محسن بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یک بسته کتاب هدیه داد که یکی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها کتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد.
ابراهیم الگوی محسن بود. محسن حججی خالصانه و بدون سر و صدا برای خدا زحمت کشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
#شهیدمحسن_حججی✨🕊
#گمنام
@Childrenofhajqasim1399
▪️روحانی در جریان بنزین آبان 98 خندید و گفت صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده...
اما رئیسی در جریان اخلال سامانه سوخت از همان لحظه اول پیگیری کرد تا اینجا که امروز سرزده رفته وزارت نفت و از نزدیک روند اصلاح را بررسی نموده.
فرق میکند چه کسی رئیس جمهور باشد!
عشاق الحسین
اگر کسی واقعاً در رنج ِ شما مقصر بوده
و بھ شما ضربهای زده ، بگو :
« اگھ خدا نمیخواست
او نمیتونست کاری بکنھ ! »
یعنی این رنج را اول بھ خدا ربط بده ؛
چون خدا خواستھ بھ واسطھ او بھ تو
رنج دهد . !
+استادپناهیان🌱
°
•
تموم خوشے های دنیا . . .
تمـوم شدنیہ!"
به خاطرِ یہ لذت زودگذر . . .
آخرتت رو تباه نڪن🚶🏻♂!"
#شایدتلنگر
عشاق الحسین
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌱🌲 #قسمت_چهل_چهارم آن شب زینب سر سفره ی افطار به جای چلو خورشت سبزی،فقط نان و
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🌱
#قسمت_چهل_پنجم
ما در زمستان وسیله ی گرم کننده ی درست و حسابی نداشتیم.برای همین ،در یکی از اتاقها را بسته بودیم و فقط با یک تکه موکت آنجا را فرش کرده بودیم .
یک شب که هوا خیلی سرد بود،متوجه شدم که زینب در جایش نیست.آرام بلند شدم و دنبالش گشتم . وقتی پیدایش کردم ،سراغ اتاق خالی رفتم .در را باز کردم .دیدم زینب تمام قد با چادر سفید روبه قبله مشغول خواندن نماز شب است. اتاق آنقدر سرد بودکه آدم لرزش می گرفت.منتظر ماندم تا نمازش تمام شد.می خواستم زینب را از آن اتاق سرد بیرون ببرم تمام ترسم از این بودکه زینب با آن جثه ی ضعیفش مریض شود.
وقتی نمازش تمام شدو متوجه من شد،قبل از اینکه حرفی بزنم،با بغض به من نگاه کرد.دلش نمی خواست که من در حال خواندن نماز شب او را ببینم.
در تمام عمرم کمتر کسی را دیدم که مثل زینب از نماز خواندن آن قدر لذت ببرد.
به خاطر روح پاکی که داشت ، خوابهای قشنگی می دید.زینب با دلش زندگی می کرد.به خاطر همین خیلی دوست داشتنی بود. اوکه علاقه مند به شرکت در کلاسهای اعتقادی و اخلاقی بود،در کنار درس و مدرسه در کلاسهاس عقیدتی بسیج و جامعه ی زنان شرکت می کرد.
جامعه ی زنان در خیابان فردوسی قرار داشت. استاد کلاس اخلاق زینب آقای هویدافر بود.
آقای هویدافر و خواهرش هردو معلم های دوره ی عقیدتی بودند.
آقای هویدافر در یکی از جلسات از همه ی افراد کلاس خواست که دعای نور حضرت زهرا(س) را حفظ کنندو در همان جلسه تاکید زیادی روی دعای نور کرده بودو قرار گذاشته بودکه بعد از حفظ دعا توسط افراد کلاس،تفسیرش راهم درس بدهد. زینب همان شب در خانه دعا را حفظ کرد. شب که خوابید،خواب عجیبی دید که آن خواب را صبح برای من تعریف کرد.زینب خواب دید که یک زن سیاه پوش در کنارش مینشیند و دعای نوررا برایش تفسیر می کند.آنقدر زیبا تفسیر می کند که زینب در خواب گریه می کند.
زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر را یاد می گیرد،به یک گروه کودک تفسیر را یاد می دهد؛کودکانی که حکم انبیابودند.زینب دعای نور را در خواب می خواند، رودخانه و زمین و کوه گریه می کردند. زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده بودو صحنه هایی را دیده بودکه خبر از یک عالم دیگر می داد
او ازمن خواست که خوابش را برای هیچ کس حتی مادرم تعریف نکنم.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
🌀ما را به دوستانتون معرفی کنید🌀
.🖤.
#تَــلَنـگـر
سوریه نرفتهاے..!؟
باشد قبول🙂
اما در کوچه و بازار این سرزمین
هم میشود #مدافع_وطن #مدافع_حرم شد💪🏽
آرے آن هنگام که در اوج جوانی
چـ👀ـشم میبندی بر روی صورت نامحرم یعنی
#مدافع_وطنی 🇮🇷
#مدافع_حرمی😎
آن هنگام که بخاطر حیای چشم متلک میشنوی و به خود افتخار میکنی که چشمانت را کنترل کردی✌🏻..
#مدافع_وطنی 🇮🇷
#مدافع_حرمی💔
آن هنگام که در مجازی هیچ دختری را به خیال خودت خواهر نمیدانی🙅🏻♂...
#مدافع_وطنی🇮🇷
#مدافع_حرمی✨
آن هنگام که با گریه برا پاک دامنی دعا میکنی...🍃
#مدافع_وطنی🇮🇷
#مدافع_حرمی😍
یک نکته☝🏻
"در #جوانی #پاک بودن شیوهی #پیغمبری است
عشاق الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرق میکنه چه کسی رئیسجمهور باشه