🕯 پنج شنبه است و یاد درگذشتگان
اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ،
تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَهِ الفَاتِحهِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
پنج شنبه که می شود
ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگی می دهد
و عده ای از عزیزانمان
آن طرف
چشم به راه هدیه ای تا آرام بگیرند
با فاتحه و صلواتی هوایشان را داشته باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #نماهنگ | بازم من و این جادهها
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
🔰 با زیر نویس عربی
🏴 ویژه #اربعین_حسینی
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
حسین جان
هرچه پل پشت سرم هست خرابش بنما
تا به فکرم نزند از ره تو ،،،،،،،،،،برگردم
نمک شورتویک عمرزمین گیرم ،،،،،،،،،کرد
من به قربان تو و نان حلالت ،،،،،،،،ارباب
🍃🍃🍃
شب زیارتی ارباب حسین علیه السلام
دست ادب به سینه
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین
وعلی عباس الحسین علیه السلام
التماس دعای زیارت
🏴🏴
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔮 ثواب صلوات روز #جمعه
✨ رسول اکرم ﷺ :
💫در روز جمعه فراوان بر من صلوات فرستيد ، كه هر كس درودش بر من بيشتر باشد ، مقام و منزلتش به من نزديك تر است .
〽️ و هر كس روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد ، در روز قيامت با چهره نورانى محشور مى شود.
〽️ و هر كس در روز جمعه هزار بار بر من صلوات فرستد ، چشم از دنيا نبندد تا جايگاهش را در بهشت ببيند.
📚آثارالصادقین ، ج ۱۱ ، ص ۲۱۶
💫 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ وَ الْعَنْ اَعْدٰاءَهُم ْاْجمَعینَ
#اللهم_عجِّل_لِوَلیک_الفَرَج
بھ بھ
( دانشگاه عشق ... واحد ڪربلا ..... )
یڪ ترم بیا ڪرب و بلا برداریم .....
یڪ واحد ایمان و حیا برداریم .....
با حضرت عباس ادب پاس ڪنیم .....
هم طعم وفا را ڪمی احساس ڪنیم .....
استاد معارف است آن بنده ناز .....
در معرڪه غافل نشد از یاد نماز ....
بر ڪرسی صبر است ڪه زینبــــــــــ استاد .....
بر ڪرسی اخلاق نشیند سجاد .....
این حوزه یڪ استاد جوان هم دارد .....
از تیره شمشادقدان هم دارد .....
شش ماهه، ڪهنسال، مسیحی زاده .....
یڪ زنگی شیداشده آزاده .....
یڪ دختر ڪوچڪ ڪه دهد درس حجاب .....
تا حال به هر مساله ای داده جواب .....
مشروط شدی مشورتی با حر ڪن .....
پیمانه خود از بر جبران پر ڪن .....
🔰 آروم آروم بخون و فقط تصورش کن
قشنگ ترین لحظه توی. این دنیا...
⬅️بهت بگن بيا بريم کربلا...
⬅️وسط بين الحرمين سلام بدي....
⬅️ندوني بري حرم عباس يا حسين...
⬅️پاي برهنه توبين الحرمين راه بيافتي....
⬅️برسي ورودي حرم عباس....
⬅️پشت در حرم بشيني و سلام بدي....
⬅️باچشم پر اشک اذن دخول بخوني....
⬅️بلندشي و بري روبروي ضريح بايستي....
با
⬅️سرتو بندازي پايين و باخجالت بگي فکر نميکردم بياريم حرم....
⬅️به عباس بگي خيلي آقايي....
⬅️بري يه بوسه به ضريح بزني و اشک بريزي....
⬅️بياي عقبتر و يه زيارت بخوني....
⬅️بهش بگي اجازه ميدي برم پابوس داداشت....
⬅️دوباره پابرهنه توبين الحرمين راه بيفتي و زير لب بگي"از حرم تا قتلگه زينب صداميزد
حسسسسسسسين"حسسسسسسسین.....
⬅️اشک....
⬅️برسي ورودي حرم و ناخوداگاه بشيني رو زمين دست برسينه سلام بدي....
⬅️اشک....
⬅️از باب القبله وارد حرم بشي....
⬅️نگاهت بيفته به ايوون طلا و ضريح...
⬅️خجالت زده اي....
⬅️چشمت بيفته به قتله گاه....
⬅️از عشق حسين مجنون بشي...
⬅️آخرروضه رو درک کني....
⬅️يه دل سير گريه کني...
⬅️يادت بياد چقدر حسرت رفتن به حرم رو ميخوردي....
⬅️آروم آروم باسر کج بري جلو ضريح,,,,,,,
الهی به حق شش ماهه کربلا هرچه زودتر زیارت شش گوشه نصیب هر کسی که این متنو میخونه بشه🍁
🍂الهی آمین
خداجان!!!!
