🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌿
#رسول_تخریبچی
#تخریبچی_شهید
#حاج_رسول_فیروزبخت
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
شهید #رسول_فیروزبخت سال 1345 در کرج به دنیا آمد
و در گلشهر زندگی کرد.
از وقتی خودش را شناخت دیگر بندگی کرد و خوب هم بندگی کرد. جوانهای #گلشهر_کرج خیلیهایشان رسول را نمیشناسند.
آهای نوجوانهای 16 ساله، او هم سن شما بود رفت جبهه و در جبهه ماندگار شد.
در میان گردانهای گوناگون حاضر در #دفاع_مقدس، شاید با جرات بتوان گفت که #بچههای_تخریب بیشتر از همه به شهادت نزدیک بودند. آنها هر لحظه باید خود را برای رفتن به معراج آماده میکردند.
رسول مثل بعضیها برای #رفع_تکلیف جبهه نرفت بلکه برای #انجام_تکلیف جبهه رفت. او در جبهه دنبال کمال بود و سعی میکرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختیهاست باشد. پس رسول «تخریبچی» شد. همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم میکرد دنبال رد گم کردن بود.
بخشی از دل نوشته شهید «فیروزبخت»:
معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند. شاید من جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمیدانم آن موقع چه حالتی به من دست میدهد. الان که دارم فکر آن موقع را میکنم سینهام درد میگیرد و از خدا میخواهم ....
خوشا آنانکه جانـان میشناسند طریق عشق و ایمان میشناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان میشناسند
یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر #بچههای_تخریب لشکر 10 توی #مقر_الوارثین، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد.
دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمیدونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زندهایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم.
یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز میکنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. #شهید_حاج_رسول_فیروز بخت در پاکسازی #میادین_مین_منطقه_سردشت به همراه همرزم شهیدش #حاج_قاسم_اصغری در 10 آبان 66 بر اثر انفجار #مین_والمری_به آسمان پر کشید.
🌿🌸
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌿
#رسول_تخریبچی
#تخریبچی_شهید
#حاج_رسول_فیروزبخت
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
شهید #رسول_فیروزبخت سال 1345 در کرج به دنیا آمد
و در گلشهر زندگی کرد.
از وقتی خودش را شناخت دیگر بندگی کرد و خوب هم بندگی کرد. جوانهای #گلشهر_کرج خیلیهایشان رسول را نمیشناسند.
آهای نوجوانهای 16 ساله، او هم سن شما بود رفت جبهه و در جبهه ماندگار شد.
در میان گردانهای گوناگون حاضر در #دفاع_مقدس، شاید با جرات بتوان گفت که #بچههای_تخریب بیشتر از همه به شهادت نزدیک بودند. آنها هر لحظه باید خود را برای رفتن به معراج آماده میکردند.
رسول مثل بعضیها برای #رفع_تکلیف جبهه نرفت بلکه برای #انجام_تکلیف جبهه رفت. او در جبهه دنبال کمال بود و سعی میکرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختیهاست باشد. پس رسول «تخریبچی» شد. همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم میکرد دنبال رد گم کردن بود.
بخشی از دل نوشته شهید «فیروزبخت»:
معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند. شاید من جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمیدانم آن موقع چه حالتی به من دست میدهد. الان که دارم فکر آن موقع را میکنم سینهام درد میگیرد و از خدا میخواهم ....
خوشا آنانکه جانـان میشناسند طریق عشق و ایمان میشناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان میشناسند
یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر #بچههای_تخریب لشکر 10 توی #مقر_الوارثین، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد.
دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمیدونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زندهایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم.
یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز میکنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. #شهید_حاج_رسول_فیروز بخت در پاکسازی #میادین_مین_منطقه_سردشت به همراه همرزم شهیدش #حاج_قاسم_اصغری در 10 آبان 66 بر اثر انفجار #مین_والمری_به آسمان پر کشید.
🌿🌸
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹
🌹
#آیا_به_یاد_ما_هستید
نیم ساعت از نیمه شب 12 ماه رمضان گذشته بود که مشرف شدم به امام زاده عبدالله(ع) شهرری.
ساعت یک نیمه شب مناجات حاج محمدرضا غلامرضازاده شروع شد
وسط مناجات ابوحمزه #یاد_رسول افتادم
🔴 #رسول اهل مناجات بودوخیلی هم بدگریه میکرد و چشم های پرخون و ورم کرده اش زود اون رو لو میداد.یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر #بچههای_تخریب لشکر10توی #مقر_الوارثین، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه،انگارگریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد.
دیدم حال وحوصله شوخی رو نداره،یه خورده باهم درد دل کردیم.رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت:نمیدونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زندهایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم.
یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز میکنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. #شهید_حاج_رسول_فیروز بخت در پاکسازی #میادین_مین_منطقه_سردشت به همراه همرزم شهیدش #حاج_قاسم_اصغری در10 آبان 66بر اثر انفجار #مین_والمری_به آسمان پر کشید.(جعفرطهماسبی)
🌿🌸
🌸🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌿
#رسول_تخریبچی
#تخریبچی_شهید
#حاج_رسول_فیروزبخت
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
شهید #رسول_فیروزبخت سال 1345 در کرج به دنیا آمد
و در گلشهر زندگی کرد.
از وقتی خودش را شناخت دیگر بندگی کرد و خوب هم بندگی کرد. جوانهای #گلشهر_کرج خیلیهایشان رسول را نمیشناسند.
آهای نوجوانهای 16 ساله، او هم سن شما بود رفت جبهه و در جبهه ماندگار شد.
در میان گردانهای گوناگون حاضر در #دفاع_مقدس، شاید با جرات بتوان گفت که #بچههای_تخریب بیشتر از همه به شهادت نزدیک بودند. آنها هر لحظه باید خود را برای رفتن به معراج آماده میکردند.
رسول مثل بعضیها برای #رفع_تکلیف جبهه نرفت بلکه برای #انجام_تکلیف جبهه رفت. او در جبهه دنبال کمال بود و سعی میکرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختیهاست باشد. پس رسول «تخریبچی» شد. همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم میکرد دنبال رد گم کردن بود.
بخشی از دل نوشته شهید «فیروزبخت»:
معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند. شاید من جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمیدانم آن موقع چه حالتی به من دست میدهد. الان که دارم فکر آن موقع را میکنم سینهام درد میگیرد و از خدا میخواهم ....
خوشا آنانکه جانـان میشناسند طریق عشق و ایمان میشناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان میشناسند
یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر #بچههای_تخریب لشکر 10 توی #مقر_الوارثین، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد.
دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمیدونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زندهایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم.
یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز میکنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. #شهید_حاج_رسول_فیروز بخت در پاکسازی #میادین_مین_منطقه_سردشت به همراه همرزم شهیدش #حاج_قاسم_اصغری در 10 آبان 66 بر اثر انفجار #مین_والمری_به آسمان پر کشید.
🌿🌸
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🔸روایت شهید زعفری از عملیات خیبر:
#عملیات_خیبر بود وبا #حاج_قاسم_اصغری توی درگیری های #جزیره_مجنون کنار هم بودیم..توی محاصره تانکها نزدیک دهکده داخل جزیره گیر افتاده بودیم.خاکریزی که پشتش بودیم باگلوله های مستقیم تانک هر لحظه داشت کوتاه تر میشد.با شهادت و مفدود شدن فاصله مون کم شده بود.دیدم سرصدامیاد نگاه کردم دیدم یکی از #تانکها به چندمتری ما رسیده.به حاج قاسم اشاره کردم.
دیدم تند تند داره حمدوسوره میخونه..بهش گفتم #برادر_اصغری داری فاتحه ی خودت رو میخونی. #التماس_شفاعت.
دیدم داره با پیم نارنجک ور میره.
گفتم: میخواهی چیکار کنی
گفت مواظب من باش میرم سراغ تانک.. اگر تانک به خاکریز برسه دخل همه رو میاره
در یک آن ، با همه ی توانش دوید سمت تانک واز شنی ها بالا رفت و برجک رو باز کرد و نارنجک رو داخلش انداخت. و تانک رو منفجر کرد.
غلام میگفت : وقتی اومد پشت خاکریز تلو تلو میخورد. بهش گفتم برادر اصغری داشت قلبم میومد توی جورابم. گفت خدا بهم رحم کرد.
یاد هر دوشون بخیر
#حاج_قاسم_اصغری 10آبانماه سال 66 با انفجار مین والمر از منطقه عملیاتی سردشت پرکشید و #شهید_غلامرضا_زعفری هم در 19 اسفند ماه 66 از جبهه جنوب میهمان آسمانیان شد.
@alvaresinchnnel
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#سالگرد_شهادت_حاج_رسول
سردار شهید تخریب حاج رسول فیروزبخت
🟢 #رسول اهل مناجات بودوخیلی هم بدگریه میکرد و چشم های پرخون و ورم کرده اش زود اون رو لو میداد.یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر #بچههای_تخریب لشکر10توی #مقر_الوارثین، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه،انگارگریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد.
دیدم حال وحوصله شوخی رو نداره،یه خورده باهم درد دل کردیم.رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت:نمیدونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زندهایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم.
یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز میکنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم.
🔸 #شهید_حاج_رسول_فیروز بخت در پاکسازی #میادین_مین_منطقه_سردشت به همراه همرزم شهیدش #حاج_قاسم_اصغری در10 آبان 66بر اثر انفجار #مین_والمری_به آسمان پر کشید.(جعفرطهماسبی)
🌿🌸
🌸🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
#وصیت_نامه_دستنویس
#به_خط_و_امضاء
#سردار_شهید_تخریبچی
#حاج_قاسم_اصغری
جانشین تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع)
شهادت 10آبان 66 سردشت
@alvaresinchannel