✅شهیدی که بعد از شهادت شخصی را که منکر اهل بیت بود را برای نماز شب از خواب بیدار کرد‼️👇👇
#شهید_محمد_رضا_دهقان
مادرشهید:
یک مورد اتفاق افتاد که برای خودم نیز #عجیب بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه میکرد💔😞 او تعریف میکرد: که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچهای پاک و طاهر بودم و قرآنخوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم🙂 به سبب آشنایی با دوستان #ناباب از راه بهدر شدم و 17 سال خدا و ائمه را #منکر شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است😔
اسم من #مصطفی بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند😞😞😞 یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا میزند 😳«حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,😐دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یک ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان»😊✋🏼 این را که گفت بلند شدم و چهرهاش به دلم نشست🙂❤️
10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم😍💔 آن جوان میگفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبهام و مالهای حرامی که کسب کرده بودم, تمام زندگیام را فروختم تا مالهای حرام از زندگیام بیرون برود👌💔 و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یک رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.🙂
____
+ان شاءالله از این نگاه ها شهدا به ماهم بندازند😊
💞 خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم)
💞 قسمت2⃣2⃣
💞 فقط یک روز
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
💠 تک تک لباسها را پوشید. گفتم «چقدر به تو میآید.» کلی خندید و گفت «زهرا! از آنجا که من خوشتیپم، حتی گونی هم بپوشم به من میآید!» گفتم «شکی نیست.» میخندیدم اما ذرهای از غصههایم کم نمیشد. وسط خندهها بیهوا گریه میکردم و اصلاً نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. میگفت «چرا گریه میکنی؟» چرایی اشکهایم مشخص بود...
💠 لباسهایش را که جمع کرد گفتم «امین، این لباس جدیدها را هم با خودت ببر آنجا.» انگار آنقدر شرایط آنجا بد بود که گفت «نه این لباسها حیف است. بگذار وقتی برگشتم اینجا میپوشم.» خیلی از لباسهایش را حتی یکبار هم نپوشید.
💠 لباسهایش را جمع کردم و همینطور اشک میریختم. خیلی سرد با او خداحافظی کردم. باید آخرین تلاشهایم را میکردم، گفتم «به من، به پدر و مادرت رحم کن. تو همه زندگی منی ببین با چه ذوق و شوقی برایت لباس خریدهام...» گفت «میروم و برمیگردم. قول میدهم...» فقط یک روز کنارم بود. روز حرکت از صبح برای ساماندهی کارهایش به اداره رفت. حدود 7-6 عصر پرواز داشت. 16 شهریور بود. یک روز من به اتمام رسیده بود.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
💞 خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی ( مدافع حرم)
💞 قسمت 3⃣2⃣
💞قول داد که برگردد
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
💠 کلی وعده وعید داده بود تا آرامام کند. قول داد وقتی برگشت چند روز به مشهد برویم، اربعین هم کربلا... «آرام باش زهرا»! اما نمیدانم چرا اینبار دائماً منتظر خبر بودم. با اینکه به من قول داده بود جای خطرناکی نیست، اما مدام سایت T NEWS که مخصوص اخبار مدافعین حرم است را بررسی میکردم. چند شب خانه مادرشوهرم مانده بودم. اصلا آرام و قرار نداشتم. از سفر دوم، 18-17 روز میگذشت و تماسهای امین به 5-4 روز یکبار کاهش پیدا کرده بود. دلم آشوب بود...
💠 قرار بود پدر و مادرم برای تاسوعا و عاشورا به شهرستان بروند. دلم نمیخواست با آنها بروم به پدرم گفتم «شوهرم قول داده عاشورا بر گردد...» بابا گفت «اگر بیاید خودم قول میدهم حتی اگر خودم هم نیایم، تو را با اتوبوس یا هواپیما بفرستم» گفتم «اگر بیاید چند ساعت تنها بماند چه؟» مادرم واسطه شد و گفت «قول میدهم به محض اینکه خبر بدهد، تو را به تهران میرسانیم. حتی قبل از رسیدن او تو را به آنجا میرسانیم.» به اعتبار حرف بابا و مامان قبول کردم که بروم.