می شود آنقدر بوسه بارانم ڪنی ڪه خواب ببرد مرا... ؟
می شود جوری صدایم ڪنی ڪه قند توی دلم آب شود... ؟
می شود بنشینم ڪنار دستت،
دستت را بیاندازی دور گردنم،
چشم بدوزی به چشمم،
دیوانه ام ڪنی...؟
می شود آنقدر حریصانه و یڪریز " دوستت دارم " بگویی، و بگویم، ڪه دیگر گوشم بدهڪار هیچ حرف حسابی نباشد....؟
می شود دستهایت فقط گره دست های من شود...؟
#تو با من قدم بزنی،
من به آدم ها #فخر بفروشم
می شود راه بیایی با دلم...؟
می شود بغلم ڪنی،
سرم را بگذارم روی شانه ات
هی بوسه بزنی به موهایم....
جانانم....
می شود یڪ خواهش دیگر هم بڪنم؟؟؟؟؟
می شود مال من شوی...؟
شرط عشق چی بود؟
دو نفر که همدیگرو خیلی دوست داشتن و یک لحظه نمی تونستن از هم جدا باشن، با خوندن یک جمله معـــروف از هــم جـــدا میشــن تا یکدیگر رو امتحان کنند و هــر کــدام در انتظار دیگــری همدیگر رو نمی بینن. چون هر دو به صورت اتفاقی به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می خورن:
« عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده! »
اونا هر کدوم منتظر بودن تا دیگری شرط عشق رو به جا بیاره!
شرط عشق چی بود؟✅
حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت: چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟
چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام
حكيم گفت: خلاصه دانشها چیست؟
چوپان گفت: پنج چیز است:
- تا راست تمام نشده دروغ نگویم
- تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
- تا از عیب و گناه خود پاک نگردم،
عیب مردم نگویم.
- تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
- تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم
حكيم گفت: حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده👌
❤️❤️❤️❤️❤️🌴
گویند برای
کلبه کوچک همسایه ات
چراغی آرزو کن
قطعأ حوالی خانه تو نیز
روشن خواهد شد
🌟من خورشید را برای
🌟خانه دلتان آرزو میکنم
🌟تا هم گرم باشد
🌟و هم سرشار از روشنایی
🌟سلام
🌟صبحتون پرازمهربانی
✍ از گفتن كلمه ى «نه» نترسيد...
🔸وقتى بچه چيزى از شما درخواست مى كند كه به هر دليل نمى خواهيد به او جواب مثبت بدهيد، بدون هراس به او «نه» بگوييد!
🔸البته دليل آن را هم بگوييد. براى او تشريح كنيد كه چرا نمى تواند آن وسيله را داشته باشد. موضوع را به فرزندتان بگوييد. كودكان بايد درك كنند كه هر چيز را كه دلشان بخواهد نمى توانند داشته باشند.
#تربيت_فرزند
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
انسان دو نوع معلم دارد:
آموزگار و روزگار!
هر چه با شیرینی از
اولی یاد نگرفتی،
دومی با تلخی به
تو می آموزد...🍃
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
•|🍂 #شهیدچمران
خدایا اگر اراده ات اقتضا ڪرده است ڪہ دل از همہ چیز ببـرم و یڪسره قلب خود را در اختیار تو بگذارم من چنین مےڪنم و دنیا را سہ طلاقہ مۍکنم
🌸 #گزیدهوصیتیازشهیدچمران 🌸
🍃| #بایادشصلوات
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
#شهدایی_شو 💔•°👆
#با_شهدا
✍️ شهید عبدالحسین برونسی خیلی روی #حلال و #حروم حساس بودند، برای اینکه توی زندگیشان نان حلال بیاورند از کلی زمین گذشتند و آمدند به شهر مشهد و در خانهای کوچک زندگی کردند، چند تا شغل عوض کردند، اولین شغل ایشون کار در مغازه شیر فروشی بود، وقتی از شغلش آمد بیرون دلیلش را که پرسیدم گفت: من باید شیر را بکشم بدم به مردم و چون من میدونم صاحب مغازه آب میبند داخل شیر، وزن شیر خالص کمتر میشود و آب قاطی شیر میشود، ولی باید پول شیر را بدهند من نمیتوانم به مردم دروغ بگویم.
📚 گروه فرهنگی نسیمی از بهشت در دیدار با خانواده شهید برونسی
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
#زندگینامه_شهدا
علی در سال ۱۳۴۱ در همدان دیده به دنیا آمد .
جرأت ، تیزهوشی و توانایی جسمی از خصوصیات بارز دوران کودکی او بود.
با فرمان امام خمینی (ره)
مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی از طریق هنرستان وارد بسیج شد و در پادگان آموزشی قدس همدان آموزش نظامی را گذراند.
هوش و ذکاوت او در کسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد و بعد از مدتی فرمانده مرکز آموزش نظامی شد.
چیت سازان با تشکیل لشکر انصار الحسین (ع) همدان ، بهعنوان فرمانده اطلاعات و عملیات این یگان برگزیده شد.
در مواقع عملیات ، با این که او مأموریت خود را که شناسایی مواضع دشمن بود ، از قبل انجام داده بود اما به برداشتن اسلحه و حضور در عملیات به یاری رزمندگان گردانهای عملیاتی میشتافت.
