حقوق فرزند به عهده پدر چیست؟
اولین وظیفه پدر محبت کردن به فرزندان می باشد.که در راس همه وظایف پدران می باشد.
«كَانَ النَّبِیُّ ص إِذَا أَصْبَحَ مَسَحَ عَلَى رُءُوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ»(عدةالداعی، ص89) پیغمبر ما صبح به صبح دست روی سر بچهاش میكشید و دست روی سر نوه هایش میكشید.
پیامبر گرامی اسلام(ص) دختران را حتی در دادن هدایا بر پسران مقدم دانسته و می فرمایند: هرکسی به بازار رود و تحفه ای بخرد و آن را برای خانواده اش ببرد همانند حمل کننده صدقه به سوی نیازمندان است و باید دختران را در دادن هدایا بر پسران مقدم بدارد، زیرا هر کس دخترش را خوشحال کند مانند آن است که برده ای از نسل حضرت اسماعیل را آزاد ساخته است .
همچنین آن حضرت فرمود
میان اولاد خود در دادن هدیه به مساوات عمل کنید و اگر خواستی کسی را بیشتر هدیه دهی به دختران بیشتر بده .....امام صادق(ع) فرمود: «بِرُّ الرَّجُلِ بِوَلَدِهِ بِرُّهُ بِوَالِدَیْهِ
كسی اگر به بچهاش احترام كند، ثواب كسی را دارد كه به پدر و مادرش احترام كند.....امان از دست پدرهای بد!مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم
من یه دختر بیست و پنج ساله هستم و مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم. به طوری که واقعا زندگی کردن با اون در یک خونه برام غیر قابل تحمل شده
از وقتی یادم میاد به خاطر وجود پدرم از همه چی محروم بودم. حتی وقتی پنج شش ساله بودم به خاطر بازی تو کوچه ازش کتک میخوردیم. با تسبیح اش . میزدمونو میآورد خونه. از وقتی یادم میاد با مادرم اختلاف داشت. یه آدم بد دل. که از هیچ تهمتی به زن اش دریع نمیکنه .حتی به مادرم تهمت ارتباط با دامادمون رو میزد...
اگه ما گاهی حوآسمون نباشه یه خورده تو خونه بلند بخندیم حتما دعوا میکنه. انقد اینجوری کرد شادی رو تو خونه امون کشت. تبدیل شدیم به یه خانواده افسرده که هیچکس دلش نمیخواد باهاش رفت و آمد کنه. انگار همیشه عزاست تو خونه مون. انقد پشت سر زن و بچه مردم حرف زده وارد هر مجلسی میشیم همه روشون رو از ما برمیگردونن.
نمیدونی چقدر دلم میشکنه به مادرم بی احترامی میشه. به خاطر محدودیت ای که همیشه داشتم از کار و زندگی و درس افتادم. با اون همه انرژی ای که داشتم الان تبدیل شدم به یه آدم پوچ. از دست اش زخم معده گرفتم. به خاطر اینکه باهاش سر یه سفره نشینم نمیشم سحری بخورم.
خیلی موقعها بدون سحری روزه میگیرم. یه آدم بی ادب که تو خونه دست به سیاه و سفید نمیزنه. چایی خوردن اش حال آدم رو بد میکنه. همه فامیل و در همسایه از اخلاقش بیزارند.
اگه جواب سلام اش هم میدن به احترام خانواده و زنشه... یک عمر ما رو تو یه محله آشغال نگه داشت در صورتی که توانش رو داشت بره جای بهتر. فرصت های خوب ازدواج مون رو به خاطرش از دست دادیم. از دست اش دیگه کم آوردم. رسیدم به آخر خط. به خاطر سخت گیری های احمقانه اش دنیای سفید بچگی ام تبدیل شده به یه دنیای پوچ و سیاه. گاهی براش آرزوی مرگ میکنم. بعد خواب میبینم مرده و اون دنیا حال بدی داره. بیدار میشم گریه میکنم میگم خدایا بخشیدم. ولی بعد چند روز روز از نو و روزی از جالب اینجاست که فکر میکنه جاش اون دنیا وسط بهشته...
الان که دارم اینها رو مینویسم داره اذان صبح میده..
شما به من بگید چی کار کنم؟ با جوونی ام که داره از دست میره و هدر میره بدون هیچ هدفی چی کار کنم؟
شما رو به این لحظات عزیز قسم تون میدم برام دعا کنید شاید بین شماها کسی باشه که آبرویی داشته باشه در درگاه خدا. من که دیگه انقد بد خلق شدم و نا امید احساس میکنم خدا هم ازم رو برگردونده
🔰 توصیه رهبر انقلاب برای مشتاقان محروم از مراسم اعتکاف
🔻 به دلیل شیوع ویروس کرونا و دستورالعملهای بهداشتی ستاد ملی مقابله با کرونا، امسال نیز مراسم معنوی اعتکاف در سراسر کشور برگزار نخواهد شد. با توجه به این شرایط، رئیس ستاد مرکزی اعتکاف با ارسال نامهای از رهبر انقلاب درخواست کرد برای کسانی که امسال هم از فیض شرکت در مراسم معنوی اعتکاف محروم ماندهاند توصیهای داشته باشند.
