eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
امام‌ صادق‌(ع‌)درباره شخصیت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام چندين‌ بار به‌ فرزندش‌ امام‌ كاظم‌(ع‌)گفته‌ بود كه‌:عالم‌ آل‌محمد در صلب‌ توست‌.اي‌ كاش‌ اورا درك‌ مي‌ كردم‌.او همنام‌اميرالمؤمنين‌ علي‌ (ع‌)است‌.(اری قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر،گوهری!)امام می داند امام کیست و چقدر عظمت دارد.ما نمی دانیم.لذا باید درباره امام شناسی همه عمر تلاش کنیم. اینکه حضرت امام در مدت 14سالی که در نجف تبعید بودند هر شب به حرم امیرالمومنین علیه السلام رفته و بمدت یکساعت زیارت جامعه کبیره را می خواندند نشان از اهمیت امام شناسی می باشد.
فرشچیان: چهره امام رضا(ع) را در خواب دیدم و کشیدم 🔹علیرضا ذاکری، طراح و نقاش پیشکسوت: سال ۱۳۷۵ در مشهد در مراسمی نسبتا خصوصی از استاد فرشچیان پرسیدم مینیاتوریست‌ها چهره اهل‌بیت را با نور یا پوشیه نشان می‌دهند، شما چهره امام رضا(ع) را از کجا در تابلوی ضامن آهو ترسیم کردید؟ 🔹فرشچیان پاسخ داد: سال ۵۹ برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکترها اصرار داشتند که حتماً عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند و من در این فواصل متوسل بودم به امام هشتم که «آقا کمکم کنید». در آخرین آزمایش دکترها شگفت‌زده گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفته‌ای؟! هر چه گفتم جایی نرفتم باور نمی‌کردند و به من گفتند که قلب شما کامل سالم است و نیازی به عمل ندارد. شما درمان شده‌اید! 🔹پس از این اتفاق در همانجا که برای طولانی مدت در هتل بودم، تصمیم گرفتم تابلوی «ضامن آهو» را بکشم. تابلو ۶ ماه طول کشید. وقتی به قسمت‌های چهره مبارک حضرت رسید، به دلم افتاد که تمثال ایشان را بکشم. لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت تشریف آرودند و این اتفاق تا سه شب تکرار شد و این افتخار را داشتم که چهره حضرت را در نور بکشم.
خداي كريم و كدخدا كريم در تاريخ اردبيل و دانشمندان آمده: «نقل نمود از براي نويسنده، جناب آقاي شيخ عبدالحسين نجفي بشيري كه، شنيدم از بعضي ثقات در اوائل يا بحبوحه تحصيلات اردبيلي در نجف اشرف، كاغذي از طرف مادرش ميرسد كه از نجف اشرف به اردبيل تشريف ببرد، و اظهار اشتياق زيادي هم در آن نامه مرقوم بوده. معظّم له به اعتبار وجوب اداي حق مادرش اجابت نموده، عازم اردبيل ميشود. وقتي كه اهل «نيارق تشريف فرمايي اردبيلي را ميشنوند، از نهايت اشتياق به استقبالش شتافته و كسي در نيارق نميماند مگر كدخداي محل كه اسمش «كريم» بوده. علي الظاهر، مشاراليه معروف به فسق، و مُدْمِنِ خمر بوده، به استقبال نميآيد. تصادفا در شب ورود، اردبيلي در عالم رؤيا ميبيند كه، كدخدا وفات نموده به محقّق تذكر ميدهند واجب است براي تو تشييع جنازه كريم كدخدا؛ بلكه كفن و تجهيز را هم خودت مباشر باش. محقّق از خواب بيدار ميشود. چون به سابقه كدخدا اطلاع داشته ميگويد: حتما خوابم رحماني نيست. بار دوم نيز همين خواب را ميبيند؛ باز ميخوابد. بار سوم ميبيند كه ميگويند كدخدا از دنيا رفت و صبح شده برخيز و تجهيز كدخدا را به جا بياور. اردبيلي از خواب بيدار ميشود به قصد وضو بيرون ميآيد. ملاحظه ميكند كه همسايگان به يكديگر خبر ميدهند كه البشاره كريم كدخدا به درك جهنم واصل شده. اردبيلي به صحّت خوابش كه رحماني بوده پي ميبرد ولي در تأويل خوابش تأمّل مينمايد. بعد از فراغ از فريضه صبح، خودِ محقّق مباشرت به تجهيز و تكفين مينمايد، و همه از اين پيش آمد و تشييع وي در تعجب فرو ميروند. بالجمله، بعد از اتمام تجهيز وي، از زن كدخدا سؤال مينمايد كه حقيقت وقايع شب گذشته را براي محقّق گزارش دهد. زن كريم ميگويد: جناب شيخ! شوهر من معروف به فسق و فجور بود. شب گذشته گفت: اي زن من امشب رفتني هستم حالم منقلب است، جاي مرا در حياط خانه پهن كن. من به گفته او عمل كردم، ديدم كه كريم چشمهايش را به طرف آسمان و ستارگان چرخانيد با قيافه تائبانه و چشم اشكبار گفت: اي خدا تو ميداني مقدس اردبيلي گناه نكرده است، اگر او را ببخشي برايت هنري نيست، بلكه هنر آن است كه آن كريم علي الاطلاق، اين كريم مجرم و عاصي و فاسق را ببخشد. محقّق، به محض شنيدن اين كلمات به زن كريم ميگويد: رحمت خدا به وي شامل گشته و از گناهانش در گذشته است».