💠 مراسم تاسوعا به اتمام رسیده بود. شب عاشورا دیگر آرام و قرار نداشتم. داشتم اخبار را تماشا میکردم که با پدرم تماس گرفتند. نمیدانم چرا با هر صدای زنگ تلفن منتظر خبر بدی بودم. پدرم بدون اینکه چهرهاش تغییر کند گفت «نه. من شهرستانم.» تمام مکالمات بابا همینقدر بود اما با گریه و فریاد گفتم «بابا کی با شما تماس گرفت؟»با اینکه اصلاً دلم نمیخواستم فکرهایی که به ذهنم میرسد را قبول کنم اما قلب و دلم میگفت که امین شهید شده.
💠 بابا گفت «هیچکس نبود.» نمیدانم به بابا نگفته بودند یا میخواست از من پنهان کند که عادی صحبت میکرد تا من شک نکنم. واقعاً هم اگر میفهمیدم شرایط خیلی بدتر میشد مخصوصاً اینکه تا رسیدن به تهران مسیر طولانی را داشتیم.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
@alvane
ⓢⓐⓙⓙⓐⓓ:
✨﷽✨
👌 داستان کوتاه پنداموز
✅تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند
✍رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود
📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری،
دار الحدیث، چاپ سوم، ص۷۹
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
#ساخت_خانه_در_جهنم🔥
🌺پيامبر_اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
✨و المَرْاةُ اذا خَرَجَتْ من بابِ دارِها مُتَزَيِّنَةً مُتَعَطِّرَةً و الزّوجُ بذلِكَ راضٍ يُبني لِزَوجِها بكُلّ قَدَمٍ بيتٌ في النّار.✨
《زن اگر از خانة خودش با آرايش و زينت و معطر خارج شود و شوهرش به اين كار او راضي باشد،
به هر قدمي كه آن زن بر مي دارد براي شوهرش خانه اي در جهنم بنا مي گردد.》
📚 بحارالانوار، ج۱۰۰،ص۲۴۹.
💐 در نشر این حدیث گهربار سهیم باشید...
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
*امشب ، ۱۹٫۳۰ امشب شبکه ۱ سیما*
*اولین گفتگوی رسانه ای سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده معزز نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی*
🔹 *امشب؛ شبکه اول سیما ساعت۱۹:۳۰ گفتگوی ویژه سایت رهبرانقلاب با سردار سلیمانی*
🔹 *به همراه خاطرات جذاب و تکاندهنده ایشان از فرماندهی در جنگ۳۳ روزه حزب الله لبنان با رژیم غاصب اسرائیل*
👈 *زنگ ساعتتان را بر روی ۱۹٫۳۰ تنظیم بفرمائید* ✋
سردارهور:
˙·•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙
#شهید_فریبرز_معافی
در سال 1345 در تهران در خانواده ای مومن چشم به جهان گشود. در اوایل انقلاب در تهران در تمام راهپیمایی ها شرکت می نمود و شب ها به کمک دوستانش در کمیته و سپاه کارهای انقلابی می نمود .
در مسائل دین و اسلام بسیار کنجکاو بود و به علت پایین بودن سنش مانع رفتن او به جبهه می شدند. سرانجام با دستکاری شناسنامه توانست در سال 1360 به جنگ حق علیه باطل برود. ی
ک بار در جبهه از ناحیه پا مجروح شد اما طوری برخورد می کرد که کسی چیزی نفهمد تا از رفتن مجدد او به جبهه جلوگیری نکنند. در سال 1361در سومار چند تن از عراقیان را اسیر کردو با اصرار دوباره به خط مقدم برگشت که درآنجا به علت اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع #شهادت رسید
#روحمان_بایادش_شاد
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
🌹🕊 @alvane
⛔️ زمینه سازی تفرقه افکنی دراربعین توسط وزارت بهداشت
⁉️در وزارت بهداشت چه خبر است؟!
🔴لزوم بررسی نفوذ عوامل دشمن در وزارت بهداشت
📛تبعات احتمالی و خطرناک سخنان معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت
🔸سال گذشته دشمنان اسلام و امام حسین(ع) و مزدوران داخلی آنها اقدامات گسترده ای کردند تا قبل اربعین بین ملت ایران و عراق اختلاف ایجاد شود تا حماسه با عظمت اربعین امام حسین را با اختلافات کمرنگ شود و برای رسانه های آنها که بخاطر شدیدترین سانسور تاریخ تحت فشار هستند خوراک آماده کنند. ولی با هوشیاری ملت ایران و عراق و بخصوص مهمان نوازی بی نظیر عراقی ها همه برنامه های دشمن برای اختلاف افکنی شکست خورد.
🔹دیدار بسیار مهم و راهبردی رهبر معظم انقلاب با موکب داران عراقی و تشکر و قدردانی ویژه ایشان از موکب داران باعث افزایش وحدت و همدلی بسیار بیشتر بین ملت عراق و ایران شد.
🔸ولی دشمن که از حماسه عظیم اربعین احساس خطر می کند و از هیچ برنامه ریزی دریغ نمی کند. رهبر معظم انقلاب در چند سال اخیر نسبت به نفوذ عوامل دشمن و تحت تاثیر قرار دادن مسئولین هشدار و تذکر جدی دادند ولی متاسفانه برخی مسئولین خطر این را درک نکردند و بهمین خاطر شاهد دستگیری جاسوس ها در نزدیکی مسئولین هستیم. سریال گاندو به خوبی میزان نفوذ دشمن و تاثیرگدآری آنها را به تصویر کشید.
🔹گویا این بار دشمن برای تحت تاثیر قراردادن عظمت اربعین نقش شوم دیگری کشیده است و قصد دارد به بهانه بهداشت، وحدت و همدلی بین ملت ایران و عراق را از بین ببرد.
⛔️ معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت اعلام کرده :
"تا حد امکان از غذاهای موکبهای ایرانی استفاده شود
و زائران پاکستان و افغانستان میتوانند حامل میکروبهای عفونی مختلفی باشند."
(وزارت بهداشت / کد خبر ١٩٥٤٩٩ - کانل رسمی رادیو اربعین پست 7117)
🔴برخی تبعات احتمالی در صورت اعتماد مردم به این سخنان غیر منطقی و غیرمسئولانه به شرح زیر ممکن است باشد:
1- موکب های ایرانی توان پذیرایی از این همه زائر ایرانی ندارد و این باعث نارضایتی و احتمال دارد با تحریک عوامل نفوذی دشمن این نارضایتی منجر به درگیری بین زائران ایرانی شود .
2- زائران ایرانی از پذیرایی خادمان عراقی استفاده نخواهد کرد و احتمال دارد محبت و صفا و صمیمیت حاکم بین زائران و خادمان تبدیل به کدورت، کینه و ناراحتی شود.
3- احتمال برخورد بد زائران ایرانی با زائران پاکستانی و افغانستانی که باعث ایجاد اختلاف بین ملت ها دوست و برادر می شود. و اربعین که زمینه ساز وحدت بین ملت هاست با تحریک عوامل دشمن زمینه ساز اختلاف افکنی بین ملت ها شود.
4- قطعا عوامل سرویس های جاسوسی دشمنان از فضای ایجاد شده سو استفاده خواهند کرد و با ایجاد اختلاف و درگیری های نمایشی سعی می کند برای رسانه های خودشان خبر تولید کنند تا کل حماسه اربعین را به محل درگیری و اختلاف معرفی کنند
🔴 سخنان تاسف برانگیر وزیر بهداشت قبل از ماه محرم درباره عزاداری و ارتباط غیر منطقی و غیرقابل باور آن به خودکشی (جهان نیوز 695809) و این سخنان معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت قبل اربعین باید توسط دستگاه های اطلاعاتی بررسی شود که آیا عوامل نفوذی دشمن در این وزارتخانه نفوذ کردند و روی مسئولین تاثیر می گذارند؟!
✅جا دارد زائران اربعین با بصیرت و رعایت محبت و احترام در همه حال نسبت به همه زائران و خادمان این نقشه دشمن باطل کنند و از این فرصت برای نزدیک یو وحدت و همدلی بیشتر بین همه ملت ها بخصوص مسلمانان استفاده کنند.
لطفا این مطلب را به همه زائران اربعینی برسانید
🌷افلاکیان🕊 خاکی🌷:
🏴 #موکب های ستاره دار 🌟بسیار مناسب جهت استراحت شبانه اند.