🔺️ حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به این نامه و برای استفاده از فرصت ایامالبیض ماه رجب به تمام مشتاقان مراسم معنوی اعتکاف توصیهای مرقوم داشتند؛
بسمه تعالی
امسال نیز بسیاری از متعبّدان از فضیلت اعتکاف محرومند. پیشنهاد میشود که در هر یک از سه روز نماز جناب جعفر طیار را بهجا آورند.
💢 نماز استغفاره مجرب است برای رزق مادی و معنوی 💢
دو رکعت هست رکعت اول حمد+قدر+۱۵مرتبه استغفرالله سپس بعد از ذکر رکوع ۱۰مرتبه استغفرالله هنگام سر برداشتن از رکوع ۱۰مرتبه استغفرالله سپس بعد از ذکر سجده ۱۰ مرتبه استغفرالله هنگام سر برداشتن از سجده ۱۰ مرتبه استغفرالله سپس در سجده دوم بعد از ذکر سجده ۱۰ مرتبه استغفرالله سپس هنگام سر برداشتن از سجده اول بازم ۱۰ مرتبه استغفرالله سپس بلند میشیم برای رکعت دوم که دقیق مثل رکعت اول هست منتها بعد از دو سجده رکعت دوم ۱۰ مرتبه استغفرالله سپس تشهد و سلام.
بعد از اتمام نماز ذکر لا اله الا الله وحده وحده یک مرتبه
سپس تسبیح حضرت زهرا صلوات الله علیها
سپس به سجده رفته و یک مرتبه ذکر یا مخلص یونس ابن متی من بطن الحوت خلصنی
سپس حاجت رو خواسته و ان شاءالله روا شود
التماس دعا 🤲🌺
ناگهان جبرئیل علیه السلام بر آن حضرت نازل شد و عرض کرد:
ای محمد حق_تعالی بر تو سلام می رساند و می فرماید علی را حاضر کن و او را رو بروی خودت بنشان
جبرئیل این فرمان الهی را رسانید و به آسمان برگشت رسول خدا صلی الله علیه و آله هم علی علیه السلام را حاضر کرد و او را روبروی خود نشانید
جبرئیل دوباره نازل شده و به همراه خود طبقی از خرما آورد و بین آن دو بزرگوار قرار داد و عرض کرد:
از آن میل کنید و آنها خوردند سپس طشت و آفتابه آبی آورد
و عرض کرد:
ای رسول خدا پروردگارت فرموده است که تو آب را روی دست های علیبنابیطالب علیه السلام بربزی . پیامبر خدا فرمودند:
سمعأ و طاعة آنچه را خداوند امر کند اطاعت می کنم آنگاه آفتابه را برداشت و برخاست که آب روی دست های علی علیه السلام بریزد علی علیه السلام به آن حضرت عرض کرد :
ای رسول خدا من سزاوارترم که آب روی دست های مبارک شما بریزم .
فرمودند :
ای علی خداوند چنین فرمان داده است و به من چنین مأموریتی داده است و آب را روی دست های علی علیه السلام که می ریخت قطره ای از آن در طشت نمی ریخت .زیرا همه ان قطرات را ملائکه برای تبرک بردند🤗
صحیح مسلم»، که از معتبرترین کتب حدیثى اهل سنّت است و همه روایات آن رامعتبر مى دانند، روایت عجیبى در این زمینه از سعد بن وقاص، فرمانده معروف سپاه اسلام، نقل مى کند. به این روایت توجّه کنید:
روزى معاویه سعد بن وقاص را دید. به او اعتراض کرد که چرا ابوتراب (على بن ابیطالب) را سبّ (ولعن) نمى کنى؟ سعد گفت: سه فضیلت (بسیار مهم) از او به خاطر دارم که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) درباره اش گفته، بدین جهت هرگز او را سبّ (ولعن) نخواهم کرد. اگر یکى از آن سه، متعلّق به من بود بهتر از تعداد زیادى شتران سرخ مو است (این حیوان از گرانبهاترین سرمایه هاى عرب محسوب مى شود.) این سه فضیلت به شرح زیر است:
1. در یکى از جنگ ها (جنگ تبوک) پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) على(علیه السلام) را به عنوان جانشین خود در مدینه نصب کرد، تا به سمت میدان جنگ حرکت کند. على عرض کرد: اى رسول خدا! مرا همراه زنان و کودکان در مدینه مى گذارى و خود به جهاد در راه خدا مى روى؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: آیا راضى نمى شوى که تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسى(علیه السلام) باشى، جز این که پس از من پیامبرى نخواهد آمد؟!
2. در جنگ خیبر (پس از آن که افراد مختلفى فرماندهى سپاه اسلام را بر عهده گرفته و به خیبر حمله کرده ودست خالى برگشتند) از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)شنیدم که فرمود: پرچم را به دست مردى مى سپارم که خدا و رسولش را (از صمیم قلب) دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست مى دارند (و او پیروز خواهد شد.)