برای رفع مشکلات، بعد نمازهای یومیه سه بار بگو یا محمد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین یا مهدی ادرکنی و لاتهلکنی
امام رضا (علیه السلام) نیز می فرماید: «ما من احد من شیعتنا یمرض الاّ مرضنا لمرضه، ولا اغتمّ إلاّ اغتممنا لغمّه، ولا یفرح إلاّ فرحنا لفرحه...»(مکیال المکارم)؛ هیچ یک از شیعیان ما، مریض نمی شود، مگر این که ما نیز در بیماری آنان بیمار می شویم ومحزون نمی شوند، مگر این که ما نیز در غم آنان محزون می شویم وشادمان نمی گردند، مگر این که ما نیز به خاطر شادی آنان شادمانیم. وهیچ یک از آنان، در مشرق ومغرب زمین، از نظر ما، دور نیستند وهریک از شیعیان ما که بدهی از او بماند (و نتوانسته باشد بپردازد) بر عهده ما است...
خـواب قـیامـت هنگامی که از « مالک بن دینار» سبب توبه کردنش را پرسیدند، گفت: در اوایل جوانی، من در لشکر خلیفه کار می‌کردم و شرابخوار بودم. تا اینکه کنیزی خریدم و بعد از مدتی سخت به او علاقه مندشدم و خداوند از او به من فرزندی داد. مهر فرزند روز به روز در قلبم افزون می‌شد، هنگامی که کودک به راه افتاد، علاقه من به او بیشتر شد. او هم انس و الفت زیادی با من داشت، بطوری که هرگاه ظرف شراب را به دست می‌گرفتم تا بیاشامم، آن را از دستم می‌گرفت و بر لباسم می‌ریخت. هنگامی که فرزندم دو ساله شد، ناگهان از دنیا رفت. مرگ او مرا سخت غصه دار و بیقرار کرد. در یکی از شب‌های جمعه ماه شعبان، من شراب خورده و نماز نخوانده خوابیدم. پس در خواب دیدم گویا مردگان از قبرها بیرون آمده و همگی محشور شده اند و من نیز همراه ایشان هستم. پس از پشت، صدایی شنیدم، چون به عقب نگریستم، افعی سیاه و بسیار بزرگی را دیدم که دهان باز کرده و به سرعت به طرف من می‌آید. پس با ترس و هول بسیار از جلوی او گریختم و او هم به سرعت مرا دنبال می‌کرد. در راه، پیرمرد خوش رو و خوشبوئی را دیدم. سلام کردم، جوابم را داد. گفتم: به فریادم برس و مرا نجات بده. گفت: من در برابر این افعی ناتوانم، لکن سرعتت را بیشتر کن، امیدوارم خداوند تورانجات دهد. پس به تندی فرار کردم تا به یکی از منازل قیامت، رسیدم، از آنجا می‌توانستم طبقات جهنم و اهل آنرا ببینم، نزدیک بود از ترس افعی خودم را به جهنم بیندازم، ولی ناگاه صدایی به گوشم رسید که به من گفت: « برگرد، که تو اهل اینجا نیستی. » و بر اثر این صدا، کمی آرامش یافته و برگشتم. دیدم افعی هم برگشت و مرا دنبال نمود. دوباره به همان پیرمرد، رسیدم. گفتم: ای پیر! از تو خواستم که پناهم بدهی ولی تو اعتنایی نکردی. پیرمرد گریست و گفت: من ناتوانم، ولی به سمت آن کوه برو که امانت‌های مسلمانان در آن است، اگر تو هم امانتی داشته باشی، تورا یاری خواهد کرد. چون به کوه نگاه کردم، آن را پر از اتاق و خانه‌هایی دیدم که جلوی آنها پرده‌هایی کشیده بودند و درهای آنها از طلای سرخ بود که با یاقوت و جواهرات دیگر زینت داده شده بودند، پس به طرف کوه دویدم و هنوز هم افعی مرا دنبال می‌کرد. چون به نزدیک کوه رسیدم، فرشته ای ندا داد: پرده‌ها را عقب بزنید و درها را باز کنید و بیرون بیائید، شاید این بیچاره