👈عمود 70
موکب مختار ثقفی
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
👈عمود 125
موکب میثم تمار
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
👈عمود 145
موکب حضرت علی اکبر
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
👈عمود 152
معزی الزهراء(س)
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
👈عمود 180
موکب احباب الحسین
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
🌟عمود 202
موکب فاطمه زهرا ستاد بازسازی عتبات
اسکان-فرهنگی-اینترنت-هلال احمر موجود است
👈عمود 216
موکب طرف البراق
جهت استراحت و امکانات بهداشتی
👈عمود 218
موکب حسینیه قبا
جهت استراحت و امکانات بهداشتی
🌟عمود 285
موکب امام رضا (ع)
موکبی مناسب و در حال توسعه با امکانات اسکان-فرهنگی-اینترنت-هلال احمر
👈عمود 316
موکب انوار الحسین ع
روزانه تا 14 هزار ساندویچ فلافل در اینجا توزیع میشود.
👈عمود 345
موکب طریق الاحرار
پذیرایی و استراحت و اسکان
👈عمود 405
موکب ابناءالحسین
پذیرایی و استراحت و اسکان
👈عمود 460
موکب فاطمه الزهراء(س)
پذیرایی و استراحت و اسکان
👈عمود 492
موکب قاسم ابن الحسن
پذیرایی و استراحت و امکانات بهداشتی
👈عمود 538
موکب خدمه الزوار الحسین
پذیرایی و استراحت و اسکان
👈عمود 576
بیمارستان حیدریه
👈عمود 619
موکب بقعه الرسول (ص)
پذیرایی و استراحت
👈عمود 655
موکب هانی ابن عروه
جهت پذیرایی و استراحت و بهره گیری از امکانات فرهنگی
👈 عمود 657
موکب علی ابن موسی الرضا(ع)
امکانات مناسب-برنامه فرهنگی و اسکان مناسب و سایر خدمات رفاهی
👈عمود 715
موکب امام حسن مجتبی
جهت پذیرایی و استراحت
👈عمود 728
موکب صاحب الزمان (عج)1
امکانات مناسب-اسکان مناسب و خدمات لازم فرهنگی و بهداشتی
👈عمود 823
موکب سید الساجدین
جهت پذیرایی و استراحت
👈عمود 828
موکب صاحب الزمان (عج)2
امکانات مناسب-برنامه فرهنگی و اسکان مناسب-راهنمای زائر
👈عمود 890
موکب شباب القاسم
زمینه اسکان و امکانات بهداشتی فراهم است.
👈عمود 1000
موکب حسینیه الاحسان
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
👈عمود 1017
موکب نهج الحسین
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
👈عمود 1065
موکب حسینیه مجد
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
🌟عمود 1080
👈موکب حرم حضرت معصومه(س)
پاسخگویی شرعی و معارفی به چهار زبان ترکی انگلیسی عربی و اردو، برگزاری محافل قرآنی، مجالس سخنرانی و مداحی، برپایی غرفه کودکان و برنامه های خدماتی اعم از مهمانسرای حضرت جهت پذیرایی از زائرین، بیمارستان صحرایی، ستاد گمشدگان و ایستگاه های صلواتی و محل اسکان زائرین.
👈عمود 1092
موکب نورالخیریه
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
👈عمود 1181
موکب شباب ام البنین(س)
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
👈عمود 1041
موکب شباب امیرالمؤمنین
امکانات مناسب اسکان و پذیرایی و بهداشتی و رفاهی
👈عمود 1237
مدینه الزائرین امام علی
محلی اردوگاهی متعلق به حرم ، با امکانات مناسب استراحت و اسکان
👈عمود 1292
ورودی کربلای معلی
👈عمود 1452
درب حرم حضرت عباس ع
آخرین عمود
🌷@alvane
⭕️ نکته جالب صحبتهای امشب
#حاج_قاسم_سلیمانی
اینجاست که با روایت از رهبری جنگ ۳۳ روزه لبنان رو روایت میکنه، از خودش نمیگه! این یعنی تربیت شخصیتی ذوب در ولایت، یعنی سلمان فارسی بودن برای سید علی.
خداحفظش کنه سردار انقلابی مونو😍💪
پ.ن:برجامی ها ودولتی هام یاد بگیرن بد نیست😊
#ادمین_نوشت #دفاع_مقدس #نصر_من_الله #کوچه_شهید
لاله۴🌷
@alvane
#لشگر_سایبری_سربازان_ولایت
گل نرگس:
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_۱۶۸ ((تشنه لبیک))
🌷سریع، چشم های خمار خوابم رو باز کردم و ... نگاهم افتاد به خیابان مستقیمی که واردش شدیم ... بغض راه نفسم رو بست ... خواب و وقایع آخرین عاشورا ... درست از مقابل چشم هام عبور می کرد ... جاده های منتهی به کربلا ... من و کربلا ... من و موندن پشت در خیمه ... و اون صدا ...