همه ما توجّه خود را به سمت پیامبر جلب کرده و با دقّت گوش مى دادیم تا بدانیم منظور حضرت کیست. فرمود: على را صدا بزنید. على(علیه السلام) در حالى که از درد چشم اذیّت مى شد (و گویا به همین جهت مشغول استراحت بود) خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) رسید. حضرت رسول(صلى الله علیه وآله وسلم) مقدارى از آب دهان مبارکش را بر چشم على مالید و (بدینوسیله چشمش شفا یافت، سپس) پرچم سپاه اسلام را به او سپرد و خداوند قلعه خیبر را به دست على(علیه السلام) گشود.
3. هنگامى که آیه مباهله (آیه 61 سوره آل عمران) نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)على و فاطمه و حسن و حسین را فراخوانده و به خداوند عرض کرد: «خدایا! اینها اهل بیت من هستند»(صحیح مسلم، ج4، کتاب فضائل الصحابة، ص1871، ح32.)
حاج شیخ محمّد شوشتری ساکن شریعه کوفه نقل می کند که سالی با پدرم حاج شیخ طاهر به حجّ مشرّف شدیم.
آن سال برای خودم شتری لاغر و برای پدرم قاطری کرایه کردم و شخصی نیز که جنازه حمل می کرد، با ما همراه بود.
در راه به نهر عامور برخوردیم و شتر من چون ضعیف بود، آهسته حرکت می کرد. در هر حال شتر را برای گذر از این نهر بسیار عریض در آب انداختیم. چون کنار نهر، شیب دار بود شتر خوابید و حرکت نکرد.
ما متحیر شدیم که چه کنیم. به سمت قبله متوجّه شدم و به حضرت حجّت استغاثه کردم و عرض کردم: چرا به فریاد ما نمی رسید تا بدانیم که امامی و حجّتی داریم.
ناگهان دو نفر را در برابر خود دیدم. یکی از ایشان مردی جوان و دیگری مردی کامل بود. به آن جوان سلام کردم و او پاسخ فرمود. به نظرم شبیه مردی از اهل نجف که نامش محمّد بن حسین است، آمد. چون از ایشان سؤال کردم، فرمود: من محمّد بن الحسن هستم.سپس عرض کردم: ایشان - آن مرد کامل که همراش بود - کیست؟
فرمود: ایشان خضر است.
سپس چون من را غمگین دید، از روی مهر و محبّت با من شروع به گفتگو نمود و دلیل آن را بیان فرمود.
عرض کردم: شتر من خوابیده و ما در این صحرا مانده ایم. نمی دانم، آیا ما را به مقصد می رساند یا خیر؟
ایشان به شتر نزدیک شد و پای مبارک را روی پای شتر گذارد و در گوش شتر سخنی گفت.
شتر حرکتی کرد و نزدیک بود که از جای خود پرواز کند. سپس دست خود را روی سر شتر گذارد و شتر آرام شد.
آن گاه سه مرتبه به من فرمود: نترس، تو را می رساند.
باز فرمود: دیگر چه می خواهی؟
عرض کردم: کجا می روید؟
فرمود به خضر که مقام معروفی در شرق سماوه است.
عرض کردم: پس از این شما را کجا ببینم؟
فرمود:به هر مکانی که بخواهی می آیم.
عرض کردم: خانواده من در جسر کوفه است.
فرمود: من نیز به مسجد سهله می آیم.
چون سر را بلند کردم و به ایشان نگریستم، غایب شدند.
گفتند: ما هیچ کس را ندیدیم. فهمیدم که آن ها ایشان را ندیده اند. سپس بارها را روی شتر گذاردیم و حرکت کردیم.
شتر من در همه جا جلوی قاطرها حرکت می کرد و از همه سریع تر می رفت، با این که قبلاً از همه کندتر بود و پشت سر همه راه می رفت.
مرد همراه از ما پرسید که جریان این شتر چیست؟
گفتم: این مسأله از برکت حضرت صاحب الزمان علیه السلام است.
چون هنگام غروب به منزل گروهی از اعراب رسیدیم، نزد بزرگ ایشان رفتیم. گفت: از کدام راه آمده اید؟
گفتم: از راه سماوه و نهر عامور.
گفت: سبحان اللَّه! این راه معمول سماوه به نجف نیست و نهر عامور در این مسیر چنان عمیق است که اگر کشتی در آن غرق شود، دکل آن نیز نمایان نخواهد بود.
