eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
157 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرچه ما روضه شنیدیـــم تمامش رادید... آتــــش و ســــوختن اهل خیامش را دید... 🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
♦️صفحه ما در آپارات♦️ 👇 👇 https://www.aparat.com/alhojah نقد مدعیان دروغین مهدویت و یمانی ملاحظه و نشر بفرمایید ♦️♦️♦️♦️♦️♦️ ⏺( امامت منصبی الهی یا مردمی؟ ) قسمت اول👇 https://www.aparat.com/v/E2weg ⏺(مدعیان دروغین در طول تاریخ)قسمت دوم👇 https://www.aparat.com/v/6D1Rh ⏺( حصر امامت‌ در (12) امام‌) قسمت سوم👇 https://www.aparat.com/v/flZCU ⏺ ( معجزات ائمه ع) قسمت چهارم👇 https://www.aparat.com/v/OZMfAشرائط امامت قسمت پنجم👇 https://www.aparat.com/v/RKfwxمهدیین امام نیستند قسمت ششم👇 https://www.aparat.com/v/Cn3Buاشکالات بر حدیث وصیت قسمت هفتم👇 https://www.aparat.com/v/hGUujقسمت هشتم👇 https://www.aparat.com/v/Cn3Buاسم احمد در وصیت ربطی به امامت مدعی دروغین ندارد قسمت نهم👇 https://www.aparat.com/v/lqay4بررسی معجزه مدعی👇 دروغین مهدویت قسمت دهم https://www.aparat.com/v/hy7R6نقد ادعای علم احمد کاطع دجال بصره قسمت یازدهم 👇 https://www.aparat.com/v/hZQp6بررسی حجیت خواب و دلیل آن بر امامت قسمت‌دوازدهم👇 https://www.aparat.com/v/G3Rvqبررسی حجیت استخاره وایا تعیین امامت با استخاره است قسمت‌سیزدهم👇 https://www.aparat.com/v/dHQc5 🔴 تفکرات مدعی دروغین مهدویت و یمانی همان تفکرات وهابیت وداعش است👇🚫 https://www.aparat.com/v/h6mfT سخنران سید محمد موسوی با انتشار حد اکثری ، فضای مجازی را بر مدعیان دروغین مهدویت و یمانی نا امن کنیم 🌸 یا علی مدد 🌸
9.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 آیا ما اسلامیه؟ 🔻 فسادِ نظام یا فساد در نظام ؟ 🔻 چرا باید حمایت کنیم از این نظام؟ 🔻 استاد حسن 🔻🔻🔻🔻🔻🔻
زیارتنامه امام سجاد(ع) را خوانده و بعد دو رکعت نماز خوانده به روح مطهر امام زین العابدین علیه السلام اهدا می نماییم: السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ‏ سلام ما بر تو اى ولى خدا سلام ما بر تو اى حجت بالغه خدا بر خلق السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ‏ سلام ما بر تو اى نور خدا در تاریکیهاى زمین سلام ما بر تو اى ستون عمارت دین السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ‏ سلام ما بر تو اى وارث علم آدم برگزیده خدا،سلام ما بر تو اى وارث حلم نوح پیغمبر خدا السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِسْمَاعِیلَ ذَبِیحِ اللَّهِ‏ سلام ما بر تو اى وارث ابراهیم دوست خاص خدا،سلام ما بر تو اى وارث اسماعیل ذبیح خدا السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَى کَلِیمِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَى رُوحِ اللَّهِ‏ سلام ما بر تو اى وارث کمالات موساى متکلم‏ با خدا،سلام ما بر تو اى وارث عیساى روح قدسى خدا السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ‏ سلام ما بر تو اى وارث حضرت محمد فرستاده خدا السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ وَلِیِّ اللَّهِ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ‏ سلام ما بر تو اى وارث امیر المؤمنین ولى خدا و وصى رسول پروردگار عالم السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ سلام ما بر تو اى وارث فاطمه زهراء سلام ما بر تو اى وارث حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت..السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الشَّهِیدُ السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَارُّ التَّقِیُ‏ سلام ما بر تو اى با صدق و حقیقت و اى شهید راه خدا سلام ما بر تو اى وصى و جانشین رسول (ص) و نیکوکار و متقى أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ گواهى مى‏ دهم که همانا تو نماز را استوار کردى و بپا داشتى و زکات عطا کردى وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ (مُخْلِصاً) حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ‏ و به وظیفه امر به معروف و نهى از منکر پیوسته قیام کردى تا هنگام رحلتت که مقام شهود و عین الیقین قیامت است فرا رسید
