eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
168 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
146 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😱😭 مکاشفه شیخ جعفر مجتهدی ( ره ) و دیدن صحنه آتش زدن درب خانه و به زور بردن حضرت علی (علیه السلام) به مسجد ! ↩️ ( لطفاً هر مقدار به امیرالمومنین علی علیه السلام عشق دارید ، این پست را برای دوستان و گروه هایی که عضو هستید ارسال بفرمایید ، اجرتان با امیرالمومنین علی علیه السلام ) 🙏
⁉️ چرا علي علیه السلام به كمك فاطمه زهرا سلام الله علیها نيامد؟ (قسمت اول) 🖋 بر اساس آيه «وَمِمَّنْ حَوْلَكم مِّنَ الاعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ» (توبه ايه 101) دو دسته را قرآن برمي‌شمارد؛ 🔸 دستۀ اول همان‌هايي هستند كه قرآن در جاي ديگر در حقشان مي‌فرمايد: «قَالَتِ الاعْرَابُ ءامَنا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الايمَانُ فِي قُلُوبِكمْ» (حجرات آيه 14) اينان كساني بودند كه تنها به خاطر اسلام سرانشان مسلمان شده بودند و لي در دل ایمان نداشتند و صرفاً اظهار اسلام مي‌كردند. جالب اينجاست كه قرآن به هردو لقب اعراب مي‌دهد يعني: 🔹 دستۀ دوم كساني هستند كه اطراف پيامبر و از اصحاب اند و قران از آن‌ها به "اهل المدينه" نام مي‌برد. اينان همه چيز را مي‌دانستند اما عمداً دنبال نابودي اسلام بودند. ❗️اين دسته نقشه قتل رسول خدا صلی الله علیه و آله را هم در جريان عقبه كشيدند كه البته موفق نشدند. در ماجراي غدير هم در ظاهر به حضرت علي "بَخّ بَخّ يا علي" گفتند اما در خلوت برنامۀ دقيقي براي غصب خلافت كشيدند.
⁉️ چرا علی علیه السلام به کمک فاطمه زهرا سلام الله علیها نیامد؟ (قسمت دوم) 🖋 ❌ يكي از مشكلات سر راه این گروه، شخص حضرت علي علیه السلام بود؛ چرا که نفس حضور او و مشاهدۀ او توسط مردم، مثل استخواني در گلوی این‌ها بود. لذا تصوّرشان این بود که بعد از غصب خلافت، علي علیه السلام عَلَم مبارزه بلند خواهد كرد و فرصتی است تا به اسم شورشی و با ادعای اينكه "علی كافر شده" او را از سر راه بردارند. ❗️دقیقاً همان رفتاری كه با انجام دادند. 💢 امّا از آنجا كه امير المومنين، به علم غیب الهی دستشان را خوانده بود، نه تنها هيچ اقدامي نكرد، حتي براي اتمام حجت با صحابه وقتي قرار بود به وصيت رسول خدا در فراخواني اهل بدر و اُحُد عمل كند، فاطمه را جلو انداخت. ♨️ حتی در نقل‌های تاریخی هست كه علي علیه السلام يك كلمه حرف نمي‌زد؛ اين فاطمه سلام الله علیها بود كه را ياد صحابه مي‌انداخت. براي همين دست حسنين را مي‌گرفت و بخاطر اینکه شب است و یک زن نباید در کوچه‌های تاریک تک و تنها برود، صرفاً به عنوان همراهي دختر رسول خدا همراه ایشان بود. ❗️جالب اين است كه طبق نقل ابن قيبه دينوري، صحابه هم با علي علیه السلام سخن نمي‌گفتند و خطاب به دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله پاسخ می‌دادند: يا بنت رسول الله قد مضت بيعتنا لهذ الرجل ... 🔰 در ماجراي به خانۀ حضرت زهرا و آتش زدن خانه، اين دستۀ دوم منافقین تصوّر مي‌كردند حتما علي علیه السلام دخالت مي‌كند و آن‌ها مي‌توانند او را از میان بردارند. اما علي علیه السلام بهانه دستشان نداد.