و دیگر از برکات آن جناب، آن که چون به خانه خود رسیدیم، شتر من روزها اوّل صبح از خانه خارج می شد و شبانگاهان خود به منزل باز می گشت، بدون این که کسی مراقب او باشد. برگرفته از کتای صفای دل ص76-79
✨﷽✨
🏴پانزدهم رجب سالروز وفات ام المصائب، پیام آور کربلا حضرت زینب کبری (س) بر شیعیان تسلیت باد.🏴
💠 گریه #امام_زمان(عج) برای حضرت #زینب كبری(س)
▪️شیخ محمد باقر قاینى، صاحب كتاب ارزشمند كبریت الاحمر در كتاب كشكول خود به نام سفینة القماش مىنویسد: در عصرى كه در نجف اشرف به تحصیل علوم حوزوى اشتغال داشتم در آنجا سیدى زاهد و پرهیزكار بود كه سواد نداشت؛ روزى در حرم حضرت على (ع) به زیارت آن حضرت مشغول بود، دید یكى از زائران، گوشهاى از حرم نشست و مشغول تلاوت قرآن شد، این سید جلیل احساساتى شد و به خود گفت: آیا سزاوار است تو بىسواد باشى و از خواندن آیات قرآن محروم بمانى؟! او از روى غیرت و همت قسمتى از اوقاتش را در سقایى (آبرسانى) صرف كرد تا مخارج زندگىاش را تأمین كند، و قسمت دیگر را به تحصیل علوم پرداخت و كم كم ترقى كرد تا به حدى كه در درس خارج آیت اللهالعظمى میرزا محمد حسن شیرازى (میرزاى بزرگ، متوفى1312 ه ق) شركت مىكرد و به درجهاى رسید كه احتمال مىدادند به حد اجتهاد رسیده است. این سید جلیل و پارسا براى من چنین نقل كرد:
▪️ #نیمه_ماه_رجب در عالم خواب امام زمان حضرت ولى عصر (عج) را دیدم، بسیار غمگین و آشفته حال بود، به محضرشان رفتم و سلام كردم، سپس عرض كردم، چرا این گونه ناراحت و گریان هستید؟
▪️حضرت فرمودند: امروز روز وفات عمهام حضرت زینب است. از آن روزى كه عمهام زینب وفات كرده، تاكنون، هر سال در روز وفات او، فرشتگان در آسمانها مجلس عزا به پا مىكنند و آن چنان مىگریند كه من باید بروم و آنها را ساكت كنم؛ آنها #خطبه_حضرت_زینب را كه در بازار كوفه خواند، مىخوانند و مىگریند، من هم اكنون از آن مجلس فرشتگان مراجعت نمودهام.
📚 #خصائص_الزینبیه، صفحات ٢١١ و ٢١٢
#مراقبات_ماه_رجب
🆔 @komeily_ir
درمورد استفاده از عمر گرانمایه:با اینکه خدا انسان را برای رسیدن به مراحل بالای معنوی خلق کرده است ولی تعداد کمی به این مراحل دست پیدا می کنند و بقیه در همان مرحله اول معرفت می مانند چون تلاش نمی کنند.
بقول معروف چون گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟با اینکه زمینه برای بالابردن معرفت و معنویت است اما چرا اکثر مردم درجه پایینی از معرفت دارند؟چون تنبلی نمی گذارد سحر خیز شوند.تنبلی نمی گذارد درباره عبادت و معرفت قدمهای بلندتری بردارند.
همسایه مسجد هست ولی تنبلی نمی گذارد در نماز جماعت حاضر شود.در کنارش جلسات دعا برپا میشود ولی یکبار هم شرکت نکرده است...دختر ایه الله لاری می گوید هروقت شب بیدار می شدم می دیم پدرم نماز میخواند گفتم کمی هم بخوابید گفت انقدر بخوابیم که بیدار نشویم/...پسر اقای بهجت:حتی بلند میشد کتاب بردارد ذکر می گفت...باید از همه لحظات عمر استفاده کرد باید از خودمان کار بکشیم....ادم تنبل مسواک نمی زند پس دندانهایش زود خراب می شود!
ادم تنبل با اینکه نیاز به دستشویی دارد ولی تا اخرین لحظه !تنبلی می کند پس مبتلا به سنگ مثانه و پروستات می شود!
ادم تنبل با اینکه گرسنه است و غذا تو اشپزخانه هست ولی تنبلی نمی گذارد خود را سیر کند پس مبتلا به دردهای معده می شود!
ادم تنبل زیاد می خوابد پس مبتلا به دردهای مختلف ناشی از پرخوابی همانند دردهای قلب و سردرد و غیر میشود!
ادم تنبل شاید استعدادهای زیادی دارد ولی بخاطر تنبلی همه انها هرز می رود و ادم تنبل که می توانست نابغه شود یه ادم معمولی و زیر معمولی می ماند!
ادم تنبل معمولا تنها می ماند و دوستی و رفیقی ندارد!
حتی اهل مطالعه نیست تا بر معلومات خود بیفزاید!
ادم تنبل چون حاضر نیست بازار برود و نیازهای خوراکی و غیره خانواده را فراهم کند،باعث ناراحتی پدر ومادر یا همسر خود میشود و شاید کار به طلاق بکشد....شهید مطهری چهار ساعت استراحت داشت...گاه شام برا این الله بروجردی می آوردند ایشان ملتفت نمی شد از بس غرق مطالعه بود...علی بن مهزیار بیست سفر مکه رفت تا شاید امام زمان علیه السلام را ملاقات کند. ولی ما تا در پمپ بنزی هم برای یافتن حجت خدا نمی رویم!....در قیامت از جوانی می پرسندکه در چه چیزی صرف کرده ایم....امام صادق عليه السلام می فرماید:
«لیس فی الدّنیا شیء اعزّ من قلبک و وقتک»
در جهان هستی، چیزی با ارزش تر از قلب و وقت تو نیست.
