فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ماشاالله به این غیرت
واکنش مردم مومن بوشهر به رقاصی و عیاشی اراذل و ولنگاران در روزهای گذشته در #سواحل
🏴ورود دسته های عزاداری در سواحل بوشهر در شب های قدر ابتذال و رقص و برهنگی را از بین برد....
👌اینبار هم مردم منتظر مسئولین در خواب رفته نماندند.....
#غیرت_دینی #شب_قدر
#بیتفاوت_نباشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 هر کس تا دقیقه۲ ببینه دیگه نمیتونه بقیش رو نبینه
فوق العاده!!!!
⚫️ مستشاران ایرانی که در حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق به شهادت رسیدهاند
🥀 سرتیپ پاسدار شهید محمدرضا زاهدی
🥀 سرتیپ پاسدار شهید محمدهادی حاجی رحیمی
🥀 شهید حسین امان اللهی
🥀شهید سید مهدی جلالتی
🥀 شهید محسن صداقت
🥀 شهید علی آقا بابایی
🥀 شهیدسید علی صالحی روزبهانی
#ماه_رمضان🌙
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❤️🔥 اگه نجف و کربلا میخواهی 😍
✅ویژه شب قدر
✍آقای جوادی آملی فرمودن اگر نجف
وکربلا میخواید،شب قدر۴۰مرتبه آیه
۳۵سوره ی نور رو بخونید و از امام رضا(ع) امضا بخواهید...🌸
💌آیه۳۵ نور:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ🌱
💌انجام بدید و برای بقیه بفرستید،
شاید دیگران هم انجام بدن اونوقت شما
هم توی ثواب و برکتش شریک شدید🌸
#ارسالی_ادمین_افتخاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا گناهانی که از آنها توبه می کنیم از پرونده اعمالمان پاک می شوند؟
#حجت_الاسلام_عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی 🎙
🔴اگر این ویژگی نداشته باشید کافر از شما بالا تر هست
🔻 واکنشهای قلبی
و موضعگیریهای رفتاریِ
هر نفر درمورد غزّه، تعیین کننده جایگاهِ 🔺آخرالزمانی اوست
#نشر_حداکثری ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فوووووووووق العااااااااده مهم
🔹 پیشنهاد ویژه و مهم استاد پناهیان برای سومین شب قدر
🔺 هشدار عجیب و جدی آیت الله بهجت (ره)
🔵 لطفا تا جایی که توان دارید این کلیپ را قبل از شب ۲۳ ام به اشتراک بذارین
👇داستانی زیبا از👇
#علم_علی_علیه_السلام
🔹روزی راهبی با جمعی از #مسیحیان به #مسجدالنبی صلی الله علیه و آله آمد در حالی که #طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشت.
👈پس #راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند و سؤال کرد #خلیفه نبی و امین او چه کسی است؟
◾پس جمعیت، ابوبکر را نشان دادند. پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت نامم "عتیق" است. راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سؤال کرد نام دیگری هم داری؟ ابوبکر گفت "نه هرگز"
◾پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از #روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه مسلمین چند سؤال بپرسیم، پس اگر توانست به سؤالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سؤالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم.
⭕ ابوبکر گفت سؤالاتت را بپرس.
راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی، پس سؤالاتت را بپرس.
✍راهب سه سوالش را مطرح کرد:
۱) چه چیزاست که از آن خدا نیست؟🤔
۲) چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟🤔
۳) آن چیست که خدا آن را نمیداند؟🤔
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت؛ باید از عمر کمک بخواهم، پس به دنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد،
عمر که از پاسخ عاجز ماند به دنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سؤالات جا خورد، و جمعیت گفتند؛ چه سؤالیست که می پرسی؟
خدا همه چیز دارد و همه چیز را می داند❗
♦راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد.
ابوبکر گفت:
ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم😳
🌴 #سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود به سرعت خود را به #امام_علی علیه السلام رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی به همراه پسرانش #امام_حسن و #امام_حسین علیهماالسلام میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
🔻ابوبکر خطاب به راهب گفت:
آنکه در جست و جویش هستی آمد.