⁉️ چرا علی علیه السلام به کمک فاطمۀ زهرا سلام الله علیها نیامد؟ (قسمت سوم) 🖋 🔰 دلایل این مطلب؛ 1️⃣ خليفۀ اول، تصميم به قتل علي علیه السلام داشت و به خالد دستور دارد كه علي را بعد از نماز صبح بكش! اما هرچه فكر كرد بعدش به مردم چه بگويد که چرا علي را كشتی، جوابی نیافت. لذا قبل از سلام نماز، گفت: يا خالد! لاتفعل ما أَمرتُک! 2️⃣ وقتي علی علیه السلام را به زور به مسجد بردند، تصميم به قتل او داشتند در حالي كه فاطمه سلام الله علیها زنده بود. دختر پیامبر، هراسان نزد قبر پدرش رفت كه امّت را نفرين كند اما حضرت علی علیه السلام سلمان را امر كرد كه مانع از نفرین او شود. اینجا صدیقۀ کبری فرمود: مگر نمي‌بيني دارند علی را می‌كشند؟! 3️⃣ امیر المؤمنین در خطبۀ 26 نهج البلاغة می‌فرمایند: «فنظرتُ فإذا لیس لی معینٌ إلا أهل بیتی فضننت بهم عن الموت، و أغضیتُ علی القذی و شربت علی الشجا»؛ دیدم هیچ یار و یاوری جز اهل بیتم ندارم، ترسیدم آن‌ها را بکشند، دیده فرو بستم با آنکه خاشاک در دیده داشتم، جام زهر و تلخی حوادث نوشیدم با آنکه استخوان در گلو داشتم. 🔻حضرت در این خطبه اشاره می‌کنند که دشمن، آمادۀ هر عملی بود و کافی بود بهانه دستشان باشد تا شجرۀ نبوت را از میان بردارند.
درمان وسواس وسواسی باید بداند که دارد چندین گناه بزرگ مرتکب میشود: 1-وسواس و اسراف: اسراف از گناهان کبیره است و افرادی که در طهارت و نجاست و وضو وغسل،وسواس دارند مرتب در حال معصیت هستند.که خداوند در قران فرموده : إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا(اسرا ایه27) که مبذّران و مسرفان برادران شیطانهایند، و شیطان است که سخت کفران (نعمت) پروردگار خود کرد. پس باید وسواس را ترک کند تا جزو اسراف کاران اسمش ثبت نگردد. کشور ما کم اب است و فرد وسواسی بیش از حد اب مصرف می کند. ایه الله سید علی قاضی چگونه غسل می کردند: یکی از اشخاصی که به مرحوم آقای قاضی علاقه داشت و رابطه دوستی و رفاقت با هم داشتند مرحوم آیت الله میرزا باقر زنجانی (متوفی 1394ق) بود که از مدرسین ممتاز و مجتهدین نامی نجف به شمار می‌رفت. فرزند معظم‌له جناب حجة الاسلام شیخ محمود زنجانی نقل کردند: «پدرم صمیمیت زیادی با مرحوم قاضی داشت و از جوانی با هم دوست و رفیق بودند. البته ایشان در سلک و روش عرفانی مرحوم قاضی نبود و چه‌بسا هم به‌طور مطلق قبولش نداشت ولی سیّد را شخصی اهل معنی و بزرگوار می‌دانست. روزهای جمعه که در منزل آقای قاضی روضه برقرار می‌شد، تشریف می‌برد و ایشان هم برای روضه منزل ما می‌آمدند. پدرم نقل کرد: روز جمعه‌ای به منزل آقای قاضی رفتم، بعد از اتمام روضه چند نفری نشستند و مشغول صحبت شدیم، نزدیک زوال که شد آقای قاضی فرمود: "ببخشید، اگر اجازه بدهید من یک غسل جمعه‌ای بکنم؛ چون من ملتزم به انجام آن هستم". و پس از آن بلند شد و در ایوان منزل عریان شده و لنگی به کمر بست و یک پارچ کوچک را که در حدود دو لیوان آب می‌گرفت پر از آب کرده در کنار خود