🌷چفیه رو انداختم روی سرم و کشیدم توی صورتم ... اشک امانم رو بریده بود ... - آقا جون ... این همه ساله می خوام بیام ... حالا داری تشنه ... من بی لیاقت رو از کنار جاده کربلا کجا می بری؟... هر کی تشنه یه چیزیه ... شما تشنه لبیک بودی ... و من تشنه گفتنش ...
🌷وارد منطقه جنگی مهران شده بودیم ... اما حال و هوای دل من، کربلا بود ...- این بار چقدر با خیمه تو فاصله دارم، پسر فاطمه؟ ...
از جمع جدا شدم ... چفیه توی صورت ... کفشم رو در آوردم و خودم رو بین خاک ها گم کردم ... ضجه می زدم و حرف میزدم ...
🌷- خوش به حالتون ... شما مهر سربازی امام زمان توی کارنامه تون خورده ... من بدبخت چی؟ ... من چی که سهم من از دنیا فقط جا موندنه؟ ... لبیک شما رو مهدی فاطمه قبول کرد ... یه کاری به حال دل من بی نوا بکنید ... منی که چشم هام کوره ... منی که تشنه لبیکم ... منی که هر بار جا می مونم ...
🌷به حدی غرق شده بودم که گذر زمان رو اصلا نفهمیدم ... توی حال خودم بودم ... سر به سجده و غرق خاک ... گریه می کردم که دست ابالفضل ... از پشت اومد روی شونه ام...ـ چی کار می کنی پسر؟ ... همه جا رو دنبالت گشتم ...
🌷کندن از خاک مهران ... کار راحتی نبود ... داشتم نزدیک ترین جا به کربلا ... داغ دلم رو فریاد می زدم ...
بلند شدم ... در حالی که روحی در بدنم نبود ... جان و قلبم توی مهران جا مونده بود ... چشم ابالفضل که بهم افتاد ... بقیه حرفش رو خورد ... دیگه هیچی نگفت ... بقیه هم که به سمتم می اومدن ... با دیدنم ساکت می شدن ... از پله ها اومدم بالا ... سکوت فضا رو پر کرد ... همهمه جای خودش رو به آرامش داد ... - علی داداش ... پاشو برگشت رو من بشینم کنار پنجره ...
🌷دوباره چفیه رو کشیدم روی سرم ... و محو وجب به وجب خاک مهران شدم ... حال، حال خودم نبود ... که علی زد رویشونه ام ... صورت خیس از اشکم چرخید سمتش ... یه لحظه کپ کرد ...
- بچه ها ... می خواستن یه چیزی بخونی ... اگه حالشو داری ...
🌷جملات بریده بریده علی تموم شد ... چند ثانیه به صورتش نگاه کردم ... و میکروفون رو گرفتم ... نگاهم دوباره چرخید سمت مهران ...
- بی سر و سامان توئم یا حسین ... تشنه فرمان توئم یا حسین ...
آخر از این حسرت تو جان دهم ... کاش که بر دامن تو جان دهم ...
🌷کی شود این عشق به سامان شود؟ ... لحظه لبیک من و ، جان شود؟ ...
✍ادامه دارد......
🎀 @alvane 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
محمد:
🌍🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌍
✴️ چهارشنبه 👈10 مهر 98
2 دسامبر 2019👈3 صفر 1441
🏛 مناسبت های دینی اسلامی.
🌓امروز ساعت 15:15 قمر از برج عقرب خارج می شود.
و برای احتیاط تا یک روز بعد از ان طبق فرمایش علامه حسن زاده از امور اساسی پرهیز کنید.
📛تقارن دو نحس صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند حتما فراموش نگردد.
📛امور ازدواجی اقدام نگردد.اصلا خوب نیست.
🎆امور اسلامی و دینی.
👶نوزادی که امروز به دنیا بیاید مبارک و عمرش طولانی است. ان شاءالله.
🚘مسافرت به سه جهت مکروه است اگر ضروری باشد حتما حتما با صدقه همراه باشد.
🔭حکام نجوم
🔘از شیر گرفتن نوزاد.
