#مــهـمانـی_از_ســوی_بــهــشت [ سال‌۶۲ درعالـم‌بچگے ازپسرخاله‌ام‌باهیجان‌پرسیدم: شمارزمنده‌اسلامین؟! گفت:نه‌عزیزم! ماشرمنده‌اسلامیم مےگفت‌ازآن‌موقع‌فڪرمیکردم شرمنده‌اسلام‌یک‌رده‌بالاتره‌وافتخار مےکردم‌پسرخالم‌شرمنده‌اسلامه! تاوقتی‌که‌شهیدشد... شهیدکلهر :)💔🥀 ] 🍃🍃🍃🍃🍃 #پایگاه_معصومیه @alzahra14

🌠🍁 🍁 💠#اطلاع_نگاشت 💢موضوع: تحول جوانانه 🔻چگونگی و الزامات ورود جوانان به عرصه حرکت عمومی کشور #مکتب_انقلاب_اسلامی #نشستهای_بصیرتی #روشنگری #ثامن 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍁 🌠🍁

🌠🍁 🍁 🌀#یادداشت 🌐نسخه pdf ✅موضوع: عملیات روانی دشمن در خصوص سلامتی #رهبر_معظم_انقلاب_اسلامی 🔹-🔸🌹🔹-🔸 🔻 ماجرای بیماری رهبری چه بود؟ 🔹هفته‌نامه نیوزویک به دنبال پشتیبانی خبری از جبهه آمریکایی-سعودی 🔸انتشار خبر با جزئیات برای باورپذیری بیشتر و عملیات‌های آینده 🔺دشمن در پی ایجاد یک نقشه‌خطر‌ذهنی‌فلج برای مردم است #نشستهای_بصیرتی #ثامن #روشنگری #رهبری 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍁 🌠🍁

🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ #مــهـمانـی_از_ســوی_بــهــشت ابراهیم می‌گفت‌: اگہ جایی بمانے ڪه دست اَحَدی بهت نرسہ کسی تو رو نشناسہ خودت باشے و آقا #مولا هم بیاد سرتو رویِ دامن بگیره این خوشگلترین شهادتہ..! #شهیدابراهیم‌هادی🕊 شادی روحش صلوات🎁 #اللهم_صل_علی_محـمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم 🍃🍃🍃🍃🍃 #پایگاه_معصومیه @alzahra14

زمـانـے ڪه بگـذریـم از دلبـسـ🔒ـتـگـے هـا از خـود خـودمـاڹـ تـازه مـے شـویـم لایـق بـراے: 🌷شـــــهـــادتـــــ🌷 التماس دعای شهادت 🍃🍃🍃🍃🍃 #پایگاه_معصومیه @alzahra14

#استوری 🔺 حالا دیگه سر دوراهی‌ای، وقتی آرپی‌جی رو میذاری و میچرخونی، زنت، بچه‌ات، همه میان تو ذهنت همه اینا میخوان مانع بشن که تو بلند نشی، و وقتی بلند میشی و آرپی‌جی رو میزنی، اونوقته که دیگه دنیا رو پشت سرت گذاشتی ... #شهید_مصطفی_صدرزاده🌹 #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج 🍃🍃🍃🍃🍃 #پایگاه_معصومیه @alzahra14

🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹✨🌹✨ 🌹✨ #مــهـمانـی_از_ســوی_بــهــشت 🌱| #حاج‌حسین‌یڪتا چندتا قلب براۍ امام‌زمانت شڪارڪردۍ؟! چَندتامون‌ غصه‌خورِ‌ امام‌زمانیم؟! رفقــا! توجنگ‌چیزۍڪهـ بین #‌شھدا جاافتاده‌بود این‌بودڪه‌میگفتن.. امام‌زمان! دردوبلات‌‌به‌جون‌من ❤️ 🍃🍃🍃🍃🍃 #پایگاه_معصومیه @alzahra14

😂✨😂 😂✨ #لبخـند_بزن_بسیجی داشتم تو جبهه مصاحبه می گرفتم کنارم ایستاده بود که یهو یه خمپاره اومد و بوممم... نگاه کردم دیدم یه ترکش بهش خورده و افتاده روی زمین دوربین رو برداشتم و رفتم سراغش بهش گفتم توی این لحظات آخر اگه حرف و صحبتی داری بگو در حالی که داشت شهادتین رو زیر لب زمزمه می کرد ، گفت: من از امت شهید پرور ایران یه خواهش دارم: اونم اینکه وقتی کمپوت می فرستید جبهه خواهشاً اون کاغذ روی کمپوت رو جدا نکنید😂😂😂😂 بهش گفتم: بابا این چه جمله ایه؟ قراره از تلویزیون پخش بشه ها! یه جمله بهتر بگو برادر... با همون لهجه ی اصفهانیش گفت: اخوی! آخه نمی دونی ، تا حالا سه بار به من رب گوجه افتاده.. 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 🎁شادی روح شهدا صلوات 🍃🍃🍃🍃🍃 #پایگاه_معصومیه @alzahra14