eitaa logo
آمال|amal
317 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌱🌲 #قسمت_بیست_هفتم بعد از انقلاب در مدارس آبادان،معلّمها دو دسته شده بودند.گرو
... 🌱🌲 سفربه مشهدبرای من مثل سفربه کربلا بوددخترم زینب هم که برای اولین بارمسافرامام رضا(ع)شده بود،سر از پا نمیشناخت.من بارهاو بارهابرایش قصه ی رفتن به کربلادر سن پنج سالگی و نه سالگی را گفته بودم؛از قبر شش گوشه ی حسین(ع) ،از قتلگاه،از حرم عباس(ع). زینب هم شیفته ی زیارت شده بود.او می گفت"مامان حاضرنیستم در مشهدیک لحظه هم بخوابم.باید از همه ی فرصت برای زیارت استفاده کنیم"زینب در حرم طوری زیارت نامه می خواندکه دل سنگ آب می شد.زنها دورش جمع می شدندو زینب برای آنهازیارت نامه و قرآن می خواند.نصفه شب در مسافرخانه مرا از خواب بیدار می کردو می گفت"مامان پاشو اینجا جای خوابیدن نیست بایدحرم برویم"من و زینب آرام و بی سر وصدا می رفتیم و نماز صبح را در حرم می خواندیم وتا روشن شدن هوا به خواندن قرآن و زیارت مشغول می شدیم زینب از مشهد یک سری کتابهای مذهبی خرید،کتابهایی درباره ی علائم ظهور امام زمان(عج). کلاس دوم راهنمایی بود.اما دل بزرگی داشت.دخترها که کوچک بودندعروسکهای کاغذی داشتند.روی تکه های روزنانه عکس عروسک را می کشیدندو آن را می چیدندو با همان عروسک کاغذی بازی می کردندیک بار که زینب مریض شده بودبرای اولین بار یک عروسک اسباب بازی برایش خریدم.مینا و مهری و شهلا عروسک نداشتند.زینب عروسک خوش را دست آنها می داد و می گفت " این عروسک مال همه ی ماست"من یک سرویس غذا خوری اسباب بازی برای همه ی دخترها خریده بودم ،ولی عروسک را فقط برای زینب که مریض بودگرفته بودم.اوبه بچه ها می گفت" عروسک را برای ما خریده اند" بعد از برگشتن از مشهد،زینب کتابهایی را که خریده بودبه مهری و مینا داد.او می خواست با دادن این سوغاتی با ارزش،آنها را در سفر و زیارتش شریک کند. ... 🌀ما را به دوستانتون معرفی کنید🌀
حضرت علي(ع) در راهي مي رود که ناگهان مورچه اي را لگد مي کند. مورچه از ناتواني دست و پا مي زند. علي(ع) از اين وضع اندوهگين مي شود و بسيار مي گريد و به مورچه کمک مي کند تا دوباره راه برود. شب هنگام، پيامبر(ص) به خواب حضرت علي(ع) مي آيد و به او مي گويد که دو روز در آسمان ها، به سبب ناراحتي آن مورچه، اضطراب و اندوه حکمفرما بود و بهتر است که او در راه رفتن شتاب نکند و با دقت به اطراف بنگرد. او مورچه اي را لگد کرده که همواره مشغول ذکر خداوند بوده است. علي(ع) بسيار ناراحت مي شود و لرزه بر اندامش مي افتد. پيامبر(ص) به او مژده مي دهد که همان مورچه از او شفاعت کرده است و نبايد ديگر نگران باشد. 📚عطار نیشابوری/الهی نامه @Childrenofhajqasim1399
به دردتون میخوره😂 @Childrenofhajqasim1399
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌱🌲 #قسمت_بیست_هشتم سفربه مشهدبرای من مثل سفربه کربلا بوددخترم زینب هم که برای
دوستان چون پایان فصل بود این پارت کوتاه شد،انشاالله فردا پارت بلندتر❣
چرا لف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هدایت شده از کانال حسین دارابی
بفرمایید مهر و تسبیح کربلا
هدایت شده از کانال حسین دارابی
2.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحت قبه امام حسین علیه السلام وضریحی که شش گوشه دارد لبیک گویان... @hosein_darabi
سلطان تعادل اگه تونستید چندثانیه اینطوری رو سرتون نگه دارید، تازه راه رفتن و پیچیدن جای خود @Childrenofhajqasim1399
زیارت اقا امیرالمُؤمِنین(ع)🌹🌼👇🏻 www.imamali.net/vtour
زیارت حرم امام‌حسین(ع)🌹🌼👇🏻 http://app.imamhussain.org/tour/
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دختر داره به شمر تعزیه التماس میکنه که امام حسینو شهید نکنه😭😭😭 صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا سیدتی یا رقیه😭😭😭 @Childrenofhajqasim1399