پس هر سؤالی داری از #علی بپرس!
🔆 راهب رو به امام علی کرده و پرسید؛ نامت چیست؟ امام علی فرمودند: نامم نزد #یهودیان "الیا" نزد #مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است.
⏪ پس راهب گفت: نسبتت با نبی چیست؟
🌷امام علی فرمودند:
او برادر و پسر عموى من است و نیز #داماد او هستم.
🌱پس راهب گفت:
به #عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده من تو بودی.
🔹پس به سؤالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
✍امام علی علیه السلام پاسخ دادند:
🔹 آنچه خدا ندارد، زن و فرزند است.☺️
🔹 آنچه نزد خدا نیست، ظلم است.☺️
🔹 و آنچه خدا نمی داند، شریک و همتا برای خود است.☺️
💯 پس راهب با شنیدن این پاسخ ها امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
☀أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمّد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة☀
✳️ به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در #قرآن علی و در کتاب های پیشین #حیدر است.
پس به راستی تو خلیفه بر حق پیامبری،
💢 سپس تمام هدایا را به امام علی علیه السلام تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
📚الإحتجاج مرحوم طبرسی
🌹هدیه محضر روح بلند و پر فتوح امیرالمؤمنین صلوات
✍🏻 فقط یک شب مهمانم کنید!
(شب جُهَنی)
در بیرون از مدینه سکونت دارد و از شهر دور است. صاحب شتر و گوسفندان زیادی است. تمام وقت و هَمَّش صرف پرورش و نگهداری حشم و گله سپری میشود.
رایحه حضور رسول خدا در یثرب، فطرت پاک او را مینوازد و به اسلام ایمان میآورد و در زمره مسلمانان در آمده است. دلبسته پیامبر و آئین او است، ولی سکونتش در خارج از شهر و مشغلههایش نمیگذارد مداوم از محضر پیامبر خدا به مانند سایر مسلمانان بهرهمند شود.
اما بساط رمضان که پهن شد و از دعا و نماز و مناجات مؤمنان در کنار و محضر پیامبر در مسجدالنبی را میشنود، دلش بهپرواز در میآید و سخت به شرکت در آن ضیافت نورانی شائق میگردد.
اما با این حشم و خدم چه کند؟ نمیتواند گله و رمهاش را رها کند و خود راهی مدینه شود.
و شاید روا ندید و قلبش رضا نمیداد که تنها و بی یاران و اهل و فرزندان بر این خان ربوبی بنشیند!
در خود فرو رفته و در تب و تاب است و مدام در فکر و با خود سخن میگوید: اگر یک شب بود؛ میشد زحمتش را تحمل کرد.
شتران و گله را رها سازم و برای همیشه در شهر مسکن گزینم؟
غرق در این افکار و راههایی است که به ذهنش خطور میکند، چند روز و شبی، خود به مدینه رود و در آنجا اقامت گزیند، اما کارگران وغلامان و فرزندان را چه کند؟ انصاف نباشد تنها در این بزم شرکت کند.
دنبال چاره است که چه کند که از فیض این شبها بینصیب نماند و هم از کار و زندگیاش باز نماند و هم همه اهل و خانواده و خانه و کارگرانش از آن بهره گیرند.
به استغاثه و دعا مینشیند تا راهی بیابد.
خدا را رحمی ای مُنْعِم، که درویشِ سرِ کویت/
دری دیگر نمیداند، رهی دیگر نمیگیرد.
راهی در لوح صاف و ساده ذهنش خطور کرده و نقش میبندد، اما نمیداند راه درستی است یا نه؟
اصلا خداوند میپذیرد؟
روانه مدینه میشود تا از خود حضرت چاره بجوید و راهنمایی بخواهد.
وارد شهر میشود. و در مسجد پیامبر، به محضرش شرفیاب شد.
پیامبر را در میان جمیعت میبیند.
