ــ ؛ اگر گناه‌کار بہ شرايط توبه عمل كرد و راهي را كه قرآن براى توبه نشان داده است طی‌کرد، بی‌تردید خداوند مهربان كه وعده‌ى قبولى توبه به گناه‌كار داده، توبه‌اش را قبول مي‌کند و نشان قبولی توبه بر پرونده‌اش ثبت می‌كند و او را از گناه پاک نمـودھ و ظلمت و تاريكۍ باطن او را ـــــ به نور و سپيدۍ تبديل می‌نمايد. . استاد شیخ حسین انصاریان .

.. نور و‌ امید، احساس می‌شود از آیہ آیہ‌اَش 🌾ˇˇ

ء خدای متعال فرمودھ است اگر شما از این کاری که کردید پشیمان شدید، باب توبه و استغفار باز است. شما با گناهۍ کھ مرتکب می‌شوید، مثل این است که زخمۍ به بـدن خودتان زده و میکروبی وارد بدنتان کرده باشید اگر می‌خواهید اثر این زخم و این بیماري و این ضربھ، در وجود شما از بین برود، خدای متعال دري باز کرده و آن بابـ توبہ و استغفار و بازگشت به خداست. اگر برگردید، خدای متعال جبران خواهد کرد. این یک نعمت بزرگ است که خداوند متعال به ما داده است. ؛ مقام عُظماۍ ولایت ، رهبرۍ .

‌؛ هرگاه فتنہ بھ شما رو آورد، خود را در آن ميفكنيد و از سر راه آن كنار رويد و وسط راھ را برايش خالى كنيد. امام علۍ(؏) ــــ غررالحکم !

‌ ء ــــ اى مردم ! پس از حمد و ثنای الهۍ، اين من بودم كه چشم فتنہ را در آوردم و جز من كسى جرأتـ اين كار را نداشت؛ مردۍ ديگر برخاسـت و عـرض كرد: ای اميرمؤمنان(؏)؛ از فتنہ‌ها برايمان بگو. حضرتـ فرمود: همانا فتنه‌ها هرگاه روى آورند، شبهہ‌انگيزند و هرگاه کھ از بین بروند، آگاه و هشيار كنند. .. هنگامۍ که مى‌آيند، حق و باطل را مشتبھ ساخته و هنگامی که مى‌روند، شناخته مى‌شوند؛ ـــــ همچنین فتنه‌ها همچون گردبادها حركت مى‌كنند؛ - در‌ سر‌ راه‌ خود - به شهرى برمی‌خورند و از شهرى نمى‌گذرند. • خطبہ نهروان / نھج‌البلاغہ . #ایذه . #اصفهان #شهید_امنیت . .

بہ‌‌جهت ِ بازنشر توسط شما . 🇮🇷

؛ اگر می‌دید شخصۍ درمسئولیتش از لحاظ مدیریـت ضعیف است، طردش نمی‌کرد بلکہ می‌آورد پیش خودش در فرماندهۍ و ھرکجا می‌رفت، او را هم با خودش می‌برد. به این صورتـ روحیه مسئولیت‌پذیری و حُسن انجام وظیفہ را عملاً به آن فرد می‌آموخت؛ با همین روحیه‌ِ کریمانہ بود که به هر دلي راهی می‌گشود. ــ مھدۍ‌زین‌الدین يكی از فرماندهان محبوب جبهه‌ها بود. خيلی‌ از بچه‌ها شيفته اخلاق، مديريت و فرماندهي او بودند و او را مثل يك برادر بزرگتر می‌دانستند. نور معرفت و استقامـت سراسر وجودش را فراگرفتہ بود وَ .. اين نورانيت بہ اطرافيان نيز سرايت می‌کرد.

_ راھ حق در قول و فعلتان مُنجلي ..

ــــــــــ ـــ در عکس‌ها مهدی همیشہ خندان است ولی نمیدانی چه خنده‌ای است، از کجا آمده و روی این صورت نشسته؛ از توی عکس نمی‌شود فهمید که باهمه مهربان بوده است؛ کسی که فکر می‌کردی فقط بهترین‌دوستـ توست، تحکمش هم پیدا نمی‌شود. تکه‌ي خاطـره‌ها را می‌گذارۍ کنار هم .. مادرش، همسرش، دوستانش و پدرش. زندگی‌اش آرام است؛ بی‌تجمل، بدون حواشی و زواید بسیار. همہ چیز را از خودش دور می‌کند، دور می‌ریزد و به دور خودش حصاري می‌کشد که راهی برای کسی نباشد. حدیثی که می‌گوید، قلب حرم خداست و غیر خدا را در آن راه نده و فکر میکنی تمامیِ خاطره‌ها انگار بخواهند همین را نشـان بدهند؛ تصویر آن مردي که تلاش می‌کرد غیر را به خانه‌ی دلش راه ندهد. ء . کتاب تو کھ آن بالا نشستۍ .