فرید الدین عطار نیشابوری (متوفای ۶۲۷ هـ) شاعر معروف فارسی گوی ایران اگر چه خیلی‌ها بر این اعتقادند که او سنی بوده ولی اشعاری که در کتاب مظهر العجایب وی درباره ائمه اهل بیت (علیهم‌السّلام) مخصوصاً حضرت علی (علیه‌السّلام) گفته است گویای علاقه او به اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌باشد. عطار این کتاب را در شان انسان کامل نوشته و مصداق آن را حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیه‌السّلام) که مظهر کامل کمال انسانی و انسان کامل است قرار داده در واقع این کتاب در شان امام علی (علیه‌السّلام) است. و از نظر عطار این کتاب بهترین و ارزشمند‌ترین اثر وی است. مرا مظهر بود چشم کتبها ازو ظاهر شود پنهان و پیدا عطار در این کتاب ارادت کامل خود به حضرت علی و ائمه طاهرین (علیهم‌السّلام) را به نحوی نشان می‌دهد. با این که عطار و شعرای معاصر او مانند مولوی، حافظ، سعدی، سنایی، نظامی‌ و... در زمانی زندگی می‌کردند که شیعه و دوستداران اهل بیت به راحتی نمی‌توانستند اظهار عقیده کنند و از طرف حکام وقت در تنگنا بودند. با این حال دیوان‌ها و کتب آنان مملو از اشعاری است که در عظمت مقام و مرتبت اهل بیت و نقش آنها در نظام هستی سروده‌اند. این چند بیت از مظهر العجایب عطار است: جـملــه فرزندان حیدر ز اولـیـا جمله یک نورند حق کرد این ندا پاک و معصوم و مطهّر چون نبی‌ایــن سخن را می‌نداند هر صبی سالـکــان کـار حق ایشان بُدنـد مظهـر انــوار حـق ایشان بـدنـد
یکی از شاهکارهای شعر عربی هم از حیث سبک و مم محتوا قصیده معروفی است که فرزدق شاعر آن را در مدح امام سجاد (ع) سروده است اما داستان سرودن این قصیده معروف را از ابن کثیر مورخ مشهور اهل سنت می شنویم. ابن کثیر می نویسد: أَنَّ هِشَامَ بْنَ عَبْدِ الْمَلِک حَجَّ فِی خِلَافَةِ أَبِیهِ أَوْ أَخِیهِ الْوَلِیدِ فَطَافَ بِالْبَیتِ، فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ یسْتَلِمَ الْحَجَرَ لَمْ یتَمَکنْ حَتَّی نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ، فَاسْتَلَمَ وَجَلَسَ عَلَیهِ، وَقَامَ أَهْلُ الشَّامِ حَوْلَهُ هشام بن عبدالملک در زمان حکومت برادرش ولید بن عبدالملک اموی به قصد حج، به مکه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجدالحرام گذاشت. وقتی به منظور استلام حجرالاسود به نزدیک کعبه رسید، فشار جمعیت میان او و حطیم حائل شد، ناگزیر عقب نشینی کرد و بر منبری که برای وی نصب کردند، به انتظار کاهش ازدحام جمعیت نشست و بزرگان شام که همراه او بودند در اطرافش جمع شدند و به تماشای مطاف پرداختند. فَبَینَمَا هُوَ کذَلِک إِذْ أَقْبَلَ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ(ع) فَلَمَّا دَنَا مِنَ الْحَجَرِ لِیسْتَلِمَهُ تَنَحَّی عَنْهُ النَّاسُ إِجْلَالًا لَهُ وَهِیبَةً وَاحْتِرَامًا، وَهُوَ فِی بِزَّةٍ حَسَنَةٍ، وَشَکلٍ مَلِیحٍ در این هنگام حضرت علی بن الحسین(ع) که سیمایش از همگان زیباتر و جامه هایش از همگان پاکیزه تر و شمیم نسیمش از همه طواف کنندگان دلپذیرتر بود، از افق مسجد درخشید و به مطاف آمد و چون به نزدیک حجرالاسود رسید؛ موج جمعیت دربرابر هیبت و عظمتش کنار رفتند و منطقه استلام را در برابرش خالی از ازدحام کرد، تا به آسانی دست به حجرالاسود رساند و به طواف پرداخت. تماشای این منظره موجی از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبدالملک برانگیخت و در همین حال که آتش کینه در درونش زبانه می کشید، یکی از بزرگان شام رو به او کرد و با لحنی آمیخته به حیرت گفت: این کیست که تمام جمعیت به تجلیل و تکریم او پرداختند و صحنه مطاف برای او خلوت گردید؟ هشام با آن که شخصیت امام(ع) را نیک می شناخت، اما از شدت کینه و حسد و از بیم آن که درباریانش به او مایل شوند و تحت تأثیر مقام و کلامش قرار گیرند، خود را به نادانی زد و در جواب مرد شامی گفت: او را نمی شناسم. در این هنگام روح حساس ابوفراس (فرزدق) از این تجاهل و حق کشی سخت آزرده شد و با آن که خود شاعر دربار اموی بود، بدون آن که از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خویی آن امیر مغرور خودکامه بر جان خود بیندیشد، رو به مرد شامی کرد و گفت: اگر خواهی تا شخصیت او را بشناسی از من بپرس، من او را نیک می شناسم. آن گاه فرزدق در لحظه ای از لحظات تجلی ایمان و معراج روح، قصیده جاویدان خود را که از الهام وجدان بیدارش مایه می گرفت، با حماسه های افروخته و آهنگی پرشور سیل آسا بر زبان راند و گفت: هَذَا الَّذِی تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأَتَهُ وَالْبَیتُ یعْرِفُهُ وَالْحِلُّ وَالْحَرَمُ هَذَا ابْنُ خَیرِ عِبَادِ اللَّهِ کلِّهِمُ هَذَا التَّقِی النَّقِی الطَّاهِرُ الْعَلَمُ (این کسى است که سرزمین بطحا گام هاى او را مى شناسد و نیز خانه خدا و محدوده حلّ و حرم او را مى شناسند. این فرزند بهترینِ بندگان خداست. این مرد، خدا ترس، پاک، طاهر و نشانه هدایت است). وقتی قصیده فرزدق به پایان رسید، هشام مانند کسی که از خوابی گران بیدار شده باشد، خشمگین و آشفته به فرزدق گفت: چرا چنین شعری تاکنون در مدح ما نسروده ای؟ فرزدق گفت: جدّی بمانند جدّ او و پدری همشأن پدر او و مادری پاکیزه گوهر مانند مادر او بیاور تا تو را نیز مانند او بستایم. هشام برآشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر جوایز حذف کنند و او را در سرزمین عسفان میان مکه و مدینه به بند و زندان کشند.( البدایة والنهایة ابن کثیر، ج۸، ص۲۲۷)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔اربعینی‌ها یادتان باشد که ستون به ستون، مدیون قطره قطره خون شهیـــــــدانید 💔اربعینی‌ها وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد،یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن‌هایشان می‌نوشتند: 🌹یا زیارت یا شهادت😭 💔اربعینی‌ها میانِ هروله‌های بین‌الحرمین،یاد کنید از شهـــــــدایی که در آرزوی زیارتِ شش گوشه‌ی اربابـــــ پرپر شـــدند 💔اربعینی‌ها نمی‌دانم از کدام مرز می‌گذرید اما؛ یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای خسروی... مهران… چذابه… حاج عمران…شلمچه… التمــــــــــــــاسِ دعای فرج برای عزیز دل حضرت زهرا س 🖤 ¦ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅
روضه شب جمعه:گردانندگان مجلس يزيد، سكينه را جايى نشانده بودند كه سر بريده پدر را نبيندولى وقتى تلاش كرد تا آن‌را ببيند يزيد با چوب خيزران بر لب و دندان مبارک پدرش مى‌زد. صداى گريه‌اش بلند شد. به‌طورى كه زن‌هاى يزيد و دختران معاویه به گريه افتادند. سرانجام او و خواهرش، فاطمه، بى‌تاب گشته و به عمّه‌ خود حضرت زینب پناه بردند و گفتند: «يا عمّتاه انّ يزيداً ينكث ثنايا ابينا بقضيبه.» «عمّه جان! يزيد با چوب دستى خود دندان‌هاى پيشين پدرمان را مى‌زند.»(حائری مازندرانی، مهدی، معالى السبطين، ج۲، ص۱۵۶.)دختر بزرگوار امام حسين (علیه‌السلام) پس از چهار روز اقامت در دمشق خوابى ديد كه بخشى از آن چنين است: «ديدم زنى در هُودَجى نشسته و دستان خود را روى سرگذاشته است. پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: او فاطمه، دختر محّمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مادر پدر تو است. گفتم: به خدا سوگند نزد او مى‌روم و ستم‌هاى وارد شده به ما را به او مى‌گويم. سپس با شتاب به سوى او رفتم تا به او رسيدم و برابرش ايستادم و مى‌گريستم و مى‌گفتم: مادر جان! به خدا سوگند حقّ ما را انكار كردند و جمع ما را پراكنده و حريم ما را هتک كردند. مادر جان! به خدا پدرمان، حسين (علیه‌السلام) را كشتند. فرمود: سكينه جانم! ديگر نگو. زيرا بند دلم را پاره كردى و جگرم را شكافتى. اين پيراهن پدرت حسين (علیه‌السلام) است كه از من دور نمى‌شود تا با اين پيراهن خدا را ملاقات كنم.