به رسم و به عادت عربان صراحت را چاشنی سخنش میکند و با صدای بلند که همه اهل مسجد شنیدند، چنین عرض میکند:
ای رسول خدا!
من شتر و گوسفند و غلامانی در بیرون شهر دارم و بدین سبب نمیتوانم هر روز به شهر آیم و در محضر مبارکتان به عبادت بپردازم. دوست میدارم شبی را از شبهای ماه مبارک رمضان به من معرفی فرمایید تا در آن شب به شهر آیم و به عبادت و راز و نیاز و اقامه نماز بپردازم. همان یک شب مهمانتان باشم!
سوال و تمنایش نشان از معرفت و ایمان او دارد.
پیامبر خدا صلّ الله علیه و آله فرمود:
جُهَنی جلو بیا.
با خوشحالی و شتاب؛ از لابلای جمیعت خود را به محضر پیامبر میرساند.
پیامبر اشاره میکنند که بنشیند. روبروی حضرت مینشیند و چشم به لبان مبارکش دوخته تا پاسخ بشنود.
همه جمیعت مسجد هم محو این صحنه شدند و سر و پا گوش شدند تا پاسخ پیامبر به درخواست عبدالله انصاری، پسر انیسجُهُنی را بشنوند.
رسولخدا نخواست کلامش و پاسخش را همگان بشنوند لذا سر به گوشش گرفت و آهسته در گوش او چیزی فرمود به طوری که کسی از این صحبت آگاه نشد.
لحظاتی ناباورانه به چهره رسول خدا مینگرد و سرمست از کلام و زیارت حضرت سر از پا نشناخته، پا می شود.
از شادمانی و خشنودی که از چهرهاش هویدا بود، میشد فهمید که پاسخش را گرفته است.
و سروری بالاتر؛ هم وجودش را فرا گرفته است، از اینکه چنین توفیق یافت تا همکلام و همنفس حبیب خدا بشود، در پوست خود نمیگنجد!
ای پادشاه صوت و معنی که مثل تو/
نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش
[ حافظ، غزل ۲۵۶]
بیسخن، آرام و شادمانانه، دامن دشداشهاش را برچید و از لابلای جمیعت گذشت و از مسجد خارج میشود تا راهی سکونتگاه خود گردد.
جمیعت مبهوت این درخواست و نحوه پاسخ پیامبر غرق در سکوتاند.
لحظاتی در همان بُهت و تَحیُّر به هم نگریستند که" من و تو محرم این راز نهایم".
آرام و به تدریج برخی آهسته لب گشودند و با خود سخن میگفتند و بعضی هم در دل آرزو میکردند، ای کاش پیامبر سخن و توصیهاش را یک بار دگر برایشان بازگوید تا همه از آن آگاه شوند.
دیری نپایید که این آرزو و درخواستشان بر آورده شد و پاسخ سوالشان را یافتند!
غروب ۲۲ رمضان صداهایی از زنگولهها و حرکت تند شتران و همهه کارگران در کوچههای شهر پیچید، این صداها خبر از حضور کاروان عبدالله بن انیس داد که روانه مسجدالنبی است. جمع زیادی از پشتبامها و چمعی از روزنههای خانهها که به کوچهها گشوده میشد به تماشایشان ایستاده و یا سرک میکشند.
در ذهنشان نجوای پیامبر با عبدالله جهنی را در آن روز مرور میکنند.
هان! آن یک شب مهمانی که خواسته بود،امشب است!
شب بیست و سوم رمضان!
همه به خاطر میسپارند که در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان عبدالله جهنی با همه خانواده و غلامان و شتران و گوسفندان خویش به مدینه آمد و تا صبح مهمان خداوند در مسجد پیامبرش شدند. آن شبی که پسر جهنی آمد تا در خدمت حبیب خدا مهمان خداوند باشد.
در خدمت شه باشد شب همره مه باشد/
تا از ملاء اعلا چون مه سپهى یابد.
صبحگاهان با همه آن همراهان راهی منزلگاه خود در بیرون مدینه شدند. هر سال نیز چنین کرد.