سرانجام این سردار ملی و سرباز فداکار اسلام در روز چهارم آذر ۱۳۶۶ در حین انجام یک ماموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل و به برادر دیگرش #شهیدامیر_چیت_سازیان
پیوست.....
سردار
#شهیدعلی_چیت_سازان
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
4_5789634237338486543.mp3
11.95M
🔊شهروز حبیبی آلبوم( لبیک )
▪️قطعه لبیک تقدیم به اربعینیان
#رزق_معنوے🍃🕊
#حدیثروز✨🌤
•|🌹🍃 امیرالمؤمنین ع|🌙 می فرمایند:
•|√ دنیا نوبتی است
پس بهره ی خود از دنیا را با آرامی
طلب کن تا آنکھ نوبت تو فرا رسد!....🍃💚
🕊✨ خصال ، صفحه ۶۳۳ 🕊✨
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
#سیره_ے_شهید
همسرم مثل شهدا بود..
متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی مهربان بود.
روزی یک ساعت قرآن میخواند..علاقه اش به شهدا توصیف ناپذیر بود. کتاب های شهدا رو میخواند و هر سال راهیان نور میرفت.. با آنکه مشغله کاریاش زیاد بود و دائم مأموریت میرفت اما وقتی از بیرون وارد منزل میشد خیلی صبورانه رفتار میکرد؛ خستگی کارش را پشت در میگذاشت؛ به عنوان زن خانه مرا درک میکرد.
اکبر برای شهادت خیلی تلاش کرد. خالصانه برای سپاه کار کرد. میگفت: حاضرم برای سپاه مجانی کار کنم.
#شهید_اکبر_شهریاری ❤️
🎙راوے: #همسر_شهید
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️حاج سعید قاسمی:همه چادرو در آوردن..تو نگه دار..
همه لخت شدن، تو حجابو نگه دار..
«تو مقاومت کن؛ با همین فشاری که حروم لقمهها روی ما گذاشتند تا استخوانمان بشکند و فکر میکنند که شکست میخوریم...
🌷🌷🌷🌷🌷
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
خاطره ای از شهید مهدی #زین_الدین
دعای فرج
هنوز هلی کوپتر برای برگشت بلند نشده بود که درگیری سنگینی آغاز شد.20 دقیقه طول کشید تا نیروها آرایش بگیرند و عملیات پاک سازی منطقه را آغاز کنند.
ناآشنایی با محل و کم بودن مهمات باعث شد تا بخشی از نیروها عقب نشینی کنند. هلی کوپتر آمد و بچه ها را برد، سروان علی صیاد شیرازی و نیروهایش جاماندند.علی که متوجه نگاه های نگران و ناامید همراهان شد، شروع کرد دوره های نظامی مختلفی را که دیده بود برای آنان شرح دادن تا بدین وسیله اعتمادشان را جلب کند و تابع دستوراتش باشند. علی به امام زمان متوسل شد و دعای فرج خواند. خودش می گفت:" همین که دعا را خواندم، بلافاصله طرح عملیات به ذهنم خطور کرد و تمام تاکتیک هایی را که به صورت تئوری خوانده و هیچ وقت عملا استفاده نکرده بودم به ذهنم رسید؛ آن هم تاکتیک عبور از منطقه خطر و شرایطی که احساس می کردیم در محاصره ایم".
(تو که آن بالا نشستی،ص39-40)
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃
خاطرهای از #شهید_مهدی_زین_الدین
🌷پلوخور🌷
شهید زین الدین علاقۀ عجیبی به بسیجیان داشت و شوخی هایش با آنان از همین عشق نقرط نشأت میگرفت.
او به بچههایی که خوب به خودشان میرسیدند و حسابی غذا میخوردند، میگفت: «پلو خور!»
یک روز در ستاد لشگر، موقع صرف غذا بچهها همه نشسته بودند. یکی از همین پلوخورها هم بود. آقا مهدی با بچهها هماهنگ کرد تا با شوخی جالبی مجلس را رونقی ببخشد. غذا که رسید، همه منتظر ماندند تا جناب پلوخور شورع کند. همین که دست برد و لقمه را آورد بالا، با اشارۀ آقا مهدی همه بچهها یکهو با صدای بلند گفتند: «یا... علی!»
بندۀ خدا که کاملاً غافلگیر و دستپاچه شده بود، بی اختیار لقمه از دستش افتاد پایین. خودش هم از تعجّب خنده اش گرفت!
🌷هندوانه و فلفل🌷
آقا مهدی هر وقت میافتاد تو خط شوخی دیگر هیچ کس جلودارش نبود.
یک وقت هندوانهای را قاچ کرد، لای آن فلفل پاشید، بعد به یکی از بچهها تعارف کرد. او هم برداشت، شروع کرد به خوردن.
وقتی حسابی دهانش سوخت، آقا مهدی هم صدای خنده اش بلند شد. بعد رو کرد بهش گفت: «داداش! شیرین بود؟!»
🎀 @alvane🎀
🍃🌸🌸🌸🍃