eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد شهدا روحشان شاد یادشان گرامی شادی روح شهدا وامام ره شهدا دهانت رو خوشبو کن اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
استفاده با هدیه سـه صلوات به روح ♦️شهیـــد امیـــد اڪبــــرے🎈 #استـــوری
‌‌عشقم خداست: داستانی بسیار زیبا از شهید محمدرضا تورجی زاده 😊👇💖👇👇👇👇👇👇👇👇😊💖 پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم، اما هرجا می رفتم بی فایده بود. می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعدا خبر میدهیم. دیگر خسته شده بودم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم. البته خودم مذهبی و بسیجی و... نبودم، فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی را دوست داشته و دارم. من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی بود با او آشنا شدم. نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم. بعد از آشنایی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم میدادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم. هرهفته حتما به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند. من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. وضو گرفتم. شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد. من هم نماز شب خواندم، بعد هم نماز صبح وخوابیدم. در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود. بلافاصله شهید تورجی از پشت سر آمد و به من گفت: برو انتهای صف! شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد، اما به احترام تورجی چیزی نگفت. از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش! وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی؟! وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید! این همان آقایی بود که ساعاتی قبل در خواب دیده بودم، کنار صف استاده بود. فرم را از من گرفت، نگاهی کرد و پرسید: مجردی؟! کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتما متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعا اگر مشکل کار تو برطرف شد زن میگیری؟ من هم که خیالم از استخدام راحت شده بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضا کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد، گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضا کردند؟! * مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم! خیلی تعجب کرد. ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی. عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا(س) بود. رفتم سر مزار محمد. گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده. شما مرا با حضرت زهرا(س) آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم. علی رغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم: سرمایه محبت زهراست(س) دین من     من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک     یک ذره از محبت زهرا(س) نمی دهم * آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم. فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتابهای اسم و... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت: دیانا خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود، به هیچ وجه کوتاه نمی آمد. گفتم: آخه اسم قحطی بود. تو که خودت مذهبی هستی! لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم! وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم: محمد جان اینطور نگاه نکن! این مشکل رو هم باید خودت حل کنی! صبح روز بعد محل کار بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام! رنگم پریده بود. گفتم: چی شده؟ خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده؟! همسرم گفت: چی می گی؟! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا! * فرمودند: شما ما را دوست دارید؟ گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده. بعد گفتند: این دختر شماست؟ برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند. آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست؟ من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن. * از این قبیل ماجراها درمورد شهید تورجی بسیار رخ داده که ما به ذکر همین چند نمونه اکتفا کردیم. کتاب: یا زهرا(س)(خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده) خیلی قشنگه حتما بخونیدش دوستان گلم 🍃 🌺🍃 @alvane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃چرا پسرها بعد از رابطه با دختر با او ازدواج نمی کنند 🍃 از دستش ندید،عالیه
1_17876957.mp3
10.28M
روایتگری شهدایی 🎵گوش کنید|نواهنگ نگرانی شهید حجت اسدی 🕊 از زبان حجت الاسلام سید مهدی خضری سلام بر شهدا اللهم عجل لولیکـ الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤: 🔴ازدواج 🔹چگونه نامزد خود را بشناسیم؟ 🔸يكي از بهترين شيوه ها براي شناخت فرد مشاهده‌ی اوست زماني كه با خانواده اش در تعامل است. نحوه ي برخورد فرد با اعضاي خانواده و پدر و مادر، شاخصي از رفتار آينده‌ی او در يك ارتباط صميمانه است. نوع برخورد و رفتار فرد در خانواده، اطلاعات بسيار زيادي به ما مي دهد، تا پيش بيني كنيم كه بعد از ازدواج اين فرد چگونه برخورد خواهد كرد. 🔸اگر فرد در ارتباط با خانواده صادق و راحت باشد ، احتمالاً بعد از ازدواج هم به همين شيوه رفتار خواهد كرد و اگر فردي با اعضاي خانواده اش با تعارض فراوان و ضديت رفتار كند ، احتمالاً همان الگو نيز به رابطه‌ی با همسر تسّري پيدا خواهد كرد. 🌎 @alvane
خط بزنید از زندگیتان تمامِ آدمهاى بلاتکلیفى که غیرِ قابلِ پیش بینى اند تمامِ آدمهایى که حرف می برند و مى آورند آدمهایى که چون خودشان به جایى نرسیدند، تو را هم متقاعد می کنند به درجا زدن آدمهایى که تخریب را از تعریف بهتر بلدند آدمهایى که با کنایه حرف میزنند “سَمى”اند… آرام آرام تمامِ زندگیتان را به نابودى می کشند آرام آرام از شما فاصله می گیرند و با خیالِ راحت،زمین خوردنتان را جشن می گیرند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮 معجزه شهدا 🌹 افسر عراقی که خیلی از رزمنده های ما رو شهید کرده موقع تبادل شهدا هی دست میکنه تو تابوت شهدای ما یه نفر شاکی میشه میاد باهاش دعوا میکنه که به چه اجازه ای دست تو تابوت شهدای ما میکنی؟ میگه........ ادامه را در کلیپ ببینید 🌷 روایتگری سیدجواد هاشمی حتما ببینید و برای بقیه بفرستید 💚
‌‌عشقم خداست: ⛔️گام اول مرد مجازی: سلام خواهرم زن مجازی: سلام (هر چه باشد جواب سلام واجب است!) مرد مجازی: خواهری من قصد مزاحمت ندارم. فقط به‌عنوان برادرتان درخواستی دارم. زن مجازی: (باکمی تعلل و تأمل) خواهش می‌کنم، بفرمایید!😏 مرد مجازی: من رفتار شمارا در گروه‌ها دیده‌ام. شما واقعاً خانم موقر و فهمیده‌ای هستید. من در فضای مجازی به دنبال کسی مثل شما هستم که مثل خواهرم مواظبم باشد و نگذارد در لغزشگاه‌ها دچار لغزش شوم! به راهنمایی شما در این فضای آلوده در برخورد با نامحرمان خیلی نیاز دارم!😢 زن مجازی: حرف عجیبی می‌زنید! چه نیازی هست که شما با یک نامحرم ارتباط آلوده داشته باشد تا از ارتباط‌های آلوده دیگر در امان بمانید؟😐 مرد مجازی: نه این‌طور قضاوت نکنید! من به دنبال آلودگی و هوس و این حرف‌ها نیستم. از وقار شما در برخورد با دیگران خوشم آمده. خانم‌های زیادی سعی کرده‌اند با من ارتباط برقرار کنند اما من خودم را از همه آلودگی‌ها نجات داده‌ام شکر خدا. به دنبال نقطه اتکایی برای فرار از وسوسه‌های فضای مجازی می‌گردم!😞 زن مجازی: ببخشید من معذورم. من قبل از اینکه غریقی را نجات بدهم خودم به ورطه نابودی کشیده می‌شوم. لطفاً پیام ندهید چون بلاک می‌کنم!