نیز حضرت علی عليه السلام می فرماید:
«بقیّة عمر المرء لا قیمة له یدکر با ما فات و یحیی بها ما امات»
نمی توان برای باقی مانده عمر انسان بهایی معین نمود، زیرا می توان با آن باقی مانده، گذشته را جبران کرد و کوتاهی ها را به ثمر رساند....رسول خدا صلي الله عليه و آله می فرماید: «اهل بهشت بر چیزی تاسف نمی خورند مگر بر آن ساعتی که در دنیا مشغول کار خیر و ذکر خدا نبوده اند....در احوال حضرت امام سجاد(ع) آمده است وقتی آرایشگری موی شارب آن حضرت را کوتاه می نمود متوجه شد که لب های مبارک ایشان که به ذکر الهی مشغول بود، مرتب تکان می خورد به نحوی که اصلاح سر و صورت را با اشکال مواجه می سازد. چون آرایشگر از امام خواهش نمود اندکی ذکر نگوید تا وی بتواند کارش را انجام دهد، حضرت خطاب به وی فرمودند: اگر در این لحظاتی که تو می گویی از ذکر خدا غافل بمانم و مرگ مرا درک کند چه ضمانتی می توانی بکنی؟پس ای عزیز!نگذار حتی لحظه ای از عمرت هدر رود و برای همه ساعات شبانه روزت برنامه ریزی کن و از خدا بخواه عمرت را بابرکت قرار دهد....
امانزهجرامانازنبودنتوحسین
گرفتجانمراغصهیتنتوحسین
زسینهامنفسبیقرار افتاده
حسینعشقتودراحتضارافتاده
#حسینِمن💔
صبر زینب کبری سلام الله علیها:سلام بر تو اى كسى كه صبر شد حقیر تو
نــــدیـــده بـــعـــد فاطــمــه جـــهـــان زنــى نـظیر تو
در مجلس ابن زیاد؛ آن گاه كه آن ملعون با نیش زبانش نمك به زخم زینب مىپاشد و براى آزردن او مىگوید:«كیف رایت صنع الله باخیك واهل بیتك؛ كار خدا را با برادر و خانوادهات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض مىخواهد بگوید كه دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟ زینب علیهاالسلام در پاسخ درنگ نمىكند، با آرامشى كه از صبر و رضاى قلبى او حكایت داشت فرمود:« ما رایت الا جمیلا...جز زیبایى ندیدم.» ابن زیاد از پاسخ یك زن اسیر در شگفت مىماند، و ا ز این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبتها متعجب مىشود و قدرت محاجه را از دست مىدهد.
اى زینبى كه محنت عالم كشیـدهاى
غیر از بلا و درد به عالم چه دیدهاى؟
یارب زنى و این همه استوارى و علو
چــون زینــب صبــور مگــر آفریـدهاى؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز سلمان فارسی:چگونگی ادای نماز
این نماز سی رکعت است که در سه وقت اول رجب، نیمه رجب و آخر رجب خوانده میشود.
ده رکعت اول رجب: در اول رجب، ده رکعت خوانده میشود. در هر رکعت یک سوره حمد و سه بار سوره توحید و سه بار سوره کافرونخوانده میشود. پس از سلام، نمازگزار دستها را بلند میکند و میگوید:
«لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر اللهم لا مانع لما أعطیت و لا معطی لما منعت و لا ینفع ذا الجد منک الجد». پس از دعا صورت را با دستها مسح میکند.
ده رکعت نیمه رجب: همانند ده رکعت نخستین است و پس از سلام، با بلندکردن دستها، این دعا را میخواند:
«لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر إلها واحدا أحدا فردا صمدا لم یتخذ صاحبة و لا ولدا.»
و با دستها صورت را مسح میکند.
ده رکعت آخر رجب: در رکعاتش یک حمد و سه بار توحید و سه بار سوره کافرون را میخواند. پس از سلام، دستها را بالا برده و دعا میکند:
«لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی ء قدیر و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم.»
و دستها را به صورت میکشد و حاجت خویش را درخواست میکند.
زیارتنامه حضرت زینب کبری(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بنْتَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بنْتَ فاطِمَهَ وَخَدیجَهَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابنْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا
وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّهِ
وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ
وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ
وَسَقانا بکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَد عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب
صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ
اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ
وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَهِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ
اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ
اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بحُبِّکُمْ
وَالْبَرائَهِ مِن اَعْدائِکُمْ
وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبهِ غَیْرَ مُنْکِر
وَلا مُسْتَکْبر
وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بهِ مُحَمَّدٌ
وَ بهِ راضِِ نَطْلُبُ بذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی
اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَهَ
یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ
اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّهِ
فَاِنَّ لَکِ عِنْدَاللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ
اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بالسَّعادَهِ
فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ
وَ لاحَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ باللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ
اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ
و َبرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ
وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدوَآلِهِ اَجْمَعینَ
وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
خداحافظ ای بردار زینب...
