eitaa logo
آمال|amal
351 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
روز چهارم چله خودسازی السلام علیکم یا اهل بیت نبوه نماز اول وقت خواندن مقداری قرآن احترام به پدر و مادر کنترل خشم فحش 🚫 خواندن دعای عهد و زیارت عاشورا
یڪ‌جایۍ‌توی‌دعاے‌عرفہ‌میخونیم‌ڪه: وتویۍ‌که‌لغزشم‌را‌نادیده‌‌میگیری و‌اگر‌خطـا‌پوشۍ‌تو‌نبـود قطعا‌تاڪنون‌رسوا‌شده‌بودمـ! -توبہ‌ما‌آبرو‌دادی(:
هدایت شده از .
!! طرف‌هم‌شلوار‌خاکی‌بسیجو‌میپوشه؛ هم‌نگاش‌دنبال‌دختر‌مردمه!! - خفن‌اونیه‌که‌بخاطرناموس‌خودش موقع‌روبروشدن‌بانامحرم‌سرشو میندازه‌پایین .. ((((:
💚 خیآل‌مےڪُنَم‌اَز‌صَحنِ‌جامِعِ‌حَسَنے‌اَش رِسیده‌اَم‌وَسَطِ‌صَحنِ‌ڪوثَری‌ڪه‌نَدارَد 🕊
آمال|amal
🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺 🌺🌺 🌺 #رمان_چادرگلدار_قسمت_پنجم🌺 روزهای اول ،باورهای نمیکردیم ننه از پیش ما رفته با
🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺 🌺🌺 🌺 🌺 وقتی آقام برگشت ناراحت بود و چیزی نگفت و بایکی دیگه صحبت کرد تا باهم کارکنن و دیگه ما اکبر را ندیدیم. بعدها متوجه شدم پسرعموهام به بهانه این که اکبرنامحرمه و نباید بیاد خونه ما کتکش زدند آقام هم که نمیخواست آسیبی به اکبر برسه ازش خواست که دیگه خونمون نیاد. دوسالی ازپیروزی انقلاب میگذشت که رادیو خبر داد جنگ شده ،هنوز انقلاب نتونسته بود کاملا سرپابایسته که جنگ شد، اونم با کشور عراق؛ از شنیدنش خیلی ناراحت شدم هم به خاطر اینکه چه به سرمون قرار بیاد وهم اینکه دیگه راهی برای کربلا رفتن وجود نداشت. از روستای ما هرکس سرباز بودبه جنگ میفرستادن؛ اماوقتی امام فرمان دادند که باید ارتش بیست میلیونی تشکیل بشه و همه مردم باید برای جنگ بسیج بشن،از ده ما هم خیلی ها به جبهه رفتن اوضاع برای همه سخت شده بود و همه به هم کمک میکردن مثلا وقتی آقام میرفت جبهه اهالی ده به کمک میامدن یا هروقت انها به جبهه میرفتن آقام کارهاشون را انجام میداد اون زمان رفت وآمد خانواده عموم به خونمون بیشتر شده بود زن عموم هر وقت آقام میرفت جبهه به بهانه های مختلف پسراش را به خونه ما میفرستاد یه روز حیاطمون را جارو میزدم که یه دفه پسرموم جابر جلوم سبز شد از ترس جیغ زدم وچون روسری سرم نبود گریم گرفتم و دویدم تو خونه اما اون همش میخندید، آنقدر بی ادب بود که حتی در نمیزد از دیوار پشت بوم به حیاطمون اومده بود. آزار و اذیتهاشون همینجوری ادامه داشت. هروقت زن عموم میامد خونمون منو عروس گلم و عروس خوشگلم صدا میکرد ؛ و واقعا حالم را بد میکرد. وقتی کلاس پنجم را تموم کردم و آقام گفت :خدیجه دیگه نمیخواد بری مدرسه خیلی ناراحت شدم چون درسم خوب بود ولی آقام گفت:باید کنارمادرت قالی ببافی درس به چه دردت میخوره مجبور بودم قبول کنم،چون اون موقع کسی به درس خوندن اهمیت نمی داد مخصوصا که دختر هم باشی 🚫❌کپی از رمان حرام می باشد❌ مارا به دوستانتون معرفی کنید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f 🌺 🌺🌺 🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺🌺
❤️!“••• ڪار‌خاصی‌نیاز‌نیست‌بڪنیم‌ڪافیه‌ ڪار‌هاۍ‌روز‌مره‌مون‌رو‌به‌خاطر‌خدا‌ انجام‌بدیم‌اگه‌تواین‌ڪار‌زرنگ‌باشۍ شڪ‌نڪن‌شهید‌بعدۍتویۍ..! ‌‌↵‌‌‌‌••🌿
ما سـرِ کوچیڪ تریـن چیزهـٰا از دلمـون نمےتونیم بگذریم . بعـد آرزویِ شھـٰادت مےکنیم (:💔🚶🏿‍♂️. . 💥
‌••• اگر علاقه‌مند باشي و براي شما شهادت نوشته باشند، هر نگاهِ حرامي که شما داشته باشید، شش ماه شهادت شما را به عقب مي‌اندازد ... 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 فوری / وعده سردار حاجی زاده از رونمایی یک موشک راهبردی جدید در آینده نزدیک یعنی میشه موشک قاره‌پیما باشه ؟ 😌 @Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا