گفتــم امـــروز کہ روز
غـــم مــولاستـــ عجبــــ ...
پــس چــرا این دل من
درهوس کربـــ بلاستـــــ؟
روزها را که شمردم دیدم
۱۱۰ روز دیگر عاشــوراستـــ
#لبيـــك_يــاحیـــــدر 🍃❤️
Karimi-Taheri 21 Ramezan 97-02.mp3
22.5M
---
🌙💔
---
#ثمینه
غم دل تمومے ندارهـ😔
اگہ گریہ بےاختیارهـ😭
یکے چادر فاطمہام رو💔
بیاره رو چشمام بزارهـ😞
#مرگحیدرازداغزهراشه😢
#تودنیاعلیعشقزهراستــــ💜
#حاج_محمود_ڪریمے 🎤
-
هَروقتدیدے
گُناهکَردے
عینخیالتنَبود
بِدون
ازچِشمخُدااُفتادے
وَلےاگهگُناهکَردے
غُصهخوردے
بِدونهَنوزمےخوادت♥️✨
°|•
#شب_قدر
امشب جوشن کبیر #می_خوانیم
یعنی کتاب دعا را باز میکنیم
لب تکان میدهیم و ورق میزنیم.
کاش شبی برسد
که #جوشن_کبیر را #بچشیم.
#جوشن_کبیر
برای خواندن و آغاز کردن مستی است
ما از اول که میخوانیم
میخوانیم که تمام کنیم این دعا را.
تو #تجلّی اسمهای خدا روی زمینی
پس تو
#جوشن_کبیر_مجسّمی_آقا!
هر لحظه دیدن تو
یک بار چشیدنِ صد بندِ دعای #جوشن_کبیر است.
من #جوشن_کبیر را دوست دارم
و دوست دارم در هر چشم بر هم زدنی
یک بار جوشن کبیر را بچشم.
امشب بانی جوشن کبیرم شو آقا!
#اللهمعجللولیڪالفرج
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✴️انصاف یعنے
اگہ روزهاے سخت رسید
روزهاے خوب زندگیت یادت بمونہ🌸
انصاف یعنے
بدونے خداے روزهاے سخت
همون خداے روزهاے خوبہ✨
💫منصف باشیم...
✾★
♦️ #استاد_زاهدی:
💠سه پیش شرط برای شرکت در لشکر امام زمان (عج) بر اساس زیارت عاشورا
#زیارت_عاشورا را هر روز بخوانیم .
🗣 خانوووووووووم_شماره_بدم؟
🚗خانوم خوشگله برسونمت ؟؟
💁♂ خوشگله چند لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟
☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️
بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود…
این قضیه به شدت آزارش می داد😔
🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد...
اما
🌸روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️
🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد
انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد
وارد حرم شد و کنار ضریح نشست🌸
😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️
😭خدایا کمکم کن…
☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود که با صدای زنی بیدار شد…
👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی!
مردم می خوان زیارت کنن!!!‼️
😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
💃به سرعت از آنجا خارج شد…
وارد شهر شد…
اما…
اما انگار چیزی شده بود…
دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
😯 انگار محترم شده بود…
نگاه هوس الودی تعقیبش نمی کرد!‼️
🌼احساس امنیت کرد…
با خود گفت:
مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!!
🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️
اما اینطور نبود!
🌿یک لحظه به خود آمد…
🌸دید چادر امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
آنان که ز معبود خبر یافته اند
از جملهٔ کائنات سر تافته اند
دریوزه همی کنم ز مردان نظری
مردان همه از قرب نظر یافته اند
#بابا_افضل_کاشی