در بین شما امانتی داشته باشد که او را از شر دشمن پناه دهد، در این هنگام بچه‌هایی که صورت هایشان مانند ماه می‌درخشید، بیرون آمدند. افعی اینک به من نزدیک شده بود و من دست از جان شسته بودم که ناگاه بچه ای فریاد زد: «همه بیائید که دشمن به او نزدیک شد. » بچه‌ها دسته دسته بیرون آمدند. ناگاه دخترم را که مرده بود دیدم، چون مرا دید، گریه کرد و گفت: « به خدا قسم، این پدر من است» پس از آن دست چپش را در دست راست من گذاشت و بادست راست به افعی، اشاره کرد. افعی برگشت و فرار نمود. بعد از آن، دخترم مرا نشانید و در دامنم نشست و با دست راست، به ریشم زد و گفت: « ای پدر، أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ [۱] » من گریه کردم و گفتم: «دخترم، تو قرآن مجید را می‌دانی؟ گفت: ای پدر، ما بهتر از شما به قرآن دانا هستیم. گفتم: به من بگو، این افعی چه بود؟ گفت: کردار زشت تو بود که آن را تقویت کرده بودی و او می‌خواست ترا به جهنم بفرستد. گفتم: آن پیرمرد که بود؟ گفت: کارهای نیک تو بود که خودت او را ناتوان کرده بودی، به طوری که در برابر کارهای زشتت نتوانست تورا یاری دهد. گفتم: دخترم، تو در این کوه چه می‌کنی؟ گفت: ما بچه‌های مسلمانان هستیم که به هنگام کودکی از دنیا به اینجا آمده ایم و خداوند ما را در اینجا جای داده است، و ما تا قیامت چشم به راه پدر و مادرمان هستیم که نزد ما بیایند تا ما از آنها شفاعت کنیم. در این هنگام با ترس و فریاد بسیار، از خواب بیدار شدم و پس از آن شرابخواری و سایر گناهان را به کلی ترک کردم و به سوی خداوند توبه نمودم. سرازجیب غفلت، برآورکنون که فردا نمانی، به خجلت نگون کنون باید ای خفته، بیدار بود چو مرگ اندر آرد زخوابت، چه سود زهجران طفلی که در خاک رفت چه نالی، که پاک آمد و پاک رفت تو پاک آمدی، برحذر باش، پاک که ننگ است ناپاک رفتن به خاک [۲] ---------- [۱]: سوره حدید - آیه ۱۶ - ترجمه: «آیا نوبت آن نرسید که ایمان آورندگان ظاهری، دل هایشان به یاد خدا خاشع گردد؟ » [۲]: قلب سلیم - جالا، ۱ - صفحات ۳۸۳ تا ۳۸۵ 📚داستان‌های شهید دستغیب - معاد و قیامت - ص ۱۷ الی ۲۰
🌷خاطره ای از همسر شهید چمران: ✍️ یک هفته بود که مادرم را در بیمارستان بستری کردیم. مصطفی به من سفارش کرد که “شما بالای سر مادرتان بمانید و حتی شبها رهایش نکنید.” من هم این کار را کردم. وقتی حال مادر بهتر شد و از بیمارستان ترخیص شد، به خانه آمدیم و من، دو روز دیگر هم پیش او ماندم. یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از این که ماشین را روشن کند، دست مرا گرفت و بوسید. می‌بوسید و همان‌طور با گریه از من تشکر می‌کرد! من با تعجب گفتم: “برای چی مصطفی؟!” گفت: “این دستی که این همه روز، به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.”گفتم: “از من تشکر می‌کنید؟! خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود که این کارها را می‏‌کنی!!” گفت “دستی که به مادرش خدمت می‌کند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید.” هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم.
