🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#روزی_که_اولین_شهید_لشگر_10_مجروح شد
#تخریبچی_شهید_سید_مرتضی_مساوات
🔴 تیپ سیدالشهداء(ع) در مهرماه سال 61و قبل از عملیات #مسلم_ابن_عقیل (ع) در تهران با کمک گرفتن از گردان های پادگان ولیعصر(ع) تشکیل شد و در اولین ماموریت در خط پدافندی سومار مستقر شد.
واحد #تخریب_تیپ_سیدالشهداء(ع) از اولین واحدهای رزمی بود که شکل گرفت و سردار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان بعد از مدت کوتاهی به عنوان فرمانده تخریب معرفی شد و #شهید_حاج_سید_محمد_زینال_حسینی که از تجربه بالایی در تخریب برخوردار بود در کنار شهید نوریان مشغول به کار گردید.
اولین ماموریت واحد تخریب تیپ تازه تاسیس سیدالشهداء(ع) پاکسازی میادین مین منطقه #سومار_و_گیلانغرب بود.
در این ماموریت اولین شهید تیپ سیدالشهداء(ع) تخریبچی #شهید_سید_مرتضی_مساوات بود که در تاریخ 27 آبانماه 1361 در منطقه سومار در حال خنثی سازی و با انفجار #مین_کوشکوبی به شدت مجروح گردید و به پشت جبهه منتقل گردید و بعد از 10 روز به علت جراحت های سخت در 6 آذر ماه سال 61 به شهادت رسید.
🔴 شهید سید مرتضی مساوات از نیروهای با تجربه ی تخریب قرارگاه کربلا بود که بعد از تاسیس تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) به این واحد پیوست و هنگام شهادت 19 ساله بود. پیکر مطهر این شهید بعد از تشییع در تهران در گلزار شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#اولین_شهید_لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام
#تخریبچی_شهید_سید_مرتضی_مساوات
☑️ #شهادت_6_آذر_1361
منطقه عملیاتی سومار
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#خنثی_کردن_مین_با_دست_مجروح
شهید سید مرتضی مساوات
✍️✍️✍️ راوی : #سید_هاشم_مساوات(برادر شهید)
#سید_مرتضی مجروح شده بود آوردنش بیمارستان تهران.
دستش ترکش خورده بود و توی گچ بود
در بیمارستان فرمانده شون برای ملاقات اومده بود
فرمانده شون #برادر_عبدالله فرمانده تخریب بود
من به ایشون گفتم : برادرعبدالله حالا که دستش زخمی شده مادرمون نگران است که با این دست زخمی نمیتونه #مین_خنثی کنه پانشه بازبره جبهه و مین خنثی کنه.
گفتم برادر عبدالله چند وقت مرخصی به مرتضی بده تا دستش خوب بشه بیاد جبهه.
برادرعبدالله گفت: من حرفی ندارم خودش گوش نمیده.
مرتضی با همون دست بسته و گچ گرفته رفت جبهه...
وشنیدم با همون دست مجروحش مین خنثی میکنه.
@alvaresinchannel
#گزارش_شهادت_فرمانده_تخریب
#چگونگی_شهادت_اولین_شهید_لشگر_10
برادر #عبدالله_نوریان فرمانده شهید تخریب لشگر10 میگفت :
شهید سید مرتضی مساوات شب قبل از شهادتش خواب دیده بود و به من گفت:
برادر عبدالله من شهید میشم
وقتی با من خداحافظی کرد و با من روبوسی کرد بوی شهادت میداد.
راوی:برادرشهید
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#تخریبچی_شهید_سید_مرتضی_مساوات
🔴40 روز بعد از شروع جنگ #سید_مرتضی پایش به جبهه باز شد
از قدیمی های تخریب بود
زیر دست #شهید_خیاط_ویس از بنیانگذاران تخریب در جنگ کار کرده بود
مرتضی از تخریبچی های #قرارگاه_تخریب در جنوب بود و هنگام عملیات ها به تیپ و لشگرها برای باز کردن معبر مامور میشدند.
در پاکسازی #میادین_مین در اطراف بستان و هویزه و سوسنگرد خیلی فعال بود.
