هدایت شده از آنچه باید بدانید✨
علیکم السلام🌸
بله،چرا که نه😉
لینکشون👇🏻
#بدون_هشتک
@shahide_gomnaam_313
هدایت شده از کانال حسین دارابی
اولین نگاه به گنبد حرم امیرالمؤمنین علیه السلام
سلام بر بهترین بابای دنیا✋
#سفرنامهاربعین
#حسین_دارابی 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
https://harfeto.timefriend.net/16324911221739
ناشناس جدید کانال♥️🌿
https://harfeto.timefriend.net/16324919075305
ناشناس #رمان_راز_درخت_کاج ☝️🏼♥️
هدایت شده از بنر
کیف پول ایتا خالی شده😓
پول نداری تو ایتا😰
خب بیا تو کانال زیر سین بزن پول بگیر😍💸
https://eitaa.com/joinchat/720633994C1350a848b3
https://eitaa.com/joinchat/720633994C1350a848b3
200 سین: 4 هزار تومن😍👌
400 سین: 8 هزار تومن😍👌
600 سین: 12 هزار تومن😍👌
800 سین: 16 هزار تومان😍👌
1 کا سین: 20 هزار تومان😍👌
https://eitaa.com/joinchat/720633994C1350a848b3
برای دریافت بنر و سین زدن به آیدی زیر مراجعه کنید😍💸
@Poshtibani115
یک نوجوان دهه هشتادی❣
در هفته دفاع مقدس❣
در آستانه اربعین حسینی❣
با فداکاری و ایثار مثال زدنی❣
همه را مجذوب خودش کرد و پر کشید💞
آن دو بانویی که *علی لندی *از آتش نجات داد، مادر و خواهر *شهید ابراهیم عزیزی* بودند که در روز ۲۸ اسفند سال ۱۳۵۹ به شهادت رسید.🌷
#ادمین_یازهرا #قهرمان #دهه_هشتادیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خوشآمدگویی مردم عراق به زائران ایرانی
🎙 خوانندگان:
احمد الساعدی - عراق
پویا بیاتی - ایران
#اربعین #عراق #مدیر
🦋|•@Childrenofhajqasim1399
▪️شاید برایتان جالب باشد که بدانید علی لندی قهرمان و دهه هشتادی برای نجات جان مادر و خواهر ابراهیم عزیزی که در ۲۸ اسفند ۵۹ برای دفاع از ایران عزیز به شهادت رسید، دل به آتش زد.
✍️ محمد مالی
#قهرمان #علی_لندی #آتش #دهه_هشتادیا
@Childrenofhajqasim1399
اَگـَرتـو؎ِمَسجـِدهَمبیڪـٰآربآشـۍ🚶🏻♂..!
بِہگنـٰآھڪِشیـدِھمِیشـۍ🍂.!
چِہبِـرسِھتوایـنفَضـٰآ؎ِ
مَجـٰآزۍڪِہدَسـتِدُشمَـنوشِیطـآنِھシ..!
#بیڪـٰآرۍیَعنـۍخٌدآحـٰافِظپٰـآڪۍ🖐🏻ـ! #تلنگࢪانہ
#مدیر
@Childrenofhajqasim1399
گمونمآقایکاشانیحرفدلهمهماروزده..
#اربعین #کربلا #حاجآقاکاشانی #مدیر
@Childrenofhajqasim1399
تویِ هر جایگاهی که باشیم،
چه پروفسور باشیم، چه معلم، چه رئیس جمهور،
اگه به امام زمان اتصال نداشته باشیم جاهلیم!
چقدر متصلیم؟!
#مَنماتَولَمیَعرفامامزمانهماتمَیتجاهِلیَه..
#امام_زمانم
#مدیر
@Childrenofhajqasim1399
روز اول مدرسه چطور بود؟😂😍
بهمون بگید👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16324911221739
یه سخنران رفت رو منبر و گفت:
یهوقتفکرنکنیدچونراههاروبستن
ونمیتونیمبریمکربلا😭
دیگهامامحسین(ع)دوسموننداره🤔
بروگوشیتوبیار📲
بروتلویزیونو روشنکن🖥
همینکهاجازهمیدهازراهدورگنبدشوببینی😍
یعنیحواسشبهتهست:)🥀
یعنیخیلیدوستداره🙃💚
#مدیر
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@Childrenofhajqasim1399
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 عموی علی لندی:
علی چندین بار سوال میکرد اگر ما زمان امام حسین بودیم، میرفتیم سمت امام حسین یا با پول و... میرفتیم جزو یزیدیها؟!
میگفتم عمو دعا کن جزء امام حسینیها باشیم
❗️ بعد از این ماجرا به من گفت: عمو الان ثابت کردم طرف امامحسین هستم؟!
آغوش پر محبت اربابت مبارکت باشه پهلوون
#علی_لندی
🏴 @Roshangari_ir
🅾️ instagram.com/roshangari02
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸هم اکنون مرز شلمچه
🔹انبوه زائرین ایرانی که در تلاش هستند تا از مرز عبور کنند
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🌱 #قسمت_بیست_پنجم #فصل پنجم_انقلاب قبل از انقلاب زندگی ما آرام می گذشت.سرم به
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌱🌲
#قسمت_بیست_ششم
مینا و مهری در دبیرستان سپهر،که اسمش بعداز انقلاب "صدیقه رضایی"شده بود،درس می خواندند.آنهاچندسال از زینب بزرگتر بودندو به همین نسبت آزادی بیشتری داشتند.من تا قبل از انقلاب اجازه نمی دادم دخترها تنهایی جایی بروند.زمستانها برای مینا ومهری سرویس می گرفتم که مدرسه بروند.شهلا و زینب را هم خودم یاپسرهامی بردیم و می آوردیم.قبل از انقلاب،به جامعه و محیطاعتماد نداشتم.همیشه به دخترهاسفارش می کردم که مراقب خودشان باشند،با نامحرم حرف نزنند.امام که آمدو همه چیز عوض شد،من خیالم راحت شدو دیگر جلوی بچه ها را نمی گرفتم.دلم می خواست بچه ها به راه خدا بروند.