قرائت سوره‌های قرآن در شب جمعه ↫◄ در شب جمعه این سوره‏ ها را بخوانید که از برای هر یک فوائد و ثواب بسیار روایت شده است: 【بنی‌اسرائیل، كهف، الم سجده، یس، ص احقاف، واقعه، سجده، حم دخان، طور، جمعه و چنانچه كسی فرصت ندارد فقط سوره واقعه و سوره‌های ماقبل آن را بخواند】 ◽️امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هر که در شب جمعه سوره را ختم کند خدا او را دوست دارد و او را محبوب گرداند و در دنیا بد حالی و تنگدستی و فقر نبیند و هیچ آفت دنیا به او نرسد و از رفقاء حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام باشد و این سوره مخصوص امیرالمؤمنین است ◽️روایت است هر كس در هر شب جمعه سوره را بخواند كفاره او از آن جمعه تا جمعه دیگر خواهد بود و نيز همين فضيلت براى كسی ‏كه در هر شب جمعه و بعد از ظهر و عصر جمعه سوره را بخواند وارد شده است ↩️ یکصد مرتبه قرائت سوره مبارکه و هدیه آن به محضر امام زمان عج برای به دست آوردن قلب سلیم تأکید و سفارش فراوان شده است در شب و عصر جمعه صد رحمت الهی از آسمان نازل می‌شود که ۹۹ تای آن برای کسی است که در این اوقات سوره قدر را صد مرتبه بخواند ◽️هر که در هر شب جمعه سوره «بنی‌اسرائیل» را بخواند، نمیرد تا به خدمت حضرت قائم‏ علیه‌السلام برسد و از اصحاب آن حضرت باشد ◽️و فرمود که هر که سوره را در هر شب جمعه بخواند، نمیرد مگر شهید و حق تعالی او را در روز قیامت با شهداء محشور گرداند و با ایشان بدارد ◽️هر که سوره‌های «سه طسین» سوره ، ، را در شب جمعه بخواند از دوستان خدا باشد و در امان و حمایت حق تعالی باشد و فقر و تنگدستی در دنیا به او نرسد و در آخرت خدا از بهشت آنقدر به او عطا کند که او راضی گردد و زیاده از رضا به او کرامت فرماید و صد زن از حوریان بهشت به او تزویج نماید ◽️هر که سوره را در هر شب جمعه بخواند حق تعالی در قیامت نامه او را به دست راست او دهد و او را بر اعمال او حساب نکند و از رفقاء محمد و آل او علیهم السلام باشد ◽️و به سند معتبر از حضرت باقر علیه‌السلام منقول است که هر که سوره #ص را در شب جمعه بخواند از خیر دنیا و عُقبی‏ آنقدر به او عطا کنند که نداده باشند مگر به پیغمبر مرسلی یا ملک مقرّبی و او را داخل بهشت گردانند با هر که خواهد از اهل خانه او حتی خادمی که او را خدمت کرده است اگر چه داخل عیال او نباشد و در حدّ شفاعت کردن او نباشد ◽️و از حضرت صادق‏ علیه‌السلام منقول است که هر که در شب جمعه یا روز جمعه سوره را بخواند در دنیا به او ترس و بیمی نرسد و در آخرت از فَزَع و ترس روز قیامت ایمن باشد
مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) می گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.) با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است... و آن شعر این است : آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده ای گل بی‌خار گلستان عشق/ قرب مکانی چو گیاهم بده لایق وصل تو که من نیستم/ اذن به یک لحظه نگاهم بده ای که حریمت مَثل کهرباست/ شوق و سبک‌خیزی کاهم بده تا که زعشق تو گدازم چو شمع/ گرمی جان‌سوز به آهم بده لشکر شیطان به کمین منند / بی‌کسم ای شاه پناهم بده از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده در شب اول که به قبرم نهند/ نور بدان، شامِ سیاهم بده ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده آن چه صلاح است برای «حسان»/ از تو اگر هم که نخواهم بده "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز دُز اول واکسن کوو ایران برکت را دریافت کردند. 🔹این واکسن که محصول تلاش محققان و دانشمندان جوان ایرانی است به تازگی مجوز مصرف را با اتکا به دانش بومی دریافت کرد و ایران به یکی از ۶ کشور تولیدکننده واکسن کرونا در جهان تبدیل شد.