اینبار هم [حضرت آیتالله بهجت] مثل خیلی وقتهای دیگر پول(نذری) دادند و فرمودند: «روضه حضرت زینب سلاماللهعلیها بخوان.»
دل به دریا زدم و پرسیدم: «شما هربار میگویید روضۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها بخوان، چی هست در این روضه؟»
فرمودند: «به برکت این توسل، خیلیها حوائجشان را گرفتهاند...»
.
📚 ردپای سپید، ص۴٧ ، براساس خاطره مداح مجلس روضه
عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد میکنیم،
بعد از چند روز به دوستی
بعد از چند ماه به همکاری
بعد از چند سال به همسایهای
اما …
بعد از یک عمر به خداوند اعتماد نمیکنیم!
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ
ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻢ .(٦٠)
مشکلاتت و با خدا به اشتراک بزار نه فضای مجازی و دوستان و فامیل
آرامش_با_قرآن
تلنگر
تهوع آوره با افرادے مواجہ بشی که
صداے تکبیــر نمازشون گوشتو پاره میکنه..
تا صداے اذان و میشنون میدوان سمت مسـجد
ولے یہ بار از پسر همسایه نپرسیدن
چرا چند ساله همین یہ دست لباس و می پوشی؟
کسے که صد مدل لباس رنگی می پوشہ و آرایش میکنه بعد یه پارچہ به اسم چـــادر میندازه رو سرش..
فکر میکنه چادریہ..!این پارچه بیشتر شبیہ شنله..
به این خانوم نمیگن چادرے میگن شنلے!!
پس لطفا آبروی چادری های واقعی رو نبرید..
از بعضی آدمای مذهبی_نما باید ترسید..
اونا به درجہ ای رسیدن ڪه مطمئنن هرکاری انجام بدن اشکالی نداره..!!
چون فڪر میکنن با عبادت کردن جبرانش میکنن..
مذهبی نما نباشیم
از نظر خدا سعی کنیمـ بهترین باشیم
نکوهش حسادت: حسادت آفتى است كه اگر به كسى برسد او را از درون سوزانده و سپس نابود مىكند و حسود به كسى گويند كه از پيشرفت و ترقى ديگران احساس ناراحتى نموده و آرزو مىكند كه ديگران پيشرفت نداشته و اگر خداوند سبحان به كسى نعمتى عنايت كرده آن نعمت از او گرفته شود .
در احاديث زيادى از حسادت مذمت شده مثل اينكه از على عليه السلام نقل شده كه فرمود: (الحسد يذيب الجسد)حسادت بدن را آب می کند!
حسودم چه كنم؟
زنى 24 ساله هستم كه به تازگى نامزد كرده ام . از مشكلى رنج مىبرم كه جانم را مىسوزاند و به تمام وجودم چنگ مىاندازد . خودم بهتر از هر كسى مىدانم كه هيچ كَس در ايجاد اين مشكل دخيل نيست .
شايد باور نكنيد، اما در زندگى همه چيز دارم . شغل مناسب، تحصيلات، رفاه نسبى و همسرى خوب، اما نسبت به ديگران هميشه حس حسادت دارم . نشانه هاى حسد ورزى به قدرى درمن شديد و بارز است كه خيلى روى رفتار وحركاتم اثر مىگذارد وسريعا واكنش نشان مىدهم، به طورى كه همه اطرافيانم متوجه تغيير حالت چهره ام مىشوند . كوچكترين پيشرفت در زندگى ديگران، آزارم مىدهد . آرزد مىكنم كه همه به لحاظ تحصيلى، شغلى و مالى ازمن پايينتر باشند و هزاران آرزوى بيمارگونه ديگر .
اكنون به قدرى از اين حس بيمارگونه، درمانده شده ام كه نمىتوانم به زندگى عادى ام ادامه دهم . به شدت عصبى و خودخور شده ام ودائما اضطراب دارم كه نكند از ديگران عقب بمانم . لطفا كمك كنيد .
«ميتراـ س» ـ از اهواز
(الحسد يفنى الجسد)
حسد بدن را از بين مىبرد .
(الحسود دائم السقم)
حسود هميشه بيمار است .
(الحسود ابدا عليل)
حسود هميشه بىچاره و ناتوان است .
حسادت قابيل
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند سبحان به آدم و حى كرد كه اسم اعظم و و صيت نبوت را به هابيل اختصاص دهد .
قابيل كه برادر بزرگتر بود پس از اطلاع خشمگين شده اعتراض كرد و گفت من بزرگترم و براى چنان موقعيتى سزاوارتر مىباشم .
خداوند سبحان به آدم وحى كرد براى اينكه كشف واقع شود و امتياز هر كدام آشكار گردد بگو قربانى بنمايند از هر كدام قبول شد او صاحب اين امتياز است . و در آن زمان رسم بود هر كه قربانى مىكرد وقتى مورد قبول واقع مى شد كه آتش آسمان قربانى را فرا گيرد .
قرآن كريم در اين باره مىفرمايد: اى پيامبر ما حكايت دو فرزند آدم را براى آنها بخوان هنگامى كه هر يك از آن دو قربانى كردند و از يكى قبول شد و از ديگرى مقبول واقع نگشت .