در دبیرستان سپهر،سه تا از دانشجوهای دانشکده ی نفت آبادان ،به اسمهای علی زارع و علی غریبیو آقای مطهر،کلاس تفسیرقرآن و کلاس سیاسی و کلاس اخلاق گذاشته بودند.مینا و مهری به این کلاسهامی رفتند،اما از همه ی کلاس ها به کلاس اخلاق آقای مطهر علاقه داشتند.آقای مطهر برای آنها حرف های قشنگی می زد و کاری کرده بود که بچه ها دنبال خودسازی اخلاقی بروند.زینب که آن زمان دوره ی راهنمایی بود،به مینا می گفت"همه ی درس ها و حرف های آقای مطهر را به من بگوکه رعایت کنم"
زینب بعد از انقلاببه خاطر حرف امام ،هر هفته دوشنبه و پنجشنبه روزه بود.خودش خیلی مقید به انجام برنامه های خودسازی بود،ولی دلش می خواست توصیه های آقای مطهر را هم رعایت کند.آقای مطهر به شاگردهایش برنامه ی خودسازی داده بود.از آنها خواسته بودکه نماز شب بخوانند،بعد از نماز صبح نخوابند،زیاد به مرگ فکرکنند،پرخوری نکنند،روزه بگیرند،برای خدا نامه بنویسندو حواسشان به اخلاق و رفتارشان باشد.
وقتی مینا ومهری به خانه می آمدند،زینب روبه رویشان می نشست و به تعریف های انهااز کلاس مطهر گوش می کرد.زینب بعد از انجام برنامه های خودسازی آقای مطهر به خودش نمره می داد و بعد یک نمودار می کشیدتا ببینددر انجام برنامه های خودسازی سیر صعودی داشته یانه.
بعضی مواقع مهری ومینا،زینب را با خودشان به جلسات سخنرانی می بردند.خانواده ی کرمی هم بعد از انقلاب یشترفعالیت می کردن .زهرا خانم مرتب به بچه ها کتاب های دکترشریعتی و مطهری می داد.زینب هم با علاقه کتابهارا می خواند.من وقتی می دیدم بچه ها هر روز به خدا نزدیک ترمی شوند،ذوق می کردم و به خاطر عشقی که به امام و انقلاب داشتم ،همیشه از فعالیتهای دخترهاحمایت می کردم.گاهی بابای مهران از رفت وآمد دخترهاعصبانی می شد،ولی من جلوش می ایستادم.یادم هست ه بعد از انقلاب صداش در امدکه" دخترهای من چه کاره اندکه برای کمک به سیل زده هامی روند؟" او با مهری دعوای سختی کرد،ولی من ایستادم و گفتم"دخترها برای خدا کار میکنند.تو حق نداری ناراحتشان کنی.کمک به روستاهای سیل زده ثواب دارد."
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی #ادامه_دارد...
🌀مارا به دوستانتون معرفی کنید🌀
#داستان_ کوتاه
روزی ملانصرالدین زنش را برداشت تا برای خرید به شهر بروند. ملا سوار خرش شد و زنش در کنار آنها به راه افتاد. وقتی به روستای اول رسیدند مردمی که نشسته بودند به همدیگر گفتند: ببینید آن مرد خجالت نمی کشد خودش سوار خر شده زنش پیاده می رود. ملا خجالت زده شده از خر پیاده شد و زنش را سوار خر کرد و به راه افتادند.
پس از مدتی به روستای دوم رسیدند. مردم با دیدن آنها گفتند: پیرمردی با این سن و سال پیاده و زنش سوار خر است چه پیرمرد زن زلیلی ؟ زن خجالت هم نمی کشد. ملا وقتی حرف آنها را شنید فکری کرد و دید راست می گویند .برای حل مشکل تصمیم گرفت خودش هم سوار خر شود تا حرف مردم هر دو روستا را تایید کند!
باز به راه افتادند و به روستای سوم رسیدند. مردم با دیدن آنها گفتند: وای بیچاره خر!! دو نفر سوار یک خر نحیف شده اند. چه آدمهای پستی. ملا خجالت کشید و از خر پیاده و شد و زنش را نیز پیاده کرد و به راه افتادند.
به روستای چهارم که رسیدند همه به خنده افتادند!!! روستاییان گفتند آن دو احمق را ببین! خر دارند ولی هر دو پیاده اند. یکی گفت: خدایا به احمق ها عقل عطا بفرما!! و مردم نیز گفتند: آمین!!!
هر کاری بکنیم مردم همیشه برایمان حرف در می آورند...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
زن و شوهر با هم دعوا میکنن
مرده زنگ میزنه به مادرش میگه:
مامان من میخوام زنمو تنبیه کنم چند روزی میام خونتون😢
مامانش میگه : نه پسرم زنت به یه تنبیه بزرگتر نیاز داره !
من میام خونتون 😂
#بخند_مومن
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399