دامنة‌ كوه‌ الوند يكي‌ از علما با عده‌اي‌ از همراهان‌ شب‌ به‌ دامنه‌ كوه‌ الوند در همدان مي‌رسندوتصميم‌ مي‌گيرند كه‌ شب‌ را در آنجا اطراِ كنند.سپس‌ متوجه‌ پيرمردي‌مي‌شوند كه‌ در دامنه‌ كوه‌ زندگي‌ مي‌كند.نزد او مي‌روند و از او علت‌ كوه‌نشين‌ شدنش‌ را مي‌پرسند.او مي‌گويد كه‌ مدتي‌ است‌ ميل‌ به‌ عبادت‌ دربيابان‌ وكوه‌ را پيدا كرده‌ لذا چندسال‌ است‌ كه‌ در اينجا به‌ عبادت‌ مشغول‌است‌.از خاطرات‌ او در اين‌ مدت‌ مي‌پرس‌ ند او جواب‌ مي‌دهد كه‌ شبي‌مشغول‌ نماز بودم‌ كه‌ ناگاه‌ صداي‌ حيوانات‌ درنده‌ و وحشي‌ راشنيدم‌.وقتي‌ نگاه‌ كردم‌ ديدم‌ عده‌اي‌ از حيوانات‌ وحشي‌ واهلي‌ بطرف‌من‌ مي‌آيند.من‌ نماز را تمام‌ كردم‌ ودچار وحشت‌ شدم‌.ناگاه‌ ديدم‌ كه‌ آنهادور مرا گرفتند وسرهاي‌ خود را به‌ زمين‌ مي‌كوبيدند وناله‌ مي‌كردند.من‌از عمل‌ اينها تعجب‌ كردم‌ ولي‌ بيادم‌ آمد كه‌ امشب‌ شب‌ عاشورا است‌وطبق‌ روايات‌ حيوانات‌ هم‌ براي‌ امام‌ حسين‌(ع‌)عزاداري‌ مي‌نمايند.من‌عمامه‌ام‌ را برداشتم‌ وشروع‌ كردم‌ به‌ سر وسينه‌ زدن‌ وحسين‌ حسين‌كردن‌.ناگاه‌ آنها هم‌ با من‌ هم‌ آواز شدند وچندساعتي‌ به‌ اين‌ حالت‌ بود تاكم‌ كم‌ پراكنده‌ شدند
چت با خدا گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم گفتی: فانی قریب .:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::. گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم... كاش می‌شد بهت نزدیك شم گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::. گفتم: این هم توفیق می‌خواهد! گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::. گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::. گفتم: با این همه گناه... آخه چیكار می‌تونم بكنم؟ گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::. گفتم: دیگه روی توبه ندارم گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::. گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::. گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟ گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::. گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌كنم گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::. ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك گفتی: الیس الله بكاف عبده .:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::. گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟ گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳)
✅✅✅✅ 🎈🎈🎀🎀📖✏️✏️✏️
اثرات بسیار خطرناک بسته شدن نطفه در مکان یا زمانهای نامناسب رعایت نکردن دستورات اسلام درباره زمانها ومکانهای مکروه درموقع بسته شدن نطفه گاهی باعث تولد فرزندانی که جسم ویا روح معیوب دارند میشود. در مكارم الاخلاق طبرسی وبحار این چنین امده که : رسول خدا به علي فرمود: . يا علي! به هنگام آميزش سخن مگوي، كه اگر فرزندي در آن حال متولد شود، از لال شدن ايمن نباشد. همچنين نبايد كسي در عورت همسر بنگرد كه