به خدمت ایشان رسیدم پیش از این که علّت مسافرتم را بگویم، گفتم: عرض مرا به خدمت استاد (سید علی قاضی) رساندی؟
فرمود: من راجع به این موضوع نامه ای به شما نوشتم و چون آدرس شما را نداشتم به خدمت آقای اخوی (سید محمد حسین طباطبائی) فرستادم که به شما برساند، و در آن نامه یادآور شدم که وقتی پیام شما را به آقا عرض کردم آقا تأملی کرده سپس با ناراحتی فرمودند:
«ایشان چگونه می خواهند این راه را طی نمایند با آن اخلاقی که نسبت به عائله و کودکان انجام و با آنها دعوا کردند، با آن اخلاق تند چگونه می شود به این رتبه و مقام رسید.»
آری در این راه نا همواریها، دست اندازها، پیچ و خمها و خطرهای زیادی هست که سالک باید هوشیارانه مواظب و مراقب خود باشد و تمام اعضاء و جوارح خود را همیشه کنترل نماید.(داستانهایی از اخلاق اسلامی
نویسنده : علی میرخلف زاده)