eitaa logo
آمال|amal
350 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
همین چند روز پیش بود میگفتیم : دست مارا به محرم برسانید فقط حالا که لیاقت اینو داشتیم وقتشه بگیم : دست مارا به ضریحش برسانید فقط •. - اربعین‌پا؎‌‌پیاده‌حرم‌باشیم‌صلوات🖤! ‌-------•|📱|•-------‌ @Childrenofhajqasim1399
🔻ان الحسین عبرة کل مومن وقتی ذکر امام حسین(علیه السلام) را کردید، به اندازه ی پر مگس که این چشمتان تر شود، خداوند در هیچ کس نمی گذارد ذره ای از گناه باقی بماند الّا اینکه می بخشد. نمی دانم قلبت راحت می شود وقتی گریه می افتی یا نه؟ هیچ تجربه کردی برای امام حسین(علیه السلام) گریه می افتی، دیگر ذهنت هیچ جا نیست، جای آلوده نیست. طریق محبت؛ ص88 مرحوم دولابی @Childrenofhajqasim1399
🔶️ وقتی روز قیامت بر پا می شود، پیامبر(ص) به امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند که به زهرا (س) بگو، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ 🔷️ مولا، پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا (س) می رسانند و ایشان در پاسخ عرضه می‌دارند: ‌ 🔻 یا علی! دو دست بریده پسرم برای ما در مورد شفاعت کافی ست. 💔 ‌ 🔻 "یا امیر المؤمنین! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس". ‌ 📗 معالی السبطین،ج1،ص452 ‌ خدایا به حق دستهای بریده حضرت عباس تعجیل در فرج آقاامام زمان ارواحناله الفداه بفرما🤲 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ @Childrenofhajqasim1399
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 👌آموزنده و زیبا 🔸ملانصرالدین برای خرید کفش نو راهی شهر شد. در راسته کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند. 🔸فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملا آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد. ملا یکی یکی کفش ها را امتحان کرد؛ اما هیچ کدام را باب میلش نیافت. 🔸هر کدام را که می پوشید ایرادی بر آن وارد می کرد! بیش از ده جفت کفش دور و بر ملا چیده شده بود و فرشنده با صبر و حوصله هر چه تمام به کار خود ادامه می داد. 🔸ملا دیگر داشت از خریدن کفش ناامید می شد که ناگهان متوجه یک جفت کفش زیبا شد! آنها را پوشید. 🔸دید کفش ها درست اندازه پایش هستند، چند قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. بالاخره تصمیم خود را گرفت، می دانست که باید این کفشها را بخرد. ⁉از فروشنده پرسید: قیمت این یک جفت کفش چقدر است؟! فروشنده جواب داد: این کفش ها، قیمتی ندارند! 🔸ملا گفت: چه طور چنین چیزی ممکن است؟! مرا مسخره می کنی؟! 🔸فروشنده گفت: ابدا، این کفش ها واقعا قیمتی ندارند؛ چون کفش های خودت است که هنگام وارد شدن به مغازه به پا داشتی...! ♦این داستان زندگی اکثر ما انسان هاست...! "همیشه نگاه مان به دنیای بیرون است! ایده آل ها و زیبایی ها را در دنیای بیرون جست و جو می کنیم...! خوشبختی و آرامش را از دیگران می خواهیم، فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است...!" 🍃🌸 🌸🍃🌸
📲 💭 اگه سفارت آمریکا در اوایل انقلاب لانه جاسوسی بود، پس سفارت انگلیس در زمان حال میشه شهرک جاسوسی!! ✍ایشی‌خاکی @Childrenofhajqasim1399
🌱بسم رب الحسین🌱 💎خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: 💫☀️من در هیچ امری دو دل نمی‌شوم، مگر در گرفتن جان مؤمن! چون او از مرگ نفرت دارد و من شوق دیدن او را! 🔥به ناراحتی بنده‌ام راضی نمی‌شوم و ایمان او را زیادتر می‌کنم تا طلب مرگ و دیدار من کند، و منتظر فرصتی می‌شوم تا او را با رضایت و خشنودی از دنیا ببرم. 📚شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه،جلد1 @Childrenofhajqasim1399
🌸🕋 🔶 می گوید: فلانی نماز نمی خواند... 🔺 اما ماشاءالله.... اخلاق عالی دارد و شخص مورد احترامیست..!! ⛔️ می گویم: برادرم لحظه ای باز ایست! ❌ فردی که نماز نمی خواند.. همین "بداخلاقی" با پروردگار،برایش ڪافی نیست❓❓❓ 🔺 "الله" اورا می خوراند و می نوشاند.. اما او نماز خواندن به فرمان پروردگارش را قطع می ڪند!! ⚠️ از کدام اخلاق عالی سخن می گویی!! اول حسن خلق با "الله متعــال"... سپس با "مـــردم"!! ✓ واین را بدان که.... "سعادت" و "خوشبختی" از افراد بی نماز به دور است. 📿 🤲 @Childrenofhajqasim1399
🌷 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) : ✍️ هرگاه خردمند پير شود، خرد او جوان گردد، و هرگاه نادان پير شود، نادانى او جوان گردد. 📗 ميزان الحكمه، ج6، ص105 @Childrenofhajqasim1399
‍ ‍ 🎋عذاب شمر از زبان علامه امینی(ره) علامه امینی تعریف کرده است که: مدتها فکرمی‌کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می‌کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او می‌دهد؟ تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شد، دیدم از دور کسی به طرف من می‌آید و هرچه او به من نزدیکتر می‌شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی‌اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم. لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع) منابع ؛ 1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297 2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14 3-سرنوشت قاتلان شهدای کربلا، عباسعلی کامرانیان @Childrenofhajqasim1399