🔘مداوای زخم و جراحات.
🔘 مسهل نوشیدن.
🔘و اغاز درمان و معالجات چشم و جراحی ان.
🔘حمله به دشمن.
🔘مرحم گذاشتن بر زخم و دمل خوب است.
📛و برای امور اساسی مانند ازدواج مسافرت و... خوب نیست.
💉💉حجامت خون دادن فصد خوب نیست و باعث ضعف مغز است.
💇♂💇اصلاح سر و صورت خوب و باعث طول عمر است.
😴🙄 تعبیر خواب.
خوابی که شب پنجشنبه دیده شود تعبیرش از قران ایه 4 سوره مبارکه نساء
و اتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شیئ منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا.
و مفهوم ان این است که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مال زیادی به خانه اش بیاید و یا از اهل خانه هدیه ارزشمندی به او برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در هر باب قیاس کنید.
✂️ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
@alvane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت اشکآلود سردار سلیمانی از کمک حضرت زهرا (س) در روزهای سخت جنگ ۳۳روزه که منجر به پیروزی شد
🍃 شهدا الگوی جاودانگی 🍃
🌹کرامت شهیدامامعلی صادق پور
به مادرش
🌹شهید امامعلی صادقپور
👈مادر پیری داشت (چند وقت پیش به رحمت خدا رفت) که برای بیرون و داخل رفتن نیاز به کمک داشت. وقتی می نشست تکان نمیخورد و جایی نمیرفت، تا بیایی بلندش کنی. حتی قدرت نداشت درب اتاق را باز کند و جایی برود. یکسال پیش سفر زیارتی کربلا پیش آمد.
🍂 پسرش منصور مصمم شد که مادرش را با کاروان زیارتی ببرد. همین کار را کرد. به کولش کشید و با کاروان برد.
🍂 مشهدی گلبرار شوبکلائی ـ که خودش پدر شهید است ـ نیز در آن کاروان بود.
👈 ایشان نقل کرد:
🍂در آن سفر با پرواز به بغداد رسیدیم و به کاظمین مشرف شدیم. ساعت دو،سه بعدازظهر به محل اقامت رسیدیم. این مادر شهید خسته بود خوابش برد. گفتیم بماند، برویم زیارت، شب هم او را به حرم میبریم. همه رفتیم و مادر شهید در اتاق تنها ماند و خوابید.
🍂 شب، برعکس، ما خسته بودیم. نشد برویم.
🍂صبح هم که سریع اثاث جمع شد برای کربلا. رسیدیم کربلا. باز هم از خستگی خوابش برده بود. گفتیم میرویم برای زیارت و هم اینکه مسیر را خوب بشناسیم. شب میبریمش. اتاقش در طبقۀ سوم هتل بود. اتاق دو تا کارت داشت. یکی را گذاشتیم که برق اتاق روشن بماند و یکی را برداشتیم که در را باز کنیم. بعد از زیارت برگشتیم. اولین نفر من بودم که وارد هتل شدم. در طبقۀ همکف دیدم این مادر شهید روی صندلی نشسته است. دهانم باز مانده بود.
👈گفتم: «اینجا چکار میکنی؟ چه جور اومدی پایین؟ کی تو رو آورده؟» گفت: «امامعلی. منو برده زیارت برگردونده.» بقیه هم آمدند. مانده بودیم چه اتفاقی افتاده. از مدیر هتل پرسیدیم: «کدوم کارگرت رفته اتاق این خانم رو آورده پایین؟» گفت: «اولاً، کارگرها کلید ندارن. ثانیاً اجازه ندارن وارد اتاق کسی بشن.» مانده بودیم.
👈 از خودش میپرسیدیم، میگفت : 🍂«امامعلی آمده، منو برده مکه، مدینه، کاظمین، بعد هم حرمهای امام حسین و ابوالفضل، و برد به نجف زیارت داده برگردونده و گفت: اینجا بنشین. الانه که رفیقات بیان.»
🍂 زنهای غریبه جمع شده بودند. ازش میپرسیدند و فیلم میگرفتند. بندگان خدا فکر میکردند منظورش امام علی (علیهالسلام) است. اما ما میدانستیم پسرش امامعلی را دارد میگوید. منصور گریهاش گرفته بود. میگفت: پس، زیارتمان قبول نشد. بیایید یک بار دیگر با مادر برویم زیارت.
@alvane