و گواهى میدهم کھ معبودى جز خداوند
نیست و شریکى ندارد، که این امر بزرگۍ
است کھ اخـلاص را، تأویل آن و قلوب را
متضمّن وصل آن ساختـ و در پیشگاه تفکر
و اندیشہ شناخت آنرا آسان نمود، خدایی
که چشمها از دیدن آن بازمانده، و زبانها
از وصـف او ناتوان، و اوهام و خیالـات از
درک او عاجز می باشند.
.
ــ موجودات را خلق فرمود بدون آنکه از
مادهای موجود شوند، و آنها را پدید آورد
بدون آنکه از قالبۍ تبعیّت کنند، آنها را
به قدرت خود ایجاد و بـھ مشیّتش پدید
آورد، بیآنکه در ساختن آنها نیازى داشتہ
و در تصویرگرىآنھا فایدهای برایش وجود
داشتھ باشد، جز تثبیت حکمت او و آگاهۍ
برطاعتش، واظهار قدرت خود، و شناسائى
راه عبودیت و گرامىداشت دعوتش، آنگاه
برطاعتش پاداش و برمعصیتش عقابـ مقرر
داشت تا بندگانش را از نعمت خود بازدارد
و آنان را به سوى بهشتش رهنمون گردد.
• سخنانِ مادر اسلام حضرت
فاطمهـ (س)، خطبه فدکیھ.
ــــــ ؛
نکتهای کھ حضرت زهراۜ به تمام پیروان
ادیان الهی آموخت، مسئله اهمیت دادن
جامعہ به حکومت عدل، حق، علم، ایمان
و حکمت است.
وقتي امیرالمؤمنین ؏ اسم اعظم خدا
است، هیچکس نمیتواند آن مقام را از
حضرتعلی و ائمہ؏ بگیرد. این بزرگان
آمدند تابشر را از انحرافـ، کجروی، ظلم
و فسـاد نجات بدهند تا بشر خام و تلخ
را پختھ و شیرین کنند و او را در اعلي
علّیین اوج دهند. هیچچیز مثل حکومتـ
در هدایت و آرامش جامعھ نقش ندارد.
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من کنار سفرههای روضہات
🤍؛ آبرودار شدم
..
حضرت زهراۜ در محیط علم یک دانشمند
والاست. آن خطبهاۍ که فاطمھ زهراۜ در
مسجد مدینھ بعد از رحـلت پیغمبر ایراد
کرده است، خطبهاى اسـت کهـ به گفتهۍ
علامه مجلسى، «بزرگان فصـحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات
آن را معنا کنند !» اینقدر پُرمغز است، کہ
از لحاظ زیبایي هنرى، همانند زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغہ است. فاطمۀ
زهراۜ مىرود در مسجد مدینه و درمقابل
مردم مىایستـد و ارتـجالاً حرف مىزند،
شاید یک ساعت، با بھترین و زیباترین
عباراتـ و زبدهترین و گزیدهترین معاني
صحبت کرده است.
ـــ گفتمانِ پرنورِ رهبرِ معظم انقلاب اسلامی.
گاهی احساس میكردم فاطمه دلی
دارد بـاصلابت مثل کوھ، چند سال
مگر از جاهليت میگذرد؟ جاهليتی
كه در آن شتر مقام داشت و زن نہ!
• زنۍ در مقابل قومی با اين بينش
بايستد یکـه و تنھا از حقيقت دفاع
كند و دلش از جا تکاننخورد. گاهی
احساس میكردم فاطمه ۜ دلی دارد
نرمتر از حرير و شفـافتر از بلور و
حيـرت مۍكردم کھ چقدر يک دل
میتواند مهربان باشد.
•• حیا و چشم نجابتـ و پاکدامنۍ
خیره بھ رفتارش، بـانو برای همین
چند چشم که آفتاب میفهمند بمان !
ـ ــ نثری از کتاب کشتۍ پھلو گرفته .