گذاشت، سپس پارچه‌ای را داخل پارچ کرده و خیس نمود و با آن سر خود را مرطوب کرد پس از آن صورت، بعد بدن و بالاخره تمام بدن را خیس کرد و سپس با حوله پاک نمود و لباسهایش را پوشیده و نزد ما آمد و نشست. ما که متعجبانه به ایشان نگاه می‌کردیم گفتیم: آقای قاضی! غسل شما این بود؟! قاضی فرمود: "بلی! این غسل سنت {مستحب} است که در آن نباید اسراف بشود". و ما از این رفتار بی‌آلایش و بدون تکلف ایشان بسیار تحت تأثیر قرار گرفتیم. ». 2-وسواس و شیطان وسواس در حقیقت وسوسه شیطان است و ادم وسواسی در حال عمل کردن به حرفهای شیطان است. علما می گویند به وسواس عمل نکن ولی وسواسی گوش به حرف علما نداده وبه حرف شیطان عمل می کند! 3-وسواس باعث ازار و اذیت اطرافیان میشود اطرافیان وسواسی از دست او در اذیت و ازار هستند چه همسر و فرزندانش یا والدینش و دیگران و این هم از گناهان بزرگ است. 4-وسواسی عاقل نیست! مرحوم ثقة‌الاسلام کلینی (رحمه‌الله) در جلد اول اصول کافی، در باب عقل و جهل چنین نقل می‌کند: کسی آمد خدمت امام صادق (علیه‌السّلام) و از عقل کسی تعریف کرد؛ در ضمن تعریف گفت: یابن رسول الله! این فرد در وضو و نماز وسواس است. حضرت فرمودند: عجب عاقلی است که تابع شیطان است و به‌اندازه‌ای تبعیّت او از شیطان معلوم است که اگر از خودش بپرسند که کارهای تو کارهای عاقلانه است یا کارهای شیطانی، خودش هم می‌گوید کارهای شیطانی. . از نظر قرآن، برای آدم وسواسی یک شیطان است؛ ولو اینکه این شیطان را نمی‌بیند. در خانه باشد، خوابیده باشد، در موقع نماز و وضو و غسل، همه جا شیطان با اوست. دائماً هم با او حرف می‌زند. اما حرف زدنش این است که مثلاً در وقتی که وضو می‌گیرد و می‌گوید نشد؛ یکی دیگر؛ این وضو باطل شد؛ صورت خوب شسته نشد! یا در موقع غسل‌کردن، وقتی آب به سر و گردن می‌ریزد و آنها را می‌شوید، شیطان می‌گوید نشد! و این شیطان در موقع غسل‌کردن او را بسیار معطّل می‌کند. هر چه با آن شیطان رفیق‌تر و نزدیک‌تر باشد، ‌غسل را هم بیشتر طول می‌دهد. 5-ادم وسواسی دیوانه است! امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید که: وسواس دیوانه است اما دیوانه‌ای که تابع شیطان است. یک دفعه دیوانه، زنجیری است که نماز نمی‌خواند و روزه هم نمی‌گیرد و طوری هم نیست و قضا هم ندارد. طلبه‌ای خیلی عالم دیوانه شده بود. نماز نمی‌خواند و روزه هم نمی‌گرفت ما به او می‌گفتیم چرا نماز نمی‌خوانی و روزه نمی‌گیری؟ یک جمله‌ی خیلی قشنگ می‌گفت. می‌گفت: «اَخَذَ ما وَهَبَ وَ سقَطَ ما وَجَبَ؛ یعنی خدا عقلم را از من گرفته دیگر تکلیف ندارم.» اما وسواس این طور نیست، بلکه تکلیف دارد. دیوانه‌ی تکلیف‌دار است. و این دیوانه‌ی تکلیف‌دار، تمام کارهایی که می‌کند مربوط به شیطان است؛ مربوط به خنّاس است 6-وسواس احتمال دارد افراد را به کفر بکشاند! مواردی بوده که ادم وسواسی از اینهمه وقت صرف نماز و غسل و وضو کردن خسته شده و دیگر نماز را کنار گذاشته و حتی خدا را انکار کرده است.
بدعت و تحریف در ادیان الهی:::افرادی هستند با اغراض و نیات مختلف می خواهند در دین تحریف ایجاد کنند و دین را از مسیر درست خارج کنند.در دین یهودیت تحریف ایجاد کردندو کار بجایی کشیده که علمای یهود که به انها خاخام می گویند کشتار زنان و فرزندان غیر یهود را حلال حلال دانسته و به دولت صهیونیسم اجازه هر جنایتی را می دهند..در دین مسیحیت تحریف ایجاد کردند وکار بجایی کشیده که عیسی را پسر خدا می دانند و خدا را پدر!و دین را خلاصه در رفتن روز یکشنبه به کلیسا کرده اند و انجا نان و شراب می دهند و پاپ و کشیش ها اینهمه جنایت در دنیا را می بینند هیچ عکس العملی نشان نمی دهند و بی تفاوت هستند در حالی که عیسی نبی دشمن ظالمان و حامی مظلومان بوده اند....در اسلام هم بدعت و تحریف ایجاد کردند و مسلمانان را به سنی و شیعه تقسیم کردند.و شیعه را به چهار امامی و هفت امامی و به درویش و اهل حق و شیطان پرست و..تقسیم کردند....الان هم باز مشغول بدعت گذاری هستند. تو تشییع جنازه کف می زنند و می رقصند..در مجلس ختم نی می نوازند و شعر می خوانند درحالی که اگر مسلمانند باید در تشییع جنازه ذکر خدا بگویند و در مجلس ختم، قران بخوانند و احادیث بگویند . پیامبر خدا دید عده ای بالای قبری برای میت خود گریه می کنند. فرمود دورکعت نمازی که ان را کوچک می دانند برای این مرده بخوانند از تمام دنیا برای مرده مفیدتراست..و....همه و ظیفه داریم در مقابل بدعتها تذکر دهیم و جلوگیری کنیم.
رعایت عدالت بین فرزندان است. این امر از چنان اهمیتی برخوردار است كه اگر به آن توجه لازم نشود، ممكن است موجب ایجاد حسادت بین فرزندان، و در نهایت، بروز صدمات جبران ناپذیری به آن‌ها گردد. داستان زندگي حضرت یعقوب(ع)به همه والدين این پيام را مى‌دهد كه باید در همه حیطه‌ها، خصوصاً ابراز محبت نسبت به فرزندانشان، فوق العاده دقت به خرج دهند. گرچه، بدون شك، حضرت یعقوبA مرتكب خطایى نشد و ابراز علاقه‏اى كه نسبت به یوسف و برادرش، بنیامین مى‏كرد، به خاطر وىژگي‌های خاص آن‌ها بود، ولى این ماجرا نشان مى‏دهد كه باید بیش از مقدار لازم در این مسأله حساس و سختگير بود؛ زیرا گاه ابراز علاقه نسبت به یك فرزند، آن‌چنان عقده‏اى در دل فرزند دیگر ایجاد مى‏كند كه او را به انجام هر كاری وا مى‏دارد. امام‌باقر(ع)در این باره فرموده است: «من گاهى نسبت به بعضى از فرزندانم اظهار محبت مى‏كنم و او را بر زانوى خود مى‏نشانم و قلم گوسفند به او مى‏دهم و شكر در دهانش مى‏گذارم، در حالى كه مى‏دانم حق با دیگرى است؛ ولى این كار را مى‏كنم تا ضد سایر فرزندانم تحریك نشود و آن‌چنان كه برادران یوسف با یوسف كردند، نكند.» (مكارم شيرازى، 1377، ج 9، ص 328) بنابراین رفتار والدین باید به گونه‌ای باشد كه به هیچ وجه حسادت فرزندان را تحریك نكند.. ما در جامعه شاهد جنگ و نزاع و حتی قتل برادرها بخاطر همین حسادت ها و یا ناعدالتی والدین نسبت به فرزندان هستیم...اینکه خدا فرموده اعدلوا..عدالت بورزید یکی از مهم ترین جاها همین عدالت بین فرزندان مخصوصا در دادن پول و ملک و اموال است.اگر به یکی بیشتر داده شود شاید باعث اختلاف و درگیری بشود.