از آن پس اهل مدینه شب بیست و سوم رمضان را "شب جُهَنی" نامیدند و گمانها به واقع شدن شب قدر در این شب مبارک رمضان فزونی یافت.چنانچه عبدالله بن بُکَیر به نقل از زراره از امام صادق علیه السلام یا پدر بزرگوارشان روایت کرده است که از ایشان در خصوص شبهای ماهرمضان که غسل در آن مستحب است پرسیدم،فرمودند:
"شب نوزدهم و شب بیست و یکم و شب بیست و سوم". سپس فرمودند: "شب بیست و سوم شب جُهنی است که به پیامبرصلّ الله علیه و آله و سلّم، گفت، منزل من دور از شهر است، شبی را معرفی کنید تا برای عبادت به شهر آیم و پیامبر صلّ الله علیه و آله و سلّم، شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان را معرفی کردند".[ من لایحضره الفقیه،ج۲، ص۱۶۱ ]
و نیز از امام صادق روایت شده است که فرمودند:
"إنَّ لَيلَةَ الثّالِثِ وَالعِشرينَ مِن شَهرِ رَمَضانَ هِيَ لَيلَةُ الجُهَنِيِّ، فيها يُفرَقُ كُلُّ أمرٍ حَكيمٍ ، وفيها تُثبَتُ البَلايا وَالمَنايا وَالآجالُ وَالأَرزاقُ وَالقَضايا ، وجَميعُ ما يُحدِثُ اللّهُ عزّ و جلّ فيها إلى مِثلِها مِنَ الحَولِ، فَطوبى لِعَبدٍ أحياها راكِعاً وساجِداً ، ومَثَّلَ خَطاياهُ بَينَ عَينَيهِ ويَبكي عَلَيها ، فَإِذا فَعَلَ ذلِكَ رَجَوتُ أن لا يَخيبُ إن شاءَ اللّهُ.[ بحار، ج۵، ص۲۴۳]
شب بيست و سوم ماه رمضان، شب جُهَنى است. در اين شب، هر گونه كارى به نحوى استوار فيصله مى يابد، و بلاها و مرگ ها و اجلها و روزىها و قضاها و هر آنچه خداوندعَزَّ و جَلَّ در اين شب تا چنين شبى در سال آينده پديد مىآورد، ثبت مىشود. پس خوشا به حال بندهاى كه اين شب را با ركوع و سجود احيا بدارد، و خطاها و گناهانش را پيش چشم خويش آورد و بر آنها بگريد!
اگر چنين كند، اميدوارم كه به خواست خداوند، نااميد نشود.
۲۲ رمضان ۱۴۴۵
🔹️حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی بدست رژیم غاصب و منفور صهیونیست، تاکید کردند:
آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوهی الهی.
✍ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
✏️ بسم الله الرحمن الرحیم
سردار رشید و فداکار اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، در کنار همرزم بزرگوارش سردار محمد هادی حاج رحیمی، با جنایت رژیم غاصب و منفور صهیونیست به شهادت رسیدند. سلام و رحمت خدا و اولیائش بر آنان و دیگر شهیدان این حادثه، و لعنت و نفرین بر سردمداران رژیم ظالم و متجاوز.
✏️ شهیدان ما از خداوند مهربان خود، نشان قبول مجاهدتِ درازمدت خود را دریافت کردند و هماکنون در جمع اولیاء و صلحاء، متنعم به نِعَم الهیاند.
✏️ سردار زاهدی از دهه شصت در میدانهای خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کردهاند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران بهویژه هرکه آنان را میشناخت سنگین است.
رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوهی الهی.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیّدعلی خامنهای
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم احیای شب ۲۳ ماه مبارک رمضان و قرائت دعای جوشن کبیر با نوای حجه الاسلام و المسلمین رضوانی امام جمعه شهرستان . مسجد حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها دهاقان
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
https://eitaa.com/emam_jmee_dehaghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسرت هایی که جبران پذیر نیستند....
این کلیپ و از دست ندیم😭😭😭😭