هابيل گوسفنددار بود . گوسفندى فربه از ميان گله خود جدا نموده براى قربانى به محل معينى آورد . ولى قابيل كه كشاورز بود يك دسته از گندمهاى بى ارزش كه دانه هاى لاغر داشت برداشته به قربانگاه آورد . در اين هنگام شراره اى از آسمان فرود آمده و قربانى هابيل را فرا گرفت معلو م شد كه خداوند سبحان قربانى او را قبول كرده از اين جهت قابيل بر برادر خود حسد ورزيد و زمينه كشتن او را فراهم كرد . وسوسه شيطان نيز بيشتر او را تهييج نمود زيرا به او گفت اين قبول شدن قربانى فعلا مهم نيست چون اختلاف بين تو و برادرت مىباشد اما در آينده كهنسالهايتان زياد گرديد همين باعث افتخار اولاد هابيل بر فرزندان تو خواهد شد .
روزى قابيل گريبان برادر خود را گرفت و به وسيله سنگى او را كشت پس از كشتن سرگردان شد كه با بدن برادر خود چه معامله اى كند . در اين هنگام دو كلاغ را مشاهده كرد كه با يكديگر در جنگند . يكى از آندو ديگرى را كشت و با چنگال خود زمين را حفر نمود لاشه كلاغ را در آنجا پنهان كرد در قرآن كريم نيز آمده است كه (قابيل با خود گفت: واى بر من آيا از كلاغى كمترم كه بدن برادرم را بپوشانم . پس از انجام اين عمل پشيمان شد . ) شيطان نيز اولين كاشانه بت پرستى را در زمين از اين روز بنا نهاده پيش قابيل آمده گفت مىدانى چرا قربانيت قبول نشد جواب داد نه گفت چون آتش را تعظيم نمىكنى اگر بخواهى بعد از اين قربانيهايت قبول شود بايد خانه اى را مخصوص آتش پرستى قراردهى و آنرا عبادت كنى . قابيل اول كسى بود كه آتش پرستى را قبول كرد . و اين همه نتيجه حسادت بود .(كمال الدين وتمام النعمة1/213)
روزى پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله فرمود: توجه داشته باشيد كه براستى روى آورده بسوى شما درد و مرضى كه امتهاى پيشين را فرا گرفته بود و آن حسد است . موى بدن را نمى زدايد ولى زداينده و نابود كننده دين است .
انسان در صورتى از بلاى حسد در امان است كه دست و زبان خود را نگه دارد و طعنه بر برادر خود نزندو سخن چينى درباره اش نكند .(پند تاریخ)
رودر رو کردن بهترین راه برای راستی آزمایی!
گاهی افرادی به انسان مخصوصا مسئولین مراجعه می کنند وادعاهایی در مورد فردی مطرح می نمایند. جهت مشخص شدن راست و دروغ ان بهتر است شاکی و متشاکی رودر رو شوند!و ما معمولا از این شیوه استفاده می کردیم.مثلا زن می امد و صحبتهایی درباره شوهرش می کرد که گویا شوهرش شمر است!ولی وقتی شوهرش را می خواستیم و او صحبت می کرد معلوم می شد صحبت های زن درست نیست!
روزی شخصی امد و گفت رئیس اب و فاضلاب پانصد هزار تومن از ما برای فاضلاب گرفته ولی کاری انجام نداده و پول را برای خودش برده!من با مسئول اب و فاضلاب ان شهر تماس گرفتم و گفتم چند دقیقه ای دفتر ما بیاید!ناگهان ان شخص مدعی،وقتی دید الان با مسئول اداره رودر رو می شود بلند شد و رفت و معلوم شد ادعایش کذب بوده است!
همچنین نامه های بدون امضائی که به اطلاعات و حراست و حفاظت وبازرسی و دیگران درباره مسئولی یا کارمندی می فرستند اکثرا نسبت هایی که در این نامه ها به افراد می زنند صحت ندارد و مسئولین رسیدگی باید این نکته را در نظر داشته باشند که اصل را بر صحت بگذارند مگر خلافش ثابت شود و اسلام به حفظ آبروی افراد خیلی اهمیت می دهد و مخالف اشاعه فحشاء می باشد. حتی افرادی نزد پیامبر یا امیرالمومنین می امدند و می گفتند ما مثلا زنا کردیم!پیامبر و امیرمومنان می فرمودند برو شاید عقلت سر جایش نیست! پیامبر و اهل بیت توصیه می کردند اگر گناهی مرتکب شدید نیایید اعلام کنید!بلکه توبه کنید و ان را به کسی نگویید!
⚘﷽⚘
▪️۱۰ اسفند ماه سالروز شهادت شهید امیر حاج امینی صاحب این تصویر بی مثال است.
بخشی از متن وصیتنامه شهید حاج امینی:
🔻ای کسانی که این نوشته را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او، به بالاترین درجات دست یابند. البته در این امر شکی نیست ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنهکار خدا به آرزویش رسیده است.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
هرکس برای وصل بی امان بود
بالای پیکرش صاحب الزمان بود ....