نگاه به عورت او، موجب نابينايي (كوري) فرزند مي شود. يا علي! با همسر خود با ياد و ميل زنان ديگر جماع مكن، كه مي ترسم اگر فرزندي پا بگيرد، ديوانه وابنه اي و در صفت زنان باشد. يا علي! كسي كه جنُب است يا همسرش در بستر مي باشد، قرآن نخواند، كه مي ترسم آتش فرود آيد و هر دو را بسوزاند. يا علي! نزديكي مكن مگر آن كه تو و همسرت هر يك دستمال و پارچه اي جداگانه داشته باشيد و با يك چيز خود را پاك نكنيد كه شهوت بر شهوت ننشيند و بين شما عداوت انگيزد و كارتان به طلاق انجامد. يا علي! ايستاده جماع مكن كه اين كار الاغ است، و اگر فرزندي در اين حال به وجود آيد، دربستر بول نمايد و چون الاغ همه جا بول كند. يا علي! زير دخت ميوه دار نزديكي مكن كه اگر فرزندي حاصل شود، جلاد يا آدمكش و يا كاهن شود. يا علي! در برابر خورشيد و آفتاب نزديكي مكن، مگر آن كه خود را از نور با پرده اي بپوشانيد. در غير اين صورت اگر فرزندي به دنيا آيد، همواره در فقر و نكبت به سر برد. يا علي! بر پشت بام جماع مكن كه حاصل آن، فرزندي منافق و رياكار و بدعت گذار باشد. يا علي! بين اذان و اقامه جماع مكن كه در اين صورت اگر فرزندي پديد آيد، به خونريزي حريص باشد. يا علي! با زن حامله ات جز با وضو نزديكي مكن كه اگر فرزندي متولد شود ، كوردل و بخيل گردد. يا علي! در شب عيد فطر جماع مكن كه حاصل آن فرزندي شرور باشد. در شب عيد قربان جماع مكن كه اگر فرزندي به هم رسد، شش انگشت و چهار انگشت شود. همچنين در شب نيمه شعبان نزديكي مكن كه حاصل آن فرزندي آبله رو و زشت منظر و زشت مو خواهد بود. يا علي! در اواخر هر ماه – دو روز مانده به آخر ماه – جماع مكن كه اگر فرزندي شود ياور ستمكاران باشد و گروه مردمان را به هلاكت رساند. يا علي! شبي كه عزم مسافرت داري، جماع مكن كه اگر فرزندي به دنيا آيد، مالش را به نا حق مصرف كند؛ زيرا تبذيركنندگان برادر شيطانند. در طريق سفر تا سه شبانه روز از آغاز سفر نزديكي مكن كه اگر فرزندي متولد شود، معين و ياور ستمكاران گردد. يا علي! شب هاي دوشنبه آميزش كن كه اگر فرزندي حاصل شود، حافظ قرآن گردد و به قسمت خدا خشنود باشد. يا علي! اگر شب هاي سه شنبه جماع كني و فرزندي آيد، شهادت روزي او گردد پس از آن كه به يگانگي خدا و نبوت من شهادت دهد، و خداوند با مشركان عذابش نكند و دهانش خوشبو باشد. اين فرزند رحم دل و دست و دل باز است و زبانش از دروغ و بهتان پاك خواهد بود. يا علي! اگر شب پنج شنبه آميزش كني و فرزندي به وجود آيد، يا حاكم و يا عالم گردد. اگر روز پنج شنبه به هنگام رفتن خورشيد از وسط آسمان نزديكي كني و فرزندي پا بگيرد، شيطان به او نزديك نگردد و پر فهم باشد و خداوند سلامت دين و دنيا را روزي اش سازد. يا علي! اگر شب جمعه جماع كني و در اثر آن فرزندي پديد آيد، سخنگو و حرف زن باشد. و اگر روز جمعه پس از عصر نزديكي كني، دانشمند و معروف و مشهور گردد ان شاء الله تعالي . يا علي! در ساعت اول شب جماع مكن كه ايمن نيستي فرزندت ساحر شود و دنيا را بر آخرت برگزيند . يا علي! وصيت مرا حفظ كن، چنان كه من از برادرم جبرئيل حفظ كردم(مکارم الأخلاق، ص209-211؛ بحار الأنوار، ج103، ص282-283)
يكي‌ از بزرگان‌ گفته‌ است‌:اين‌ ده‌ چيز در بهشت‌ است‌:جواني‌ كه‌ با اوپيري‌ نيست‌.*سلامتي‌ كه‌ بدنبالش‌ بيماري‌ نيست‌.*سلطنتي‌ كه‌ در اوعزل‌ نيست‌.*راحتي‌ كه‌ با او شدت‌ نيست‌.*نعمتي‌ كه‌ با او محنت‌نيست‌.* بقائي‌ كه‌ با او فنا نيست‌.*حياتي‌ كه‌ با او مرگ‌ نيست‌.*عزتي‌كه‌ با او ذلت‌ نيست‌.*رضائي‌ كه‌ بااو سخط‌ نيست‌.*اُنسي‌ كه‌ بااووحشت‌ نيست‌. یکی از علما قرن چهاردهم ☺️هم گفته این چند چیز در بهشت نیست:کچلی!عینک!دندان مصنوعی!لکنت زبان!عصا!سمعک!باطری قلب!دیالیز!!پای مصنوعی!کمردرد!!دیسک کمر!کوتوله!یبوست!!افسردگی!!سرماخوردگی و انفلوانزا!وغیره😊
👌 ذکر توصیه شده امام زمان برای حوائج ☘ مرحوم آيت الله شيخ محمدتقى اصفهانى معروف به آقانجفى اصفهانى در احوال خود چنين مینويسد : ✍ زمانى در نجف اشرف مشغول رياضت بودم كه در آن دوره اسرارى بر من مكشوف گرديد يكى از آن اسرار اين بود كه شب چهارشنبه اى در مسجد سهله نشسته بودم. نزديك سحر شخصى از رجال الغيب را ديدم و سؤالات بسيارى از او نمودم و جواب سؤالاتى كه از قول حضرت نقل میكرد مرتب مینوشتم كه مبادا فراموش شود. يكى از آن سؤالات اين بود كه ذكرى به من بياموزيد تا در تمام حوائج به دردم بخورد؟ در جواب فرمودند : 👌 ذكرى نزديك‌تر از صلوات بر محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) در پيشگاه خداوند متعال نيست. 📚 کتاب فوايد الصلوات ص ۴۹ 🌷 آیت الله جوادی آملی : 👌 یا برای دفع است یا برای رفع ، ما یک بهداشت داریم یک درمان. بهداشت برای این است که کسی مریض نشود و درمان برای این است که اگر کسی مریض شد سلامت خود را بازیابد. ☘ اولیای الهی این است که استغفار می کنند تا بیماری به طرف آنها نرود و استغفار ما درمانی است ؛ طلب مغفرت می کنیم تا مشکل ما حل شود. 📖 جلسه درس اخلاق 95/09/11 behjat135
روی درب دوم بهشت نوشته شده است:چاره‌ خوشحالي‌ روز قيامت‌ چهارخصلت‌ است‌.كشيدن‌ دست‌ مهرباني‌بر يتيمان‌.مهرباني‌ بر بيوه‌ زنان‌.تلاش‌ در رفع‌ گرفتاري‌ مؤمنان‌.دست‌گيري‌ از بيچارگان‌
طرف‌داشت‌غیبت‌میکرد بهش‌گفت: شونه‌هاتو‌دیدی گفت:مگه‌چی‌شده؟! گفت:یه‌ڪوله‌باری‌از"گناهان‌" اون‌بنده‌خداروشونه‌های‌توئه! 🕊
بر گرفته از سخنراني هاي آيت الله ناصري (حفظه الله) ❇️ توسل به مادر عليه السلام توسلات خیلي اثر دارد. حضرت بقیةالله ـ روحي له الفداءـ عنایتي به مادرشان دارند. این را مکرر از بزرگان شنیده ام. مثلاً یک ختم قرآن براي حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد ميشوي، دو رکعت نماز مستحبي بخوان و ثوابش را هدیه کن براي نرجس خاتون. حضرت امام زمان عليه السلام خوشحال ميشوند. به یاد مادر حضرت بودن، یک عنایتي است. یک محبتي است. عبادات ما که عبادت نیست، پوک و پوچ است. از پوچ هم یک خرده آن طرفتر؛ لکن حضرت، یک توجه دیگري دارد. نُکتِه هایِ ناب
💛🌻 خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود ، پناه می برم به خدا از روزی که گناه،فرهنگ و عادت مردم شود . 🌸 ┄┅፨• •፨┅┄ @عاشقان شهادت