با تشکیل #تیپ_سیدالشهداء(ع) وقبول فرماندهی #تخریب از سوی #شهید_حاج_عبدالله_نوریان به واسطه ی رفاقتی که با هم از تخریب قرارگاه کربلا داشتند وارد تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) شد.
در اولین ماموریت تخریب تیپ سیدالشهداء علیه السلام برای پاکسازی میادین مین سومار و گیلانغرب به علت تجربه بالا در پاکسازی میادین مین کمک کار شهید نوریان بود.
در این ماموریت بود که در اثر انفجار #مین_کوشکوبی و اصابت ترکشهای فراوان و قطع شدن هر دوپا از بالای زانو در تاریخ 27آبان 61 به شدت مجروح شد و برای درمان به تهران فرستاده شد . اما درتاریخ 6 آذرماه 1361 به جهت شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
@alvaresinchannel
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
#گزارش_شهادت_فرمانده_تخریب #چگونگی_شهادت_اولین_شهید_لشگر_10 برادر #عبدالله_نوریان فرمانده شهید تخریب
شهید حاج عبدالله نوریان در دستنوشتهای روایتی از شهادت سید مرتضی مساوات و گریه عجیب خود میگوید.
سید «مرتضی مساوات» از نیروهای تخریبچی لشکر 10 سیدالشهدا (ع) متولد 10 آبان سال 1342 و اصالتا اهل شهر گرگان بود. او در تاریخ ششم آذر سال 61 در منطقه عملیاتی سومار در اثر انفجار مین به شهادت رسید. در ادامه روایت شهید حاج «عبدالله نوریان» فرمانده گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا (ع) را از شهادت شهید «مساوات» میخوانید.
«تقریبا یک ساعتی در کوه پیاده رفته بودیم که یکی از برادران پایش به سیم تله خورد و یک مین در نیم متریاش منفجر شد. من هم در فاصله دو متریاش بودم. با صدای انفجار برگشتم، خون زیادی در پشت سر خود مشاهده کردم، چند لحظهای نگذشته بود که برادر عزیزمان را بر روی زمین دیدم. به سویش رفتم، از پاهایش خون زیادی میآمد. سریع با بند پوتین پاهایش را بستم با پتویی که با خود برده بودیم او را روی پتو قرار دادیم. میدانی برادر مجروحمان در آن لحظه چه گفت؟ گفت برادرها دعای فرج بخوانید. همه باهم دعا خواندیم. یک ساعت و خوردهای طول کشید تا از میدان بیرون آوردیمش. اما این یک ساعت سراسر درس بود، سراسر روحیه و ایمان بود.
بعد از اینکه برادر فوق را از میدان خارج کردیم و در ماشین تویوتا قرار دادیم به سمت اورژانس حرکت کردیم. در ماشین گریه عجیبی سراسر بدنم را لرزاند، طوری که با گریهام دیگر برادران به گریه افتادند، گریهای که هیچوقت در زندگی با آن شدت نکرده بودم. میدانی، خوبان، پاکان، مومنام و آنانی که خدا دوستشان دارد را به پیش خودش میبرد و ما ناپاکان و بدان باید بمانیم. بله، از این ناراحت بودم که چرا من را خدا پیش خودش نبرد. این تذکری به من بود تا درس بگیرم که هنوز به آن درجه از ایمان نرسیدهام.
خداوند تبارک تعالی ما را در انجام امور مسلمین موفق بدارد.»
19.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه فاطمیه
بیت المجتبی علیه السلام
حجت الاسلام یوسفی
مشرف شوید روضه
سلام بر #شهیدان_گمنام
فرزندان حضرت زهراءسلام الله علیها
@alvaresinchannel
انالله و انا الیه راجعون
بدینوسیله درگذشت همشیره مومنه ی سردار فضلی فرمانده جانباز لشگر۱۰سیدالشهداء(ع)و شهید رحمان فضلی را تسلیت عرض مینماییم
@alvaresinchannel
#تشییع_خواهر_شهید_فضلی
همشیره سردار جانباز حاج علی فضلی
فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع)
بهشت زهرا سلام الله علیها- قطعه 105
یاد و خاطره معلم #شهید_رحمان_فضلی را گرامی میداریم
@alvaresinchannel