💛🍃
شادی امام راحل و شهدا صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
🌴💎❄️🌹❄️💎🌴
خوابنامه هایی با نامهایی چون خادم باشی، شیخ احمد، و... منتشر می شود که با تحریک دشمنان اسلام و به دست افراد مرموزی پخش می شود، برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان. آیةاللّه مکارم در سر درس خارج فقه مورخ 29 رجب 1417 می فرمودند:
از اول طلبگی این خوابنامه ها را می دیدم و می دانم که وجود خارجی ندارد و دست های اجانب در کار است برای تضعیف عقاید و باورهای مردم.
در اینجا به چند نمونه اشاره می شود:
1. روزی امام رضا علیه السلام به خواب یکی از روحانیون آمد و فرمود به زنها بگو با صورت آرایش کرده و جوراب نازک وارد حرم نشوید هر کس این نوشته را بخواند و بر روی یکی از کتابهای حرم یا مساجد بنویسد بعد از هفت شب امام رضا علیه السلام به خوابش می آید و حاجاتش را برآورده می سازد.
2. شبی حضرت علی علیه السلام به خواب یکی از روحانیون می آید و می فرماید: به زنان بگو با جوراب نازک و آرایش وارد حرم نشوید هر کس این نوشته را بخواند باید سه بار در کتب حرم بنویسد تا حاجتش برآورده شود.
3. از شهر مدینه حاج شیخ احمد این وصیت نامه را فرستاده است در آن نوشته شده است که در شب جمعه من در مدینه قرآن تلاوت می کردم که به خواب رفتم دیدم که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تشریف آوردند و فرمودند که دراین هفته شصت هزار نفر مرده است از آنها یک نفر هم ایمان نداشتند خیلی دوران بدی آمده است. زن ها حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند سرمایه داران به مستعضعفان کمک نمی کنند فرزندان به حرف پدر و مادرشان گوش نمی دهند سرمایه داران به حج نمی روند، و زکات نمی دهند شما ای شیخ احمد به مردم دنیا اعلام کنید که نیکوکار و پرهیزکار باشند چون که قیامت نزدیک است در آسمان یک ستاره ظاهر خواهد شد و بعد از آن دروازه توبه بر روی شما بسته می شود رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است هرکس این وصیت نامه را بخواند و یا آن را چاپ کرده از جایی به جای دیگر برساند در روز قیامت من به شفاعت آن شخص می آیم و خداوند به خانواده او راه بهشت رانشان می دهد و باز فرموده اند کسی که این وصیت نامه را تقسیم نکند خداوند او را از رحمت خود محروم می کند و هر کس که این وصیت نامه را نقل نکرده و به دیگران نرساند خداوند او را از رحمت خود محروم می کند و هرکس که این وصیت نامه را نقل کرده و به دیگران برساند خداوند او را از رحمت خود بهره مند و سعادتمند می گرداند کسی که بدهکار باشد این برگه را چاپ کرده و به دیگران برساند انشاءالله بدهکاریش تمام می شود حاجتمند به مرادش می رسد شیخ احمد گفته است اگر این گفته دروغ باشد خداوند مرا لعنت کند.
ما از طرف امام زمان آمده ایم!
در ایام جنگ تحمیلی چندنفر دفتر امام رفتند و گفتند از طرف امام زمان آمده اندو پیامی برای حضرت امام دارند!
با وساطت دو تن از مسؤولین كشور به این چند نفر اجازه ملاقات با امام داده شد، ایشان در همان وهله اول پی به ریاكاری و دروغگویی آنان بردند و با اشرافی كه داشتند، بری روشن شدن موضوع برای دیگران، از آنها سه سؤال كردند و فرمودند كه اگر شما با امام زمان (عج) ارتباط دارید پاسخ این سؤالات را از حضرت گرفته و برای من بیاورید.
اولا: از حضرت سؤال كنید كه این عكسی كه من در منزل دارم و عكس مورد علاقه من نیز مىباشد، تصویر كیست؟
ثانیا: از حضرت بپرسید رابطه حادث با قدیم (یك مساله علمی است) چیست؟
ثالثا: من چیزی گم كرده ام، مدتهاست كه دنبالش مىكردم، از حضرت بپرسید گم شده من كجاست؟
آن افراد كه ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را داشتند پس از مدتی از پاسخگویی به سؤالات امام اظهار عجز كردند و مشخص شد كه افراد صالحی نبوده اند(حجة الاسلام و المسلمین ری شهری - خاطرات سیاسی)
سؤال:
سلام علیکم؛
آیا زدن لیوان آب بهم یا هر مایع دیگر که تشبه به شرابخواران است،اشکالی دارد؟
اگر چنین است،فردی که لیوان دستش باشد و فرد دیگری به لیوان او بزند حکم چگونه است؟
نام مرجع تقلید:
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (حفظه الله تعالی)
پاسخ:
با عرض سلام و ادب؛
اگر موجب تأیید حرام و عمل باطل باشد، جایز نیست و در هر صورت موجب حرمت و نجاست نوشیدنی حلال نمی شود. [1]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] استفتاء خصوصی از معظم له، شماره استفتاء: mZTcfOiCbPQ