😡 مرد مجازی: اجازه می‌دهید فقط پیام‌های مذهبی برای شما ارسال کنم؟ زن مجازی: اشکال ندارد. من استفاده می‌کنم. اما حق چت کردن ندارید چون پاسخ نمی‌دهم!😒 مرد مجازی: حتماً! حتماً!… ⛔️گام دوم مرد مجازی: ببخشید خواهر سؤالی دارم. شما متأهل هستید؟ چون جواب هیچ‌کدام از سؤالاتی که از شما می‌پرسم نمی‌دهید! زن مجازی: بله. من متأهلم و همسرم از همه تعاملات من در این فضا خبر دارد. مرد مجازی: من هم متأهل هستم. زن مجازی: پس شما متأهل هستید؟ شرم‌آور است که با وجودیکه متأهل هستید به دنبال زن‌های دیگر هستید. ولی من ترجیح می‌دهم همه انرژی و وقتم را برای همسرم صرف کنم.😠 مرد مجازی: شما دوباره برگشتید به پله اول! من که گفتم دنبال یک مشاور روحی هستم. چرا از کمک به من مضایقه می‌کنید؟😭 ⛔️گام سوم مرد مجازی: آبجی لطفاً کمی درباره هدف زندگی برای من توضیح بدهید. من احساس پوچی می‌کنم… و پاسخ زن مجازی…😊 مرد مجازی: خیلی عالی توضیح دادید. کسانی مثل شما حقیقتاً کمیاب‌اند. من قدردان شما هستم! ⛔️گام چهارم: مرد مجازی: خواهرم رفتارهای خانمم جدیداً ک� ❓افه کننده است . نمیدانم چطور باید با او رفتار کنم تا زندگی ام لذت بخش شود .... شما که خانم هستید لطفاً من را راهنمایی کنید! و پاسخ زن مجازی ....😇 ⛔️گام پنجم : مرد مجازی : ای کاش به خانمم تفهیم می کردم که مثل شما فکرکند ... واسه زن مجازی درحالی که در دلش قند آب می شود ...😌 ⛔️گام ششم ....😌😌 ⛔️گام هفتم ....😌😌😌❤️ ⛔️گام هشتم ❤️❤️❤️ 🔥💔گام آخر: اکنون دیگر زن ، یک هویت مجازی نیست . واقعیتی است ویرانه که در کنجی نشسته و با حسرت تمام به خرابه های زندگی اش نگاه می‌کند ؛ و هر از گاهی قطره اشکی ، صورتش را خیس می کند. .... همه لحظات شاد زندگی او وهمسرش از مقابل چشمان خیسش رژه می روند اما دیگر کار از کار گذشته است ....😓😓💔💔 سرمایه های بزرگی را به خاطر چیزی از دست داده است که واقعیتی جز گناه و خیانت و دروغ نداشته است ... ♨️❌♨️💯 نویسنده ؛ این داستان واقعی بود . برای یکی از آشنایان اتفاق افتاده است و روال رابطه ناصحیح به همین صورت بازسازی شده در داستان بوده است ؛ و هر روز این داستان های واقعی تکرار خواهد شد اگر یقین نداشته باشم که شیطان گلم به گام ما را به نیستی و فنا نزدیک می کند ... 🕋یا ایها الذین آمنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان ومن یتبع خطوات الشیطان فتنه یأمر بالفحشاء والمنکر (سوره نور ، آیه 21) 🍃 🌺🍃 @alvane
❌سلام بچه ها بیان تو این کانال ببینید چه خبره 😊 😳مطلبای قشنگ از شهدا 🌹 ☺️زندگی نامه شهدا 🌹 😊خاطرات ودلنوشته شهدا 🌹 👌راستی شما هم میتونید اظهار نظر کنید ❌ 😊بذار هر روز در گوشیت عکس شهدا و یادی از شهدا باشه😊 ☺️سریع کلیک کنید🌹 👇 کلام شهید محمد رصا الوانی👇 دست به دامان شهدا شد تا دستش را گرفتند روایت شهادت سردار بعد از چله جهاد در دفاع از حرم/روز آزادی نبل و الزهرا گفت جشن خرمشهر تکرار شد زينبي كه باشیم همه ما مدافع حرم می شویم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷⚜⚜⚜⚜⚜ کانال مردان بی ادعا. شهید محمد رضا الوانی به امید شفاعت شهید کلیک کن👇 https://eitaa.com/alvane
🌹🌼🌺🌷🌺🌼🌹 🌷 🌷 مرگ را بہ سُخره گرفتہ اند تا ما بہ حقارت دنیا بخندیم 🌷 🌷 حیثیت خـون را فریـاد زدند تا ما گوشت و پوستمان را از جرعہ عطش و شور بپرورانیم 🌷 🌷 همہ تعلقات را از خود بریـدند و خود را مسافر آسمان ڪردند تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات ڪرده باشند و راز آزادے را بریدن از خویش ثبت نموده باشند پس سلام بر 🌷 🌷 و بر فرهنگ همیشہ روشنشان بر ما باد مرور خویش در باید هاے آنان و محڪ زدن خود در این غفلت گاه نسیان زا سلام بر ڪہ بزرگ ترین نتیجه است 🌹🌼🌺🌷🌺🌼🌹 @alvane 🌹🌼🌺🌷🌺🌼🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا